با به زبان آوردن عبارت جنگافزار، تصویر انواع اسلحهها و تجهیزات سختافزاری در ذهن بسیاری متبادر میشود، در حالی که در دوران مدرن، علاوه بر موارد مرسوم، انواع ویروسها، سلاحهای میکروبی و شیمیایی نیز بهعنوان تسلیحات مورد استفاده قرار میگیرند. در ادامه به بررسی ۱۰ جنگافزار مرگبار در دوران مدرن خواهیم پرداخت.
با وجود گذشت سالهای از پایان جنگ جهانی دوم و دستیابی بشر به فناوری ساخت بمبهای اتمی، هنوز هم نمی توان سلاحی را پر قدرتتر از بمبهای اتمی یافت. پیشرفت انواع فناوریها نیز نتوانسته سلاحی را به قدرت بمبهای اتمی در اختیار انسان قرار دهد. بمبهای اتمی موسوم به FatMan و LittleBoy که به ترتیب روی ناکازاکی و هیروشیما پرتاب شدند، اولین و آخرین بمبهایی اتمی هستند که در طول تاریخ بر علیه انسانها مورد استفاده قرار گرفته و نتیجهی فاجعهبار آن نیز تاکنون و با گذشت چندین سال هنوز از اذهان بسیاری پاک نشده است.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا همچنان به تولید این دو بمب در آزمایشگاه لوس آلاموس ادامه داد. هماکنون نیز تعدادی از این بمبهای اتمی در این کشور تحت تدابیر شدید حفاظتی قرار دارند و حتی معدوم کردن این بمبها نیز با خطرات زیادی روبرو است.
در افسانههای یونان باستان، موجودی که ترکیبی از بز، مار و شیر است، با عنوان کایمرا یا به زبان فارسی، آمیژه نام گرفته است. دانشمندان علوم ژنتیک نیز با توجه به افسانههای یونان، به ژنهایی که ساختار DNA آنها برگرفته از DNA ژنهای دیگر و به بیان بهتر ترکیبی از ژنهای دیگر است، کایمرا میگویند. بیویولوژی و استفاده از صنایع شیمیایی و بیولوژیک نیز در تاریخ جنگ سابقهی طول و درازی دارد و از اینرو معرفی کردن یک ویروس بهعنوان جنگافزار کشنده چندان قریب نیست، چنانچه در جنگ هشت سالهی ایران و عراق نیز شاهد استفاده از تسلیحات شیمیایی توسط رژیم صدام حسین بودیم و آثار آن نیز این روزها در بسیاری از جانبازان شیمیایی مشخص است.
در سالهای انتهایی دههی ۱۹۸۰ میلادی و دوران شدت جنگ سرد، دانشمندان در شوروی سابق پروژهای را با عنوان کایمرا در دست داشتند که هدف از آن تولید ویروسی فوقالعاده خطرناک و کشنده از ترکیب دو ویروس آبله و ابولا بود. یقینا استفاده از چنین ویروسی برای آلوده کردن و از بین بردن خیل جمیعی از افراد بسیار سادهتر و آسانتر از استفاده از انواع بمبها و حملات هوایی و زمینی است، چراکه ویروس پیش از آنکه بتوان اقدامی را برای مقابله با آن صورت داد، میتواند جان میلیونها انسان را بگیرد.
پهپاد Predator از جملهی تجهیزات نظامی بدون سرنشین است که قابلیت انجام ماموریتهای شناسایی و همچنین حمل ۲۲۰ کیلوگرم تسلیحات را برای هدف قرار دادن سوژههای زمینی در اختیار دارد. همانطور که گفتیم این پهپاد علاوه بر امکان حمل تسلیحاتی چون موشکهای هلفایر، قادر است برای ماموریتهای شناسایی نیز مورد استفاده قرار گیرد. ارزش چنین تسلیحاتی بهاین دلیل زیاد است که در صورت بروز مشکل نیز خطری نیروهای انسانی را تهدید نمیکند.
