دیگر کسی در بورس به خاطر وضعیت بد بازار سهام وزیر اقتصاد و دارایی و رئیس شورای عالی بورس را ملامت نمی کند چرا که همه می دانند چیزی دست او نیست و بازی های بزرگ اقتصاد در وزارتخانه های دیگر رقم می خورد.خط کش نرخ خوراک پتروشیمی ها در دستان بیژن نامدار زنگنه است تا با اولتیماتوم دادن به 23 درصد بازار سهام(پتروشیمی ها) برای رشد نرخ خوراک تا 20 سنت،همچنان قبض 13 سنتی برای پتروشیمی ها بفرستد و براحتی نظاره گر آب شدن سرمایه های مردم در بورس باشد و مدیران صنعت پتروشیمی را با این سوال مهم سرمایه گذاران خارجی که نرخ خوراک در کشور شما چند سنت است،بدون پاسخ بگذارد.
بماند که اخیرا زنگنه دست به بازی خطرناک تر دیگری زده و قصد دارد تخفیف 5 درصدی پتروشیمی های مصرف کننده خوراک مایع (پتروشیمی های شازند، بخشی از جم و زیرمجموعه های پتروشیمی خلیج فارس) را به 3 درصد کاهش دهد!کمی آن طرف تر محمد رضا نعمت زاده نیز شمشیر را برای سنگ آهنی ها از رو بسته که عدم تمکین او از دستور اسحق جهانگیری مبنی بر لغو بخشنامه کاهش 3 درصدی نرخ گندله آهن نیمی از سقوط چهار رقمی شاخص بورس در روز چهارشنبه را رقم زد.
وزیر صنعت دولت روحانی 60 روزی است که با بخشنامه خود مبنی بر کاهش دستوری نرخ گندله حسابی بورس تهران را بهم ریخته و حتی به توصیه دستورگونه جهانگیری مبنی بر عدم اجرای بخشنامه مزبور نیز توجه نکرده است!
وضعیت عجیبی است؛ وزیر از دستور معاون اول رئیس جمهور اطاعت نمی کند.!قانون تصویب شده در مجلس برای خوراک توسط وزیر مربوطه اجرا نمی شود؛ وزیر حرف بالاتر از خودش را نمی خواند و خبر درست و دقیق را نمی شود گفت که از زبان چه مسئول دولتی می توان شنید. اما در کنار همه این موارد اظهار نظر اکبر کمیجانی قائم مقام بانک مرکزی جالب بود که چندی پیش در حاشیه همایش روابط عمومی های صنعت بانکداری از به جریان افتادن دوباره پرونده کاهش نرخ سود بانکی خبر داد و از آقای رئیس کل گرفته تا سایر اعضای شورای پول و اعتبار همه آن را رد کردند.
از حرف های نوبخت معاون روحانی بگذریم که یک سالی است می گوید کشور از حالت رکود خارج شده اما چرا این خروج از رکود هنوز در صورت های مالی شرکت ها که سریع ترین تاثیر را از وضعیت اقتصاد می پذیرد،به چشم نمی خورد واقعا سوالی است که تا الان بی پاسخ مانده است. به هر حال آن چه که مسلم است این است که بورس تهران در 12 سال گذشته نگرانی مهمی به نام «مذاکرات هسته ای» داشته است و حالا که این ریسک تا حدود زیادی از کشور رخت بربسته است،تازه این درک در بازار به وجود آمده که تنها مشکل اصلی و حاد بازار «سیاسی» نبوده،بلکه مداخله های مکرر دولت در فضای کسب و کار صنایع و شرکت های مختلف خود دست کمی از آثار مخرب مسائل سیاسی بر بورس ندارد و ایضا این که مثل هر دولتی در این دوره هم نمی توان روی هیچ اظهار نظر،وعده یا اعمال قانونی حساب باز کرد،حتی از دوره های قبل هم شاید بیشتر!
بگذریم بورس تهران 20 ماه است که بدون پشتوانه به فعالیت خود ادامه داده و از پیچ و خم های زیادی عبور کرده،ان شاء الله این بازار به کمک فعالانش بزودی راه خود پیدا می کند،تا شاید آبرویی باشد برای اقتصاد بی سامان انتهای سده 1300 ایران.
