برای آغاز گفتگو بفرمایید که به نظر شما مهمترین الزام اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در بحث الزامات اجرایی، من ترجیح میدهم تاکید خودم را در حوزه منابع انسانی بگذارم. در حوزه منابع انسانی مهمترین الزام اجرایی راهکارهای سند تحول را باید در تصویب دانشگاه فرهنگیان جستجو کرد. به این ترتیب میشود گفت که ما در حوزه منابع انسانی به مهمترین الزامات اجرایی رسیدهایم و الان دانشگاه فرهنگیان را، در حال استقرار میبینیم.
فکر میکنم چند روز پیش اشاره کردید که دانشجویانتان الان برای حضور در مدارس، برای کارآموزی، آمادگی دارند. لطفا مختصری از روند کاری دانشگاه فرهنگیان را مطرح کنید.
الان ما به مرحلهای رسیدهایم که دانشجویان ورودی سال 91، که اولین دورهای است که ما دانشجو گرفتیم، باید وارد بخش کارورزی و کارآموزی بشوند و براساس برنامهای که ما پیشبینی کردهایم، دانشجویان باید چهار ترم برای کارآموزی به مدرسه بروند و این نقطه عطف برنامه تربیت معلم است. مانند برنامههای تربیت حرفهای در هر حوزه دیگر مانند پزشکی، حقوق و امثالهم، در حوزه تعلیم و تربیت نیز عناصر حرفهای که معلم هستند نیازمند کار در محیطهای عینی و عملی در میدان اجرا هستند که همان مدرسه است. بنابراین تا وقتی این پیوند با مدرسه برقرار نشود، تحقق اهداف تربیت حرفهای یعنی تربیت معلمی که دارای شایستگیهای لازم برای مواجهه با مسائل یادگیری، مسائل تربیتی و مانند اینها است، اگر نگوییم به هیچ عنوان حاصل نمیشود، ممکن است به شکل خیلی خیلی محدود حاصل شود. تحقق شایستگیهای حرفهای در امر تربیت معلم به این مرحله کارآموزی و کارورزی موکول میشود که مرحلهای برای کسب تجارب میدانی و تجارب کلینیکی است. بنابراین من معتقدم که ما در حال وارد شدن به نقطه عطف برنامههایمان در دانشگاه فرهنگیان هستیم؛ سازماندهی لازم را کردهایم که با استفاده از بهترین معلمان کارآزموده شاغل در آموزش و پرورش، که آموزشهای لازم را از دانشگاه فرهنگیان میبینند و به دریافت گواهی صلاحیت معلم- راهنمای کارورزی نائل میشوند، نسل جدید معلمان را در اختیار آنها قرار بدهیم و انشالله در چهارچوب برنامههایی که برای 4 ترم پیشبینی شده است این دانشجو معلمان به اهداف مورد نظر دست پیدا بکنند. این مرحله فوقالعاده خطیر و حساسی است.
دانشگاه فرهنگیان متولی امر تربیت معلم است و میشود گفت که تربیت معلم با تاسیس دانشگاه فرهنگیان در یک سطح بسیار بالاتری نسبت به گذشته اتفاق بیفتد چون تاکنون در تاریخ تربیت معلم کشور، کار تربیت معلم در قالب مراکز تربیت معلم انجام میشده است که این مراکز آموزش عالی در یک سطح حداقلی محسوب میشوند اما دانشگاه و خصوصا دانشگاه فرهنگیان که یک دانشگاه تخصصی تربیت حرفهای است، قرار است کار تربیت معلم را در یک سطح بسیار بالاتر و با کیفیت بهتر ساماندهی کند و ما برابر آنچه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آمده به دنبال این هستیم که معلمان در ابعاد مختلف از شایستگیهای لازم برخوردار باشند، لذا خروجیهای دانشگاه فرهنگیان علی القاعده باید معلمانی در تراز جمهوری اسلامی ایران بوده و از کارایی و کارآمدی لازم برخوردار باشند. البته ما باید این قید را هم بپذیریم که دانشگاه فرهنگیان در شرایطی کارش را شروع کرد که امکانات و شرایط لازم برای تربیت چنین معلمی هنوز در اختیار نداشت. لذا ما در حین تربیت معلم سعی میکنیم امکانات و زیرساختها را از جهات مختلف فراهم کنیم. دانشگاه فرهنگیان وقتی که از حیث زیرساختها و امکانات به حد استاندارد برسد میتوان از آن انتظار تربیت معلمانی در آن سطح را داشت. در این دوره گذار چون هنوز دانشگاه ما از جهات مختلف و از حیث پارامترهای زیرساختی به آن استانداردها نرسیده، طبیعتا مدعی تربیت معلم در سطحی که ایدهآل باشد نیستیم اما همه تلاش خودمان را میکنیم.
