لهجه خاص مردم «سرخه» در مقاطع حساس سبب شده است که بدون نگرانی از جاسوسی دشمن بتوانیم سریترین پیام ها را در کشور منتقل کنیم.
به گزارش افکارخبر، چندی پیش در برخی از رسانه ها شایعه ای مطرح شد که حسین فریدون برادر رئیس جمهور، در طول مذاکرات با استفاده از زبان سرخهای با تهران در ارتباط بوده است. هرچند که وزرات امور خارجه کشورمان در همان ابتدا این خبر را تکذیب کرد ولی موضوع «مکاتبات هستهای به زبان سرخهای» تا امروز سوژه شبکه های اجتماعی بوده است.
این اولین بار نیست که موضوع زبان سرخه ای در رسانه ها مطرح می شود. در طول سالیان اخیر مردم سرخه با بهره گیری از لهجه منحصر به فرد خود خدمات زیادی را به کشور انجام داده اند.
رازهای دفاع مقدس روی موج سرخه ای
حضور اهالی سرخه در واحد مخابرات جنگ و بهرهگیری از گویش منحصر به فرد مردم این منطقه، زبانزد بود و موفقیتهای زیادی را هم به ارمغان آورد. سرخهایها همواره به عنوان بیسیمچی در کنار فرماندهان، به رد و بدل کردن پیام آنها با فرماندهان دیگر میپرداختند و دشمن نیز به رغم شنود مکالمات آنها، به دلیل ویژگی خاص این گویش، موفق به رمزگشایی نمیشد. این کشف عجیب در جبهه سبب شد تا بیسیمچیهای سرخهای به راحتی و بدون از دست دادن وقت و با اطمینان کامل از سری بودن رمزهایشان به نقل دستورات فرماندهان خود بپردازند.
نمونهای از این پیامها را به نقل از کتاب «فصل پرستو» با عنوان آن سوی خط، میخوانیم: «نیمه شب بود، کمک بیسیمچی گردان بودم دیدم پیام میدهند. آن سوی خط مجتبی صحبت میکرد. مجتبی جلوتر و نزدیک دشمن رفته بود. گفت «داوود داوود» گفتم «مجتبی به گوشم» گفت «کاشی برحی بقاتی» (یعنی دشمن چیزی که آقای کاشی میفروشد ـ گاز ـ زده است) بلافاصله خبر به رزمندگان اعلام شد و به این ترتیب آن شب بچهها از گازگرفتگی و شیمیایی شدن، نجات یافتند!»
«حسین کلامی» که از بیسیمچیهای با سابقه دفاع مقدس است در مورد رمز و راز گویش سرخهای و اثرات آن در مکالمات فرماندهان در جبههها به یکی از رسانه ها میگوید: «سال ۶۱ و در عملیات رمضان شهید مهدی شاهدی فرمانده گردان ما بود. ۹ نفر سرخهای بودیم که اعزام شده بودیم. در لشکر ۱۷ قم به ما گفتند همه بچههای سرخه باید با بیسیم حرف بزنند. طوری با هم صحبت کنید که بچههای شهرهای اطراف سرخه هم نفهمند. در این عملیات فرمانده مخابرات ناحیه سمنان «علیاکبر شیرعلی» حضور داشت و این موضوع سبب شد از این زبان بیشتر استفاده شود. در عملیات قادر در کردستان دو نفر سرخهای بیشتر نبودیم به طور کامل سرخهای حرف میزدیم. این زبان قابل یاد گرفتن نیست. اگر قرار بود عملیاتی شروع شود، مدتها قبل مینشستیم و کد و رمز مینوشتیم.«
عباس آذرخش در وبلاگ خود در از قول «محمدرضا ادهم» بیسیمچی اهل سرخه نقل می کند: «به زبان سرخهای ما به گنجشک میگوئیم مارگیج اما در استعاره همین کلمه معنی هواپیما و هلیکوپتر و وسایل پرنده دشمن را دارد وقتی با زبان و لهجه غلیظ مادری خود صحبت میکنیم حتی جوانان کم سن و سال سرخهای حرفهای ما را نمیفهمند.
