اصطلاح قانون گریزی را زیاد شنیده ایم،معمولا در شعار همه ما قانون مند ترین شهروندان هستیم اما در عمل بی قانونی هایی داریم که بسیار قابل تامل است.
این قانون گریزی چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی دست به دست هم می دهند تا جامعه ما جامعه قانون مندی نباشد البته برخی مواقع هم نقص یا خلا قانونی ممکن است وجود داشته باشد.
به نظر شما علت این قانون گریزی چیست؟
آموزش و پرورش و دانشگاه های ما به وظایف خود عمل کرده اند؟
دستگاه های قانون گذار در این رابطه چه نقشی دارند؟
امروز تا ساعت 14 منتظر نظرات شما هستیم تا درباره قانون و قانون گریزی باهم صحبت کنیم.
اگه طرح ترافیک رو گذاشتن که ماشین کمتر بره توی طرح و الودگی کمتر بشه پس چرا مجوز میفروشن؟!!!
خود من شده گاهی تند رفتم و موقع جریمه شدن به افسر گفتم چرا برای 10کیلومتر اضافه سرعت میخوای جریمه کنی، در جواب گفته قانون میگه و بقدری عصبانی شدم که...یعنی قانون فقط میگه من رو برای 10تا اضافه سرعت جریمه کن؟قانون نمیگه فلان معاون رو با اون همه پرونده کلان فساد اقتصادی بگیر و محاکمه کن؟! قانون فقط زورش به من بیچاره میرسه؟
عصر ایران عزیز
این تصویری که نشان دادی و تصاویری چون این، پس لرزه قانون شکنی های بزرگ بزرگان است.
آنجا در یک شهر با 25000 نفر جمعیت هیچ چراغ راهنمایی وجود نداشت.
جالب آنکه افرادی که اصالتا بلژیکی بودند و کسانی بلژیکی نبودند به راحتی از روی رانندگی شان قابل تمایز بودند. در سر یک چهارراه نزدیک هتل ما نیم ساعت نظاره گر عبور و مرور ماشین در ساعات آغازین صبح در آنجا بودیم هیچ چراغ راهنمایی نبود اما هیچ اختلاط یا تصادف یا درگیری پیش نیامد.
هر که سر چهارراه می رسید اگر حق تقدم با سمت راستی بود صبر می کرد هر قدر هم که طول می کشید.
در تمام مدت اقامت ما در بلژیک از هیچ راننده بلژیکی صدای بوق نشنیدیم!
آقا اصلا ولش کن دلمان را الکی خون نکنیم!
کی به کی بذار هر کی هر غلطی دوست داره بکنه!
وقتي كه سر تا سر يه خيابون تابلوي توقف ممنوع داره و شما در حد يك خريد پنج دقيقه اي از يك مغازه كار داري چه كار مي توني كني !؟
1-قانون راهنمای داریم اما خودروی غیر استاندارد داریم.جاده غیر استاندارد وکم داریم.مجری پولکی داریم.کوچه باریک دوطرفه داریم .پارکینگ نداریم واخرش هم خودروگران تحویل میدهیم وحالا میگیم استفاده نکن .ازین ساعت تا ان ساعت استفاده کن اینجا نرو و....
2-قانون مالیات داریم اما محل خرجش را مردم نمیبینند و اثار رفاهیش را دلمس نمکنند(مدرسه پولی.بیمارستان پولی.خدمات شهری پولی .مردم ازخودشون میپرسن پس پولها کجا خرج میشه این میشه که مالیات گریز میشویم و ابزارش هم موجود است .
3-قانون بیمه تامین اجتماعی داریم اما حقوق بیمه شده درهیچ کجای این مملک بغیر از 5000ریس ادارات بیمه تامین اجتماعی کسی ندارد ومطلع نیست(مثل کتاب قانون تجارت ویا قانون کار کتاب قانون تامین اجتماعی نداریم)
4-واین قصه ادامه دارد که:قانون تا دلت بخواهد ولی مجری (دولت)خوب نداریم
وتا زمانی که دولت یه سوزن به خودش نزنه ملت جوالدوز نمیزنن اول دولت بایستس برادری خودشو ثابت کنه اونهم با این همه ثروتی که دراختیار دارد تا بعد اصلاح خود به راحتی مردمش را نیز اصلاح کند.وسلام(حرف زیاده وخودشون هم بهتر میدانند ولی نمیتوانند ازمنافعشون دست بردارند ودراین سالها عادت کرده اند که از جیب مردم خرج کنند)
قانون گریزی امروز افراد در جامعه ، حاصل تربیت قانون گریزانه شماست .