با توجه به همه این کاستیها، دانشگاه فرهنگیان در کدام زیرنظامهای آموزشی، که در دست اجراست همکاری میکند؟
خود بحث منابع انسانی یک زیرنظام است و بنابر آنچه در سند تحول آمده است، جزء زیرنظامهای ششگانه آموزش و پرورش میباشد. دانشگاه فرهنگیان، مهمترین الزام اجرایی تحقق چیزی است که در زیرنظام منابع انسانی پیشبینی شده است. بنابراین به یک معنا میشود گفت که دانشگاه فرهنگیان نماینده اجرای آن چیزی است که در زیرنظام منابع انسانی مورد توجه سند تحول بوده است. البته همه زیرنظامها به هم مرتبط هستند و با هم تعاملاتی نیز دارند. ما به خصوص در زیرنظام منابع انسانی و در بحث تربیت معلم وابستگی خیلی خیلی جدی به زیرنظام برنامهریزی درسی داریم و باید حتما اتفاقاتی که در حوزه تربیت معلم میافتد با الزامات برنامهریزی درسی ملی هماهنگ بشود که خود سند برنامهریزی درسی ملی هم در واقع تحقق زیرنظام دیگری به نام زیرنظام برنامهریزی درسی را نمایندگی میکند. پس ما به طور مشخص در حوزه تربیت معلم باید خیلی هماهنگ با اقتضائات زیرنظام برنامهریزی درسی، حرکت کنیم. دلیل آن هم مشخص است. چرا که معلمانی که خروجی ما هستند باید بتوانند در چهارچوب انتظاراتی که برنامهریزی درسی ملی تعیین و تعریف میکند به عنوان معلم و به عنوان مجری برنامههای درسی ایفای نقش کنند. بیشترین ارتباط را من در اینجا میبینم و خوشبختانه در دانشگاه فرهنگیان، هماهنگیهای لازم با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی که متولی اجرای برنامهریزی ملی و یا زیرنظام برنامهریزی درسی است، وجود دارد و ما داریم سعی میکنیم که نسبت خیلی دقیقی را بین تربیت معلم و برنامه درسی مدارس برقرار بکنیم. ما داریم با هماهنگی در این زمینهها پیش میرویم تا در دانشگاه محصولاتی را تربیت نکنیم که از عهده انجام وظایف و تکالیفی که برنامه درسی، در مقام اجرا از یک معلم انتظار دارد، برنیایند.
