صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۵۴۸۹۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۷ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۳ - 10 September 2014

میزگردی برای خودکشی زنان

نتایج تحقیق دورکیم نشان داد که در مقایسهٔ میان افراد متاهل و مجرد، افراد مجرد بیشتر خودکشی های موفق (منتهی به مرگ) داشته اند. همچنین، در میان افراد متاهل، کسانی که تعداد فرزندان بیشتری دارند، نسبت به آن ها که تعداد فرزندانشان کمتر بوده یا بدون فرزند بوده اند، کمتر اقدام به خودکشی کرده اند.
در میزگرد بررسی دلایل وقوع خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن، نرخ خودکشی در کشور بین 5 تا 6 نفر در هر صد هزار نفر اعلام شد.

به مناسبت روز جهانی خودکشی (10 سپتامبر) خبرگزاری ایلنا میزگردی با حضور کاظم ملکوتی، روانپزشک و رئیس انجمن پیشگیری از خودکشی ایران، شیرین احمدنیا، جامعه شناس و استاد دانشگاه و روزبه کردونی مدیرکل دفتر آسیب های اجتماعی وزارت کار با عنوان بررسی دلایل وقوع خودکشی و راهکارهای پیشگیری از آن برگزار کرده است. میهمانان این میزگرد در بخش نخست به دو مساله دلایل وقوع پدیدهٔ خودکشی و دلایل وقوع این پدیده در کشور اشاره کرده اند:

ملکوتی در ابتدا به تعریف خودکشی و علل آن از دیدگاه روان شناختی پرداخت و گفت: خودکشی رفتاری بیمارگونه است که در همه جای دنیا با آمارهای متفاوت و وابسته به زمینه های متفاوت از نظر سطوح اقتصادی، فرهنگی و حتی جغرافیایی وجود دارد و از ریز فاکتور های متعدد اجتماعی و فردی ناشی می شود، بنابراین زمانی که بخواهیم دلایل هدایت فرد به سمت خودکشی را به خوبی بشناسیم و راهکاری برای پیشگیری از آن ارائه کنیم باید این ریز فاکتورهای فردی همچون بهداشت روانی (افسردگی اضطراب وسواس و...) و مسائل ژنتیکی و همچنین ریز فاکتور های اجتماعی را در نظر بگیریم.

باید توجه داشت که تمامی ریز فاکتورهای دست به دست هم می دهند و فرد را به سمت خودکشی هدایت می کنند اما جایگاه هر ریز فاکتوری در این مجموعه متفاوت است، یعنی ممکن است یک ریز فاکتور 5 درصد در وقوع خودکشی تاثیر گذار باشد و ریز فاکتوری دیگر 60 درصد ایفای نقش کند، اما ناچاریم تمامی آنها را بشناسیم و براساس اهمیت آنها راهکار ارائه دهیم.

به هر حال نمی توان دلایل خودکشی را به یک عامل محدود کرد برای نمونه اگر فردی بیکار باشد، طلاق گرفته باشد و افسردگی نیز داشته باشد، آن موقع شانس خودکشی بسیار زیاد می شود. البته با توجه به نقش بهداشت روانی در خودکشی اگر افسردگی فرد به موقع تشخیص و درمان شود، 4 الی 5 برابر احتمال وقوع خودکشی کاهش خواهد یافت.

براساس مطالعات انجام شده در کشور های غربی بالای 80 تا 90 درصد کسانی که خودکشی می کنند، به ویژه در مواردی که منجر به فوت می شود، دچار بیماری های اعصاب و روان هستند. در کشورهای شرقی نیز مطالعات کمی در این زمینه صورت گرفته که برخی از آنها نتایج مشابه کشور های غربی را نشان نمی دهد. به همین دلیل برخی روانپزشکان اعتقاد دارند در کشورهای شرقی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نقش بیشتری ایفا می کند.

