صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۴۱۴۷۳۰
تعداد نظرات: ۱۰۸ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۰۹ شهريور ۱۳۹۴ - 31 August 2015
10 نکته درباره نتایج نظر سنجی موسسه گالوپ

چرا «عصبانی ترین مردم جهان» معرفی شده ایم؟

مهرداد خدیر
عصر ایران - برپایه نظرسنجی موسسه گالوپ، مردم ایران در کنار عراقی‌ها «عصبانی‌ترین» مردم جهان معرفی شده اند.

بلافاصله این پرسش شکل می‌گیرد که این نتیجه چگونه حاصل آمده است؟در نظرسنجی موسسه آمریکایی - که نتایج آن جمعه ششم شهریور در نشریه ایندیپندنت منتشر شده - آمده است: مردم عراق، ایران و کامبوج بالا‌ترین میزان «تجربه‌های منفی روزانه» در جهان را دارند. بنا براین مشخص می‌شود که بر چه اساسی به این نتیجه رسیده‌اند.

پرسش‌گران بر اساس سوالاتی که در میان می‌گذارند به این نتیجه دست می‌یابند و دلیل معرفی ایرانیان و عراقی‌ها به عنوان عصبانی‌ترین مردم جهان این بوده که ۴۹ درصد پاسخ‌دهندگان در دو کشور گفته‌اند: «به تازگی عصبانی شده بودند».

ممکن است برخی تصور کنند این موسسه اهداف خاصی را تعقیب می‌کند و قرار دادن نام ایران در کنار عراق در این راستا بوده است. هر چند نمی توان پاره ای انگیزه‌های احتمالی سیاسی را انکار کرد اما به یاد داریم به تازگی همین موسسه، ایران را از فهرست 10 کشور اول غمگین جهان خارج کرده بود.

موسسه گالوپ در 10 سال اخیر نظرسنجی خوشحال‌ترین و ناراحت‌ترین مردم جهان را برگزار می‌کند. برای آشنایی با شیوه کار این موسسه بد نیست بدانیم چند پرسش مشخص را با مردمان کشورهای متفاوت مطرح می‌کنند. مثلا در نظرسنجی سال قبل درباره شادي ۱۵۳هزار نفر از ۱۴۳ کشور جهان به پرسش‌های مطرح شده پاسخ داده بودند.

درباره خوش‌حالی و غمگینی این 5 پرسش مطرح شده بود: «آیا به‌خوبی استراحت کرده‌اید، مورد احترام قرار گرفته‌اید، موقعیت لبخند و خنده زیاد برای‌تان پیش آمده، موضوع جالب و تازه ای را یاد گرفته‌اید و شاد شده‌اید؟»

بدین ترتیب تعداد تجربه‌های منفی روزانه به عنوان شاخصی برای عصبانیت شناخته شده است. ممکن است که عصبانی‌ترین نباشیم ولی این واقعیت که عصبانی هستیم قابل انکار نیست. چه گالوپ گفته باشد و چه نگفته باشد! هر چند همین در کنار عراق قرار گرفتن، تلخ است. سال ها گرفتاری ما این بود که شکل نوشتاری و تلفظ دو کلمه ایران و عراق شبیه هم است و غربی ها و انگلیسی زبان ها این دو را اشتباه می‌گیرند و در حالی که در جنگ با عراقِ دوران صدام حسین بودیم این موضوع بسیار تلخ بود.

درباره عصبانی بودن ایرانیان اما چند نکته یا عامل را می توان برشمرد. هر چند که پاسخ را باید در مجموعه‌ای از عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و روان‌شناختی جُست:

 1- احساس عقب ماندن از دیگران یا به حق خود نرسیدن از عوامل عصبانیت است و در يك كلمه مقايسه با ديگري در متن يك مسابقه. شماری از مردم زندگی را عرصه «مسابقه با دیگران» می دانند و نه «مقایسه با دیروز خودشان». ریشه مشکل شاید در آموزش و پرورش باشد که بچه ها در طول سال‌ها یاد نمی‌گیرند با دیروز خودشان مقایسه شوند و از رشد و کسب اطلاعات بیشتر خودشان احساس شادمانی کنند. به عکس هم سامانه آموزشی و هم خانواده ها مدام در حال مقایسه با دیگران و در واقع مسابقه هستند که در نهایت در قالب کنکور خود را نشان می دهد. آدمی هنگامی از زندگی لذت می برد که از این حس رها شده باشد و مدام خود را در مسابقه اي با ديگران احساس نكند. احساس رضايت شايد مهم تر از موفقيت باشد اما در مسابقه با ديگران به جاي رضايت بايد در انديشه موفقيت باشي و ناكامي عصبانيت مي آورد.

2- از نزدیک به 80 میلیون جمعیت ایران تنها 22 میلیون نفر شاغل هستند. این سخن به معنی آن است که در بیشتر موارد یک نفر کار می کند تا هزینه‌های چند نفر دیگر را تامین کند و همین موجب فشارهای روز افزون به افراد شده است و بخشی از خشم اجتماعی را باید ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی دانست. احساس فدا شدگي و گاهي در زير چرخ دنده ها بودن. عصبانیت‌ها در واقع اعلام نارضایتی از این وضعیت است.

