عصرایران - چند سالی است که امام جمعه مشهد، موضوع حرم بودن شهر مشهد را مطرح و پیگیری می کند. او میگوید نه فقط شهر مشهد، بلکه از کوه های بینالود به بعد، به حکم پیامبر(ص)، حرم است و باید احترام ویژه آن از قبیل عدم اجرای کنسرت را در آن رعایت کرد، اگرچه این کارها در مکان های دیگر جایز باشد.
او در سال90 به خبرنگار فارس گفت:
«پیامبر فاصله میان کوه نیشابور و سلسله جبال بینالود و هزار مسجد را به عنوان حرم معرفی کردند و وقتی پیامبر را قبول داریم، پس باید به این امر که کل شهر مشهد حرم امام رضاست نیز معتقد باشیم ... تمام مشکل فرهنگی شهر این است که بعضی مردم و مسئولان، فضای شهر را از فضای حرم امام هشتم (ع) نمی دانند و به جای این که احساس کنند، اینجا حرم است، احساس می کنند که این شهر یک شهر تفریحی و گردشی است. این خلاف نص صریح فرمایش پیغمبر است و هرکه جز این عمل کند در مقابل پیغمبر ایستاده است، حال چه فرد عادی باشد و چه مدیر و مسئول.»(11/2/90)
از نظر ایشان مسأله، مسأله قبول یا عدم قبول این مطلب نیست که کسی حرم بودن کل شهر را بپذیرد و یا نپذیرد، بلکه مسأله «مقابله با پیغمبر خداست». یعنی کسی که به پیغمبر معتقد است، باید حرف این سید را بپذیرد و کسی که حرف او را قبول ندارد، «نص» پیامبر را انکار کرده و در برابر پیغمبر خدا «ایستاده» است! و البته حکم این شخص هم معلوم است، چون انکار نص پیامبر به انکار شخص پیامبر می انجامد و ... .
با روی کار آمدن دولت نهم و دهم، فرصت مناسبی برای جولان و حاکمیت این گونه آراء فراهم آمد و اینگونه روحانیون در جایگاه سیاستگذاری برای دولتمردان قرار گرفته و خط مشی آن را ترسیم می کردند. ایشان در خطبه نماز جمعه مشهد، ماجرای تئوری پردازیش در جلسه هیئت دولت را بازگو میکند، و میگوید:
«در دولت نهم، اولین سفر استانی که اینجا داشت، در جلسه دولت گفتم: آقا پیغمبر فرمودند بین الجبلین روضه من ریاض الجنه. حد حرم امام رضا را پیغمبر تعیین کردند، این حرم یک روزی 3 هکتار بود، امروز 53 هکتار است...»(سایت شورای سیاست گذاری ائمه جمعه)
و به اعضای شورای حمل و نقل استان خراسان، گفته می شود: «بنا به فرموده پیامبر محدوده شهر مشهد بین الجبلین است و اگر درب هواپیما و یا درب قطار باز می شود این درب حرم امام است» و....
آقای امام جمعه مجددا از همین استدلال استفاده کرده و با اجرای کنسرت موسیقی در مشهد به دلیل آنکه این شهر حرم امام رضاست، مخالفت نموده است و آخرین بار در نماز جمعه مشهد در بارگاه رضوی (9/12/93) گفت:
«پیغمبر حدود حرم امام رضا (ع) را بین دو کوه تعیین کردند، بین الجبلین روضه من ریاض الجنه. حرم امام رضا زیر این سقف نیست، زیر این گنبد نیست، تمام این شهر ملک امام هشتم است. همه اش حرم امام رضاست، کنسرت در حرم امام رضا، مطرب بازی در حرم امام رضاست. حرف ما این است.»