همچنین در برخی مطالعاتی که انجام داده ایم؛ مشخص شده است، عوامل روان شناختی و روانی و وجود بیماری های اعصاب و روان احتمال اقدام به خودکشی را 6 برابر، وجود بیکاری 2 برابر و الکلیسیم 3 برابر افزایش می دهد.

خودکشی در میان مجرد ها بیش از متاهل ها است


احمد نیا در این مورد اظهار کرد: «پدیده خودکشی چندین علت و ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی و فرهنگی دارد که برای ریشه یابی این پدیده ایجاب می کند که جامعه شناس، روان شناس، روانپزشک و کار شناس سایر رشته های مرتبط در کنار هم حضور داشته باشند و در این زمینه با هم همکاری کنند.

مسائل فرهنگی و اجتماعی همچون مسائل خانوادگی، سیاستهای اقتصادی، وضعیت فعالیت های اقتصادی در یک جامعه، شغل و طبقه اجتماعی، مجموعه ای از جمله عوامل موثر و دخیل در بروز پدیده خودکشی هستند اما باید و توجه داشت که شناسایی یک مشکل در هر کدام از این موارد، الزاما برای تبیینِ وقوع خودکشی کافی نیست و هرگز نمی توان یک عامل مشخص را معرفی کرد که صرفاً این عامل بوده که به خودکشی فرد منجر شده است، همواره مجموعهٔ عوامل دخیل اند که باید شناسایی شوند؛ یعنی نمی توان گفت علت صرفاً شخصیتی و فردی بوده است، بلکه چه بسا عوامل زمینه ای و فرهنگی اجتماعی تواماً زمینه ساز بروز این پدیده شده اند.

وی با اشاره به نظریات امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی در مورد خودکشی ادامه داد: «دورکیم نخستین کسی بود که در دورانی که همه ریشهٔ خودکشی را تنها در عوامل فردی و روان شناختی جست و جو می کردند، تلاش کرد جایگاه تبیین های اجتماعی را روشن کند، و بر اساس تحقیق معروف این جامعه شناس بود که مشخص شد افرادی که شعائر و آئین های مذهبیشان جنبه گروهی دارد به دلیل نظارت قوی تر جمع بر فرد، میزان خودکشی در میان آن ها پایین تر است، همچنین در شرایط بحران های اجتماعی که هنجار ها مخدوش و دگرگون می شوند نیز افراد در معرض افکار متمایل به خودکشی - که در واقع نوعی خشونت معطوف به خود است- قرار می گیرند. به این ترتیب دورکیم وقتی از عوامل اجتماعی صحبت می کند بحث اهمیت و نقشِ تعیین کنندهٔ متغیرهای انسجام اجتماعی و نظارت جمع بر فرد را مطرح می کند.

به همین ترتیب، نتایج تحقیق دورکیم نشان داد که در مقایسهٔ میان افراد متاهل و مجرد، افراد مجرد بیشتر خودکشی های موفق (منتهی به مرگ) داشته اند. همچنین، در میان افراد متاهل، کسانی که تعداد فرزندان بیشتری دارند، نسبت به آن ها که تعداد فرزندانشان کمتر بوده یا بدون فرزند بوده اند، کمتر اقدام به خودکشی کرده اند.

امروزه می دانیم افزایش تعامل اجتماعی سبب افزایش سلامت اجتماعی فرد و قرار گرفتن او در شبکه های اجتماعی سنتی و مدرن می شود که خود حکم تامین حمایت های اجتماعی برای فرد را دارد و هنگامی که فرد می تواند در شبکه های اجتماعی در کنش و واکنش مستمر با دیگران باشد، این امکان را می یابد که تحت حمایتشان قرار بگیرد و شبکه ارتباطی و دوستی های خود را تقویت کند.