3- برخی از رسانه ها که اتفاقا به بودجه‌های فراوان متکی و از حمایت‌های خاص برخوردار هستند خشم و عصبیت را به عمد به جامعه تزریق می‌کنند. از نگاه اینان به جز خودشان که در بهترین حالت 10 درصد مردم ایران را نمایندگی می‌کنند بقیه ره به خطا می پیمایند.

تصور کنید دوستدار یک چهره مشهور هنری یا سیاسی دچار چه احساسی می‌شود وقتی مشاهده می‌کند برخی به خود اجازه می‌دهند مدام به آنها توهین کنند تنها به این اتهام که اهل کرنش نیستند و بر استقلال فکری خود تاکید می‌ورزند. تورق و مشاهده برخی از اینها واقعا عصبانیت‌آور است. همین که  لحن مودبانه یک بخش خبری تلویزیون درباره خبر بستری شدن استاد آواز ایران به یک خبر تبدیل شده نشان می دهد نوع خبررسانی آنان قبل‌تر چقدر عصبانیت زا بوده كه به كار  نگرفتن الفاظ موهن درباره يك هنرمند بستري خبري خوب به حساب آمده چون نه او و نه مردم را عصباني نكرده است.

4- بخشی از این عصبانیت بی‌گمان ریشه در نوع رانندگی و فرهنگ آشفته ترافیکی ما خصوصا در کلان‌شهر‌ها دارد. این همه صدای بوق در خیابان‌ها به‌خصوص در تهران علامت جدی فوران عصبیت و خشم در این جامعه است.

مي‌توان گفت تعداد بوق اتومبیل‌ها نسبت مستقیمی با میزان آرامش در آن شهر دارد. تردید نکنید هر شهری که درآن صدای بوق کمتری بشنوید بیشتر قابل زندگی است. دوستي که برای پوشش مذاکرات هسته‌ای به وین رفته بود تعریف می‌کرد طی یک هفته تنها یک‌بار صدای بوق خودرویی را شنیده و آن هم هنگامی بوده که پیرزنی مبتلا به آلزایمر و حواس‌پرتی در خیابان سرگردان بوده است وگرنه در حالت عادی امکان ندارد بوق بزنند. از همین حالا تصمیم بگیریم کمتر بوق بزنیم. مطمئن باشیم کمتر عصبانی می کنیم و کمتر عصبانی می شویم.

[نویسنده این سطور قریب یکي دو ماهي است كه تصمیم گرفته حین رانندگی هر گاه عابری را دید که براي عبور او امکان توقف خودرو باشد توقف کند يا از سرعت بكاهد تا عابر بگذرد و او را مقدم بداند. (البته در خیابان های فرعی نه آن که در اصلی هم بایستیم و باعث برخورد شویم یا از ما بگذرد ولي با کناری برخورد کند!) نتیجه بیش از حد تصور درخشان بوده است! قریب به اتفاق رهگذران اعم از پیر و جوان و خاصه خانم ها با لبخند تشکر می کنند. امتحان کنیم ضرر ندارد!]

5- افزایش شدید نرخ تورم خصوصا در سال های 90 تا 92 بسیاری از مردم را به کار دوم و حتی سوم واداشته است. در دنیای مدرن اما این تفکیک، شادی آور است که 24 ساعت این گونه تقسیم شود: 8 ساعت کار، 8 ساعت امور شخصی و اوقات فراغت و 8 ساعت خواب و استراحت. وقتی از دومی و سومی کم می کنیم و بر کار- آن هم کار صرفا به قصد تامین اجاره بها و نیازهای خانوار – می افزاییم و از جسم وروح و ذهن خود بیش از حد کار می کشیم آستانه تحمل افراد، پایین می آید و با کوچک ترین موضوعی عصبانی می شوند. كافي است كه دستمزدها با ميزان سود بانك ها مقايسه شود تا از تقابل ارزش نيروي كار با سرمايه احساس نارضايتي شكل گيرد. 

6- روز جمعه و در پایان مسابقه فوتبال تیم ستاره های جهان ب بازنشسته‌های ایران، یک کارگردان جوان سینما نمایشی از عصبانیت خود را به رخ همه کشید. علی ملاقلی پور فرزند رسول ملاقلی پور کارگردان فقید و محبوب سینمای دفاع مقدس است و عصبانی بود و هست چون فیلم او (قندون جهیزیه) را از پرده سینماها پایین کشیدند تا فیلم محمد رسول الله اکران شود. در حالی که مضمون فیلمی که مجید مجیدی درباره پیامبر گرامی اسلام ساخته و در واقع چکامه ای زیبا با تصاویر سروده ستایش مهربانی و نفی خشم و عصبیت است و شایسته نیست که به خاطر نمایش آن کارگردانی جوان عصبانی شود. اما چرا آن رفتار - كه در برابر ددگان ميهمانان ناشايست به نظر مي رسيد-  از او سر زد؟ چون احساس می‌کند به او جفا شده و لابد صدای او را جاهای دیگر نشینده اند. همان‌گونه که صبر زیاد شاید به کینه بدل شود اعتراض هایی که مورد توجه قرار نمی گیرند نیز آتش‌فشان خشم‌اند كه گاه خاموش‌اند و گاه فعال مي‌شوند.