من اینو قبول ندارم که چون مجریان و مدیران و قانون گذاران قانون رو رعایت نمیکنند، مردم هم قانون رو رعایت نمیکنند!
درسته اغلب توجیه ما همینه!
ولی منطقی نیست.
در همه جای دنیا همینه
مثلا: مردم ورود ممنوع میرند، کمربند ایمنی نمی بندند، رشوه میگیرند یا میدهند.
خب اینا چه ربطی به قانون گذار داره،
به نظرم اتفاقا باید برعکس ببینیم!
ینی چون جامعه مشکل داره، مدیر و مسئول هم به خودش اجازه میده که قانون گریزی کنه. اون مسئول هم که از روز اول مسئول نبوده! یکی بوده مثل من وشما!
قبول دارم بعضی قوانین هم ایراد داره یا منسوخ شده!
ولی خیلی از قوانین اصلا ربطی به زمان و مکان نداره، مربوط به روابط انسانیه! خیلی از قوانین مربوط به ضایع کردن حقوق دیگرانه!
مثل برق دزدی! رشوه دادن برای اینکه کارمون سریع تر انجام شه!
به نظرم دو تا مسئله این وسط هست!
یکی اینکه نظارت بر اجرای قوانین و قوانین توبیخی ضعیفه!
مثلا در یکی از کشور ها که همه بهش قبطه میخوریم، اگه کسی تو اتوبان دنده عقب بگیره ( چیزی که تو کشور ما طبیعیه)
شخص خاطی علاوه بر توقیف وزندانی شدن، یه مدت باید در بیمارستان های بیماری های روانی ( تیمارستان) بستری شه! و یا برای رشوه دادن علاوه بر محرومیت مادام العمر از تمام حقوق شهروندی، 50 درصد اموالش توقیف میشه!
معلومه همچین قوانین بازدارنده ای باعث بهتر شدن اوضاع می شود.
و نکته دیگر اینکه ( با عرض معذرت) مردم ما دوست دارند که کوتاه ترین راه رو انتخاب کنند و اینکارشون رو زرنگی می دونند، این بخشی از فرهنگ ما شده که کسی که قانون رو دور بزنه، آدمی شجاع، باهوش و زیرک پنداشته میشه ولی در خارج از ایران به اون شخص با چشم حقارت نگاه میشود.
شما برو در یکی از کشورهای پیشرفته ببین برابری افراد در برابر قانون یعنی چه، ببین چجوری نخست وزیر ایتالیا برابر با رای و حکم قانون الان داره در آسایشگاه سالمندان نظافت میکنه اونوقت اینجا اون رئیس جمهوری که رفت با اون همه قانون شکنی کسی جرات نکرد حتی در مجلس ازش سوال کند.
برادر کار از پایه خراب است
وای به روزی که بگندد نمک
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
اگر قوانين را به كودكان خود بياموزيد وقتي در بيرون از خانه كودك شاهد عدم رعايت قانون باشد دچار تناقض مي شود و خواهد ديد زير پا گذاشتن قانون مشكلي ندارد.
يكي قانون وضع مي كند و ديگري اجرا آن كه اين بين نيست خواست مردم است.
در صورتی که اگر منطقی فکر کنیم درستش اینه که حداکثر در 50 درصد موارد حق رو به خودشون بدهند (که لااقل 50 درصد بقیه هم سهم بقیه جامعه باشه)
تازه اگر بخواهیم واقع بینانه تر نگاه کنیم، باید درصد کمتری (حدود 20 - 30 درصد موارد) حق رو به خودمون بدهیم، چون خیلی از جاها حق و باطل به هم آمیخته میشن و نمیشه به راحتی به حقیقت دست پیدا کرد و منصفانه اظهار نظر کرد
- فساد اداری که باعث عقیم ماندن اجرای صحیح قانون میشود
- نا کارآمدی دستگاه های اجرائی و نظارتی (مثال: راهنمائی و رانندگی با استفاده گسترده از نیروهای وظیفه که به دلیل عدم داشتن تخصص و انگیزه باعث ایجاد مشکل میشوند)
- عدم انجام کار صحیح فرهنگی توسط متخصصین این کار
- سیاسی شدن انتقاد در جامعه
- غلو در تعریف و تمجید از یکدیگر و پاک کردن صورت مسئله
- سطح فرهنگی پایین خانواده ها
- نبود نهاد های مردمی
1- وقتی سیستم حمل و نقل عمومی مناسبی نیست.
