آنچه در زیر میخوانید، مشروح گفتگوی سردار نقدی با روزنامه جوان است که در آن به بیان برخی خاطرات، ناگفتههای سالهای دفاع و مسئولیت های پس از آن پرداخته است:
سردار نقدی در ابتدای این گفتوگو اظهار داشت: در ابتدای انقلاب گروههای بسیار باتجربهای علیه انقلاب قیام کردند که زندگی مخفی و کار چریکی و تشکیلاتی داشتند و جوانان ما در این زمینه افرادی را شکست دادند که به اندازه سنشان تجربه فعالیت تشکیلاتی داشتند.
وی افزود: در عرصههای مختلف امنیتی مانند جنگ اطلاعاتی، ناامنیهای مرزی و جنگ اطلاعاتی که داشتیم در همه عرصهها جوانان نقش مهمی ایفا کردند و اعجازآمیز ظاهر شدند. این معجزه است و نمیتوان تصور کرد چگونه این اتفاقات افتاده است.
نقدی ادامه داد: اغلب فرماندهان لشکر و قرارگاههای مهم جنگی سنی کمتر از 25 سال داشتهاند. بنده 18 سالم بود که معاون فرهنگی سپاه گیلان شدم، 19 ساله بودم که رئیس ستاد سپاه استانی شدم. در 20 سالگی مسئول اطلاعات غرب کشور بودم. فرمانده ما نیز شهید بروجردی بود که خود جوانی استثنایی و الگوی ارزندهای است برای نسل ما که کمتر از او صحبت شده است، دیگرانی که شاگرد او بودند الان قهرمانان ملی هستند، مانند شهید همت و متوسلیان شاگرد او بودند. او هم در همین سن و سال بود.
وی تصریح کرد: من معاون قرارگاه غرب و در 21 سالگی مسئول اطلاعات قرارگاه حمزه بودم که آن زمان عملیات نظامی و امنیتی شمال غرب کشور در آن قرارگاه هدایت میشد. در 23 سالگی فرمانده قرارگاه رمضان شمال غرب جنگهای نامنظم بودم. 25 سالم بودم فرمانده لشکر بدر شدم که مجاهدین عراقی و بخشی از احرار (اسرایی که توبه کرده و برای حضور در جنگ از امام تقاضا کرده بودند) ساماندهی کرده و لشکر و به حد سپاه توسعه پیدا کرد.
رئیس سازمان بسیج خاطرنشان کرد: در 31 سالگی هم از مقام رهبری برای مسئولیت حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی حکم گرفتم. در سنینی که شاید قابل تصور برای یک جوان نباشد. این واقعیتی بود که اتفاق افتاد. همین امروز هم میتواند رخ دهد. این جوهره در جوانان هست. همقطاران ما هم در این سنین بودند. من وقتی در ستاد غرب در 20 سالگی مسئول اطلاعات بودم، اغلب همقطاران ما هم در این سنین بودند؛ مثلاً شهید طباطبایی معاون نیروی انسانی بود و همین سن را داشت.
نقدی گفت: یک نکته این است که قدرت در دست خداست و این قدرت را خداوند در این جوانان قرار میدهد. نکته دیگر این است که ظرفیت انسانها در شرایط خطر شکوفا میشود. توانایی انسان و خلاقیت هم همین طور. اگر کسی در شرایط عادی باشد به او بگویند بدو اگر مسافتی را قهرمان جهان در 10 ثانیه بدود، او مثلاً در 30 ثانیه طی میکند. ولی اگر گرگی دنبال او کند ممکن است فرد همین مسافت را در هفت ثانیه هم بدود، چون خطری جدی تهدیدش میکند. جوان امروز با این فشار مواجه نیست که باید از کشورش دفاع کند. تمام ذهن و هم و غم جوان آن زمان این بود که باید عملیات موفق شود. لذا چیزی را که افسری در دانشکده نظامی طی چهار سال آموزش میبیند او در مدت 15 روز فرا میگیرد.