7- جامعه ایران، جوان است. اگر آدمی را آمیزه‌ای از غریزه، احساس و عقل بدانیم در جوانان، غریزه و احساس پررنگ‌تر است. عصبانیت هنگامی بروز می‌کند که عقل کمتر به کار گرفته می‌شود. وقتی جوانانی گرفتار در آتش غریزه و ناکام در بیان يا اطفاي آن  و ابراز احساس باشند از رفتارهای خردورزانه و عقل مدارانه نشانی نمی‌ماند.  هنر مدیریت یک جامعه این است که این واقعیت را لحاظ کند.

8- خشم، از هیجانات تخلیه نشده نیز نشات می‌گیرد. تماشاگر فوتبال که خشم خود را طی تماشای یک مسابقه تخلیه کرده در کوی و محله کمتر گردن‌کشی می‌کند. حتی برخی از روان‌شناسان از دستگاه‌های انتظامی و امنیتی می‌خواهند در قبال آسیب‌هایی که به برخی وسایط نقلیه عمومی وارد می‌آید آسان‌گیر باشند چون چه بسا آن تیغه‌ها در حالت عصبانیت بر پیکر انسانی بنشیند. هنر این است که هیجانات در مکان‌های ورزشی یا هنری تخلیه شوند تا به صورت خشم بروز نکنند. کما این که گفته می‌شود چند دهه پیش در ایالت هایی از آمریکا به عمد به رواج موسیقی «جَز» - در ایران مشهور به جاز- دامن زده شد تا الزام آن به تحرک، جوانان را از خمودگی و مصرف مواد مخدر دور کند.

9- عصبانی بودن جامعه‌ای که هر سال در دو روز ولادت و شهادت یاد یکی از امامان 12 گانه خود را که به «کاظم الغیظ» شهرت داشته گرامی می‌دارد و زیارت حرم او یکی از اهداف سفر به عتبات عالیات است افسوس را صد چندان می‌کند. هر یک از امامان شیعه که نزد دیگر مسلمانان نیز محترم هستند به صفتی انسانی متصف است. صفاتی چون عدالت، خوش‌خُلقی، شجاعت، نیایش، علم‌دوستی، راست گفتاری، فرو‌خوردن خشم، خُرسندی، بخشندگی و پرهیزگاری. چگونه می‌توان پذیرفت که سالی دو بار در دو مناسبت و نیز هنگام زیارت «کاظم الغیظ» را یاد کنیم و در عین حال تا این اندازه عصبانی باشیم؟

10- یک بار از دکتر سریع‌القلم خواستم توصیه‌ای برای موفقیت و رضایت داشته باشد. آن سفارش، این بود: خشم خود را فرو خورید. این یک توصیه فردی نیست. جامعه ایران با این خشم به جایی نمی‌رسد. اما آیا توصیه به فروخوردن خشم به معنی آن است که هیچ‌گاه اعتراض نکند؟ هنر این است که در عین فعال بودن و واکنش نشان دادن عصبانی نشویم.
 
یادمان باشد ایرانی‌ها در کنار عراقی‌ها عصبانی معرفی شده‌اند. عراقِ درگیر جنگ و گرفتار بلیه داعش و درگیری‌های قومی و هزار دردبی درمان چرا باید در کنار جامعه‌ای برخوردار از ثبات و مواهب نفت و دور از جنگ معرفی شود؟