در بازار چه خبر بود؟
در هفته سپری شده ارزش معاملات در دو بازار بورس و فرابورس 1.184 میلیارد تومان بود و ارزش معاملات خرد ( بدون معاملات بلوکی و اوراق مشارکت ) نیز در بازار سهام برابر با 351 میلیارد تومان رقم خورد.
شاخص بورس تهران نیز در این هفته از 64.276 تا 63.468 واحد حرکت کرد و 1.26 درصد افت را از خود به نمایش گذاشت و افت شاخص فرابورس نیز در این هفته برابر با 1.36 درصد رقم خورد.
بورس تهران در معاملات آخرین روز کاری هفته با تحولات جالبی روبرو شد. در شرایطی روز سه شنبه خبر حمایت 42 نفره کنگره از توافق منتشر شد و بازار به تغییر روند امیدوار شد که روز چهارشنبه با سیل عظیمی از بازگشایی ها روبرو شدیم. بازگشایی هایی که عمدتا هم سلیقه ای بود و متاسفانه این روزها برای کنترل عدد شاخص از این دست اقدامات زیاد می بینیم. به هر عنوان توقف بلند مدت نماد ها همواره به عنوان یکی از بزرگترین ریسک های سیستماتیک بازار محسوب می شود. برخی از کارشناسان دلیل بازگشایی نماد های متوقف را ، نزدیک شدن به پایان مهلت تسویه اعتبارها می دانند. اگرچه با نفس عمل یعنی رفتار سلیقه ای و توقف های طولانی مدت مخالفیم اما در کل همین که نماد های متوقف به تابلوی معاملات باز می گردند خود می تواند خبر خوبی برای روزها و هفته های آتی بازار باشد. ضمن این که بازگشایی نماد های متوقف در بازار روز چهارشنبه باعث شد تا باری دیگر شاهد افزایش تحرکات و رشد نسبی تقاضا در اکثر صنایع باشیم.
غفلت بورس از رخدادهای مهم سیاسی
بازار سهام کشور در حال سپری کردن یکی از رکودی ترین دوران فعالیت خود است و رکود داخلی اقتصاد کشور و همچنین افت قیمت های جهانی عوامل اصلی این وضعیت می باشند.در شرایطی که نشانه ای از احیای سریع دو عامل مزبور به چشم نمی خورد، آنچه مورد غفلت سهامداران واقع شده ، تغییر جایگاه بین المللی ایران پس از حصول توافق هسته ای است. حصول توافق به عنوان مهمترین تحول سیاسی می تواند وضعیت اقتصاد داخلی را تحت تاثیر قرار دهد. به نظر این موقعیت از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و در سال های پیش رو بیشتر خودنمایی خواهد کرد. لذا انتظار می رود بازار به مرور اهمیت این اتفاق را درک کرده و اثراتی از این موضوع به تابلوی معاملات منعکس شود.اما نکته مهم دیگر که باید به آن توجه داشت ، سیاست های انقباضی دولت است. به وضوح از رفتار دولت پیداست که فعلا تمایلی به سیاست های انبساطی ندارد.
دولت معتقد است که در شرایط فعلی تحریک سمت تقاضا کار صحیحی نیست. زیرا با توجه به شرایط پساتحریم برای خروج از رکود بهتر است سنجیده رفتار کرده و تورم را هم در نظر داشته باشیم. این یعنی دولت فعلا همان مسیر گذشته را طی می کند اما فیلی باستر و تحولات سیاسی می تواند سرعت کار را کمی بالا ببرد چراکه دیگر نیازی به وتو اوباما و نظر مجدد جمهوری خواهان در کنگره نیست.
