خانواده ایرانی - ذهن
زنان و ذهن مردان، تفاوت های زیادی دارد. آدم های موفق سعی می کنند این
تفاوت های را بشناسند ، به رسمیت بشناسند و در زندگی حواس شان به این تفاوت
ها باشد.
یکی
از این تفاوت های مهم "دیوار حائل" است. همسران بهتر است با این تفاوت مهم
آشنا شوند چرا که بسیاری از دعواها و اختلافات ریشه در این تفاوت دارد.
در
ذهن مردها ، بین فضای زندگی خانوادگی و فضای کاری ، یک
دیوار حائل وجود دارد. معنایش این است که وقتی مردی در محیط کارش هست ، فقط
در محیط کارش هست! یعنی نمی تواند در همان زمان نسبت به خانواده واکنش
عاطفی داشته باشد و مثلاً وقتی همسرش به او زنگ می زند، نمی تواند همانند
یک شوهر مهربان با او مکالمه کند.
حتی وقتی یک مرد در خانه مشغول
کارهای اداری اش هست ، باز سر و کله این دیوار پیدا می شود و بین کار و
خانواده اش حائل می شود. بدین ترتیب وقتی سر او در پوشه های اداری است یا
در رایانه اش پیگیر امور کاری اش است، نمی تواند نقش پدر یا همسر را به
خوبی ایفا کند و همه اش هم تقصیر آن دیوار حائل است.
در ذهن زنان
اما، خبری از دیوار حائل نیست. یک زن برخلاف مرد، این توانایی را دارد که
همزمان کار اداری اش را انجام دهد و همزمان همسر و مادری باشد که گویا کار
اداری ندارد.
در واقع ذهن زنان به آنها اجازه می دهد که در آنِ واحد، دو نقش کاری و خانوادگی را مدیریت کنند.
به طور خلاصه ، مردها در ذهن خود ، یک اتاق کار دارند و یک اتاق خانواده. اما زنان یک اتاق بزرگ دارند: اتاق کار و خانواده.
زنانی
که این واقعیت را می دانند، همواره حواس شان به این هست که شوهرشان در
کدام اتاق است. مثلاً اگر مرد مشغول کار است و او را صدا بزنند و مرد چندان
توجهی نکند، حمل بر بی مهری او نمی کنند زیرا می دانند که مرد در اتاق کار
است، نه در اتاق خانواده. بنابراین رفتارش را حمل بر توجهی به خود نمی
کنند.
به همین خاطر است که مردان در تعطیلات و سفرها که به کلی از محیط کار دور می شوند، رفتارهای مطلوب تری دارند.
اگر
زنان دیوار حائل را که در ذهن مردان وجود دارد به رسمیت بشناسند، قادر
خواهند بود رفتارهای آنان را بهتر تحلیل کنند و از دست شان کمتر ناراحت
شوند.
وجالبه انقدر هم ادعا !!!
لااقل اين مطالب را علمي تر بيان كنيد وانقدر زنان را متهم به كم هوشي
نكنيد ومردان هم حدود خودرا بهتر بدانند وبه هوش زنان واقف شوند تا زندگي از جريان بهتري داشته باشد
کلا هم ما زنان در حال درک و شناخت و کنار اومدن هستیم و گویی وظیفه ذاتی ما درک و شناخت هست.