ریشه را باید در 10 نکته پیش گفته جُست نه این که شبه رسانه‌های عصبانی و تولید‌کننده عصبانیت این بار ماشین خشم و نفرت خود را   متوجه موسسه گالوپ کنند. وقتی کسی با انگشت خود ماه را نشان می‌دهد دور از خردورزی است که به جای نقطه‌ای که او اشاره می‌کند در سر‌انگشتان او خیره شویم.
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۰۸
در انتظار بررسی: ۲۴۵
غیر قابل انتشار: ۱
رسا
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
اجازه می خواهم به دلایل داخل متن یک دلیل دیگر را هم اضافه کنم. اینکه متاسفانه ما جامعه ای هستیم که به راحتی به خودمان اجازه می دهیم که راجع به همدیگر قضاوت کنیم و بنابراین در انجام بسیاری از کارها و بیان بسیاری از افکارمان همیشه باید این ملاحظه را وارد کنیم و می کنیم که اگر مثلا فلان حرف را بزنم یا فلان کار را بکنم مردم چه قضاوتی درمورد من خواهند داشت و یا چه حرفهایی راجع به من در آینده خواهند زد. و در نتیجه از ترس این قضیه مرتب و در تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی مان در حال خودسانسوری هستیم. و دقیقا به همین دلیل که نمی توانیم خودمان باشیم و آنطور که دوست داریم زندگی کنیم، ناخودآگاه یک کلافگی در درونمان شکل می گیرد و غالبا متوجه آن نیستیم ولی همین کلافگی درونی آستانه ی تحمل ما را در برخورد با مسائل مختلف پایین آورد.
مهدی م
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
چرا باید خوشحال باشیم؟ یه دلیل به من بگین
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
دیروز با اتوبوس یه مسافرت 12 ساعته رفت و برگشت داشتم، راننده و مسافرا در مسیر رفت و هم برگشت در حد فحش و زد و خورد.... با هم جنگیدن.
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
بخدا صدرصد درسته
فارض
۰۴:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
عصرايران عزيز
باور كنيد هر بار كه به شما سر ميزنم كلى مطلب ياد ميگيرم خدا خيرتون بده.
ناشناس
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
حالا عصبانی هستیم که هیچ دلواپس هم هستیم!
ناشناس
۰۰:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
دوست عزیز من با سی سال سن و مدرک کارشناسی ارشد اونم از دانشگاه تهران مجردم و هر زور دارم دنبال کار میگردم و به ناچار برای تامین هزینه زندگیم توی فست فود کار میکنم دلیلی برای خوشحالی اگه دیدید به منم بگین ممنون میشم
Shams
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
سلام وسپاس مدتي بود كه به مطالب اساسي توجه نداشتيد
عليزاده
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
واقعا عالي به تفسير و تحليل كشيديد موضوع عصبانيت را...
شما نكات اهم را نوشتيد و نظر دهندگان هم مطالب بسياري گفتند و همه هم بخوب ي مي دانيم كجاي كاريم!
*آسيب شناسان راهكارهاي كاربردي و عملي و قابل اجرا به مسئولين بدهند همه و همه ، بزرگ و كوچك ، پير و جوان كمك كنيم تا با هم مقايسه نشويم و دست همديگر را بگيريم و يار هم باشيم .
به ياد داشته باشيم انسانيم و قابل تغيير و...
خدايا دست همه ما را براي حل مشكلات و معضلات بگير و ياري مان كن تا همديگر را بيشتر و بهتر بفهميم .
خداوندا به همه ما قدرت تفكر و خرد و عقل عطا كن كه چاره همه مشكلات در عقل و تن سالم است . آمين
ناشناس
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
یکی از عوامل عصبانی شخص من این است که هر روز باید 3 ساعت مسیر کار تا خانه را در ترافیک سپری کنم (تهران - کرج و بالعکس) . واقعاً مغزم می خواهد از عصبانیت منفجر شود. آخر چه توجیهی دارد این ترافیک اتوبان؟ این شلوغی مترو؟ واقعا فقیر نیستیم، مدیدیت درست و راهسازی نداریم.
احمد
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
عصر ایران یه دانشگاهه.ببخشید با این اوضاع دانشگاهها واقعا قصد توهین نداشتم.خیلی از شما یاد گرفتم.ممنون
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
منم یکی دو سالی هست که بطور غیر طبیعی از کوچکترین مسئله ای عصبانی میشم ، دلایلش هم اینها میتونند باشند: عدم گذشت در رانندگی، هل دادن به قصد کشت توسط اکثریت متروسواران بخاطر چند دقیقه نشستن روی صندلی ، و صدها نمونه مشابه که جای تاسف دارد
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
یکی از عوامل اصلی این پارازیت هاست من از روی وضعیت اعصابم می فهم که الان پارازیت هست یا نیست
عاطفه
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
آقا من در مشكلات مالي و احساسي و زندگي شخصيم غرق شدم و كسي نيست كمكم كنه ...اعضاي خانواده ام هم همينطور..هركي گرفتار مسائل خودش است...چرا نبايد عصباني باشم...؟؟؟
جايي هست بروم درش خوش بگذرانم و كسي مزاحمم نشه؟ تو خيابون واسه لباس بهت گير مي دن...بهت تنه مي زنن...تو اداره بهت بها نمي دن...كارها تكراري و روزمره است...پول نداري بري سفر..يا حتي يك خريد ساده..تا خرخره داري قسط مي دي....شهر شلوغه...ساعت 6 صبح 5 شنبه با صداي موتورها از خواب مي پري..بعد صداي نكره دستفروشها و وانت دارها...دود...تلوزيون با برنامه هاي مزخرف...نزديك ترين پارك تا خونه ات 2 كورس ماشينه...و...و...و...
ناشناس
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
من می دونم چرا عصبانییم!!!!!!چون همش می خوایم بقیه رو اصلاح کنیم ،روی همدیگرو کم کنیم،حال همدیگرو بگیریم،از دست تک تک کارای مردم حرص می خوریم که چرا بی فرهنگن،دزدن،بی سوادن...به خدا اگه هر کس به اصلاح خودش بپردازه روز به روز اوضاع بهتر میشه...مشکلات هست ولی مشکلات به تنهایی باعث عصبانیت نمیشه.اگه مصاحبه اون خانم از آمریکای لاتین در برنامه خندوانه رو دیده باشید میگه مشکلات لاتین ها 1000 برابر ماست ولی شادیشون هم 1000 برابر ما.....یک کلام:در پوستین خلق نیوفتیم
