صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۹۶۹۴۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - 21 May 2015
گفت و گوی عصر ایران با عضو شورای مرکزی مجلس اعلای اسلامی عراق

اشتباهات مالکی عامل تقویت داعش/ آزادی موصل فعلاً در اولویت نیست

آقاى مالكى با بازگرداندن تعداد زیادى از بعثى ها به پست هاى كلیدى، باعث نفوذ این عناصر شد و در نهایت، شاهد اتفاقات اسف بارى هم چون سقوط موصل به دست داعشى هاى تكفیرى شدیم.
عصر ایران ؛ محمد علی دستمالی - على المؤید از سیاست مداران شیعه ی عراقی متولد سال ١٩٨٤ میلادى در بغداد است. او در مقطع كارشناسى علوم سیاسى در دانشگاه بغداد تحصیل کرده و در مقطع كارشناسى ارشد روابط بین الملل، در  دانشگاه اسلامى لبنان، ادامه تحصیل داده است. وی عضو مؤسسه گفتمان ادیان و مذاهب جهانى، عضو مركز حقوق بشر عراق، عضو شوراى مركزى مجلس اعلاى اسلامى عراق و مسؤول عقیدتى سیاسى این تشکل سیاسی عراقی است. المؤید، مانند برخی دیگر از سران مجلس اعلا، بر زبان فارسی مسلط است. در ادامه گفت و گوی عصر ایران را با این شخصیت سیاسی عراقی درباره بحران جاری در این کشور می خوانید. لازم به یادآوری است که این مصاحبه پیش از تصرف شهر الرمادی به دست داعش انجام شده است.


در مورد مثلث عناصر مهم عراق یعنی شیعه، سنی و‌کردها برایمان صحبت کنید. نقش این سه عنصر، در معادلات سیاسی کنونی کشورتان را چگونه ارزیابی می کنید؟

 در واقع این سه عنصر، تنه اساسى جامعه عراق را از لحاظ سكانى تشكیل می دهند ولذا انعكاس این حقیقت، تأثیر سیاسى آنها را اشكار میكند.البته، بیش از دو دهه است كه عراق فاقد سرشمارى دقیق است فلذا هر كدام از این سه عنصر ادعاى خاص خود را دارند. سنى ها خود را به معیت كردها كه نیز سنى هستند اكثریت جمعیت عراق می دانند ، شیعه ها نیز بر مبناى سرشمارى هاى تاریخى در دوران نظام پادشاهى و سرشمارى هاى بعد از آن تاریخ، خود را حداقل ٥٥٪ و حداكثر ٦٥٪ جمعیت می دانند. كردها نیز بین ١٣٪ و ١٧٪ بر دومى پافشارى كرده وخود را بیش از این امارها نیز تعریف می كنند  وبیشتر با تكیه بر معیار قومى خود، سعى می كنند از اختلاط آمارى با عرب ها چه سنى و چه شیعه به دور باشند.

به هر ترتیب از لحاظ تاریخى با تأسیس دولت عراق در سال ١٩٢١ تا سال ٢٠٠٣ و سقوط نظام بعثى، غلبه ی سیاسى به صورت عمده در دست سنى هاى عرب بوده و این گروه نیز با ترفندهاى مختلف همیشه سعى در كمرنگ تر كردن نقش شیعه و كُرد از لحاظ نفوذ و تأثیر و حضور سیاسى داشتند. البته منظور از سنى هاى عرب سیاست مداران مرتبط با استعمار انگلیسى در زمان پادشاهى و هم چنین سنى هاى عرب كمونیست یا قوم گراى بعثى است و نه كل طبقه اجتماعى سنى هاى عرب، زیرا گروهاى اسلامگراى سنى نیز غالبا در انزوا و حاشیه قرار داشتند