وی افزود: شهید وزوایی که از مصداقهای بزرگ فرماندهی در دوران جوانی بود، در عمق 12 کیلومتری پشت خط دشمن نفوذ کرده و همه توپخانهها را قبل از اینکه دشمن برسد تسخیر میکند. وقتی عملیات شروع میشود دشمن درخواست آتش میکند و نمیآید. چطور جوانی به چنین جرأت و خلاقیتی میرسد؟ امروز شاید این شرایط برای جوان نباشد که همه وجودش غرق مأموریتی باشد.
* اگر بجای فرار از فشارها آن را فرصت تلقی کنیم کارهای بزرگی از ما برمیآید
نقدی در ادامه اظهار داشت: این میتواند دلایل متعددی داشته باشد اما ریشه اصلی قدرت خدا و شرایط فشار است. این تحریمها امروز برای ما نعمت بزرگی است، اگر فشارها را به جای اینکه از آن فرار کرده، فرصت تلقی کنیم کارهای بزرگی از ما برمیآید.
رئیس سازمان بسیج گفت: جمهوری اسلامی تا سال 89 که 30 سال از انقلاب میگذشت هنوز از لحاظ بنزین وابسته به خارج بود. وقتی نام تحریم به میان آمد در کمتر از مدت یک سال و نیم از نظر بنزین مصرفی در کشور خودکفا شدیم. این استعداد را قبلاً هم داشتیم و از دهه دوم انقلاب میتوانستیم این کار را انجام دهیم، چراکه دانش و امکانات لازم را داشتیم ولی این مسئله تا سال 89 طول کشید.
* صنعت هستهای و نظامی ما پیشروتر از صنعت غیرنظامی ماست
وی گفت: هم اکنون صنعت هوا و فضا و صنعت هستهای و نظامی ما پیشروتر از صنعت غیرنظامی ماست، شاید برخی در این مورد شعار دهند که رشد در این زمینه به دلیل سرمایهگذاری بیشتری است که به این بخش جذب شده است ولی این تصور باطلی است چراکه میزان سرمایهگذاری در صنعت خودروسازی چندین برابر صنعت دفاعی است. میزانی که در صنعت نفت سرمایهگذاری شده دهها برابر است اما الان 600 هزار عنوان کالا را وزارت نفت از خارج وارد میکند، در حالی که سرمایهگذاری در صنعت نفت بسیار بیشتر بوده است. صنعت دفاعی به این دلیل شکوفا شده است که از ابتدای انقلاب تحریم شد.
* بخشی از کار اطلاعاتی را از دشمنان و گروهکها یاد میگرفتیم
نقدی در ادامه درخصوص فعالیتهای اطلاعاتی خود در غرب کشور اظهار داشت: وقتی وارد حوزه فعالیت اطلاعاتی شدیم در این زمینه اطلاعات کافی نداشتیم، یک دانشجوی معمولی که الفبای اطلاعات را هم نمیدانست. بخشی از کار اطلاعاتی را از دشمنان و گروهکها یاد میگرفتیم.
وی ادامه داد: از اسنادی که از آنها به دست میآمد یا اعترافاتشان مطالب بسیاری یاد میگرفتیم. بخشی از مسائل را نیز از اسنادی که از رژیم گذشته به جا مانده بودن یاد میگرفتیم. مسائلی در مورد اینکه چگونه سوژه را تعقیب میکردند، چگونه مراقبت یا نفوذ میکردند. بچهها گاهی اوقات کتابهای اطلاعاتی منتشر شده را نیز خوانده و یاد میگرفتند؛ منظورم کارهای عادی متعارفی بود که مسئله مهمی نبود.