با توجه به اینکه سالهاست این روحانی، این موضوع را مطرح می کند و به اتکای قدرت محلی خویش، آن را به اجرا می گذارد ودر برابر قوانین کشور می ایستد ، در سالروز ولادت حضرت رضا(ع) این مساله را با
حجت الاسلام و المسلمین سروش محلاتی در میان گذاشته تا به سوالاتمان پاسخ گویند:
***
* آیا مساله حرم 50 هکتاری برای حضرت رضا در فقه ما سابقه دارد؟ و آیا علمای گذشته فرقی بین مشهد و شهرهای دیگر قائل شدهاند و کل منطقه شهر و اطراف آن را مشمول احکام حرم دانسته اند؟ - تاکنون هیچ مرجع تقلیدی، نظر این آقا را از جنبه فقهی تأیید نکرده است و این نظر در تاریخ فقه شیعه، بی سابقه است و اگر فرضا گوینده آن، صاحب نظر باشد، این نظر او « شاذ » است.و بر اساس آن نمی توان با کارهایی که دیگران مباح می دانند مقابله کرد.
حضرت امام خمینی و مراجع تقلید دیگر در باب امر به معروف و نهی از منکر فرموده اند؛ نهی از منکر در موردی است که انجام دهنده عمل، کار خود را از نظر شرعی ـ طبق فتوای مرجع خودش ـ حرام بداند، لذا ایشان نمیتواند و حق ندارد از آن چه مردم بر حسب نظرشان جایز می شمارند و مقررات دولتی نیز مجاز میداند، جلوگیری و ممانعت کنند.
اینگونه نهی از منکر، خود مصداقی از منکر است و اگر فاعل آن ملتفت و مصرّ باشد، از عدالت ساقط می شود.
البته ریشه طرح اینگونه نظرات این است که ما در عصر «جعل فضائل» زندگی می کنیم، جعل فضائل گاه برای اشخاص است، گاه برای ازمنه و گاه برای امکنه. لذا در این دوره کوه هایی مقدس شدند، امامزاده هایی تاسیس شدند، مقامات و کشف هایی ادعا گردید و امثال آن.
* روایتی که بین دو کوه در منطقه خراسان را حرم می داند، چیست؟ - این سخن که به پیامبر نسبت داده اند که «بین الجبلین روضه من ریاض الجنه» و آن را بر شهر مشهد تطبیق کرده اند، در کدام منبع حدیثی آمده است؟ و راوی او کیست؟ چرا شخصی که با قاطعیت آن را به پیامبر نسبت می دهد، حتی یک بار هم که شده، مأخذ آن را ذکر نمی کند؟ کدام یک از مشایخ محدثین از عصر امام صادق(ع) تا دوره کلینی و صدوق و شیخ طوسی، این جمله را نقل کرده اند؟
شگفت آور است جمله ای که هیچ اثری از آن در منابع حدیثی شیعه وجود ندارد و حتی در دائره المعارفی مانند بحارالانوار - که مجلسی بر جمع آوری هر حدیثی حتی اگر ضعیف هم باشد، اهتمام داشته ـ رد پایی از آن نیست، مبنای این استنباط ها قرار گیرد!
واقعا چنین استناد فقهی، یک نقطه شرم آور برای میراث علمی شیعه است که در اثر مجاهدت های علمی امثال شیخ انصاری، از استدلال های پوچ و استنادهای واهی و خیالی، منزّه مانده است. و همین ماجرا، مانند برخی از قضایای مشابه نشان می دهد که وقتی اجتهادات و آراء فقهی از کف با کفایت فحول فقهاء و مراجع معظّم خارج می شود و به دست اهل خطابه می افتد، چه فاجعه ای در عرصه فقاهت رخ می دهد.
* فرضا چنین جمله ای از پیامبر(ص) صادر شده باشد، معنا و مفهوم آن چیست؟ - تعبیر «روضه من ریاض الجنه» - به معنای باغی از باغ های بهشت - در روایات ما درباره «قبر» اولیای الهی به کار رفته است: «القبر روضه من ریاض الجنه» از این رو چنانچه آن حدیث، اگر از پیامبر صادر شده، ممکن است این معنی باشد که در آینده، در فاصله بین دو کوه، «قبر» یکی از اولیای الهی ـ حضرت رضا علیه السلام ـ قرار خواهد گرفت. در این صورت نمی توان اثبات کرد که «سراسر آن منطقه»، باغ بهشتی و در حکم حرم امام است.