2-وقتی قیمتها ثابت نیستند و شما هرچند وقت یه بار باید به مبلغ سرویس مدرسه و کرایه ها اضافه کنی
3-وقتی شما با زحمت یه ماشین میخرید.
4-وقتی یک روز در میان نمیتونید ازش استفاده کنید.اونم به خاطر عدم مدیریت زیست محیطی سوخت آلوده که راه حلش شده زوج و فرد.
5-وقتی ماشین کم مصرفت رو نمیتونی بیاری بیرون و یه عده با ماشین 3000 سی سی تک سرنشین تردد می کنن.
6-وقتی به راحتی با پول دادن و خرید طرح مجازی وارد طرح ها بشی.
7-وقتی با پول و آشنا در جایی به راحتی می تونی طرح دائم ترافیک بخری
و...
شما بودی به این روش نمی اومدی تو طرح؟؟؟؟؟
اولین قدم در حل یک مشکل ، پذیرش اون مشکله و بعد اقدام برای پیدا کردن راه حل و اصلاح مشکلات
2- برخي از مديران از قانون مندي و شفافيت بشدت گريزانند که احتمالا دليل آن هم مشخص است.
1- وجود قانون متناسب با شرایط روز
2- اجرای قانون برای همه بصورت یکسان (استثنا نداشته باشیم)
3- مجریان خوب برای اجرای قانون
4- ناظرین قاطع و مناسب بر اجرای قانون (مثلا نباید مثل 197 از خود ماموران ناجا برای نظارت بر کار ناجا استفاده کرد بالاخره همکار هستند و هوای هم را خواهند داشت)
5- رسیدگی سریع و بدون اغماض و سفارش به تخلفات
6- اعلام احکام صادره برای متخلفین
1. در این مملکت کار نشد ندارد (مهمترین اصل زندگی انسانهای موفق و البته قانون گریز)
2. همه کارها را دیگران با سرعت بیشتر هزینه کمتر و استفاده بهتر انجام داده اند و می دهند
3. همیشه در همه جا افرادی برای لابی کردن یا خریدن و خریده شدن هستند باید زرنگ باشی و پیدایشان کنی
4. ریسک قانون گریزی در ازای منفعتش بسیار کم است. مثلا در تولید محصول می توان استانداردها را زیر پا گذاشت و سود کلان کرد. هر وقت هوا پس بود رویه عوض می شود و بر گذشته ها صلوات!!!
5. انجام کار از روال قانونی وقت گیر و هزینه بر است. مثلا تولید صحیح و اصولی مقرون به صرفه نیست یا اخذ مجوز در بوروکراسی اداری به بن بست میرسد و ...
6. شفاعت در این دنیا هم وجود دارد و عجیب مشکلات را حل می کند!!!
7. ....
اما به نظر من اینگونه نیست.به باور من قانون تعریف کننده میزان آزادی من تا جایی است که به آزادی دیگران لطمه ای وارد نشود.
اما در ایران عزیز ما ،قانون گریزی و دور زدن قانون سابقه ای تاریخی و طولانی دارد به حدی که مراجعه کنندگان به ادارات و سازمان ها معتقدند که مسئولین آنجا به راحتی می توانند اگر بخواهند به خواسته غیر قانونی آنها ،جامه عمل بپوشانند!و اگر نکنند یعنی نخواسته اند.
تنها راه حاکمیت قانون در کشور اعمال قاطعانه و بدون گذشت آن و برخورد سریع و محکم با نقض کنندگان آن می باشد السلام
اينجانب علاقمند به رعايت قانون و حقوق اجتماعي هستم اما در جامعه چندان رضايت نمي كنم به دلايل زير :
1- در بسياري از موارد مربوط به زندگي شخصي و يا اجتماعي قوانين كامل و شفاف نيست.
2- كنترل و نظارت بر اجراي صحيح قوانين به صورت كامل اجرا نمي شود. براي مثال ورود موتورسيكت به تونل توحيد ممنوع است اما هر روز و هر دقيقه شاهد تردد موتورسيلكت سواران از اين تونل هسيتم. يا سرعت مجاز در اين تونل حداكثر 60 كيلومتر در ساعت است اما اغلب رانندگان با سرعتي بيش از اين در اين تونل حركت مي كنند چون به تجربه دريافته اند كه جريمه اي در كار نيست !