رئیس سازمان بسیج افزود: نکته مهم دیگر در زمینه مسائل اطلاعاتی، مردم بودند. در این زمینه این سخن امام خمینی (ره) که فرمودند همه مردم باید مراقبت کنند نقش مهمی داشت، یعنی مردم در هر کوچه و اداره، مدرسه و دانشگاه خود را چشم و گوش نظام دانسته و اطلاعات میدادند، این بسیار مهم بود. به همین دلیل موفقیتهای اطلاعاتیمان را در سالهای اول انقلاب نباید به حضور جوانان مخلص محدود کنیم. سرخط اصلی کودتای نوژه را مردم دادند که این مسئله مهمی بود.
نقدی خاطرنشان کرد: یکی از مسائل مهم به راه انداختن جریان بازگشت و توبه برای منافقین بود. یکی از مهمترین کارها در غرب کشور که بسیار افتخارآفرین است ولی جایی سندی از آن منتشر نشده است تلفیق کار اطلاعاتی و فرهنگی است؛ رساندن پیام به دست کسی که در صف مقابل ایستاده است. با این روش او درک میکند تو بر حقی و لذا به شما میپیوندند.
*طرح تائبین؛ از بزرگترین موفقیتهای اطلاعاتی
وی گفت: یکی از حرکتهای افتخارآمیز آن دوره همین بود که جریان بزرگی از اطلاعرسانی به کسانی که علیه نظام اسلحه به دست شده بودند برقرار شد، اسامی آنها و خانوادهشان مشخص شد و شروع کردیم از کانالهای مختلف برای این افراد پیامهایی فرستادیم. این جریان موجب شد حدود 6 تا 7 هزار نفر از مسلحین علیه نظام اسلحه خود را بدهند و در امان جمهوری اسلامی زندگی کنند.
نقدی افزود: در این میان بیش از هزاران نفرشان اسلحهای که علیه ما گرفته بودند به نفع نظام در دست گرفتند. یگانهایی به نام حزبالله درست کردیم که تمامی افرادشان از بین کسانی که در ضدانقلاب بودند و از طریق همین اطلاعرسانی برگشته و برای ایران جنگیدند، تشکیل میشد که صدها نفر از آنها شهید شدند. این از بزرگترین موفقیتهای اطلاعاتی آن دوران به نام طرح تائبین بود. در صورتی که این طرح اجرا نمیشد برای از بین بردن این افراد باید هزاران شهید میدادیم. به علاوه خون این افراد موجب میشد خانوادهشان با نظام کدورت پیدا کنند.
رئیس سازمان بسیج تاکید کرد: سازمان مجاهدین سازمانی جهنمی و گسترده بود که بسیاری را فریب داده بود. اگر تصاویر اول انقلاب را نگاه کنید میبینید تجمعاتی داشتند که جوانانی به اندازه کل استادیوم آزادی را جمع میکردند. بخش اعظمی هم با این ترتیب بازگشتند و تنها تعداد قلیلی به مبارزه تا حد مسلحانه ادامه داده و کشته شدند.
* پایگاه عملیات چریکی در داخل عراق راه انداختیم
نقدی در ادامه سخنانش اظهار داشت: همین جریان در اسرا نیز اتفاق افتاد. اسرای در جبهه مقابل ما بودند، ولی در اردوگاههای ایران به اصالت جمهوری اسلامی پی بردند و طومارهای بسیاری برای امام مینوشتند که با خونشان امضا شده بود. دستشان را سوزن میزدند، خون میآمد و انگشت میزدند و درخواست داشتند از امام که فرصتی به آنها برای جبران دهد. توفیق داشتم مدتی فرمانده این اسرا بعد از شهادت شهید دقایقی شدم که بخش زیادی از نیروهایم همین توابین و احرار بودند. به همین ترتیب تعداد بسیاری از همین اسرای عراقی تصمیم گرفتند به جبهه ایران بپیوندند و شهید شدند.
