آخرین روزهای پاییز در حال سپری شدن است و رفته رفته زمستان از راه می رسد و از این گذشته هوا هم سردتر و سردتر می شود و آسمان هم ابری و مستعد ریزش های جوی.
در این ایام حمل و نقل عمومی حایز اهمیت تر از قبل می شود و به خصوص تاکسی ها نقش مهمی در حمل و نقل شهروندان دارند.
سابقه ای که در این زمینه وجود دارد این است که متاسفانه در روزهای سرد و بارانی و برفی مردم در کنار خیابان صف هایی تشکیل داده اند اما از تاکسی خبری نیست.
راننده های تاکسی اگرچه از اقشار زحمت کش هستند اما در روزهای سرد و بارانی نیاز به نظارت بیشتر به فعالیت شبکه حمل و نقل عمومی احساس می شود.
در کافه امروز درباره این موضوع با هم گفتگو می کنیم.
1. مترو یک خط مستقیم بیشتر نداره که فقط قسمتی از شهر رو پوشش میده و با این حال قطارهایی که توی این خط کار میکنند به نظرم هر کدوم 5 تا 6 واگن دارن (که در مقایسه با قطارهای مترو تهران خیلی خیلی کمتره)
2. هزینه خرید کارت برای استفاده از حمل و نقل عمومی (یک کارت بدون شارژ اولیه) 5000 هزار تومنه که این پول فقط پول کارته ، ولی تو تهران کارت در حدود 2 تا 3 هزارتومنه که توش شارژ اولیه هم داره.
قیمت بلیط مترو برای همچین مترویی خیلی بالائه و 500 هستش که باز هم در مقایسه با تهران خیلی گرونه. باید دقت کنیم که مترو تهران بعد از چندین سال، تازه قیمت بلیطش رسیده به 500 تومن برای مسیر یک سفره.
3. وضعیت تاکسیرانی افتضاحه. اصلاً به روز بارونی و برفی نمیرسه، تو روز آفتابیش هم تاکسی نیست اینجا. ایستگاه تاکسی تعدادش خیلی خیلی کمه و فقط تو بعضی مسیرهاست. تاکسی کلاً کمه و اگه بخوای سوار تاکسی شی تو بعضی مسیرها باید یک ربع کنار خیابون وایسی تا اینکه شااااااااید یه تاکسی بیاد. ولی من خودم شده 20 دقیقه هم جلوی یکی از درهای دانشگاه فردوسی ایستادم تو خیابون تو 20 دقیقه یک تاکسی هم پیدا نکردم تازه اون یکی دو تا تاکسی هم که رد شدن دربست بودن.
خلاصه اینکه وضعیت حمل و نقل عمومی مشهد (به جز اتوبوسرانی) افتضاحه و از اون موقعی که این خبر "گرگهای زرد" مشهد که با تاکسی خانمها و دخترا رو اذیت میکردن پخش شده من کل مسیر رو پیدا میرم و بر میگردم. چون نه اتوبوس داره نه تاکسی هست.
اینم وضعیت مشهده.
وقتی که هزینه ی یکروز رفت برگشت من با تاکسی از شهرک غرب تا میدان انقلاب نزدیک شش-هفت هزار تومن میشه و با همون پول میتونم بنزینی رو بزنم که دوبرابر برای من صرف میکنه من (و امسال من) چرا اصلا باید هزینه های تاکسی سوار شدن رو بخریم؟
سرقت، تصادف، تحمل ترافیک، خستگی ناشی از رانندگی، مشکل پیدا کردن جای پارک و ...
چون مالکیت شخصی تاکسی باعث میشه راننده حس اختیار داشته باشه که نمیشه هم گفت صددرصد غلطه. و با هزار جور پلیس بازی هم باز قابل کنترل نیست.
البته گسترش فرهنگ پیاده روی یا دوچرخه سواری هم باید به موازات انجام بشه. (بله! حتی در اوج زمستون هم در تمام دنیا بخش عظیمی از مردم از این دو روش استفاده میکنن)
البته با اون بخش گسترش اتوبوس و مترو و فرهنگ سازی کاملا موافقم.