پس از سال ٢٠٠٣ معادله سیاسى به كل تغییر و از لحاظ هرمى شیعه و كُرد و سنى به ترتیب از بالا به پایین صاحب نفوذ و نقش سیاسى اساسى شدند. در واقع بدنه اجتماعى، فرم سیاسى واقعى خود را گرفت و ناموزونى بیش از هشت دهه از تاریخ سیاسى عراق به نوعی تعدیل و هنجار پیدا كرد. این تغییر معادله هرچند شكل منطقى گرفت اما از لحاظ عملى با یك تراكم از حساسیتهاى تاریخى و عدم تقبل سنى¬هاى عرب عراقى كه خود را حاكمان مطلق سابق و ضلع كوچك شده مثلث جدید می دیدند، مواجه شد. سنى ها هر چند ضلع كوچك داخلى هستند اما خود را در حمایت كل كشورهاى سنى منطقه می بینند و این عكس دو ضلع دیگر معادله است كه از لحاظ داخى اكثریت و از لحاظ منطقه ای در اقلیت اند و این واقعیت باعث شده كه عراق همچنان در یك تلاطم سیاسى و امنیتى باشد.

كشورهاى عربى و اسلامى حامى اهل سنت در عراق با استفاده از همپیمانى خود با آمریكا و غرب، همیشه سعى در تقویت حس فزون طلبى برخی گروه های سنى  یا دگرگونى معادله ی فعلی و بازگشت به معادله ی سابق هستند.

كردها نیز خود را از لحاظ تاریخى یك اقلیت قومى مظلوم می دانند كه توانسته با چند دهه مبارزه در سال ١٩٩٠ یك خودمختارى نزدیك به استقلال با حمایت جهانى در كردستان تشكیل بدهند و به رغم مشاركت در حكومت بغداد بعد از سال ٢٠٠٣ هنوز هم به دنبال حفاظت و توسعه ی این شبه استقلال و خودمختارى هستند و این نقطه نیز باعث شده این ضلع مثلث نیز خیلى خود را موظف به ساخت یك دولت ملى مقتدر و مستقر نداند. شیعه ها به عنوان ضلع بزرگتر معادله سیاسى نوین عراق با اینكه توانسته اند بعد از یك تاریخ از مظلومیت دوباره اعاده حقوق بكنند اما نتوانسته اند به دلایل ذكر شده یك حكومت مستقر را تشكیل بدهند و به سبب نوپایى و فشار بى توقف منطقه اى و داخلى طی یك دهه گذشته همچنان درگیر مشكلات امنیتى و سیاسى و اقتصادى عمیق در كشور هستند.

برخی ها بر این باورند که عراق، کشوری است که زاییده ی تغییرات مرزی پس از جنگ جهانی نخست و پیمان لوزان است و به همین خاطر، در اساس و مبنا، عناصر اصلی این کشور، به زور به هم چسبانده شده¬اند. این تحلیل تا چه اندازه واقع-بینانه است؟

به اعتقاد بنده شواهد تاریخى این ادعا را رد می کند، حوزه جغرافیایى عراق، یك حوزه تاریخى با قدمتى هشت هزار ساله به عنوان یك تمدن بزرگ جهان است. تمدن سومرى در جنوب عراق و بابلى در وسط و آشورى در شمال وجود داشته است. از لحاظ اسم  نیز عراق قبل از اسلام و پس از آن با همین نام ومرزها شناخته شده است. وجود عشایر عرب در عراق، به رغم سلطه ساسانى بر مداین (بغداد) به قبل از اسلام بازمی-گردد و مملكت مناذره در حیره، همپیمانان ساسانى در مواجهه با روم و اعراب بادیه نشین جزیره العرب بودند. مرز مملكت عربى مناذره شامل مرزهاى كنونى عراق تا سرحد شامات و قسمت بزرگى از كشورهاى حاشیه خلیج فارس بود.

با ورود اسلام به عراق و انتقال پایتخت خلافت در زمان امام علی (ع) به كوفه و هم چنین پایتختى بغداد در زمان سلسله عباسى، به مدت بیش از ٥٠٠ سال در جهان اسلام یك ثقل تاریخى و فرم جغرافیایى به عراق داد. با سقوط بغداد به دست مغول و سیطره ٤٠٠ ساله تركان عثمانى بر عراق و پیوستن آن به خلافت عثمانى باز عراق تغییر ماهیت نداد چه از لحاظ زبانى یا قومی یا دینى یا مذهبى یا جغرافیایى.