وی ادامه داد: حتی گروههایی را از این تعداد به عراق برده و پایگاه عملیات چریکی در داخل عراق راه انداختیم. اگر ناخالصانی در آنها بود کافی بود تنها چند کیلومتر راه بروند تا خود را به شهر برسانند. ولی اینقدر خلوص داشتند که در این پایگاه فعالیت میکردند. الان داخل ارتفاعات عراق مقبرهای از همین شهدایی داریم که خود قبلاً در ایران اسیر بودند ولی بعداً تا آخر جان پای اسلام ایستادند.
* قرار بود سپاه بدر با لباس مبدل ارتش عراق به عمق بصره برود
نقدی همچنین درخصوص روند شکل گیری و سرنوشت سپاه بدر اظهار داشت: در کشور عراق رفتار با مردم بسیار وحشیانه و سختگیرانه بود که بعد از آزادی عراق از این اعمال فیلمهایی نیز نمایش داده شد، به طور نمونه در جیب معترضان مواد منفجره گذاشته و جلوی بقیه منفجر میکردند تا به قول خودشان حساب دست بقیه بیاید.
وی افزود: به این ترتیب افراد زیادی خود را تسلیم جبهههای ما کردند که از ابتدا از آنها به عنوان بازجو، شنود بیسیم، بازجوی اسیر و مترجم سندهایی که از سنگرهای عراقی به دست میآمد استفاده میشد. بعد با افزایش تعدادشان تصمیم بر این شد تا گردانی تشکیل دهند که بعد گردان شهید صدر در جنوب شکل گرفت. با توجه به عشایر عراق که در مناطق جنوب بودند و ارتباط فامیلی داشتند، از راه هور که باتلاقی بود، عبور کرده و عملیات چریکی میکردند و بعدتر نیز از آنها در عملیات شناسایی استفاده میکردند.
رئیس سازمان بسیج تاکید کرد: پایه عملیات بدر و خیبر اینها بودند و شناساییهای عمیق انجام میدادند. بعداً یکی دو گردان دیگر به آنها اضافه شده و این گردانها تبدیل به تیپی در جنوب شدند. این بچهها شوق شهادت داشته و در اوج اخلاص بودند. در عملیاتها با اصرار ورود کردند و شهید دقایقی چند عملیات موفقیتآمیز را با آنها انجام داد. قدس 4 و یکی از عملیات کربلاها را این گروه انجام دادند و نیروهای ایرانی تنها پشتیبانی میکردند.
نقدی ادامه داد: این واحد مهمی در عملیات کربلای 4 شد، قرار بود بعد از شکسته شدن خط با لباس مبدل ارتش عراق به عمق بصره بروند که متأسفانه خط شکسته نشد و نیروها ماندند. بعد در کربلای 5 به صورت تیپ وارد عملیات شدند و در سختترین نقطه در منطقه صالحیه که از سه طرف تیر میخوردند، قرار گرفتند و شهید دقایقی فرماندهشان نیز در آنجا شهید شد.
* تیپ جنگهای نامنظم را با نام «امام خمینی» در داخل عراق داشتیم
وی تصریح کرد: بعد از آن که من توفیق پیدا کردم فرمانده آنجا شوم، لشکر را گسترش داده و تبدیل به 9 تیپ کردیم که همزمان در یک جبهه منظم میجنگیدیم و در منطقه هور نیز خط دست این سپاه بود و همزمان نیز داخل عراق یک تیپ جنگهای نامنظم به عنوان تیپ امام خمینی داشتیم، به اضافه اینکه این تیپ یک خط پدافندی هم داشت.
* سپاه بدر اولین گروهی بود که در مرصاد جلوی منافقین را گرفت
رئیس سازمان بسیج همچنین اظهار داشت: این سپاه در عملیات مرصاد هم در جنوب درگیر شد و اولین گروهی بود که به منافقین رسید. در سالهای بعد از جنگ هم سرداران دانایی و قربانی بعد از من فرمانده این تیپ شدند در نهایت فرماندهی هم به خودشان سپرده و آیتالله حکیم فرمانده شد و الان هم در داخل عراق در ثبات امنیت نقشآفرینی میکنند.