ارزیابیتان از تعامل بین نهادها برای همافزایی جهت پیشبرد اهداف ذیل سند تحول چیست؟
در همه نظامها و عرصهها میشود نهادهایی را که میتوانند موجب ارتقاء کیفیت و تسهیل دستیابی به اهداف و یا همان همافزایی مورد نظر شما، بشوند را شناسایی کرد. ما در حوزه تربیت معلم و زیرنظام منابع انسانی، که دانشگاه فرهنگیان را متولی این زیرنظام میدانیم، در کار خودمان بسیار به مسئله تقسیم کار ملی و فراهم کردن زمینههای مشارکت نهادهای سهیم و موثر در تربیت معلم، توجه داریم و فکر میکنیم که منابع موجود در نهادها و سازمانهای دیگر باید به طور جدی به میدان آورده شوند تا ما بتوانیم در تربیت معلم به آن سطح و شایستگی مورد نظر جامه عمل بپوشانیم. ازجمله در همین یکسالی که من در دانشگاه فرهنگیان مسئولیت دارم تلاش کردیم با شهرداری، البته از طریق وزارت آموزش و پرورش، تفاهمنامهای را امضا کنیم. تلاش کردیم که با وزارت محترم کشور تفاهمنامهای امضا بکنیم و بخشی از نیازهایمان را از طریق آنها تامین بکنیم. با سازمان میراث فرهنگی تفاهمنامهای را امضا کردیم و بخشی از نیازهایمان را از طریق آنها تامین خواهیم کرد. با وزارت ورزش و جوانان تفاهمنامهای را منعقد کردیم و بخشی از نیازهایمان را از طریق وزارت ورزش و جوانان در قالب این تفاهمنامه تامین خواهیم کرد. با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تفاهمنامهای را منعقد کردهایم و بخشی از نیازهایمان را از طریق آنها تامین خواهیم کرد. با سازمان مشارکتهای مردمی خود وزارت آموزش و پرورش تفاهمنامهای را امضا کردیم که بتوانیم به مدارس غیرانتفاعی، برای تامین نیروی انسانی جهت اشتغال در این مدارس سرویس بدهیم. این نوع درگیریها و این نوع اشتغال به کار در عرصه مدارس غیرانتفاعی میتواند منابعی را برای دانشگاه به همراه بیاورد. اینها نمونههایی از نهادهای سهیم و موثر در امر تربیت معلم هستند که البته هنوز ما باید در این جهت گامهای بیشتری برداریم و انشالله باید به تدریج به سراغ نهادهای دیگر هم خواهیم رفت.
در فصل هشتم سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سه نهاد را به عنوان نهادهایی که در برنامهریزی و نظام اجرایی دخالت داشته باشند، معرفی شدهاند. شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی آموزش و پرورش. با توجه به همکاری بین این نهادها در تاسیس دانشگاه فرهنگیان، شما چشمانداز این همکاری را در پیشبرد اهداف اجرایی سند چگونه میبینید و چه انتظاراتی دارید؟
ما در حوزه دانشگاه فرهنگیان شاید کمتر به مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش نیاز داشته باشیم. در بعضی موارد نیاز هست اما بسیار محدود. مثلا برای تعیین شرایط پذیرش دانشجو، به عنوان یک مورد خیلی مهم، میدانم که شورای عالی آموزش و پرورش موضوع را در دستور کار خود دارد. از ما هم نظرخواهی کردهاند و ما هم در تعیین این ضوابط مشارکت فعال داریم. در مورد وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه اجرایی، به هر حال دانشگاه فرهنگیان در خدمت تحقق اهداف بلندمدت وزارت آموزش و پرورش است و همینطور بحث تامین نیروی انسانی که زمینهساز تحقق تحول در عرصههای مختلف است، وجود دارد. همکاریهای لازم را وزیر محترم دارند و ما هم از ایشان سپاسگذاری میکنیم. در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی، من بعید میدانم که ما در این مقطع به مصوبه خاصی نیاز داشته باشیم چون همانطور که میدانید دانشگاه با هیئت امنا اداره میشود و ما بیشتر نیازهایمان را خودمان از طریق مصوبات هیئت امنا بایستی برطرف بکنیم و این اتفاق هم خوشبختانه طی چندین ماه گذشته با تشکیل چندین جلسه هیئت امنا، افتاده است. با توجه به اینکه در جلسه هیئت امنا علاوه بر اینکه ریاست محترم جمهور به عنوان رئیس هیئت امنای دانشگاه حضور دارند، وزرایی از قبیل وزیر علوم، وزیر آموزش و پرورش به عنوان نائب رئیس و دبیر شورالی عالی انقلاب فرهنگی، رئیس نهاد نمایندگی مقام رهبری، معاون راهبردی ریاست جمهوری، و همینطور رئیس مرکز نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش و حتی برخی شخصیتهای حقیقی که آنها هم به هر حال جای خود را دارند. عضو هستند. اگر به ترکیب اعضا نگاه بکنید گویی که در هیئت امنا، همه آن نهادهایی که قرار بوده است که در جریان تکوین و تعالی دانشگاه فرهنگیان موثر باشند، در آن ترکیب دیده شدهاند. آن سه نهادی که شما به آنها اشاره کردید، به راحتی جایگاهشان در این هیئت امنا قابل رصد است و فراتر از آنها افرادی که از آنها نام بردم، نیز نهادهایی را که در جریان تکوین و رشد و توسعه دانشگاه فرهنگیان نقش دارند، را نمایندگی میکنند.