خسته از بیکاری
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
بسیار عالی.طرز نوشتن شما من رو یاد لحن مجله "نسیم بیداری" میکنه.
من شخصا آدم شوخ طبع و سرحالی بودم.اخیراً اما با اون آدم قبلی خیلی فرق کردم و بسیار نارحت و عصبی ام.دلیلش هم کاملاً مشخصه:
بیــکــاری !
با وجود داشتن تحصیلات کارشناسی ارشد و 7 مقاله علمی پژوهشی بیکارم.ازدواج هم کردم.البته اخیرا یه شغل کاذب جور شده برام اما....آه ه ه ه
محمود
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
عالي بود عالي ... واقعا" ما را چه ميشود آيا دقايقي به اين فكر كرده ايم ما كه اينقدر به تمدن و فرهنگمون مي باليم اسير خشم و كينه شده ايم گذشت در همه حال خوب است
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
یکی عوامل اصلی عصبانیت صدای ناهنجار موتورها است برخی موتوری های بی انصاف هم عمدا گاز بیخود میدن
علی
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
صدا سیما به توسعه برنامه هایی مثل خندوانه توجه کنه و سریال های غمناک تموم شن
شاید یخورده جامعه از غم و عصبانیت خارج بشه
امید
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
غلط کردن گفتن ما عصبانییم
خیلی هم آرومیم
جرات دارن بیان رو در رو آمار بگیرن
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
آرامش از سر و روی این کامنت میباره:)
کیا
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
نویسنده محترم بسیار عااالی بود. ممنون دوست خردمند.....
ناشناس
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
دم عصر ايران وحشتناك گرم
ناشناس
۰۸:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
شما تهران را نگاه نكن كه مردم براي يك لحظه توفق ماشين جلوي ماشين ديگري فحش مي دهند و چاقو مي كشند. همه جاي ايران كه تهران نيست. توي خيلي از شهرهاي ايران صفا و صميميت و فداكاري موج مي زند.توي شهر ما راننده ماشينها با اينكه حق تقدم دارند به ماشيني كه حق تفدم ندارد براي عبور، تعارف مي كنند.
ناشناس
۰۷:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
چرا؟من جوابشو بهت ميگم عصر ايران:
وقتي نون از 50 تومن شد 1000 تومن وقتي بنزين از 50 تومن شد 1000 تومن وقتي دلار پس از سالها تثبيت از 850 تومن شد 4000 تومن وقتي مقصر همه اين مسائل و تحريمها به مردم گفت خس و خاشاك وقتي رفت تو سازمان ملل حرف بزنه همه سالن رو ترك كردن و هزار واقعه كوچك و بزرگ ديگه طي 10 سال گذشته باعث چنين آماري ميشه.
ناشناس
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
علیرغم جالب بودن مقاله روی آن به جای معلول های عصبانیت به علل آن باید توجه می نمود و به جای مخاطب قراردادن مردم به هدایتگران آن می پرداخت
ناشناس
۱۹:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
پنجره اتاق خواب من به یکی از خیابان های باریک ولی پر تردد محله تجریش باز میشه، به خاطر ترافیک زیاد خیابان حداقل روزی 5 یا 6 بار صدای دعوا و فحاشی و جیغ خانم ها رو می شنوم، به طوری که دیگه خیلی برام عادی شده و توجهم رو جلب نمی کنه مگر اینکه شدت یا زمان دعوا بیشتر از حد معمولی باشه که توی این چند سال بهش عادت کردم. عجیب برام این بود که متوجه شدم نرخ رشد دعواهای امسال نسبت به سال های قبل، حتی چند سالی که وضعیت معیشتی خیلی اسفناک شده بود، بیشتر شده، ولی با توجه به این مقاله الان توجیه شدم.
ناشناس 11
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
با کمک کارشناسان باید بتدریج سبک زندگی ما ایرانی ها تغییر کند اکثریت مشکل داریم و جز انتقال مشکلاتمان به یکدیگر کاری بلد نیستیم. شرایط زندگی در مجتمع ها و آپارتمانها یکی ازمصادیق این موضوع است/
ناشناس
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
علت اصلی عصبانیت مردم مسئولین هستند که با رفتار فرا قانونی در ایجاد بی انظباتی اجتماعی بسیار اثر گذار هستند. و در حالی پاسخگوی رفتارهای غیر قانونی خود نیستند هیچگونه تعاملی با رقبای خود ندارند و چون قدرت در دست دارند از ان سوء استفاده میکنند. خلاصه اینکه بی انصافی در رفتار انها باعث عصبانیت مردم شده اند
حق جو
۱۸:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
از عصر ایران تقاضا میکنم مطالب بیشتری راجع به فرهنگ ترافیک و تعاملات اجتماعی مطرح کند. این مطالب بخصوص باید به کودکان آموزش داده شود.
ناشناس
۱۸:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ریشه عصبانیت خود من از بی عدالتیه، از این که هیچ کس سر جای خودش نیست، هرچی میدویم برای زندگی بهتر میبینیم اونی که پول داره... پارتی داره به ناحق جای تو نشسته، این باعث بی انگیزگی شده ... دیگه کسی حال و حس کارکردن نداره این میشه که در طی روز اینقدر خطاهای انسانی روانت رو فرسایش میده که شب که میرسی خونه نمی دونی از عصبانیت پاچه کیو بگیری...
یه پسره
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
یکی از دلایل هوندا 125 هست.خدا شاهد الودگی سوتی که این موتور تو ایران از روستا گرفته تا شهر اونقد زیاده که اگه این موتور از سطح ایران محو بشه از نظر سوتی 70درصد ارومتر میشه ایران.کسایی که دارن این متنو بخونن 30 ثانیه گوششونو تیز کنن اگه صدای ناهنجار این وسیله رو نشنیدن اسممو عوض میکنم.عصر ایران خواهش میکنم یه خبر کار کن درباره این موجود و ببین چرا سازمان استاندارد به این وسیله نشان استاندارد میده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