* یکی از مشکلات عمده، رفاقتها و نسبتها بین برخی مسئولان با مرتکبان مفاسد است
نقدی در بخش دیگری از این گفتگو با اشاره به موضوع فساد اقتصادی گفت: آن موقع در جبههها جو خاصی حاکم بود ولی پشت جبهه هم کسانی بودند که مثلاً احتکار میکردند. این مشکلات وجود داشت. در تهران سال 60 برخی روزها تا 40 شهید در مبارزه با منافقین میدادیم منتها جهاد اکبر بسیار سختتر از جهاد اصغر است.
وی افزود: اینجا آدم هر لحظه درگیر آزمایشات سختی است و مبارزه با فریب دشمن هم بسیار پیچیده است. جریان غالب و حاکم بر دنیا یک جریان فاسدی است که از فساد اخلاقی، اقتصادی و بیانضباطی حمایت میکند که ما داریم در داخل این جریان بزرگی که در دنیا به راه افتاده، خلاف جریان آب شنا میکنیم، لذا وقتی در داخل میخواهیم با این مفاسد مقابله کنیم جریان غالب در دنیا از این مسائل حمایتهای مختلف مانند حمایت روانی، حمایت سازماندهی و تشکیلاتی انجام میدهد که این مقداری کار را سخت میکند.
رئیس سازمان بسیج تصریح کرد: شما اینجا میخواهید با فساد اقتصادی و قاچاق مبارزه کنید، اگر اصول این مبارزه حتی ذرهای رعایت نشود ناامنی در اقتصاد به وجود آمده و سرمایهها از کشور خارج میشود، چراکه این امر توسط تلقین از سوی این جریان حاکم دامن زده میشود و لذا کار آسانی است.
نقدی تاکید کرد: یکی از مشکلات عمده دیگر مسئله رفاقتها و نسبتها چه از نوع رفاقتهای فامیلی و چه نسبتهای حزبی و تشکیلاتی است که بین برخی از مسئولان با مرتکبان مفاسد اقتصادی وجود دارد. یک مسئله هم ضعف مدیریتهاست، یعنی مدیر موقعیت خود را نمیداند و با قوانینی که در حمایت از او وجود دارد آشنا نیست یا ترس از استفاده از این قوانین دارد. اینها در کنار هم صفی را مقابل مبارزه با فساد تشکیل میدهند که مبارزه با فساد اقتصادی را مشکل میکند.
* گفتیم باید بدون قوه قضائیه قاچاق کالا را کنترل کنیم
وی ادامه داد: زمان حضور من در ستاد مبارزه با قاچاق کالا اتفاقات خوبی افتاد که در آن زمان یکی، دو میلیارد دلار از قاچاق سوخت کاهش پیدا کرد. پیش از این همواره قوه قضائیه را زیر سؤال میبردند که با افراد دستگیر شده در این زمینه برخورد قاطع نمیشود ولی ما گفتیم باید بدون قوه قضائیه قاچاق کالا را کنترل کنیم. بعد اختیارات دولت را در این زمینه جمعآوری کردیم و بر اساس آن آئیننامهای نوشتیم که به تأیید همه کارشناسان اقتصادی رسید و معاون اول رئیسجمهور آقای دکتر داوودی نیز بر آن صحه گذاشتند ولی در نهایت به تصویب رئیسجمهور نرسید و عملیاتی نشد.