دلایل خودکشی در هر منطقه متفاوت است


کردونی اظهار کرد: «دلایل خودکشی طیف متنوعی از مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، روانی و سیاسی است که در قالب مسائل فردی و اجتماعی نیز طبقه بندی می شود، در رویکرد سیاستگذارانه به این موضوع، باید از کلی گویی خودداری کرد و ابتدا مساله اجتماعی خودکشی را در هر منطقه پذیرفته و در صدد تعریف آن برآییم، در واقع برای نمونه های مشخص باید داده هایی جمع آوری شود که از روایی و اعتبار قابل اتکا برخوردار باشد و سپس براساس تحقیق و مطالعه سیاست مدون برای آن منطقه خاص تدوین شود.

در تاکید بر اهمیت تعیین دلایل خودکشی بر اساس ویژگی های هر منطقه باید گفت که برای مثال در دو تحقیق بین المللی صورت گرفته در مورد نقش عوامل اقتصادی در خودکشی نتایج متفاوتی بیان می شود؛ بر اساس این تحقیقات در یکی از این کشور ها میان پدیده خودکشی در یک کشور و بیکاری و بحران های اقتصادی ارتباط معناداری مشخص نشد؛ در حالی که در کشور دیگری میان بیکاری وخودکشی این ارتباط برقرار بود.

نمونه ای دیگری که به مسائل منطقه ای مربوط می شود، گرایش به دین اسلام است، بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که میان گرایش به اسلام وخودکشی ارتباط منفی وجود دارد و در کشورهای مسلمان نرخ خودکشی کمتر از دیگر کشور ها است، بنابر این ما درعرصه سیاستگذاری باید به داده های مربوط به هر منطقه تاکید داشته باشیم.

البته باید توجه داشت برخی موارد ریسک را درمورد افرادی که ناتوان در جلب و جذب کمک از دیگران هستند و تمایل به خودکشی دارند افزایش می دهد، از جمله این عوامل می توان به انگ زنی جامعه به قربانیان خشونت و تجاوز، بلایای طبیعی، تبعیض، احساس انزوا، بحرانهای اقتصادی و یا مصرف مشروبات الکلی اشاره کرد.»

خودکشی در میان زنان متاهل ایران بیش از زنان مجرد است


ملکوتی در مورد دلایل خودکشی و آمار موجود در زمینه خودکشی در کشور گفت: «میزان خودکشی در ایران 6 نفر در صدهزار نفر است که، رقم بالایی نیست البته در مناطق غربی کشور، به طور مشخص استانهای ایلام، همدان، لرستان و برخی شهر ها مانند سرپل ذهاب نرخی حتی بالا تر از از اروپا وجود دارد، البته این آمار ها ثابت نیستند و به طور مداوم کم و زیاد می شوند.

در خرم آباد، کوهدشت، نهاوند، کرج و ساوجبلاغ که من فعالیت کرده ام نرخ خودکشی به 11 در صد هزار نفر و 15 در صد هزار نفر در برخی موارد می رسد و حتی در سالهای قبل این مقدار 30 در صد هزار نفر بوده است که آمار خطرناکی است، البته در مجموع میانگین نرخ خودکشی درکشور بالا نیست.

این مطلب درست است که هر چه اعتقادات مذهبی شدید تر باشد، اقدام به خودکشی کمتر می شود، اقدام به خودکشی در میان مسلمانان، یهودیان، کاتولیک ها و کسانی که اعتقادات محکمتری دارند، کم است. بنابراین مذهب نقشی محافظت کننده در این زمینه دارد. حمایت های خانوادگی، مذهبی و حتی کشوری که شبکه های اجتماعی را تامین می کند، نیز نقش مهمی در پیشگیری از خودکشی دارد.

همچنین آمار ها نشان می دهد در ایران آمار خودکشی در مردان مجرد بیشتر از مردان متاهل و برخلاف آمارهای جهانی در زنان متاهل بیش از زنان مجرد است، به ویژه نرخ خودکشی در 5 سال ابتدایی زندگی مشترک بیش از دیگر سالهاست.»