راست میگه به خدا هر وقت صدای ناهنجار موتور به گوش من می خوره به مرز جنون میرسم
سیدمحمد
۱۷:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
یک نفر در ایران عصبی نبود که آن هم به فیلمش مجوز پخش ندادند: من عصبانی نیستم...
mohmod
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
باسلام بنده فكر كنم نظر سنجي درست است
سجاد
۱۷:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
پيشنهاد ميكنم عصر ايران نيز يك نظر سنجي به اين مضمون بگذلرد:(به نظر شما به ترتيب كدام سازمان يا ارگان هستند كه عملكرد آنان باعث عصبانيت مردم ميشود).شايد باعث شروع اصلاحاتي در آن سيستم شود.يا بروند بدنبال شناسليي ورفع مشكل
یاسین5
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
مشکل از خودمونه ....هممون میخویم از هم دیگه بعنوان نردبون استفاده کنیم.... خیلی از دیگران تقلید میکنیم. .. حسادت هم باعث میشه به جای اینکه خودمون به سطح فرد مقابل برسونیم ...میخوایم فرد. مقابل رو پایین بیاریم ...این مشخصه بین سیاست مدار هامون موج میزنه
ناشناس
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
آقا من چندين بار رفتم بخدا عصبانيت مردم ايران 5% عراقي هام نيست به اونها نميشه حرف زد
شهروند
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ریشه را باید در 10 نکته پیش گفته جُست نه این که شبه رسانه‌های عصبانی و تولید‌کننده عصبانیت این بار ماشین خشم و نفرت خود را متوجه موسسه گالوپ کنند. وقتی کسی با انگشت خود ماه را نشان می‌دهد دور از خردورزی است که به جای نقطه‌ای که او اشاره می کند در سر انگشتان او خیره شویم.
چقدر زیبا و گویا!!!
حقگو
۱۵:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
با سلام بنده به شهرداری مراجعه کردم از بس که اذیت شدم و زورم و حرفم بجایی نمی رسد اینقدر عصبی شدم و جوش آوردم و خود خوری کردم که یک هفته است کنار زبانم یک غده در آورده چطوری باید خوشحال باشم و عصبی نباشم؟؟؟؟؟؟ در حالیکه خواب شب هم ندارم کو فریادرس
ناشناس
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
باید از این موسسه گالوپ حواست دلایل وشواهدش را از انتخاب ایران به عنوان عصباتی ترین مرذم ارایه دهد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
وقتی اظهرال من الشمس است و هر روز با گوشت و پوست در کوچه خیابان لمس میکنیم باز دلیل؟
میلاد
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دیشب خواستم سوار بی ار تی بشم کارتم شارژ نداشت رفتم شارژ کنم گفت ما سیستم رو بستیم گفتم خب من الان چکار کنم پول نقد هم که قبول نمکنید؟ رو کرد بمن گفت وایسا یه مسافر بیاد تا برات بزنه . اینو که گفت عصبانی شدم و کلی سرش داد کشیدم پولش هم ندادم.هر چند که حرفش غیرمنطقی بود اما منهم فکر کنم یکم زیاده روی کردم.
ناشناس
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
وقتي پس از يك مسافرت كوتاه پليس راهور با جريمه 100 هزار توماني حاصل از كمين پس از سبقت از يك كاميون با سرعت 40 كيلومتر به دنبال فرهنگ سازي است، آيا عصباني شدن نتيجه طبيعي نخواهد بود
ناشناس
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من فكر ميكنم اين مقاله با اينكه عالي بود اما هنوز جاي كار داشت
نقش آموزش و پرورش ، صدا و سيما و مسئولين را نديده گرفتيد
اگرچه همه ريشه هاي رفتاري ما به مسئولين باز نميگردد اما قطعن مسئولين حكومتي نقش موثري در شيوه رفتاري و زندگاني ما دارند.
وقتي من كارمند براي يك وام 3 ميليون توماني كلي بايد دوندگي كنم، خانه ام اجاره اي باشد، سرپرست خانوار باشم، كارمند پيمانكاري باشم روزانه هزاران نوع تبعيض در محل كارم تجربه كنم آيا خوشحال و شاد خواهم بود؟؟؟؟
حالا اضافه كنيد به همه ي اينها زن بودن مرا
ببين چقدر عصباني خواهي شد وقتي تحصيلات عاليه داري اما تامين اجتماعي به معناي واقعي نداري؟؟؟ خانه نداري، مستاجري، قوانين مملكت به كمكت نمي آيد، در اين جامعه كسي دغدغه ي تو و فرزندت را ندارد و ....
مردها در اين جامعه عصباني هستند و نشان ميدهند عصبانيتشان را و البته واي به زن هاي بيچاره ....
براستي چگونه مي توان شاد و آرام بود؟؟؟؟
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
منم این تجربه رو داشتم. وقتی جلوی عابرین توقف می کنید نه تنها اونها احساس امنیت می کنند بلکه حتی راننده های کناری هم مثل شما می ایسنند و به عابر احترام میذارن.
ناشناس
۱۴:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالي بود
ناشناس
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بی قانونی در میان عوام و صاحب منصبان اداره ها.عدم رعایت قوانین پذیرفته شده جامعه .سبقت گرفتن از هم در همه چی .....باعث عدم رضایت ما از زندگی واطرافیانمان میشه.آرامش نداریم دایم در مسابقه ایم
ناشناس
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
يه كاري دارم تأمين اجتماعي 7 و 6 ماهه دارم هي ميرم و ميام هنوز انجام نشده. چي جوري انتظار دارين عصباني نشيم
مینا
۱۴:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
وقتی روزی دو ساعت توی مترو مجبوری به جای وسیله نقلیه، در یک بازار متحرک و بی قانون بایستی یا بنشینی، و وقتی به فروشنده خانوم میگی" دست کم توی ساعت شلوغ نیاید" میگه " چه خبرته؟! مگه چند سال می خوای زندگی کنی؟
حسین
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عصبانی هستیم اما مانند آمریکایی ها و اروپایی ها روانی نیستیم