عراق در سال ١٩٢١ میلادی نیز همان عراق تاریخى ماند. از لحاظ  بدنه¬ی اجتماعى، عراق خاستگاه اصلى و بلامنازع تشیع از لحاظ تاریخى بود و این حقیقت اجتماعى همچنان با اكثریت آمارى شیعه در عراق ادامه دارد.

سنى ها با ورود اسلام به عراق هم چنان وجود خود را حفظ كرده و كردها نیز حضور خود را در شمال عراق به لحاظ تاریخى ادامه میدهند. باید گفت ناهمگونى ذكر شده نه بر اساس واقعیت تاریخى - جغرافیایى بلكه براساس یك تنش قومی و مذهبى ریشه دار به وجود آمده است.
شیعه همیشه در طول تاریخ به عنوان سردمداران مبارزه با خلافت ظالمانه سلسه هاى اموى و عباسى و عثمانى مورد تبعیض قرار می گرفتند و سنى ها، خود را صاحب حق شرعى حكومت اسلامى دانسته و این سبب اصلى این ناهمگونى است و نه اصل وجود عراق یا چسباندن مرزها و عناصر اجتماعی عراق به همدیگر است.

در مورد پیوند تاریخی دو عنصر شیعه و کُرد در چند دهه اخیر صحبت کنید. نقش بزرگانی همچون بحرالعلوم، شهید حکیم و مام جلال طالبانی در این میان چگونه بود؟

 پیوند تاریخى میان كردها و شیعیان بر اساس مظلومیت مشترك و مبارزه علیه حكومت هاى استبدادى بغداد، تقریبا در دهه شصت میلادى با فتواى مشهور امام سید محسن حكیم آغاز شد. این فتوى كه بر خلاف فتواى برخى علماى سنى مذهب مرتبط با حكومت بغداد كه كردها را مهدورالدم و خارجی اعلام كرده بودند، كشتار كردها را تحریم و آنان را مسلمان و جزو جداناشدنی عراق قلمداد كرده و باعث شد سربازان شیعه ی ارتش عراق اسلحه هاى خود را رها و به خانه هاى خود بازگردند. كردها جمله مشهورى را به كار می برند و می گویند مادران كُرد، محبت سید محسن حكیم را با شیر خود به فرزندانشان تغذیه می كنند.

این فتوى بعدها به یك عمل سیاسى مشترك بین شیعه و كُرد منجر شد كه طلایه دار آن شهید محراب سید محمد باقر حكیم بود. بزرگانى چون مرحوم سید محمد بحرالعلوم نیز نقش مهمى در این زمینه داشتند. جلال طالبانی رئیس اتحادیه ی میهنى كردستان نیز از رهبران كُرد نزدیك به شیعیان بود و همواره سعى می كرد كه دو گروه را به هم نزدیك و پیوند بدهد. بعد از سال ٢٠٠٣ میلادی تقریبا شیعیان و کردها به اتفاق هم، پایه ی دولت نوین عراق را گذاشتند چه در بحث قانون اساسى و چه در مورد انتخابات سراسرى و تشكیل حكومت هاى بعد از آن.

ایران چه نقشی در وحدت کردها و شیعه ها، ایفا کرده است؟

جمهورى اسلامى نقش مهمى در تأیید و پشتیوانى این وحدت شیعی - كردى ایفا نموده و می نماید. ایران معتقد است كه این پیوند می تواند در ساخت دولتى مقتدر در عراق نقش به سزایى ایفا كند. زمانی اهمیت این موضوع را درک می کنیم که دریابیم كُرد و شیعه تقریبا ٨٠٪ جمعیت عراق را تشكیل می دهند .