اشارهای به مباحث پژوهشی هم داشته باشیم. با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی دانشگاه فرهنگیان، برنامهریزی درسی و ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش میباشد، پژوهش و مولفه پژوهشی در این دانشگاه چقدر مدنظر است؟
خیلی زیاد. بلاخره هیچ نهاد دانشگاهی از عنصر پژوهش نمیتواند غفلت کند و پژوهش بایستی یکی از شاهرگهای هر نهاد آموزش عالی باشد. اما بلافاصله باید اضافه بکنم که در دانشگاه فرهنگیان با توجه به اینکه پیشینه دانشگاهی ندارد و دانشگاه از تجمیع مراکز تربیت معلم تشکیل شده است، به طور طبیعی از ظرفیتهای پژوهشی بالفعل خبری نیست. تاکید میکنم که از ظرفیتهای پژوهشی بالفعل خبری نیست اما ظرفیتهای پژوهشی بالقوه الی ماشالله وجود دارد. ما در دانشگاه با پیشبینی معاونت پژوهش و فناوری و دفاتر متعدد زیرمجموعه معاونت، حرکتمان را در جهت تبدیل کردن پژوهش به عنوان یک فعالیت اصلی در دانشگاه برای دانشجویان، مدرسان و مدیران آغاز کردهایم و البته در آغاز راه هستیم. پس پژوهش در یک نهاد دانشگاهی به هیچ عنوان نبایستی کماهمیت جلوه کند. شاید بتوان گفت که مهمترین وجه ممیزه نهادهای دانشگاهی، فعالیتهای پژوهشی آنهاست. شخصیت یک نهاد دانشگاهی را فعالیتهای پژوهشی و مشارکت وی در تولید علم رقم میزند. ما در این جهت اهتمام ویژهای خواهیم داشت و سعی میکنیم طی ده سال آینده، خود را به شاخصهای یک دانشگاه مطلوب در عرصه پژوهش و فعالیتهای پژوهشی برسانیم. ظرفیتهای بالقوه خوبی داریم اما به لحاظ پیشینهای که گفتم که اینجا مراکز تربیت معلم بوده است و در مراکز تربیت معلم، پژوهش به عنوان یکی از وظایف مراکز و مدرسان آن به هیچ عنوان دیده نشده بود، بنابراین ما در عرصه پژوهش و تولید دانش در آغاز راه هستیم.
نکته دیگری که نشان از اهتمام ما به مسئله توسعه فعالیتهای پژوهشی و رسیدن به استانداردهای دانشگاهی دارد، این است که ما مجوز لازم را از هیئت امنا برای تاسیس دو پژوهشکده اخذ کردهایم و در حال طراحی این دو پژوهشکده هستیم که یکی پژوهشکده «مطالعات تربیت معلم» و دیگری پژوهشکده «تعلیم و تربیت با رویکرد اسلامی» است.