عصر ایران- امروز 29 خرداد یادآور سی و هشتمین سالروز خاموشی دکتر علی شریعتی است. مراسم تغسیل در لندن انجام شد اما چون دوستان و خانواده شریعتی انتقال جسد را به رغم اعلام آمادگی حکومت به صلاح ندانستند با هماهنگی امام موسی صدر پیکر شریعتی به سوریه منتقل شد و هنگام خاک سپاری دکتر چمران مرثیه شورانگیزی خواند. نقل یخش هایی از آن در سی و هشتمین سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی و در آستانه سی و چهارمین سالروز شهادت چمران خالی از لطف نیست:
« ... ای علی!
همیشه فکر می کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متاثرم که اکنون من بر تو مرثیه می خوانم.
ای علی! من آمده ام که بر حال زار خود گریه کنم. زیرا تو بزرگ تر از آنی که به گریه و لابه ما احتیاج داشته باشی.
ای علی! تو مرا با خویشتن خویش آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد معنوی و روحی خود را نمی دانستم. تو دریچه ای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شور انگیز بردی و زشتی ها و زیبایی های آن را به من نشان دادی.
و تو ای خدای بزرگ! علی را به من هدیه دادی تا راه و رسم عشق بازی و فداکاری را به ما بیاموزاند. چون شمع بسوزد و راه ما را روشن کند و ما به عنوان بهترین و ارزنده ترین هدیه خود او را به تو تقدیم می کنیم تا در ملکوت اعلای تو بیاساید و زندگی جاوید خود را آغاز کند...»
شهید چمران سه سال بعد و در 29 خرداد 1359 آن لحظات را چنین توصیف کرد:
«عده ای از بهترین و نزدیک ترین دوستان دکتر علی شریعتی تابوت او را حمل کردند و در داخل قبر نهادند. امام موسی صدر نماز های مختلفه آخرین لحظات را برای او خواند و دوستانش خاک ریختند و قبر را پر کردند.
در آنجا آقای دعایی دوست قدیمی ما با صدای گیرای خود قسمتی از کتاب «شهادت» دکتر شریعتی را قرائت کرد و بعد دکتر یزدی شرح زندگی شهید دکتر علی شریعتی را به تفصیل بیان داشت و بعد من من مرثیه معروفی را جنبه احساسی و عاطفی و دوستانه و عرفانی داشت برای او خواندم و بعد خانواده او – احسان، پسر او و نزدیکان و کسان او- جمع شدند و چند روزی حوالی زیبنیه سکونت داشتیم و کار ما زیارت قبر دکتر شریعتی بود و تذکر خاطرات زیبا و تلخ گذشته او.»- روزنامه کیهان/ 29 خرداد 59
پوران شریعت رضوی همسر دکتر علی شریعتی در کتاب «طرحی از یک زندگی» نوشته است که غسل میت در همان لندن انجام شد و نماز را «محمد مجتهد شبستری» گزارد که در آن زمان امام جماعت مسجد هامبورگ بود: « به خاطر دارم که صادق قطب زاده و برادرمان سروش و کمال خرازی در جریان تطهیر بدن و شست و شو حضور داشتند.»
به نام هایی چون محمد مجتهد شبستری، صادق قطب زاده، عبدالکریم سروش و کمال خرازی که در لندن حاضر بودند و امام موسی صدر، مصطفی چمران، ابراهیم یزدی و سید محمود دعایی که در روایت خود شهید چمران به نام آنان اشاره شد می توان صادق طباطبایی و دکتر محمد مفتح را هم اضافه کرد که تصاویر آنها زیر تابوت شریعتی ثبت شده است.
مونا شریعتی که هنگام مرگ پدر تنها 6 سال داشته هم این خاطره را نقل کرده است:
« وقتی به من گفتند بابا بیمارستان است اما دیدم همه گریه می کنند فهمیدم پشت این دروغ، حقیقت دردناکی هست. کاغذی برداشتم و نقاشی بابا علی را کشیدم. در حرم حضرت زینب بودیم. گفتند آن چمدان چوبی، پدر توست. روی آن بگذار. گذاشتم و رفتم. مردم گریستند. فهمیدم چه شده. دیگر از هیچ کس نپرسیدم و تا سال ها نمی خواستم بپرسم. فقط یک بار خواهرم سارا گفت: بعضی ها همیشه هستند. هر چند که با ما نباشند... این کافی بود. چون بابا علی همیشه بود.»
کاش گاهی هم از شاملو بنویسید.
بیقرار روزگار ما
مرد نکونام نمیرد هرگز
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مرحوم شریعتی - ضمن وارد دانستن انتقادهاي فکري و اعتقادي به آثـار آن مرحـوم – مـی توانـد
الگوي خوبی براي همگان باشد تا در مواجهه با این متفکران کشور، بزرگی بزرگان انکار نـشود ولـو
آن که در بسیاري از زمینه ها ما با آنان مخالف باشیم و انتقاد کنیم
شریعتی به من گفتند: ؟کسی که کتابی به این زیبایی و جذابیت را مینویسد، چرا با انتقـاد از کتـابِ
"مفاتیحالجنان" بهانه به دست مخالفین میدهد؟؟[...] مرحوم امام برخی از آثار دکتر شریعتی را بـه
دقت خوانده بودند، از جملهي آثار دکتر نیز ایشان کتابِ "کویر" را بسیار پسندیده بودند و بـا تعبیـرِ
"قلم مسحور" از آن یاد میکردند که بیانگر جایگاه عرفانیِ دکتر است. همچنین مرحوم امام یک بار
به یکی از دوستان ـ فکر میکنم دکتر حبیبیـ گفته بودند: "عشق به علی )ع( در آثار دکتر شـریعتی
موج میزند!"؟
گرامی باذ
دکترشریعتی وقتی باگذرنامه غیراز کشورخارج شد وساواک متوجه این موضوع شد
درحالی که دکتر راممنوع خروج کرده بود همه مسئولین ساواک زیرسوال رفتند.