چه تفاوت عمده ای بین مشی سیاسی مالکی و عبادی می بینید؟

 اختلاف مشى بین دو نخست وزیر را می توان در چند نقطه كلیدى محدود كرد: همان طور كه می دانید پست نخست وزیرى مهم ترین پست كشور و مخصوص به كل شیعیان عراق می باشد. متأسفانه آقاى مالكى خط مشى حزبى و سپس شخصى را در پیش گرفته و باقى گروهاى شیعه را حتى حزب الدعوه را عملا از مشاركت در تصمیمات مهم و استراژیك كشور دور نمود. هم اكنون آقاى عبادى درصدد ترمیم روابط این پست با باقى گروه هاست. در مورد روش برخورد یا رابطه با كردها و سنى ها نیز آقاى مالكى برخورد تندى را در پیش گرفت كه باعث ناامنى و عدم استقرار سیاسى در كشور شد كه هم اكنون آقاى عبادى سعى می¬كند میزان اعتماد ملى را بالا ببرد.

در مورد روش اداره كشور نیز متأسفانه گروه هاى شیعه كنار زده شدند و آقاى مالكى با بازگرداندن تعداد زیادى از بعثى ها به پست هاى كلیدى، باعث نفوذ این عناصر شد و در نهایت، شاهد اتفاقات اسف بارى هم چون سقوط موصل به دست داعشى هاى تكفیرى شدیم. آقاى عبادى با كنار گذاشتن تعداد زیادى از این عناصر نفوذى و تكیه بر گروه هاى ملى قدم خوبی را تاكنون برداشته است .

مالکی را به این متهم می کنند که با سیاست های خود، کردها و سنی ها را از بغداد دور کرد. آیا این اتهام به جاست؟


متأسفانه قضیه كنار گذاشتن سنى¬ها و كردها در دوره¬ی آقاى مالكى به یك بازى سیاسى انتخاباتى تبدیل شد وایشان سعى كردند از طریق رسانه¬هاى عمومى، نوعى ناهنجارى و شكاف اجتماعى به وجود بیاورند تا بتوانند بیشترین تعداد كرسى¬هاى پارلمان را به دست بیاورند و براى بار سوم پست نخست وزیرى را از آن خود كنند. روش دولت-دارى و خردورزی و مدارا در تعامل با باقى گروه¬ها می¬توانست مانع از بروز بسیاری از رویدادهای منفی شود. البته این نکات، به این معنا نیست كه كردها و سنى¬ها در این مسیر کاملا معصوم و بی¬خطا بودند ولى آنها اقدامات مالكى را نوعى فرصت براى مظلوم¬نمایى و تهییج عواطف بین المللى قلمداد كرده و بر آتش معركه دمیدند.

چرا جو بایدن، بر ضرورت تشکیل سه اقلیم فدرال شیعی، سنی و کُردی، اصرار می کند؟ اساسا قانون اساسی عراق چه نگاهی به این مساله دارد؟


قانون اساسى عراق قضیه فدرالیسم را تأیید می¬كند ولى نه به معنایى که مدنظر بایدن است و منجر به تجزیه می شود.
فدرالیسمى كه قانون اساسى آن را حق قابل دانسته،  یك فدرالیسم ادارى با صلاحیت هاى معقول و محدود است و نه فدرالیسمى كه عملا حكومت مركزى را تهى كند. متأسفانه برخى گروهاى امریكایى با یك دید صهیونیزمى یا تحت فشار روانی و رسانه ای  لابى هاى عربی، در پی تجزیه عراق و منطقه هستند و این اتفاق جدیدى نیست. عملا این تجزیه یك هدف بیشتر ندارد و آن تضعیف شیعه در عراق و منطقه است.


در مورد اختلافات بغداد - اربیل برایمان صحبت کنید؟

 اختلافات اربیل و بغداد عمدتا اختلاف مالى است. از یك سو بغداد از كردها پایان حساب هاى سالانه بودجه اقلیم و هم چنین مبالغ نفت صادر شده از كردستان را مطالبه می¬كند. از سوى دیگر اربیل در پى دریافت كامل بودجه ١٧٪ و حقوق معوقه¬ی كارمندان اقلیم است. این اختلافات با امتناع كردستان از شفاف¬سازی صورت حساب سالانه و هم چنین ادامه صادرات نفت خارج از كنترل بغداد و هم چنین امتناع پایتخت از تحویل حقوق كارمندان اقلیم در زمان اقاى مالكی بالا گرفت.

ظاهرا رویکرد دولت عبادی نسبت به معاملات نفتی اقلیم، برخلاف رویه ی مالکی است.