3- خيلي از افراد جامعه مان به تجربه دريافته اند كه قوانين و مقررات وضع شده در درجات بعدي اهميت هستند. براي به تمسخر گرفتن قوانين، روابطي كه قوانين را ناديده مي گيرند، بده و بستان ها، تهديد ها و ... مجازاتي متوجه افراد نيست. رعايت و اجراي قوانين را نبايد به وجدان افراد موكول كرد خيلي افراد منابع زودگذر شخصي را به اجراي قوانين ترجيح مي دهند و از دور زدن قوانين و تمسخر آن احساس لذت مي كنند. اما اگر اين تمسخر و دور زدن رصد شده و با مجازات فوري همراه شود اين گونه برداشتها جاي خود را به نظم و انظباط خواهد داد
4- احترام به قوانين و رعايت آنها نياز به آموزش دائم در رسانه هاي جمعي مثل صدا و سيما دارد. به نظر مي رسد خيلي از افراد با قوانين موجود در جامعه آشنايي ندارند و نمي توانند كداميك از اعمالشان ضد قانون محسوب مي شود.
5- اين احساس بايد در جامعه ايجاد شود كه قوانين مهمترين پشتيبان آنها در هنگام بروز اختلافات و تعارضات اجتماعي ، قوانين هستند. نه داشتن رابطه ، رشوه دادن و ...
6 - مجريان و ناظريان قوانين ، بر روي ناديده گرفتن قوانين ، دور زدن آنها به عنوان يكي از اعمال زشت و غيرانساني و غيراجتماعي تاكيد كنند و عواقب چنين كاري براي جامعه در رسانه ها به صورت مستمر به نحو شايسته و به صورت ملموس و قابل فهم براي كليه اقشار جامعه نمايش دهند.
7- قدرت قانون بايد بيشتر از هر قدرتي در جامعه باشد، مثلا مجازات فرار از سربازي براي يك فوتاليست مشهور را يك شخص معمولي يكسان اعمال گردد.
8- به جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعي غيروابسته به دولت اجازه دهند در صدا و سيما بيشتر ظاهر شوند و مشكلات و معضلات جامعه را تحليل و براي آن راهكار ارائه دهند.
2- زیر تابلو توقف ممنوع اگر توقف کنید جریمه می شوید مگر اینکه پولش را بدهید.
3- ورود در محدوده طرح ممنوع مگر اینکه پولدار باشید و پولش را بدهید.
4- اکثر خیابانهای تهران شده اند محدوده طرح ترافیک یا زوج و فرد و یا پولش را بده و پارک کن.
5- بنزین بی کیفیت تولید می شود ولی مردم باید تاوانش را پس بدهند.
6- مالیات می گیرند عورض شهرداری می گیرند ولی بازخورد بسیار ضعیف.
مردم کمی قانون گریز هستند اتفاقا مردم بسیار با فرهنگ هستند ولی مدیران ما لیاقت مردم ما را ندارند وهدفشان فقط پر کردن جیبشان است.
موضوع اشتباه است بپرسید ایا مردم از وضع قانون گذاری رضایت دارند؟
1- آزادی بیان و حفظ امنیت کسانی که موارد قانون شکنی را افشا می کنند.
2- موارد بعدی زیاد قابل بیان نیستند.
1- در تدوین آن باید همه جوانب موضوع دیده شده و پس از مطالعه، اجرای آزمایشی در نمونه کوچک و اعمال اصلاحات نهایی به قانون تبدیل شود.
2- قانون باید به همه آموزش داده شده و فلسفه آن توجیه گردد. برخی مواقع اجرای قانون برای عده ای دشوار است و اگر فلسفه آن برای مردم روشن باشد دشواری رعایت آن کمتر می شود.
3- پس از اینکه به مردم آموزش داده شد و فرهنگ سازی گردید، به شدت با متخلفان از اجرای آن برخورد گردد. بدین ترتیب، کسی فکر نمی کند که با زرنگ بازی و دور زدن قانون می تواند از بقیه جلو بزند.
