صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۷۶۰۵۲
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۹ - ۲۲ دی ۱۳۹۳ - 12 January 2015

در نکوهش آنچه علی مطهری نیست!

اگر از قبیله ما کسی سکان اداره کشور را بر دست گرفت و با قبرس و دارالسلام دیدار کرد با سکوت عبور می کنیم ولی وای بر زبان های تحقیر و طعنه ای که می گشاییم چون بنابر قرار الهی تلک الایام بر مدار قبیله دیگری بگذرد....
محمود ملکی، سردبیر سایت تابناک نوشت: خو گرفته ایم، عادت کرده ایم، بلکه به یک عادت واره کاملا عادی تبدیل شده؛ قبیله گرایی سیاسی را می گویم؛ بهمان بر نخورد، همه مان این گونه هستیم یا شده ایم، هم چپمان هم راستمان؛ دو جریان سیاسی عمده کشور در هیچ نقطه ای به اندازه این مقوله اتفاق نظر ندارند و در این باب همداستان شده اند.

ناظر منصف و چشمِ بیداری اگر مواضع دو جریان سیاسی کشور را در مسائل مهم رصد کند به حکایتی جز حکایت قبیله گرایی نمی رسد. اگر از قبیله ما کسی بر سریر قدرت بود، برداشت از حساب ذخیره ارزی یا همان صندوق توسعه ملی با هزاران دلیل اقتصادی و عمرانی توجیه می شود و چون کسی که بر سریر قدرت است از قبیله سیاسی ما نیست یادمان می افتد که چیزی به نام قانون هم داریم....

اگر از قبیله ما کسی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد اطاعت از او اطاعت از خداست ولی چون از قبیله ما نبود هر روز گزنده تر از روز قبل نوازشش می دهیم.

اگر از قبیله ما کسی بر صندلی تکیه زد، ذره بین فرهنگ سنج ما گم می شود؛ اما اگر از قبیله مقابل بود سطر سطر کتابها و جمله جمله نمایشنامه ها و سکانس سکانس فیلمها دنبال می شود و به موج خبری گسترده ای تبدیل می شود....

اگر از قبیله ما کسی سکان اداره کشور را بر دست گرفت و با قبرس و دارالسلام دیدار کرد با سکوت عبور می کنیم ولی وای بر زبان های تحقیر و طعنه ای  که می گشاییم چون بنابر قرار الهی تلک الایام بر مدار قبیله دیگری بگذرد....

اگر از قبیله ما نشریه ای یا روزنامه ای از دولتی که برامده از قبیله ما نیست، تذکر گرفت حاشیه نویسش می کنیم و در شبکه های اجتماعی منتشر می سازیم که ای وای دولت آزادی ها و حقوق اساسی ما را نقض کرد اما شوربختانه چشم بر نقض جدی تر حقوق  و آزادی های  منتقدان دولت هم قبیله ای خویش می بندیم....

در قبیله سیاسی ملاک حب و بغض، قضاوت و داوری، تعریف و تقبیح، تمجید و تحقیر بر هم گروه بودن و هم مسلک و هم خط بودن می گذرد؛ و گناه مطهری و جرم او این است که می خواهد و می کوشد قبیله گرا نباشد.... سخن بر سر دفاع از تمامی مواضع و بیانهای مطهری نیست که نگارنده خود در مواردی موافق یا مخالف اوست اما سخن بر سر فهم مطهری است....

مشاهدات عینی و گپ و گفت با برخی سیاسیون و مردم عادی بعد از نطقهای مطهری نشان از نوعی سردرگمی در مخاطبان دارد. همه ما به قبیله گرایی سیاسی عادت کرده ایم. از خود می پرسیم بالاخره حرف حساب این مطهری چیست؟ خب اگر به میرحسین و کروبی رای نداده ای پس چرا در مجلس نطق می کنی؟ اگر به روحانی رای داده ای پس چرا به وزارت ارشاد و وزارت کشورش انتقاد می کنی؟ خاطرم هست کارگر ساده ای را که به نزدم آمد و گفت من بالاخره نفهمیدم این مطهری کدام طرفی است؟ حتی مردمان عادی هم به قبیله گرایی سیاسی خو کرده اند....

قبیله گرایی سیاسی به مثابه یک نظم مستقر و ثابت، فضای فکری و ذهنی ما را سامان داده است؛ جرم مطهری آن است که این سامان ذهنی و فکری را بهم می ریزد؛ او نمی خواهد یک قبیله گرا باشد می خواهد یک اصول گرا باشد، مبناگرای راستینی که ملاک قضاوت و داوری اش اصولش باشد نه قبیله اش. 

آیا مبناگروی می تواند در این فضای قبیله زده به ثمر بنشیند؟
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200