با روى كار آمدن آقاى عبادى و سپردن وزارت نفت به دکتر عادل عبدالمهدى كه یك رابطه تاریخى و دوستانه با احزاب كُرد دارد، مذاكرات با رویه¬اى جدید دوباره از سر گرفته شد. بغداد متعهد شد مبالغ عقب¬مانده از حقوق كارمندان و بودجه اقلیم را به صورت تدریجى و در مقابل تحویل ٥٥٠ هزار بشكه نفت كردستان به صورت روزانه بپردازد. اكنون كردها طى چند ماه و به دلایل فنى و نه سیاسى ٤٥٠ هزار بشكه نفت تحویل بغداد می¬دهند، دولت آقاى عبادى نیز بخش مهمى از مبالغ را پرداخت كردند. این رویه هر چند كند جلو می¬رود ولى ممكن است با ارامش سیاسى و ادامه اعتماد سازى به نتیجه كامل برسد .

تا چه اندازه ممکن است توانمندی اقتصادی،‌ منجر به استقلال کردها شود؟


استقلال كردستان و تشكیل دولت مستقل كُرد یك آرزو و هدف دیرینه براى كردها به حساب می آید. ولى این هدف با چالش هاى اقتصادى و بین المللى مختلف روبروست. از لحاظ اقتصادى كردستان نیازمند بغداد است و از لحاظ بین المللی با اعتراض ایران و تركیه و سوریه كه اقلیت كُرد دارند روبروست. كردستان در پى حل این دو معضل از راه توانمند سازى اقتصاد خود و اعتماد سازى در منطقه و جلب رضایت كشورهاى ابرقدرت جهان است.

كردها در پى آن بودند كه با رساندن صادرات نفت خود به یك ملیون بشكه نفت در روز از لحاظ اقتصادى كاملا تأمین شوند ولى پایین آمدن ناگهانى قیمت نفت باعث شده تاالان با ٢٢ ملیارد دلار قروض بین المللى و هم چنین چالش با بغداد با مشكلات اقتصادى بزرگى روبه رو باشند. از سوى دیگر حملات داعش به مناطق غرب و شمال عراق و رسیدن آنها به دروازه هاى اربیل گواه ان شد كه كردها هنوز توان تشكیل یك دولت مستقل را ندارند.

پیش بینی شما از آینده ی کرکوک چیست؟ آیا این منطقه و سایر مناطق متنازع علیه به کردستان ملحق خواهند شد؟

كركوك یك مسأله مهم در داخل عراق و منطقه محسوب می شود.از یك سو بغداد زیر بار این كه كركوك جزئى از كردستان بشود نمی رود و براى این مخالفت منطق قوى هم دارد. چون كركوك استانى است با بافت اجتماع متنوع و می توان از آن به عراق كوچك تعبیر كرد چون تمام قومیت ها و ادیان و مذاهب در آن حضور دارند.

از سوى دیگر تركیه مخالف سرسخت پیوست كركوك به كردستان است و مدعى است تركمان هاى عراقى در كركوك اكثریت را دارا هستند. پرونده كركوك پیچیده وپر خطر است و فكر نمی كنم به این زودى كسى بتواند آینده آن را قاطعانه تحلیل كند.

چه اختلافات عمده ای بین گروه های شیعه وجود دارد؟

 گروهاى شیعه چند اختلاف عمده دارند:نخست؛ عدم وجود یك دیدگاه و استراژى واحد در چگونگى ساخت و اداره دولت نوین عراق. دوم؛ نداشتن وحدت كلمه. سوم؛ عدم وجود رهبرى سیاسى واضح و چارچوب عمل مشترك. این سه معضل در سال هاى وحدت إئتلاف ملى شیعه به رهبرى مرحوم سید عبدالعزیز حكیم كمرنگ و قابل حل بود ولى پس از رحلت ایشان و وجود خلأ رهبرى و چارچوب مشترک، این معضلات روز به روز پر رنگ تر می شوند.