ریلگانها نیز همچون اسلحههای مرسوم مورد استفاده، در نهایت مرمی را از لولهی تعبیه شده در اسلحه خارج میکنند، اما تفاوت عمدهای در ساز و کار ریلگان با اسلحههای معمول مورد استفاده وجود دارد. در گلولههای معمول مورد استفاده، مرمی درون پوکهای قرار میگیرد که از باروت و مواد انفجاری و چاشنی در قسمت تحتانی تشکیل شده است، در حالی که ریلگان به چنین گلولهای نیاز ندارد و تنها وجود مرمی کافی است، چراکه در این اسلحه از ساز و کار انفجار برای پرتاب گلوله خبری نیست و لازم نیست تا مرمی از خان درون لوله نیز عبور کند، بلکه در ریلگان از یک ساختار مغناطیسی برای خارج کردن مرمی استفاده میشود. سرعت و قدرت ریلگان بسیار بیشتر از اسلحههای معمول است. براساس اطلاعات منتشر شده، ریلگان قادر است گلولهای را با سرعت ۲٫۲۰۰ متر بر ثانیه پرتاب کند.
اگرچه این اسلحهی توانایی هدف قراردادن سوژهها در فاصلهی بسیار دور را ندارد، اما از قابلیتهایی برخوردار است که محل شلیک را کاملا مخفی میکند. با استفاده از این اسلحه حداکثر میتوان اهدافی را در مسافت ۱.۲ کیلومتری هدف قرار داد، با این وجود قابلیت جایجایی سریع بهدلیل وزن ۵.۵ کیلوگرمی، قابلیت شلیک گلوله بدون خارج شدن نور از لوله، شلیک بدون تولید صدا، و همچنین مخفی کردن لولهی گرم اسلحه مواردی است که این اسلحهی تکتیرانداز را از چشمان مسلح و غیرمسلح دشمن در میدان نبرد، پنهان میکند.
اسلحهی خودکار ۶ لول مینیگان یک اسلحهی مرگبار است که قادر است ۲۰۰۰ تا ۶۰۰۰ دور در دقیقه چرخیده و گلولههایی را تا یک کیلومتری شلیک کند. وزن این اسلحهی خودکار و کشنده در حدود ۴۷ کیلوگرم است، از اینرو حمل و نقل آن کار چندان سادهای نیست، اما در صورتی که مینیگان در جایی مستقر شود، نقطهای از گلولههای این اسلحه در امان نخواهد بود. استفاده از مینیگان سابقهی طول و درازی در نیروهای نطامی دارد و از این اسلحه میتوان روی انواع خودروهای زرهی، هلیکوپترها و قایقهای تندرو استفاده کرد.
این اسلحه برای اولین بار در سال ۱۸۶۰ میلادی توسط ریچارد جردن تولید شده که البته در آن زمان خبری از موتور الکتریکی برای چرخش این اسلحه نبود و کاربر باید با استفاده از یک اهرم دستی، اسلحه را به کار میانداخت.
روبات مارس یکی دیگر از تسلیحات خطرناک و کشندهای است که توسط ارتش آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد. این روبات تواناییهای مختلفی دارد که از جملهی آن میتوان به قابلیت خنثی کردن بمب اشاره کرد. همچنین در کنار این امکان، توسعهدهندگان قابلیت سوار کردن انواع اسلحههای خودکار و نارنجکانداز را نیز روی این روبات تعبیه کردهاند. موضوعی که این روبات را بیش از پیش کاربردی میکند، امکان کنترل از راه دور این روبات است که بزرگترین مزیت آن جلوگیزی از هرگونه آسیب دیدن نیروی انسانی در میادین نبرد است.