ناشناس
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
الان نصف کامنت ها این میشه: گالوپ غلط کرده
ناشناس
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
منم این تجربه رو داشتم. وقتی جلوی عابرین توقف می کنید نه تنها اونها احساس امنیت می کنند بلکه حتی راننده های کناری هم مثل شما می ایسنند و به عابر احترام میذارن.
مجيد
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من كاملاً قبول دارم و بخصوص متن كزارش رو هم منطبق بر واقعيت ميبينم. البته بايد بسياري از موارد ديگه كوچك وبزرگ رو هم بهش اضافه كرد كه اينجا البته مجال درج نداشته. فقط كافيه امار پزشك قانوني رو ببينيد كه مثلاً در ٦ ماهه اول چند نزاع منجر به جرح در اين مملكت اتفاق افتاده. تازه اينمقدار شايد يك دهم درگيريهاي اتفاق افتاده نباشه هر كسي كه بعد دعوا حتما نميره پزشك قانوني.وضع از اوني كه فكر ميكنيم هم بدتره... متاسفانه
مهرداد
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من با نظر شما موافقم كه بايد اجازه داد تا رهگذران با ارامش خاطر از خيابان رد بشوند اماااا....
ماشين هاي پشت سر با بوق زدن و فحش دادن از خجالت اين كار شما در خواهند امد.
ناظر
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
تا چند لحظه پيش كه يه مقايسه بين نظرات داشتم بيش از 95درصد از نظرات و جهت گيري ها موافق با اين تحليل بودند. واقعاً جالبه
سيد
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
کافيه سري به خيابانها زده وضع رانندگي مردم موتورها و پرخاشگري مردم بهم را ببيني و قضاوت کني
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
این نظر سنجی ها هیچ پایه ی علمی ندارد و بیشتر شبیه یک شوخی سیاسی است.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
حالا شما خودت ناراحت نکن و عصبانی نشو !
ناشناس
| |
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خیلی دوست دارم سطح سواد و تحصیلات شما رو بدونم تا بعد راجع به پایه علمی صحبت کنیم
ناشناس
| |
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
چرا عصبانی شدی؟
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
چرا مرا نكن اعصاااااااااااااااااااااااااب ندارماااااااااااااااااااااااااااااااااا
ناشناس
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ازما آمار نگرفتند شايد از كساني كه مانند شمايند آمار گرفتند كه بشدت عصباني هستيد
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
خود من از صبح تا الان حداقل 2 بار عصبی شدم. از بدقولی دیگران- حرف زور و ... با این که میدونم عصبانیتم روحیه بقیه را هم خراب میکنه ولی واقعا سخته برام که هر روز تحمل کنم.
ناشناس
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
با وجود مشکلات فراوان، می توانیم با هم مهربان باشیم.
احمد
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
بسیار قابل استفاده بود
ERF
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
ما کسانی هستیم که پدر پول داری داریم اما همیشه درفقر و گدایی زندگی می کنیم.اگر می خواهید همه خو شحال باشند .دولت جوانان را به استخدام خودش در بیاورد .نه بخش خصوصی .امیدواریم این دولت اقای روحانی بخت سیاه جوانان بیکار ایران را سفید کند.انشالله
رضا
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
فقر ، اعتیاد ، بیکاری ، اختلاس ، پارتی بازی ، زیاده خواهی عده ای محدود در جامعه ، رشوه ، تورم ، عدم تطابق دخل و خرج ، قیمت کمر شکن انواع انرژی ، درامد ناچیز و ... عزیز به چه دلیل ارام باشیم ؟
سيد عباس
۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
نوسينده عزير مطالب شما خوبست اما گوشه هايي داشت كه سليقه و نظر خودتان است و بطورضمني نظرات خود را بعنوان واقعيات و بديهيات ارائه نموده ايد.
نكته بسيار ارزشمند مطلب شما اينست كه بسيار شفاف و رك در انتهاي بند- 4 اذعان كردهايد كه شما هم طي يك ماه اخير است كه برنامه ريزي كرده ايد روي خط عابر به عابر حق تقدم بدهيد.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
ایشان صحبتی راجع به خط عابر نکرده اند. آن که واضح است باید رعایت شود. گفته اند هنگام رانندگی و هر زمان که امکان داشته باشند برای عابر پیاده تقدم قائلند.
علی
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
من سالهاست دیگه بوق نمی‌زنم چون می‌دونم هر بوق من یه تاثیر روی اعصاب مردم می‌ذاره...
پاسخ ها
امیرعباس
| |
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
بسیار عالی...ولی بوق زدن ابتدا به ساکن اعصاب خودتان را بهم میریزد
ناشناس
| |
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
آفرین. همه باید این را یاد بگیریم.
احمد
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
نرخ امروز دلار علت را بهتر نشان میدهد .نیاز به توضیح زیاد نیست.
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دقت کنید از وقتی که احمدی نژاد ریس جمهور شد رفتار ایرانی ها خیلی بد شد انقدر این به مردم فشار اقتصادی اورد
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
غرور و خودخواهی رو هم اضافه کنید
ما مردمی هستیم که فقط خود را مبینیم و دوست داریم دنیا بر مدار ما بچرخد
از طرفی ببینید که بمحض موفقیت یک کشور همسایه چقدر توهینهای نژادپرستانه نصیبشان میکنیم
گرچه بارها تذکر دادم و منتشر نکردید
ولی این واقعیت است که ادب نداریم و خودبرتربین هستیم
پاسخ ها
مهتاب
| |
۱۶:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