* دولت خیلی ساده میتواند دامنه قاچاق را کاهش دهد ولی این اراده وجود ندارد
نقدی تصریح کرد: همین دولت هم میتواند این آئیننامه را اعمال کند و خیلی ساده میتوان دامنه قاچاق را کاهش داد، ولی این اراده وجود ندارد. همین بحث شفافسازی که امروز در جامعه مطرح است چرا برخی نمیخواهند این شفافسازی در اقتصاد انجام شود در حالی که راه نجات اقتصاد کشور ما همین شفافسازی است که در این صورت حداقل درآمد مالیاتی کشور سه برابر شده و بینیاز از فروش نفت میشویم. درآمد گمرکی پنج برابر افزایش مییابد.
* اراده در داخل دولت برای مدیریت مسائل اقتصادی یک اصل است
رئیس سازمان بسیج تاکید کرد: در حال حاضر حتی عدهای اجازه نمیدهند این قانون شفافسازی اطلاعات هم تصویب شود. الان در اروپا یک کیف اسکناس را اگر با خود حمل کنید، پلیس بعد از حداکثر چند ساعت سراغ شما میآید و سؤال میشود که این پول از کجا آمده است. این جوری همه چیز شفاف است. مبارزه با فساد اقتصادی با روشهای انتظامی اتفاق نمیافتد، اراده در داخل دولت برای مدیریت مسائل اقتصادی یک اصل است و میتواند مانع از بسیاری فسادها شود.
وی افزود: الان قوه قضائیه میگوید چگونه بانکها 60 هزار میلیارد تومان معوقات دارند و حتی در این زمینه شکایت هم از افراد نمیکنند، در حالی که میتواند نظام بانکی تبادل اطلاعات داشته باشد تا شخصی از چندین بانک تسهیلات دریافت نکند. میتوانند برای دریافت تسهیلاتی از یک میزان بیشتر کمیسیونی پیشبینی کنند تا صلاحیت فرد برای دریافت این میزان تسهیلات بررسی شود. چگونه میشود یک مدیر بانک به تنهایی برای ارائه وام 100 میلیارد تومانی تصمیم بگیرد؟
* هیچکس نمیتواند از اقدامات بسیج گزارش کار دهد
نقدی در بخش دیگری از سخنانش در مورد فعالیتهای فرهنگی بسیج اظهار داشت: امروز بسیج در یک گستره عظیمی که هیچکس را توان جمعآوری آمار آن نیست، در حال انجام کار فرهنگی است. کسی نمیتواند گزارش کار دهد که بسیج چه عملکردی دارد.
وی افزود: بسیجیان در همه محلات و صنوف و اقشار و پایگاهها به صورت خودجوش در محیط خود نورافشانی کرده و مشغول انجام کارهای فرهنگی از ارتباط با خانواده شهدا و برگزاری یادوارهها گرفته تا اردوهای جهادی هستند. نزدیکترین جا به جبهه که حس و حال جبهه را برایم تداعی کرده همین اردوهای جهادی است. همان رفاقتها، اخلاص، معنویت، انس با قرآن، نماز شب و فداکاری برای هم را در اینجا هم میبینید. این کاری است که شکل گرفته و در تمام گستره کشور بچهها تلاش میکنند و شب و روز فعالیت دارند.
رئیس سازمان بسیج تاکید کرد: مثلاً بسیجیان به درمان یک معتاد کمک میکنند یا یک فریبخورده سیاسی را نجات میدهند که نمیشود این اقدامات را مطرح کرد. این اقدامات بسیج در جاهایی جلوههای بزرگ پیدا کرده و رسانهای میشود که همه واقعیت اقدامات بسیج نیست. هر ساله یک تا دو کنگره استانی شهدا داریم که صرفاً اجلاس و انجام سخنرانی نیست بلکه این کنگره مجموعهای از فعالیتهایی مانند تولید دهها مستند، ضبط سرودهای مختلف، چاپ کتاب، تولید فیلم و جمعآوری و ذخیره آثار بسیاری از شهداست. در واقع مجموعهای از صدها یادواره برگزار میشود. هر سال یک تا دو کنگره برگزار میشد که امسال به پنج کنگره در ابعاد بسیار گسترده افزایش مییابد.