 آینده ی رقابت ایران و ترکیه در عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟


به نظر من رقابت ایران و تركیه به صورت سنجیده و عاقلانه بین دو كشور اداره خواهد شد. چون هر دو كشور داراى دستگاه سیاسى باثبات و اهداف اقتصادى مشترك هستند و این برخلاف رویه ی كشورهاى عربى با ایران است. ترك ها كه كلا بر سر زعامت اهل سنت با عربستان و مصر در رقابت هستند ، ایران را رقیب مذهبى خود نمی دانند و سعى می كنند با تقویت مشتركات اقتصادى اختلاف نظرها را حل و فصل نمایند. عراق میدانى مهم براى دو كشور است و مرز نفوذ هر كدام در آن معلوم و ترسیم شده است. نزدیكى دو كشور ایران و تركیه می تواند نقش بسیار مهمى در منطقه و عراق ایفا كند.

 چزا عملیات آزادسازی موصل به تاخیر افتاده است؟


موصل به سبب دورى از بغداد ( تقریبا ٥٠٠ كیلومتر ) فعلا در اولویت دولت نیست. بغداد هم اكنون در پی تأمین امنیت پایتخت، جنوب، عتبات عالیات در كربلا و نجف و هم چنین سامراء می باشد. البته این عملیات تاكنون به پایان نرسیده و اجزاى مهمى از آن هنوز در خطر است. از سوى دیگر موصل در تقسیم كار نظامى جزوى از مناطق عملیات مشترك كردستان و آمریكا خواهد بود.
تاكنون نیروهاى كُرد و امریكایى ٥ هزار نفر از مردم موصل را آموزش دادهو مسلح كرده¬اند و در آنجا نیز عملیات نظامى آغاز خواهد شد. ولى بنده معتقدم كه تا به یك اصلاح شامل سیاسى بین سنى¬ها و شیعه در بغداد نرسیم ، آمریكایى ها موصل را به عنوان اهرم فشار نگه خواهند داشت. یكى از اهداف وجودى داعش، همین فشار براى مذاكره جدى بین دو طرف است و كشورهایى كه در خفا از داعش حمایت می¬كنند در پى این مسأله هستند.

موصل، پس از آزادی چگونه اداره خواهد شد؟


موصل به روش سابق و معمول در كشور اداره خواهد شد. استاندار و شوراى استان، كارها را دوباره در دست خواهند گرفت. بغداد نیز سعى خواهد كرد با حمایت از استان و بازسازى آن و همچنین تقویت بنیه امنیتى بروز عملیات تروریستى جلوگیرى كند.

کارنامه "حشد شعبی" را چگونه ارزیابی می کنید؟

حشد الشعبى بر اساس فتواى جهاد تاریخى مرجع عالیقدر ایة الله العظمى سیستانى تشكیل وبه میدان آمد. كارنامه این حشد سرشار از قهرمانى و ایمان و اخلاص و ایثار است. اگر حشد تشكیل نمی¬شد، هم اكنون بغداد پایتخت داعش بود و عتبات ویران و نسل كشى بزرگى در عراق رخ می¬داد. به نظر من حشد الشعبى در آینده قوام ارتش عراق و نیروهاى امنیتى خواهد بود و توانست مدرسه عملى و مهمى براى تربیت نیروهاى زبده ملى و مؤمن و متعهد باشد. البته در هر حركتى نقص و كاستى¬هایى نیز وجود دارد اما در کل، کارنامه¬ی حشد، معقول و مؤثر و مهم بوده و هست.

چه باید کرد که خطر داعش در عراق رفع شود؟

داعش خطری نیست که تنها عراق را تهدید کند بلکه سرطانى است كه اگر جلوى آن گرفته نشود، دامن تمام منطقه را خواهد گرفت. لذا تمام كشورهاى هم¬جوار عراق باید به كمك ما بشتابند و با تمام قوا حمایت و پشتیبانى كنند. از سوى دیگر این مساله یک بُعد سیاست داخلی هم دارد و هر اندازه جبهه سیاسى ملى در داخل عراق متحد و یكدست و همدل شود فرصت بقاى داعش كم و كمتر خواهد شد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۳۷
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۳۱
سرطان منطقه اسراییل است نه داعش.......
تعداد کاراکترهای مجاز:1200