عصرایران- امروز اول مهر است و خیلی از خانواده ها فرزندان خود را روانه مدرسه کردند تا یک مرحله دیگر از تحصیل را آغاز کنند و با سواد تر شوند.
بعضی ها هم برای اولین بار امسال نشستن روی صندلی های مدرسه را تجربه کردند و صحنه هایی که همه ما در روز اول مدرسه دیده ایم یا تجربه کرده ایم.
به مناسبت بازگشایی مدارس در کافه امروز یادی از خاطرات دوران تحصیل خواهیم کرد تا تلخ و شیرین آن ایام را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم.
در طول تحصیل به یادماندنی ترین سال برای شما کدام مقطع یا کلاس چندم بوده و چرا؟
کدامیک از معلمان دوران تحصیل را بیشتر به خاطر می آورید و چه چیزی از او برای شما بیشتر از بقیه الهام بخش و خاطره انگیز بوده است؟
تا ساعت 14 خاطره ها و پاسخ های شما را دریافت و منتشر خواهیم کرد.
سال تحصیلی 68-69
مدرسه علامه طباطبايي، ناحیه 4 اصفهان
خیلی ازشون خاطره خوب دارم، خیلی به من محبت داشتند. امیدوارم هر جا هستند، شاد و سلامت در کنار خانواده باشند. امیر
معلمي داشتم كه در سه مقطع تحصيلي ام مشوق من بود. آقاي احمد طوافي معلم پنجم دبستان، ناظم دوران راهنمائي و مدير دوران دبيرستانم بود.
مرا به سرودن شعر علاقمند كرده بود و تشويقهاش هميشه ملكه ذهنم بود.
خدا يار و نگهدار همه معلمها باشه كه هر كدام از اونها چراغ فروزان زندگي بسياري از انسانها بودند و در كامنتهاي بالا تعدادي از اونها رو ميشه ديد.
دوست دارم معلم گلم
(چوب معلم ار شود زمزمه محبتی
جمله به مکتب آورد طفل گریز پای را)
خیلی دوست دارم یکبار دیگه ببینمش . امید وارم هرجا که هست پیروز و سر بلند باشه .
کلاس دوم اقای قوامی
کلاس سوم...اقای حیدر زاده که قبل از زنگ ورزش اول جدول ضرب میپرسید بعد اگر بلد بودیم میگذاشت تا بریم تو حیاط و ورزش کنیم
معلم کلاس چهارم..اقای حاج خدابخشی
و معلم کلاس پنجم اقای صانعی که شطرنج باز یکردن و تو زنگ ورزش بهمون یاد داد..
واقعا یادشون بخیر 17 سال گذشت
وای از این عمر که با میگذرد می گذرد
مدرسه شهید رحیم زاده عطااباد اصفهان
همیشه می گفت خبرچین یا همون پاچه خوار خودمون اول از همه باید تنبیه بشه. ی بار که قبل شروع کلاس با یکی از بچه ها درگیری فیزیکی داشتم یه نفر به اسم علیزاده به بابام گفت و اونم بهم گفت دستتو بگیر بزنم با خطکش ک من گفتم اول خبرچین... و همه زدن زیر خنده و خداروشکر به خیر گذشت
البته بابام خیلی اهل تنبیه بود و واسه همین همیشه معدلای کلاسمون و رتبه های مسابقات علمیمون خیلی بالاتر از بقیه کلاسا بود. تنبیه بود دیگه شوخی ک نبود حتی کلاس نقاشی ریاضی کار میکردیم...
(چوب معلم ار شود زمزمه محبتی
جمله به مکتب آورد طفل گریز پای را)
خیلی دوست دارم یکبار دیگه ببینمش . امید وارم هرجا که هست پیروز و سر بلند باشه .
به ياد و سپاس از همه آموزگارانم و خواهان بخشش اگر نام برخي از بزرگواران از يادم رفته باشد.
آنانكه از دنيا رفته اند روحشان شاد.
اول آقاي قاجار
دوم آقاي وحيدي
سوم آقاي قانع
چهارم آقاي شهرامي فر
پنجم آقاي سمرقندي
از سال 1356 تا 1361
و ناظم آقاي صالحي
و مدير آقاي مهين نژاد
از نام هاي دوران راهنمايي فقط آقاي دادبر معلوم علوم و آقاي عليزاده مدير يادم مي آيد
آقاي اقدسي هندسه
آقاي تبريزي جبر و رياضيات جديد
آقاي حريرچي ادبيات
آقاي كفايتي شيمي
آقاي اصغرنژاد و قابچي ناظم
رفت سیم میکروفن رو برداره بزنه من رو که حالا معلم عربیم بالاخام دراومدو نگذاشت منرو بزنه و خطاب به ناظممون گفت اون جور که من این رو زدم اگه فیل رو میزدم از حال میرفت ...
