اگر بگوییم اولین بارقههای «توریسم درمانی» در ایران به عهد بوعلی
سینا میرسد، سخن گزافی نگفته ایم. آن زمانها، شهرت جهانی و آوازه این
پزشک ایرانی باعث شده بود بیماران از بسیاری کشورهای همسایه به کشور ما
بیایند و از درمانهای این پزشک حاذق بهره ببرند.
به
گزارش جام جم، حالا این روزها گردشگری سلامت، تعریف دیگری پیدا کرده است.
در عصر حاضر نمیشود فقط با تکیه بر تواناییهای یک پزشک مشهور یا داشتن یک
مرکز درمانی مجهز، بیماری را از آن سوی دنیا مجاب کرد که به خاک ایران
بیاید و تحت درمان قرار بگیرد.
برای این که یک
بیمار خارجی حاضر شود به کشوری غریب بیاید و در کشور ما مداوا شود، هزار و
یک پیششرط دارد که شاید فقط یکی از پیششرطهایش، داشتن پزشک خوب و مجرب
باشد.
تجربه تاریخی کشورهای توسعه یافته نشان
داده است این کشورها با اتکا به ارتقای دانش توانستهاند به ثروت برسند؛
حالا این ارتقای دانش میتواند در هر حوزهای اتفاق بیفتد.
وقتی
دانش پزشکی در کشوری سرآمد باشد یا پزشکان یک منطقه از شهرتی جهانی
برخوردار باشند درآمدزایی و رشد اقتصادی آن منطقه از طریق درمان بیماران
خارجی، دور از دسترس نیست.
در واقع اینکه کشوری
بتواند از دانش پزشکیاش به بهترین شکل ممکن استفاده کند و جدای از درمان
بیماران داخلی، درمان بیماران خارجی را هم مدنظر قرار بدهد، نمونه بارز کسب
ثروت از علم است؛ کسب ثروتی که هم منشا اخلاقی و انسانی دارد و هم نهایت
هوشمندی و منطق یک سرزمین عالمپرور را میرساند.
در
کشوری که گردشگری سلامت رونق دارد، هم بیمار داخلی از تبحر پزشکان و
تجهیزات پیشرفته درمانی استفاده میکند و هم بیمار خارجی میتواند از این
نعمت بهره ببرد. در حقیقت، نان خوردن از دانش پیشرفته ـ به شکلی جهانی و
فرامرزی ـ یکی از اخلاقیترین روشها برای توسعه هر کشوری است؛ روشی که
البته در توان هر کشوری نیست و افزایش ثروت ملی از این طریق، کار هر
جامعهای نیست.
گردشگری سلامت در ایران؛ کمدرآمد و کمادعا
وقتی
هنوز در بعضی شهرهای کوچک و روستاهای ما، پزشک و مراکز درمانی به اندازه
کافی وجود ندارد ـ یا حتی گاهی اصلا وجود ندارد ـ شاید عجیب باشد در این
وضعیت انتظار داشته باشیم نظام سلامت به فکر درآمدزایی از طریق درمان
بیماران خارجی باشد.
در نگاه اول، گردشگری سلامت در ایران مصداق همان ضربالمثل معروفی میشود که میگوید: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.»
اگر
از زوایهای بازتر به موضوع نگاه کنیم، میبینیم میشود از طریق توسعه
برخی مراکز درمانی کشور ـ به شکلی که برای پذیرش بیمار خارجی آبرومند باشد ـ
شرایطی ایجاد شود که بیمار خارجی با خود ارز به ایران بیاورد و حداقل بخشی
از سرمایههایی که از این طریق به دست میآید، صرف بهسازی یا ایجاد مراکز
درمانی در مناطق محروم شود.
در کشور ما آن گونه
که باید و شاید، گردشگری سلامت مورد توجه قرار نگرفته است. این حرف هم
متعلق به امسال و سال قبل نیست، بلکه این مشکل چندین سال است که نظام سلامت
را آزار میدهد. در حالی که کشور ما از پزشکان مجربی برخوردار است و برخی
مراکز درمانی ما هم استانداردهای قابل قبولی در سطح جهان دارد، ولی بیماران
خارجی به اندازه توان و پتانسیل علمی ما وارد کشور نمیشوند و بسیاری از
بیماران ـ حتی در کشورهای همسایه ـ ترجیح میدهند برای پیگیری کارهای
درمانی شان راهی کشورهای دیگر شوند.
جالب است با
وجود هزینههای پایین درمان در ایران، سهم گردشگری سلامت در ایران بسیار
پایین است، یعنی با وجود این که یک بیمار خارجی با مراجعه به مراکز درمانی
ایران، هزینه چندانی در مقایسه با دیگر کشورهای همسایه نمیپردازد، اما
هنوز از ظرفیتهای موجود در این عرصه استفاده نشده است.
آن
طور که چندی پیش هم وزیر بهداشت در سایت شخصیاش منتشر کرد، ایران در سال
2012 فقط 350 میلیون دلار درآمد گردشگری سلامت داشته و در همین سال در رتبه
53 جهان قرار گرفته است.
این میزان درآمد پایین
گردشگری سلامت برای کشوری که میخواهد تا سال 1404 در رتبه اول علم و
فناوری بین سایر کشورهای منطقه خاورمیانه قرار بگیرد، به هیچ وجه رتبه
برازندهای نیست.
در انتظار اجرای برنامههای دولت
اوضاع نهچندان خوب درآمدهای گردشگری سلامت در ایران، آنقدر واضح است که تقریبا هیچ کارشناس و مسئولی آن را کتمان نمیکند.