مطالعه نوسانات قیمت سهام در صنایع مختلف بازار نشان می دهد که 22 گروه از میان 37 صنعت ریز و درشت بازار ، روند منفی داشته اند و سایر صنایع با رشد و یا عدم تغییر جدی شاخص مواجه بودند. در معاملات روز چهارشنبه منفی 2 گروه فلزات اساسی و فرآورده های نفتی قوی تر از سایر صنایع بود. اما برای روز شنبه ، به نظر بازار بهتری داشته باشیم چراکه بسیاری از معامله گران معتقدند با بازگشت نماد های متوقف به تابلوی معاملات ، دیگر دلیلی برای ریزش قیمت و اصلاح بازار نیست. ضمن این که شاخص با افت بیش از 1.000 واحدی روز چهارشنبه به محدوده حمایتی 63.120 واحدی نزدیک شده و اگر گل گهر هم بازگشایی شود ، محاسبات سازمان بورسی ها با تحلیل های تکنیکی معتبر مچ می شود !! حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا رفت و برگشت نماد ها و قرار گرفتن شاخص بر روی محدوده حمایتی ، امری طبیعی است؟
در گروه های لیدر چه خبر بود؟
در گروه بانکی رسیدن خبر فیلی باستر ، منجر به افزایش تحرک و تقاضا در نماد های این گروه شد. قبلا هم گفتیم که اثرات برداشته شدن تحریم ها در بلند مدت اثرات بسیار خوبی بر کاهش بهای پول تمام شده و سود شرکت ها خواهد گذاشت اما در کوتاه مدت اگر قرار باشد چشمانمان را بشوریم و واقعیت را ببینیم ، سود هایی که اعلام می شود ، واقعی نخواهند بود. زمانی که اقتصاد کشور با یک رکود سنگین مواجه است و اکثر شرکت ها و صنایع با مشکلات متنوع مواجه هستند و تنها به فکر بقا هستند، بانک ها این نرخ بالای سود را چگونه به سپرده گذاران پرداخت می کنند ؟ آیا غیر از این است که این سودها واقعا در اقتصاد تولید نمی شود و با سودهای غیر واقعی مواجه هستیم؟ لذا جدای از چشم انداز مثبت باید پذیرفت که بانکی ها به دلیل رقابت در پرداخت سود و وضعیت غیر مناسب اقتصادی ، وضعیت مناسبی ندارند و سود هایی که اعلام می شوند عملیاتی نیستند.
در خودرویی ها هم هر چند که سوخت کافی در باک هیچ یک از نماد ها نیست ! با وجود آن که صنعت خودرو یکی از امید های دولت حسن روحانی برای خروج اقتصاد از رکود به شمار می رود ، اما ورود خودرو به جمع بخش های رکودی در اقتصاد کشور نگرانی هایی از این وجه به وجود آمده است. در این زمینه برخی کارشناسان معتقدند که دولت و دیگر نهادهای تصمیم ساز باید به حل مساله صنعت خودرو بیاندیشند تا یکی از بال های اصلی اقتصاد کشور برای خروج از رکود دچار شکستگی نشود. چراکه رکود در این بخش افت تولید و فروش صنایع وابسته همچون فولاد سازان ، تایرسازان و ... را به دنبال خواهد داشت. لذا با سرایت رکود به صنعت خودرو و کاهش تولید خودروسازان ، برخی لزوم تدوین «بسته خروج از رکود خودرو» را برای دولت تجویز می کنند تا این صنعت هر چه زودتر از بحران کنونی خارج شود.
گروه قند و شکر این روزها لیدر بازار است.از مهمترین تحولات بنیادی در این گروه می توان به افزایش نرخ شکر اشاره داشت. از طرفی شرکت بازرگانی دولتی عرضه مستقیم شکر را قطع کرده و از طریق سیستم بورس ، عرضه می کند. از طرف دیگر کارخانه های چغندری که تا دیروز مدعی انباشت شکر در انبارهایشان بودند ، عرضه ای نداشته و یا میزان عرضه را به پائین ترین سطح ممکن رساندند. از دیگر تحولات این گروه که قبلا هم اشاره شد ، بحث واردات شکر توسط خود شرکت هاست. دولت واردات شکر خام را بر اساس فاکتورهایی به خود شرکت ها واگذار کرده و آن ها نیز در حال فروش این حواله ها هستند. این عوامل در کنار وضعیت نقدینگی بازار و رفتار های سوداگرانه دست به دست هم داده تا شاهد معاملات سنگین و پر حجم در این گروه باشیم. اما باید توجه داشت که با توجه به عدم امکان سودآوری عملیاتی که در گزارشات دیده می شود و همچنین رشد سنگین اخیر ، خرید در این قیمت ها پر ریسک می باشد. ضمن این که بر اساس اظهارات اخیر مدیر شرکت ها ، وضعیت صنعت قند و شکر تحول خاصی نداشته و رشد نماد های این گروه پایه و اساس بنیادی ندارد.بنابراین توصیه می شود در این گروه مراقب سفته بازان باشید.
*کارشناس بازار سرمایه
دولت تدبیر و امید مارا را که با بی تدبیری نامید کرد.مثلا دایه دار اجرای قانون بود این دولت محترم.
و میراثی که رونق دستوری دولت قبل به راه انداخت