چون عصبانی هستیم اینطور بنظر میاییم
ناشناس
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دقیقا با این مقاله موافقم ... اما باید قبول کنیم که متاسفانه عده کثیری از هموطنان ما انتقاد پذیر نیستند و وقتی محترمانه در باره رفتار نامناسب اجتماعی یا تضییع حقوق دیگران به آنها تذکر می دهیم سریعا جبهه می گیرند و بعضا با الفاظ زشت و زننده در مقام پاسخگویی بر می آیند و فرد معترض را نیز به بروز واکنش های عصبی و درگیری فیزیکی سوق می دهند
پاسخ ها
علی
| |
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دقیقاً: با عرض معذرت، ایرانی‌ها فحش را تحمل می‌کنند اما انتقاد را نه...
ناشناس
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
"شماری از مردم زندگی را عرصه «مسابقه با دیگران» می دانند و نه «مقایسه با دیروز خودشان». "
احسنت، درود بر شما
علی
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
واقعاً تحلیلتون عالی بود ، با تشکر
پاسخ ها
سعید
| |
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اشتباه منفی دادم
فرهاد
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
دور از خردورزی است که به جای نقطه‌ای که او اشاره می کند در سر انگشتان او خیره شویم.
بسیار زیبا
خبازي مقدم
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اكثر مردم ايران استرس دارند براي حل ومطرح كردن مشكلشان چون جايي را ندارند اكثر ادارات به خصوص شهرداريها مشكل تراش ترين سازمانها هستند وچون مردم زورشان به انها نميرسد ناچار عصبانيت خود را روي ديگران خالي ميكنند
علی
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
جامعه ای که هر روز برای سایر جوامع آرزوی مرگ و نیستی می کند نمی تواند آرام و مهربان باشد. باید رویکردها تغییر کند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
هزار بار مثبت ++++++++++++++++++++
ناشناس
| |
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
آفرینننننن
ناشناس
| |
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالي گفتي علي جان. براي ديگران آرزوي مرگ و نيستي مي كنيم و بعد مي گيم ما بهترين مردم روي زمين هستيم
ناشناس
| |
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالی بود
محمد
| |
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالی گفتی..
ناشناس
| |
۱۶:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
یک کلام،حرف حساب.
ناشناس
| |
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
زدی تو خال
ناشناس
| |
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
عزیزم چرت بعضی ها رو پاره کردی با این حرف حساب!
ناشناس
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
مثل همیشه ............ عالی بود! ممنون
پاسخ ها
جلیل
| |
۰۸:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
به نظرم یکی از راهکارها ایجاد کمپین های مختلف از جمله "احترام به عابر پیاده" و خشم خود را فرو خوریم " و "بیایید شادی آفرین باشیم" و . . . .
محسن
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
احسنت!!!
احساس نا امنی داریم.مخصوصا اینکه نمیدونیم فردامون چی میشه!
عباس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عالی بود. ممنون.
علی
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عصبانی ، پارازیت ، روغن پالم ، ب ز ، دکل ، گردنه حیران ،فرودگاه قشم ، 3000 ، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ واضافه کنید صدها مورد دیگه رو ...
چرا باید خوشحال باشیم ؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
واقعا قشنگ گفتین.
بهتر از این نمی شد توصیف کرد.
ناشناس
| |
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
هر کدام از لغات به تنهایی و با وضوع کامل بیانگر بخشی از تاریخ معاصر ماست.
مهتاب
| |
۱۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
صد در صد موافقم
ناشناس
| |
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
می دونی چرا نباید عصبانی باشی؟؟چون هیچ دردی رو دوا نمی کنه ،هر کاری که در حیطه امکاناتت هست برای بهتر شدن اوضاع بکن و خوشحال باش ...هر کس خودش سعی کنه بهترین باشه دنیا گلستان میشه
صاعقه
۱۳:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
اینا الکیه توجه نکنید.
پاسخ ها
زود پز
| |
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
عصباني خودتي...ته.....ته.....ته.....
من عصباني نيستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم.
ناشناس
| |
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
صاعقه جان .جان من یک دقیقه فکر کن ببین امروز همه چی قانونی وقابل قبول بوده بعد پیام بذار
ناشناس
| |
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
در مورد بند 5 باید بگم من و بسیاری از همکارانم از 6 صبح تا 6 عصر مشغول کاریم! نمی فهمم الکی یعنی چی؟
john
| |
۱۹:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
صاعقه احتمالا وضع مالیش عالیه و تامین و همش توو خونه به سر مبره... چون اگه توو جامعه باشه وضع داغون اخلاقی رو می بینه....
مهتاب
| |
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۰
کاملا مشخصه که در ارامش کاملی شما نباشی کی باشه منی که الان دو ساله دارم کار می کنم و فقط چون پارتی ندارم نه قرار دادی دارم نه حقوقی و عصابانی هم نباشم!!تو چرا نگی الکیه بله برای شما الکیه چرا باید عصبانی باشی!!
تعداد کاراکترهای مجاز:1200