4- لازمه تمامی موارد بالا، وجود مردمی مسئولیت پذیر با فرهنگ اجتماعی بالا است. مسئولیت ناپذیری باعث می شود در تمامی مراحل تدوین، اجرا و نظارت بر قانون، منافع و زد و بندهای شخصی بر منافع جامعه ترجیح داده شده و قانون در نزد افکار عمومی لوث شود.
واقعا چرا فکر می کنیم اگر قانون رو دور بزنیم زرنگیم و هر کس این کار رو نکنه بی عرضه است؟
توی اتوبان با سرعت 150 کیلومتر بر ساعت رانندگی می کنیم و وقتی پلیس جریمه می کنه ناراحت می شیم .
برای بعضی افراد، قانون گریزی جزو مهمترین افتخاراتشون محسوب میشه و وقتی پای صحبتشون میشینید از تمدن 2500 ساله و تفکرات کورش کبیر یاد می کنند.
قوانين راهنمايي و رانندگي
1-وضع كننده قانون بايستي شهرسازي بداند، جاده سازي بداند، روانشناسي بداند، مردمشناسي بداند وخيلي چيزهاي ديگر
2-اجرا كننده قانون (دولت) بايستي
شهرسازي بداند، جاده سازي بداند، روانشناسي بداند، مردمشناسي بداند و با وضع اسفبار معيشتي مردم آشنا باشد و خيلي چيزهاي ديگر
دانشگاه
هر كسي ديپلم گرفته بايستي بتواند وارد دانشگاه شود ولي وقتي مي خواهند به عنوان كارشناس وارد جامعه شود بايستي امتحان پس بدهد و بعد وارد جامعه علمي كشور شود ، كه عملاً سالهاست اين اتفاق نمي افتد.
من تو شرکت کنترل ترافیک شاغل هستم اینجا اکثر کارمندان مدارج تحصیلی بالا دارند و بی وقفه برای تصحیح الگوی ترافیکی زحمت میکشند.
بطور مثال محدوده طرح که برای رفاه حال خود ما طراحی شده تا ساعات اوج از حجم ترافیک کم بشه اما مردم همونطور که تو عکس هم پیداست دنبال هزارویک راه فرار هستند
همونطور که گفتم فرافکنی و توجیه عامل اصلی قانون گریزیه متاسفانه
بر روی کاغذ طرح زوج وفرد خوب است اما به شرطها و شروطها:
1- برروی کار وسایل نقیله ی عمومی نظارت کافی باشد. یعنی به این صورت نباشد که تاکسی ها بدون استفاده از تاکسی متر کار کنند و فقط دربست سوار کنند . اتوبوس های شرکت واحد به جای توقف در ایستگاه های ابتدایی و تشکیل صف های طولانی به خاطر ایجاد زمانبندی و پر شدن آن ها ، هرچند تا یکی خالی حرکت کنند و از ایستگاه های میانی مسافر گیری کنند
2- اگر طرح واقعا کارکرد دارد ، طرح فروشی روزانه و هفتگی و سالانه معنا ندارد مگر آنکه فکر کنیم فقط درآمد مطرح است .
3- شرکت کنترل ترافیک باید بر اجرای خطوط بی آرتی نیز نظارت داشته باشد . این خطوط بی آری تی جدید(به جز مسیر آزادی و تهرانپارس) بر چه مبنایی ساخته شده اند که مدام خطوط قطع می شوند و اتوبوس ها در ترافیک گیر می کنند؟
3- آیا اجرای دور برگردان ها در بزرگراه ها نیز کارشناسی شده است . در کجای دنیا یک خودرو با سرعت 50 کیلومتر و کمتر مستقیما به خط سبقت هدایت می شود؟
3- آیا شرکت کنترل ترافیک با راهنمایی و رانندگی هماهنگ است؟ چراغ های هوشمند که از مرکز کنترل می شدند چه شده است؟
وقتی مردم از راه قانونی مشکلات خود را در دادسرها ها پی می گیرند ، آنقدر باید بروند و بیایند و آنقدر با قوانین عجیب و غریب مواجه می شوند که از پی گیری کار خود از مسیر قانونی خسته می شوند .
گویا قانون گذاران و مجریان قانون در میان مردم زندگی نمی کنند و در عالم دیگری سیر می کنند
1- فساد اداری که سیستم های کنترل و بازرسی را بی اثر کرده و راه را برای پیشرفت فوق سریع! افراد قانون گریز هموار می کند.