بنابراین ساواک قصدجان دکتر راکردوبرای این کار درانتهای چتر یک آمپول هوا تعبیه نمودوتوسط دونفردرخیابانی درلندن بایشان حمله نمودند.
که آمپول هواباعث شهادتشان شد.
وبلاتردید ایشان راساواک لعنتی شهدکرد.
یادش گرامی
وچشم دشمنانش گور
زیرا در راز ونیازش با خدا چنین می گوید خدایا تو چگونه زیستن را به من بیا موز خود چگونه مردن را خواهم اموخت
عصر ایران لطفا همه کامنتها رو منتشر کن تا ارادت ملت رو به این معلم بزرگ در این قاب کوچک نظاره گر باشیم.
سپاس
معلوم نیست چرا "دوستان و خانواده شریعتی انتقال جسد را به رغم اعلام آمادگی حکومت به صلاح ندانستند". ظاهرا حکومت شاه مشکلی با انتقال و دفن ایشان در ایران نداشت.
خواهشمند است مخالفین محترم حد اقل چند کتاب مرحوم ویا شهید دکتر شریعتی را مانند حج .فاطمه فاطمه است .کویر .پدر مادر ما متهمیم.را مطالعه فرمایید وسپس نظر دهید تا مدیون دکتر نشوید و مردان بزرگ این مرز و بوم را احساسی وبر اساس نظر دیگران قضاوت نکنیم متشکرم
چه وحدتی میان مبارزان روشنفکر و شجاع بوده است !
و ردی از وراجان این روزها در آنجاها نیست . هیچوقت نبوده است . کسانی که با مبارزه ی امام مخالف بودند حالا متر و معیار چندتا مداح هتاک فحاش شده اند .
زنده باد یاد امام موسی صدر . روانش شاد!
نداي حضرت زينب س بود
وچه زيبا در جوار اون بانو آرميده
مرد تکرار ناشدنی تاریخ ایران
بايستي بيشتر از آن مرد بزرگ ياد شود....
روحش شاد و يادش گرامي باد
اگه امروز ما رو می دید ......
بدون شک کتاب ها و آثار او منبعی غنی از اسلام شناسی و تاریخ ادیان هستند...
یادش گرامی و روحش شاد
این که چه بودیم چه شدیم و در صورت غفلت چه خواهیم شد
خدایش رحمت کند
با سپاس و قدرداني از عصر ايران .
روحش شادویادش گرامی باد
اینان . هر دو . ماندگار اند .
روحش شاد شریعتی زنده است چرا که بعضی صحبت های چهل سال پیش ایشان در زمان فعلی به روزند.
بعضی زندگی عادی شریعتی را رها کرده و اسناد ساواک برایشان حجت شده!!!
بقیه فقط پز روشنفکری میدهند
اون وقت خودت چي هستي استاد !!! گل سر سبد !!
مگذار آنچه را که حق می دانم به خاطر آنکه بد می دانند کتمان کنم
معلم شهید علی شریعتی
روحش شاد
چه مزار کوچک و دوست داشتنی داشت
روحش شاد ممنون از كسي كه مرا بياد او انداخت
تو اين ماه كه هر وقت ما حرفي براي كفتن داشيم كلام دلنشين او بود
ياد ش كرامي
منزل --موزه دکتر شریتی در خیابان جمالزاده بالاتر از بلوار کشاورز کوچه نادر است از دوستان درخواست می شود بدیدن ان بروند امروز تا سا عت 8 و هر روز باز است یادش همیشه زنده باد
علی تنهاسب بود علی تنهاست علی هنوز هم تنهاست
افسوس افسوس
با او اسلام را شناختیم با او رنج علی را فریاد زدیم
با او مظلومیت فاطمه را حس کردیم
با او ابودز را در ربذه همراه شدیم
وهنوز در عاشورا پس از شهادت اوست که عشق حسین را در جانم شعله ور می کند
ای علی ما امروز بیاز همیشه به تو محتاجیم.29 خرداد روز اندوهباری است
برزگترین معلم من در شناخت خودم و دینم
آیا می شود دگر بار بر مزار شریعتی در کنار حرم زینب به سوریه رفت ؟
و یا بر مزاز چمران در بهشت زهرا ؟
انتظار داشتم این خبر، تیتر خبر امروزت باشه
واقعا متاسفم ...
خدا بیامرزدش
تا سالیان سال، در مورد این مرد بزرگ حرفهای بیهوده زیادی میزندند.
بخصوص بعد از انقلاب افرادی که حتی هیچ شناحتی نسبت به اندیشه و مرام ایشان نداشتند یا بگونه ای دچار کج اندیشی در خصوص ایشان بودند حرفهای ناروای زیادی در خصوص این انسان شریف زدند و البته میزنند.
به راستی وقتی که اینچنین مردی، در مراسم مرگ و دفنش اینچینین شخصیتهای بزرگی حضور داشتند و او را بدرقه میکردند آیا این همه حرفهای ناروا برازنده اوست.
افسوس برای جهالت تو
ولی گمان اکثر افراد و بر اساس شواهد اینست که به دست ساواک به شهادت رسیده است.