* درباره فضیلت و ارزش حرم امام رضا(ع) در منابع معتبر، مطلبی از ائمه(ع) نقل شده است؟ - روایتی از حضرت جواد (ع) درباره طوس وجود دارد که حضرت فرمود: «انّ بین جبلی طوس، قبضهً قبضت من الجنه من دخلها کان آمنا یوم القیامه من النار»(من لایحضره الفقیه، ج2، ص583)
این روایت گویای آن است که «قطعه ای» در فاصله دو کوه وجود دارد که بهشتی است و نباید بین دو جمله «قطعه ای در بین دو کوه» با «فاصله بین دو کوه» خلط کرد. مفاد روایت، همان تعبیر اول است، چه اینکه مرحوم مجلسی اول نیز روایت را چنین معنی کرده است: «در میان دو کوه طوس "پاره ای از زمین" است که از بهشت برداشته شده است» مجلسی اضافه می کند که آن «پاره از زمین»، «مشهد مقدس آن حضرت» ـ یعنی مدفن امام ـ است و افزوده است که هر که به آن روضه به قصد زیارت داخل شود، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود.(لوامع صاحبقرانی، ج8، ص553)
در این ترجمه و شرح، آن قطعه زمین، به همان روضه و بارگاه حضرت، که محل زیارت ایشان است، تفسیر شده است. علامه مجلسی در اثر دیگر خود تصریح می کند که مقصود از "پاره ای از سرزمین" در میان دو کوه، همان "محل دفن امام"، و یا بضمیمه "اطراف آن" است.(روضه المتقین، ج5، ص395) عجیب است که شخصیتی مانند علامه مجلسی که عمر خود را در ممارست با احادیث سپری کرده است، در تعمیم دادن این قطعه سرزمین بهشتی به اطراف قبر حضرت هم تردید دارد و نمی تواند بیش از موضع قبر و حتی در شعاع چند متر اطراف آن را هم به شکل قطعی مشمول روایت بداند، ولی ما به چند متر هم قانع نبوده و از 50 هکتار سخن می گوییم!
*در خصوص بقعه مبارکه ای که محل دفن حضرت رضا(ع) است، چه تعبیری بکار رفته و آیا میتوان آن را به همه شهر و یا منطقه بزرگتری سرایت داد؟ - روایتی از حضرت رضا علیه السلام وجود دارد که توضیح می دهد مقصود از «روضه من ریاض الجنه» همان بقعه محل دفن حضرت – و نه بیشتر - است در این روایت خود حضرت فرمود: در خراسان، «بقعه ای» خواهد بود که محل نزول ملائکه خواهد بود، و حضرت در پاسخ به این سوال که کدام بقعه؟ فرمود: بقعه ای در طوس که بخدا قسم روضه ای از ریاض جنت است و هرکس که مرا در آن بقعه زیارت کند، مانند آن است که پیامبر را زیارت کرده باشد :«....فقیل له یابن رسول الله و ایه بقعه هذه، قال: هی بارض طوس فهی والله روضه من ریاض الجنه من زارنی فی تلک البقعه کان کمن زار رسول الله (ص).»(من لایحضره الفقیه، ج2، ص585)
به علاوه استفاده از تعبیر «روضه من ریاض الجنه» به جای «حرم» نشان دهنده آن است که مقصود از روضه، حرم نیست، زیرا با توجه به روایاتی که درباره قلمرو حرم الهی در مکه و حرم نبوی در مدینه وجود دارد، استفاده می شود که «حرم» واژه ای عام تر از «روضه» است، لذا در مدینه هرچند فاصله دو کوه، «حرم» است، ولی روضه، محدوده بسیار کوچکی بین منبر پیامبر و خانه حضرت است («ما بین بیتی و منبری روضه من ریاض الجنه»).
از این رو وقتی تعبیر «روضه» به کار می رود، قاعدتا در مفهومی بسیار محدود تر از حرم به کار رفته است. درباره امام حسین (ع) هم حدیث داریم که بیست ذراع در بیست ذراع، «روضه من ریاض الجنه» است. (کامل الزیارات، ص112) آیا باور کردنی است که در کربلا برای اباعبدالله الحسین «روضه من ریاض الجنه» یک محدوده صد متری است ولی در طوس برای حضرت رضا، این محدوده صد هکتار قرار داده شده باشد؟