2- فرهنگ غلط ترجیح منفعت شخصی، گروهی، حزبی و... به منافع ملی و عمومی( بر خلاف شعارهای رنگ و وارنگ و دهن پر کنی که در این زمینه سرمی دهیم){ در فرهنگ امروز ما قانون گریزی و قانون شکنی بزرگترین زرنگی محسوب می شود.)
3- عدم وجود استراتژی و برنامه کلان برای فرهنگ سازی در این خصوص(البته در همه زمینه ها این نبود برنامه کلان آزار دهنده است.)
4 - باید بپذیریم علی رغم داشتن تمدن چندین هزار ساله در مجموع ملتی عوام هستیم و با پذیرفتن این موضوع به دنبال یاد گیری و ارتقاء فرهنگ خود باشیم.
به امید روزی که منافع ملی و عمومی در صدر اولویتهای ما باشد.
این میشه که برای قانون گریزی همیشه توجیه داریم
باید یاد بگیریم که مسئولیت پذیر باشیم.
البته یه چیز دیگه ام هست اینکه متاسفانه قانونگذار های کشور ما خودشون قانون گریزهای حرفه ای هستند.
2-امنیت برای قانون گریزان باعث میشود این پدیده گسترش پیدا کند. پس باید با گسترش سیستم قضایی و تربیت عده کثیری از قضات خبره، رسیدگی به پرونده های قضایی در اسرع وقت انجام شود.
قوانین ناکارامد
عدم اموزش صحیح در مراکز اموزشی
بسته بودن راه اعتراضات مدنی
عدم عشق واقعی به وطن و پیشرفت آن
و...
قانون گريزي علل مختلفي خواهد از جمله اينكه اكثر قانونها ناكارآمد هستند و يا اجرا كنندگان قوانين سليقه اي عمل مي كنند.
بخش هاي مختلف جامعه دچار نواقص هستند.(مثال بارز خيابان ها، به دليل طراحي هاي غلط باعث بوجود آمدن خلاف مي شوند).
يكي از مهمترين ها (قصد توهين نيست ولي واقعيت هستش) ما مردمان تنبل و غير مسئول و بي حوصله (شايد به دليل بروز مشكلات فراوان مالي و ...) هستيم.
خيلي راحت به خود اجازه مي دهيم كه حق ديگران را ضايع كنيم و مي گوييم حق با ماست و اگر كسي به حق ما تجاوز كند سريع مي گوييم كه طرف مقابل خيلي آدم بدي هست،سواد ندارد فرهنگ ندارد.
شک نکنید وقتی کسی که قرار است خود مجری قانون باشد ، اینهمه مرتکب اعمال خلاف قانون میشود و عملا بی قانونی را در کشور نهادینه میکند ، طبیعی است که مردم هم به تاسی از این اقدامات برخی دولتی ها قانون گریزی را نه ضد ارزش که بلکه حق خود می دانند و آنرا راه میان بر برای رسیدن به اهداف شخصی و فقط شخصی خود می دانند .
متاسفانه و مخصوصا طی 9 سال اخیر روندی در مملکت پیش رفته است که مردم را از تفکر اجتماعی کاملا دور کرده و هر کسی فقط دنبال منافع خودش است و لذا چون قرار است فقط منافع شخصی تامین شود ، طبیعی است که قوانینی که برای مقاصد اجتماعی طراحی شده اند زیر پا گذاشته خواهد شد .
با تشکر
کارشناس ارشد علوم اجتماعی
آفرین
قانون گذار ما به این موضوع توجه نمیکند که این قوانین را برای نوع انسان که مشابهش در همه جای دنیا به وفور یافت می شود!!! وضع میکند.
پس مردم ما خود را با سایر مردم جهان مقایسه می کنند و وقتی با "نه" های فراوان منطقی و غیر منطقی مواجه می شوند، از آستانه تحمل خارج می شود.
در شرایط فعلی جامعه ما مشکلات زیادی را تحمل می کند که نتیجه تصمیمات غلط زیادی بوده و همه این موارد زندگی را بر مردم ما سخت کرده است. پس طبیعی است که برای رهایی از گیر و دار زندگی و مشکلاتی که گریبان مردم را گرفته که هیچ نقشی در بوجود آمدن آن نداشته و ندارند، به جستجوی راهی برای خلاصی باشند. حالا شده قانون گریزی و خیلی وقتا هم پنهان کاری برای دور زدن قانون، اونی هم که کاری از دستش بر نمیاد میپره زیر واگن مترو!!!!