اینجا جزیره لهجه هاست
استان سمنان دارای گویش و لهجه های فراوانی است و در خیلی از مواقع شنیده ایم که استان سمنان به جزیره لهجه ها معروف است. همین موضوع ما را بر آن داشت به سراغ «اسماعیل همتی» یکی از نویسنده ها و پژوهشگران برتر سمنان برویم و در خصوص گویش استان گفتگویی را داشته باشیم. همتی در رابطه با گویش های استان سمنان می گوید: «به جز گویشهای منطقه سمنان مانند سرخه ای، سنگسری و افتری، دو گروه گویش دیگر نیز داریم که یا به فارسی ایرانی نزدیک هستند و یا مثل گویش شاهرودی به خانواده زبان مازندرانی (طبری) شبیهاند. البته گروه سومی از گویش های دیگر که از یکصد سال پیش بنا به دلایلی به جغرافیای استان سمنان مهاجرت کرده اند و دارای فرهنگ گویشهای قابل اغنا و پر باری هم هستند، به مجموعه گویش های سمنان اضافه شده است که در گروه سوم می توان به گویش هایی مانند الیکائی و گرمساری اشاره کرد.»
سرخه ای ها چطور صحبت می کنند؟
به طور کلی گویش سرخه ای ضمن اینکه خوش آهنگ به نظر می رسد اما یاد گرفتن و فهمیدنش بسیار سخت است. به طور مثال مردم سرخه به سرخه (سور) می گویند همین موضوع نشان می دهد که زبانشان و حتی اسم گذاری قوائد خاص دارد. همتی در این زمینه با اشاره به فعالیت های انجام شده در زمینه گویش سرخهای می گوید: «تا آنجا که دیده ام، کتاب های خوبی در این حوزه تالیف شده است. از آثار زنده یاد رضا مهربان و از افراد فعال کنونی جناب علی اکبر فخر و همچنین آثار انجمن رسالت سرخه میتواند برای علاقهمندان در این زمینه مفید باشد.»
سرخه ای ها مثلا به برادر بزرگ (دادا) و به بردار کوچکتر (بره) می گویند یا به خواهر بزرگتر (دو دو) و به خواهر کوچکتر (خواک) می گویند همچنین به پسر (لیزی) و به دختر (دوک کی) می گویند.
حدود ۱۵۰ سال قبل گویش های سمنانی برای نخستین بار مورد توجه شرقشناسان قرار گرفت «آرتور کریستین سن» شرقشناس دانمارکی در سفری که در سال ۱۹۱۴ میلادی به ایران داشت، یک هفته در سمنان اقامت گزید و با کمک گرفتن از میرزا حاج آقاجانی یکی از منشیهای حاج حشمت شکر، نایب الحکومه سمنان، به گردآوری واژهها و بررسی قواعد دستوری گویش سمنانی پرداخت و نتیجه مطالعات خود را در رسالهای به نام «بررسی اجمالی قواعد دستوری سمنانی» در سال ۱۹۱۵ در کپنهاگ پایتخت دانمارک به چاپ رسانید.
روشی که از جنگ جهانی به یادگار مانده است
اولین بار و در جنگ جهانی اول بود که آمریکایی ها از زبان مردم بومی کشورشان برای برقراری ارتباط ایمن بین نیروهای خود استفاده کردند به طوری که در طول جنگ تعداد نیروهای بومی برای انتقال پیام ها در نیروی دریایی آمریکا به ۵۰۰ نفر رسید. سرخ پوستان آمریکایی با صحبت به زبان بومی می توانستند اسرار نظامی ارتش آمریکا را بین نیروهای ارتش پخش کنند. بعدها و در خلال جنگ جهانی دوم این روش به شکل سازمان یافته تری مورد استفاده قرار گرفت تا جایی که کارشناسان نظامی آمریکا بر این باور هستند که برخی از پیروزی های مهم آمریکا در جبهه های نبرد انگلستان و فرانسه مدیون خدمات پیام رسانان سرخ پوست ارتش آمریکا است.
بعدها این روش در ارتش آلمان هم مورد استفاده قرار گرفت و امروزه از تجربیات بومیان آمریکا برای رمز گذاری مکاتبات ارتش آمریکا استفاده شده و در قالب زبان کدگذاری مورد استفاده قرار می گیرد.