اعتماد: قضات شعبه 22 دادگاه تجديد نظر استان تهران دو مامور اداره آگاهي تهران را که متهم به شکنجه زني جوان بودند، محکوم کردند.
گزارش شکنجه شدن مريم غلامعلي زن 22 ساله يي که به اتهام قتل شوهرش بازداشت شده بود، يک روز پس از وخامت حال وي يعني 19 مردادماه سال 82 به بازرسي ناجا اعلام شد. مطابق شکايت مريم يکي از افسران بازجو براي گرفتن اعتراف، وي را به شدت کتک زده و با وارد آوردن ضربات جسم سخت، فرق سر وي را شکافته بود.
مريم غلامعلي که يک هفته پس از مراسم عروسي اش و در پي مفقود شدن شوهرش به اتهام قتل بازداشت شده بود، در شکايت خود به بازرسي ناجا گفت؛ يک شب بعد از مراسم عروسي مان شوهرم علي که پسرعمويم نيز هست، ناگهان گم شد. البته او با شوهر سابقم قرار ملاقات داشت. بعد از آن ديگر به خانه نيامد. از آنجايي که من و شوهرم با خانواده وي اختلاف داشتيم براي اينکه متهم نشوم به خانواده علي خبر ندادم و خودم به تنهايي به دنبال او گشتم، اما بعد از چند روز برادرشوهرم متوجه شد و شکايت کرد.
مريم در مورد چگونگي بازداشتش گفت؛ چند روز بعد از مفقود شدن شوهرم جسد مثله شده او در قسمت هاي مختلف شهر پيدا شد. در حالي که من هرگز خبر نداشتم چه کسي چنين بلايي سر شوهرم آورده است، بازداشت شدم.
زن جوان که شکواييه خود را دنبال مي کرد اين بار در دادگاه عمومي به عنوان شاکي حاضر شد و دو مامور را متهم به شکنجه کرد، اما آنها باز هم اتهام شان را انکار کردند و مدعي شدند مريم خودزني کرده است. دادگاه بدوي حکم بر برائت دو مامور صادر اما مريم به حکم اين راي اعتراض کرد و پرونده در شعبه 22 دادگاه تجديد نظر دوباره به جريان افتاد. اين بار مريم و وکيلش در دادگاه با ارائه لايحه يي خواستار محکوميت متهمان شد و پس از انجام تحقيقات پرونده سرانجام راي بر محکوميت بازجو و مامور همراه صادر کرد.
قضات شعبه 22 با استناد به شش دليل و انجام تحقيقات دو متهم را به حبس و پرداخت ديه در حق مريم محکوم کردند.در اين راي آمده است؛ مطابق دادنامه 1088 حکم متهمان «م» و «الف» که متهم به ايراد صدمه بدني عمدي هنگام بازجويي در اداره آگاهي تهران هستند و در دادگاه بدوي تبرئه شدند با توجه به تجديدنظرخواهي مريم غلامعلي و با استناد به ماده 257 قانون مجازات کيفري نقض و تجديدنظرخواهي مريم غلامعلي مورد قبول واقع مي گردد.در ادامه راي درباره استنادات دادگاه به پنج مورد اشاره شده و آمده است؛ 1- مريم غلامعلي در تاريخ 15 مردادماه سال 82 از سوي مسوولان زندان اوين به صورت سالم به ماموران تحويل داده شد، اما در موقع بازگشت در تاريخ 18 مردادماه سال 82 در وضعيت بدني و جسماني به شدت وخيمي بود که در اين سه روز اتفاق افتاده است.
2- درباره ادعاي متهمان («م» و «الف») در خصوص خودزني شاکي بايد گفت اين ادعا درست نيست، چرا که وسايل خودزني در بازداشتگاه وجود نداشته و جراحات بر بدن شاکي از سوي شخص يا اشخاص ديگري وارد شده است.
3- گزارش حفاظت اطلاعات ناجا و بازرسي ناجا و گفته هاي خانم «ف» مسوول بند خواهران معاونت مفاسد اجتماعي تهران (وزرا) همگي حاکي از ضرب و جرح شاکي از جانب متهمان و احراز ارتکاب جرم (بزه) از جانب آنها است.
4- گواهي پزشکي قانوني مبني بر مصدوم شدن شاکي و پاسخ پزشکي قانوني در خصوص اينکه جراحات خودزني نيست بلکه صدمات ناشي از ضربات شخص يا اشخاص ديگر بوده نيز دليل ديگري براي اثبات ادعاي مريم غلامعلي است.
5- در مدت زماني که جراحات وارد شده است شاکي در اختيار متهمان بوده که «م» مامور بازجو و «الف» مامور بدرقه کننده (محافظ) بوده است.