معاون
درمان وزیر بهداشت در گفتوگو با جامجم، از تدوین برنامههایی صحبت
میکند که امیدوار است با اجرای این برنامهها، تحول بزرگی در ساماندهی
پذیرش بیماران بینالمللی در کشور اتفاق بیفتد.
محمد
آقاجانی تاکید میکند ایجاد بخش پذیرش بیماران بینالملل در همه مراکز
درمانی کشور که داوطلب پذیرش بیماران خارجی هستند، ایجاد سامانه ثبت
اطلاعات بیماران خارجی پذیرش شده در مراکز درمانی و راهاندازی سایت رسمی
گردشگری سلامت وزارت بهداشت، ازجمله برنامههای زودهنگام این وزارتخانه
است؛ برنامههایی که این مقام مسئول امیدوار است برای بهتر شدن وضعیت
گردشگری سلامت در کشور تا چند ماه آینده اجرا شود.
در
این سایت قرار است فهرست همه مراکز درمانی با شرکتهای فعال در توریسم
پزشکی که مورد تائید وزارت بهداشت هستند، در دسترس عموم قرار بگیرد.
آقاجانی
یادآوری میکند حداکثر تا شش ماه آینده، همه مراکز درمانی که درخواست
پذیرش بیماران بینالمللی را دادهاند، باید بخش پذیرش بیماران بینالملل
داشته باشند.
آن گونه که این مقام مسئول خبر
میدهد، سامانه ثبت اطلاعات بیماران خارجی در اداره گردشگری سلامت هم آماده
شده و اتفاقا یکی از شروط راهاندازی بخش پذیرش بیماران بینالملل در
مراکز درمانی، دسترسی داشتن این مراکز به این سامانه ثبت اطلاعات و ثبت
تمام اطلاعات بیماران خارجی در این سامانه است.
با
این حساب باید حداقل تا شش ماه آینده منتظر باشیم و ببینــیم آیا در
نهایت، برنامههای وزارت بهداشت برای راه اندازی بخش پذیرش بیماران
بینالملل در مراکز درمانی کشور، اقتصاد ضعیف گردشگری سلامت در کشور را
متحول میکند یا خیر؟
دستاندازهای رشد گردشگری سلامت
اجرای
هر برنامهای برای رشد گردشگری سلامت در کشور مستلزم آن است که در وهله
اول بفهمیم در وضعیت فعلی چه دردسرهایی جلوی پیشرفت برنامههای گردشگری
سلامت را گرفته است تا بعد از شناختن این آسیبها به فکر علاج آن باشیم.
عبدالرحمان
رستمیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جامجم به همین
مشکلات پیش روی گردشگری سلامت اشاره میکند و میگوید: با توجه به ظرفیت
بالای علم پزشکی در کشور، براحتی میتوانیم از کشورهای منطقه ـ بخصوص
کشورهای مسلمان ـ بیمار خارجی جذب کنیم، اما راههای تبلیغاتی ما برای
شناساندن توانمندیهای پزشکی کشورمان به جامعه جهانی، ضعیف است.
همچنین
به اعتقاد رستمیان، باید از لحظه ورود بیمار خارجی تا لحظه ترخیص بیمار،
مدیریت بهتری اعمال کنیم و این موضوع هم فقط وظیفه وزارت بهداشت نیست؛ به
طوری که باید امکانات هتلها، تسهیلات رفت و آمد بیماران و امکانات مراکز
درمانی ارتقا پیدا کند تا بیمار خارجی رغبت داشته باشد به بیمارستانهای ما
بیاید، اما متاسفانه در کشور ما حتی وقتی عمل جراحی بزرگ و موفقیتآمیزی
انجام میشود، بیمار خارجی به دلیل کمبود امکانات غیردرمانی مثل محل اقامت و
وسایل رفت و آمد، با نارضایتی کشور را ترک میکند.
احمد
آریایینژاد، عضو دیگر کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در گفتوگو با
جامجم تاکید میکند: تبحر پزشکان، امنیت بالاتر نسبت به کشورهای منطقه،
چهار فصل بودن کشور، ارزان بودن درمان و بالا بودن ارزش دلار در ایران
میتواند موجب رشد گردشگری سلامت در کشور باشد، ولی به دلیل ضعیف بودن
زیرساختهای گردشگری در ایران فقط توانستهایم از 15 تا 20 درصد ظرفیت
واقعی گردشگری کشور استفاده کنیم.
آریایی نژاد،
تقویت مراکز درمانی در شهرهای مرزی کشور را در تحقق بحث «عدالت در سلامت»
موثر میداند و هشدار میدهد: اگر قرار است گردشگری سلامت در کشور شتاب
بگیرد، نباید این پیشرفت فقط به پایتخت و شهرهای پرجمعیت کشور محدود شود،
بلکه میتوان با تقویت مراکز درمانی در نقاط مرزی و دورافتاده کشور، به رشد
اقتصاد گردشگری سلامت در آن منطقه هم کمک کرد.
مشکل
دیگری که میتواند همه زحمتهای نظام سلامت برای ارتقای گردشگری سلامت را
به باد بدهد، بحث نظارت نکردن دقیق بر فعالیت مراکز درمانی است که مسئولیت
پذیرش بیماران خارجی را قبول کردهاند.
اگر ارائه
خدمات درمانی در این مراکز با نقص و مشکل همراه باشد و بر کار این مراکز
هم نظارت جدی نشود، توقع زیادی است که فکر کنیم آن بیمار برای ادامه درمان
دوباره به کشور ما میآید یا سایر هموطنان بیمارش را برای سفر به ایران
تشویق میکند.