خدا همه مریض های روانی رو شفا بده .. این دو بزرگوار هم جزوشون .
خیلی دوست دارم این بزرگواران را یک بار دیگه ببینم
خیلی خیلی خیلی مهربان بود.
يادم نمي رود روزي به دليلي به من گفت با مادر بيا چون تكليفي را انجام نداده بودم وقتي با مادرم آمدم گفت جلوي بچه ها گفتم با مادر بيايي كه فكر نكني فرقي با بقيه داري و سپس من گفت در اين دفترم كه اسم همه بچه ها است جلوي اسم تو علامت گذاشتم كه چند سال ديگه توي روزنامه اسمت رو ببينم كه دانشگاه قبول شدي و ...
خانم نوروزي بزرگوار حرف شما رو گوش كردم و مدرك دكتري رو هم گرفتم الان هم به عنوان همكار شما در وزارت آموزش و پرورش در پست مدير كلي خدمت ميكنم . اميدوارم شاگرد خوب و حرف گوش كني بوده باشم.
روز اول مهر رو به همه همكاران عزيز معلم خودم و دانش آموزان عزيز تبريك ميگم
اسمشون اقای ورزیری بود
اقای مودب و متینی بودند
خیلی هم منظم و دقیق بودند
خط خیلی عالی داشتند با دیدن ورقه ورقه امتحان و خط زیباشون همه استرس از وجودمون میرفت.
مدارس منطقه سه تهران درس میدادند.
خیلی بد اخلاق بود- دبستان فردوس منطقه چهار تهران-
ولی در کل امیدوارم همه ی معلم ها سر کلاس کمک کنن تا بچه ها درس زندگی رو هم خوب یاد بگیرن وگرنه این چیزهایی که تو کتابای ما نوشته خیلی به دردمون نمیخوره.
کاشکی معلم ها این موضوع انشا رو به بچه ها بدهند.
چکار کنیم که بعد از ده سال وقتی برمیگردیم به عقب و به گذشتمون نگاه میکنیم نیازی نباشه یه پاک کن بگیریم دستمون و بعضی از قسمتهای زندگیمون رو پاک کنیم.
دبستان بیعت مشهد
سال چهارم دبستان
وقتی قرارشد اواسط سال تحصیلی به جای دیگه ای منتقل بشه ، با هزار زحمت و کلی خجالت ازش خواهش کردم که بمونه
بهترین معلمی بود که تو زندگیم دیدم . همیشه براش دعا میکنم
اما تاثیر گذار ترین معلمانم آقایان سید فتاح حسینی معلم علوم کلاس اول و دوم راهنمایی - قلندر فرامرزی معلم تاریخ و جغرافیای دوم راهنمایی و سیدعبدالمناف شاقاسمی معلم زیست شناسی سالهای دوم سوم و چهارم تجربی . خداوند به آنها سلامتی بدهد.
ایشان با خوشرویی تمام درس میدادند. با بچهها مهربان بودند. از پول خودشان هر روز یک بسته نان روغنی ویتانا خریده و بعنوان تشویق به پاسخ درست هر کدام از بچهها یکدانه جایزه میدادند.
خدا خیرشان دهد و اگر هنوز باقی هستند عزتشان پاینده، و اگر نیستند خدا غریق رحمتشان کند.
معلم بسيار خوش اخلاقي بود. بعد از دوران ابتدايي ازش خبري ندارم اميدوارم هر جا كه باشه سالم و شاد و زنده باشه... و اگه اين كامنتو ميخونه بدونه كه بعد از 29 سال هنوز بيادش هستيم....
خانم ستاری معلم کلاس اول
یدونه ای خانم ستاری
کلاس دوم و سوم چهارم ابتدایی خانم علیخانی دبستان شیخ صدوق منطقه 10 تهران هم معلم بود هم مادر دوم ما
زمان موشک بارونهای تهران، وقتی ما رو سر کلاس سالم میدید گریه می کرد.
حتی الان که دانشجوی کارشناسی ارشد هستم، ایشون بهترین معلم دوران تحصیلی من بوده و هست.
روحشان شاد...
و عشقه فقط دبیرستان شهید بهشتی قاین رو
کلاس دوم تجربی
و پدرم که سوم ابتدایی معلم من بودند و به گواهی شاگردانش یکی از بهترین معلمان هستند.
و همینطور جناب آقای تجلی پور دبیر ریاضی دبیرستانم که چیزی جز مردانگی و انسانیت و بزرگمنشی از ایشان ندیدم و چیزهای زیادی از او آموختم. اینها بزرگترین آموزگاران من بودند و برایشان عزت و سربلندی دنیا و آخرت و طول عمر را از خدا خواستارم.