این روبات را میتوان در مکانهایی مورد استفاده قرار داد که امکان انفجار وجود دارد و از اینرو وارد شدن نیروی انسانی به آن ممکن است بسیار خطرناک باشد. از جملهی چنین مواردی میتوان به یورش داخل انواع ساختمانها و درگیریهای داخل مناطق سرپوشیده اشاره کرد. روبات مارس در زمان حرکت کاملا بیصدا است و این موضوع آن را به یک شبه تبدیل کرده است که دشمنان را غافلگیر میکند.
نارنجکانداز خودکار MK-19 قادر است نارنجکها را تا مسافت ۲ کیلومتری پرتاب کرد. نارنجکها به خودی خود خطرناک هستند، اما در صورتی که با سرعت بالا و از فاصلهی چند کیلومتری به طرف دشمن پرتاب شوند، شانس نجات دشمن بسیار اندک است. این اسلحه بسیار سنگینوزن است و نمیتوان از آن بهراحتی استفاده کرد، اما اسلحهای بسیار موثر است که میتواند در زمانی کوتاه بدون صدا و نشانهای خاص که دشمن آگاه شود، اثرات مخربی را در جبههی دشمن از خود به جای گذارد.
از این اسلحه میتوان روی انواع خودروهای زرهی استفاده کرد. با استفاده از نارنجکهای ۴۰ میلیمتری مورد استفاده در این اسلحه، دیوارها و موانع مقاومتی از خود نشان نداده و میتوان بهراحتی به اهداف پشت موانع دسترسی داشت. با توجه به اینکه میتوان نارنجک پرتاب شده را با چشم غیرمسلح نیز تعقیب کرد، امکان هدفگیری دقیقتر تنها پس از چند پرتاب وجود دارد. در زمان شلیک نیز تنها یک صدای بم به گوش میرسد که از اینرو اپراتور مشکلی نخواهد داشت.
این اسلحه یکی از محبوبترین گزینههای مورد استفاده در بازیهای ویدئویی است. شاتگان تهاجمی اچسیون برای اولین بار در سال ۱۹۷۲ میلادی توسعه یافته و سپس در طول سالهای بعدی بهبود پیدا کرده است. شاتگان خودکار اچسیون بنابر ماهیت گلولههای مورد استفاده و قدرت تخریبی بالا در فاصلههای نزدیک، برای نبردهای تن به تن در فاصلهی نزدیک مورد استفاده قرار میگیرد. یکی دیگر از قابلیتهای کاربردی این اسلحهی پرقدرت، امکان استفاده از گلولههای متنوع در محفظهی نگهداری است که آن را در عین قدرتمند بودن، به اسلحهای منعطف بدل کرده است.
از جملهی کاربردهای این اسلحه میتوان به پاکسازی انواع ساختمانها اشاره کرد. همچنین پشتیبانی از نیرویهای خودی در زمان عبور از انواع گذرگاهها و مناطق خطرناک نیز از جملهی مواردی است که اچیسون از آن سربلند بیرون میآید.قابلیت حمل و وزن سبک، اچیسون را بسیار محبوب کرده است.
تصویر این نارنجانداز گویای علت قرارگرفتن این اسلحه در لیست ۱۰ اسلحهی مرگبار است. علیرغم اینکه XM25 یک نارنجانداز است، اما از اندازهی بسیار کوچکی برخوردار است که آن را به یک اسلحهی بسیار محبوب و نابودگر تبدیل کرده است. یکی از القاب این اسلحه Punisher یا تنبیهکننده است.
XM25 CDTE که از سال ۲۰۱۰ در جنگ افغانستان نیز بصورت آزمایشی مورد استفاده قرار گرفته، از نارنجکهای ۲۵ میلیمتری استفاده میکند که قابلیت انفجار در نزدیک هدف و روی هوا دارند. با استفاده از مسافتسنج موجود روی اسلحه میتوان فاصله تا هدف را اندازهگیری کرد. ارتش آمریکا برای بکارگیری رسمی از این اسلحه در سال ۲۰۱۵ میلادی برنامهریزی کرده است.
منبع: زومیت