در استان های غربی خودکشی موفق در میان زنان بیشتر است


احمدنیا تصریح کرد: «قطعا با توجه به حساسیت موضوع، ما در زمینهٔ تحقیق در ارتباط با تببین پدیدهٔ خودکشی ها دچار محدودیت و ضعف هستیم و بیشتر مطالعاتی همکه انجام شده از سوی روان شناسان و روانپزشکان و از آن منظر انجام شده و به ابعاد فردی و روان شناختی پرداخته اند نه ابعاد اجتماعی و فرهنگی.

البته بررسی ها نشان داده که دربین استانهای مختلف الگوهای متفاوتی از بروز خودکشی و حتی شیوه هایی که رواج دارد، برای نمونه از نظر نسبت جنسی، در برخی استانهای غربی کشور شاهد هستیم که زنان به نسبت های بالاتری از مردان اقدام به خودکشی دارند، که با رویهٔ غالب که مردان از این نظر آمار بالاتری را به خود اختصاص می دهند متمایز است؛ و حتی شاهد این هستیم که شکل خاص خودکشی، یعنی خودسوزی در میان زنان شایع تر است. خودسوزی از دردآور ترین اشکال خودکشی است که در واقع فردی که به این عمل مبادرت می کند قصد دارد پیامی را به فردی که از او رنجیده یا آزار دیده است، منتقل کند و با این کار در واقع از او انتقام بگیرد.

آمار ها نشان می دهد خودکشی در میان زنانی که از سطوح تحصیلات پایین تری برخوردار هستند نسبت بالاتری دارد،این مساله می تواند به این دلیل باشد که این افراد به زعم خود، راه بهتری را برای رهایی از شرایط نامطلوب زندگی پیش روی خود نمی یابند و راه حل را در پایان دادن به زندگی ای که از آن ناراضی اند می جویند، زنانی که از سطوح تحصیلی بالاتری برخوردارند ممکن است از امکان اشتغال و فعالیت اقتصادی و کسب درآمد برخوردار باشند و حتی به دنبال یاری –طلبی برآیند، و امکان این را داشته باشند که به شیوه های دیگری زندگی خود را متحول کنند و ناگزیر از خودکشی نشوند.

زنان نسل امروز در اثر ارتقای آگاهی ها و سطح دانش و عزت نفس و کسب سرمایه های فرهنگی، نگرش های متفاوتی با نسل های مادران و مادربزرگان خود دارند، سطح تحصیلات در میان آنان افزایش و توقعاتشان نیز از خود، همسر و زندگی مشترکشان تغییر پیدا کرده است. این زنان دیگر الزاماً قائل به این باور که با لباس سفید به خانه بخت بروند و با کفن سفید خارج شوند نیستند، بنابراین در مواردی شخص هنگامی که شرایط زندگی اش را مطابق با انتظارات و ایده آل ها و حقوق انسانی خود نمی یابد، ممکن است به شرایط سخت و تحمیلی تن در ندهد، و در چنین شرایطی، اگر طلاق برای وی غیرممکن نباشد، احتمالاً طلاق می گیرد و در برخی موارد که این گونه نیست، ممکن است به خودکشی وی منجر شود.

در مقایسهٔ بین استانهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافتهٔ کشور شاهد این هستیم که نسبت طلاق در استان های کمتر توسعه یافته مثل ایلام و لرستان نسبت به استانهای توسعه یافته تر مثل گیلان و تهران پایین تر است اما در عوض اقدام به خودکشی و خودسوزی زنان بالا تر است.»

ایران در زمره کشورهای بحران خیز خودکشی نیست


کردونی: اکنون تصویر روشنی از خودکشی درکشور داریم و می دانیم مناطق بحرانی در کشور ما کجاست، البته جمهوری اسلامی ایران در زمره کشورهای بحران خیز خودکشی محسوب نمی شود، یعنی از جمله کشورهایی هستیم که نرخ متوفیات ناشی از خودکشی مان زیر 5 در صد هزار نفر است و جزو کشورهایی هستیم که پایین ترین نرخ را در زمینه خود کشی داریم، اما برخی از مناطق کشور در وضعیت بحرانی قرار دارند.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200