امکانپذیره. کافیه برای دوچرخه ها کیت تبدیل به دوچرخه برقی رو نصب کنیم تا در سربالایی ها هم قابل استفاده باشن.
باید بگم سال به سال دریغ از پارسال
ساعت ۵ تا ۶ بعدازظهر صف هایی تشکیل میشه که هر ماشینی از جلوی ایستگاه عبور میکنه با تعجب به این صف نگاه میکنه. روزای معمولیش که محشر کبراست چه برسه به روزای بارونی و برفی.
اوضاع تاکسی خطیش افتضاحه اتوبوسشم که نگو. هرچند یبار تو صف مردم با هم گلاویز میشن. یعنی واقعا اضافه کردن چنتا دستگاه اتوبوس خیلی براشون هزینه داره؟ وقتی که این خط این حجم مسافرو داره؟
شخصی ها این مسیر رو تا چهارهزار تومن نفری میگیرن در حالی که وقتی مسافر میبینه صف اتوبوس و تاکسی اینه و دوساعت باید تو راه باشه چرا این پولو نده؟در صورتی که این مسیر بدون ترافیکش شاید یک ربعم نباشه.جالبه سه ساله که اوضاع همینه و هیچی به هیچی
مثلا ترافیک در تهران صبحها از غرب به مرکز و شرقه و بعد از ظهرها به عکس. واقعا کار سختی نیست در یان ساعات از امکانات خطوط کم ترافیکتر در مسیرهای متراکم استفاده کنن.
به عنوان مثال من دانشگاه آزاد کرج درس میخونم یه اتوبوسی هست که مسیرش از مترو کرج تا دانشگاه آزاد و دانشگاه پیام نوره! یعنی علاوه به مسافرای معمولی باید دانشجوهای آزاد و پیام نور هم سوار اتوبوس بشن! حالا شما فکر میکنید کلا تو این مسیر چند تا اتوبوس هست؟ خیلی برام جالبه 4 تا اتوبوس گذاشتن که یکیش همیشه خرابه وقتیم که بعد از یه ساعت علافی اتوبوس میاد تا خرخره اتوبوس پر میشه! واقعا نمیدونیم به کی شکایت کنیم یعنی اتوبوسرانی استان البرز با توجه به جمعیت زیادی که داره خیلی خیلی ضعیف عمل میکنه
ايکاش بعضي از مسئولين بخصوص نمايندگان محترم مجلس بجاي استفاده از راننده و ماشين شخصي و خطوط ويژه چند روز مثل مردم از وسايل عمومي حمل و نقل استفاده ميکردند.
امیدوارم این سیستم اجرایی بشه.
اگر همه تاکسی ها به سیستم GPS شبیه آنچه در اتوبوس های بیرون شهر وجود دارد مجهز بشوند می توان به سادگی آنها را رصد کرد و با تهیه قوانینی هر تاکسی را مکلف کرد که ۷۰درصد اوقات در مسیر خطی خود باشد.
کار سختی نیست و از نظر فنی کاملا قابل پیاده سازی است. اینطور مشکل ترافیک هم تا حدی حل می شود چون مسافر اطمینان دارد که تاکسی همیشه در ایستگاه است.
اینکه متأسفانه برخی شهرها نرخ مسیر مشخص نیست مثلا برخی دو مسیر حساب می کنند برخی سه مسیر.
ارگان ناظر باید رسیدگی کنه.
نکته بعدی در مورد تاکسی متره هنوز خیلی از استانها از این امکان محروم هستند.
من حرف اولی خودم را پس میگیرم ولی کامنت دومم را (در مورد مشخص کردن دقیق مسیرها و تاکسی متر)ضروری می دونم
حالا حرفم اینه که اگر دولت الکترونیک مورد توجه قرار بگیره و بصورت گسترده مورد استفاده قرار بگیره، حجم بزرگی از رفت و آمدهای بیمورد کاسته میشه. دیگه نیازی نیست برای کاری که 10 دقیقه بیشتر طول نمیکشه کلی زمان و پول و اعصاب و ... صرف بشه.