صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۴۷۳۳۵
تعداد نظرات: ۱۷ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱:۲۶ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۳ - 24 July 2014

از ماجرای «بیجه» تا مرگ تلخ «نگین و نگار»؛ لاپوشانی تا کی؟!

فرشته هاشمی
 عصرایران- اخبار تلخی که گریه را از شیارهای چهره عبور می‌‌دهند، زیادند؛ مثل دختر بچه شش ساله بوشهری که بدنش با فندک مرد معتاد سوزانده و دو چشمش کور شد...

مثل عرشیای چهار ماهه محله «لب‌خط» که در مصرف ناخواسته و استنشاق دود مواد مخدر پدر و مادر در زیر سقف، اوردوز کرده و قلبش از تپش ایستاد...

مثل پدری که همین روزها نگین و نگار 7 و 12 ساله‌اش را به دار آویخت و گریان و پشیمان خود را هم کشت و ای کاش یکی از درختان بلند آن باغ متروکه می‌گفت چه رنجی آنچنان به این مرد هجوم آورد که وقتی تمامی باغ گریه می‌کرد، دخترکانش را بین آسمان و زمین معلق کرد؟...



حرارت این حوادث آن قدر بالاست که قلب انسان آتش می‌گیرد و ذوب می‌شود؛ اما این درد وقتی سنگین‌تر می‌شود که در اغلب این اخبار، درست زمانی که ذهنت تندتند برای فهم درست ماجرا عرق می‌ریزد ، آب سرد یک عبارت کلیشه‌ای آزاردهنده را روی مغزت می‌پاشند و به ته همه این حوادث می‌چسبانند که «حادثه ناخوشایندی است و اعلام جزئیات بیشتر آن سودی برای مردم ندارد!»

این جاست که یک چشمت از مرگ تلخ مردی در قامت پدر و دو دختر بی‌‌دفاعش، خیس و یک چشمت بهت‌زده در عمق این عبارتی است که همیشه دلت را بدجور می‌شکافد. نه از آن جهت که آنها اطلاع دارند و ما بی‌اطلاع‌ خواهیم ماند؛ بلکه از آن رو که مثل همیشه، مردم را نامحرم می‌پندارند؛ گویی فرقی می‌کند مردی که در شهرضای اصفهان خود و فرزندانش را به دار آویخت جزء کدام گروهی است که محور نگرانی‌های خود مسوولان شده‌اند وقتی شش میلیون نفر درگیر اعتیادند، روزانه 8 جوان معتاد در کشور می‌میرند و یک میلیون و 400 هزار فرزند فقط به خاطر اعتیاد در خانواده‌های پرخطر زندگی می‌کنند و این وضعیت آن قدر خطرناک شده که بیم وزیر کشور را صراحتا برانگیخته است...

وقتی 155 هزار خانواده در سال گذشته از هم پاشیده است ...

وقتی طبق آمار و تحقیقات متاهل‌ها از مجردها افسرده‌ترند ...

وقتی توسعه روستایی را فراموش کرده‌ایم و بی‌محل نرخ رشد مهاجرت شده‌ایم...

وقتی کودکان کار آن قدر حضورشان در خیابان عادی و رسمی می‌شود که سخن از بیمه سلامت آنها می‌گوییم...

وقتی در یک سال 120 هزار سقط جنین غیرقانونی در کشور اتفاق می‌افتد و ما فقط آمار می‌دهیم...

وفتی معتادان علت 30 درصد کودک‌آزاری‌ها و بلکه بیشتر می‌شوند...

وقتی بیکاری مساوی است با اعتیاد و طلاق و خودکشی و دیگرکشی...
فرشته هاشمی

دانستن این که چرا آن مرد دخترانش را به دار آویخت و قبل از آن گفت که با همسرش اختلاف داشته و از زندگی خسته است، خودکشی کرده، خیلی سخت نیست که حالا اعلام جزئیات آن به گفته مقام انتظامی استان اصفهان سودی برای مردم داشته باشد یا نداشته باشد.

بگذارید ما مردم اگر تنها بضاعتمان همدردی است، از درد این حادثه بی‌خواب شویم. عموم را با چوب کلیشه‌‌های سنتی بی‌فایده‌ی خود که از عصر چرخش سریع اطلاعات جا مانده‌اند، نرانید تا خبر «ساخت کافه‌ سگ‌ها در کره جنوبی» ، «کوچک‌ترین سگ دنیا گینسی شد»، « مرگ پشمالوترین گوسفند نیوزلند»، نه روی صفحه مطبوعات زرد که روی صفحه خبرگزاری معتبر کشور کلیک روی کلیک نخورد و نشود پربیننده‌ترین خبر حادثه ماه !

بگذارید یک رسانه ظاهرا بزرگ به جای آن که دنبال آرایشگر «علیرضا حقیقی» باشد و او را به خاطر چند تار موی روغن زده کشف کند، به این بیندیشد که «علیرضا حقیقی» چرا بعد از جام جهانی به دیدار کودکان سرطانی رفت؟

البته پلیس که وظیفه‌اش رسیدگی به حوادث است، قطره‌ای است از صدها نهاد و مسوولی که هنوز معتقدند «دلیلی برای همراه کردن مردم در هر موضوعی نیست وقتی ما خودمان به کارمان واردیم» ؛ مردمی که داخلشان هم جامعه‌شناس هست و هم جرم‌شناس، هم وکیل است و هم بصیر ؛ هم مددکار هست و هم همدرد و مردمان پایتخش یتیم‌نوازترین هستند.

شما را چند سال به دورترها ببریم، دست از سر این کلیشه‌ها برمی‌دارید و مردم را در تمام حوادث و اتفاقات محرم می‌دانید؟ «بیجه» یادتان هست؟ همانی که در و دیوار محله قربانیان او نوشتند این کوچه آدمخوار دارد؛ او پنهانی تجاوز می‌کرد به طعمه‌هایش و مادران در غم پسران خردسال، موی از سر می‌کندند و پلیس نگران اطلاع‌رسانی به مردم و ترس از فرار او بود!

فرقی نمی‌کند امروز حادثه، «بیجه» باشد یا «مردی که دو دخترش را به دار آویخت و خودکشی کرد». اطلاع‌رسانی از در و دیوار گذشته و به آنی در شبکه‌های اجتماعی پخش می‌شود، پس به جای آن که سود و زیان اطلا‌ع‌رسانی درست خود را برای تحلیل وضعیت اجتماعی جامعه ، هی سبک و سنگین کنید و پرده ضخیمی بر ماجرایی بسیار تلخ و غمبار بکشید، بگذارید سخنی عالمانه و دردمندانه مسوولی را به خود آورد و بر خاک آن مرد حاضر شود و اصل قصه را بخواند برای خود که محرم‌ترین خویش است. آرامش روانی جامعه با شنیدن علت خودکشی این مرد نادم و پشیمان از به دار آویختن فرزندانش بر هم نمی‌خورد؛ شما را به سجده‌های رمضانی‌تان قسم بگذارید این دغدغه‌ها نمیرند و چراغ اطلاع‌رسانی شفاف روشن بماند تا با درکی هوشمندانه از خوب و بد وضعیت موجود جامعه همه با هم کاری کنیم کاری کنیم که شاهد کور شدن چشم کودکان بی‌دفاع و مرگ به ناحق دخترکان خردسال به دست پدران خسته و البته نادم نباشیم.


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۷
در انتظار بررسی: ۳۴۷
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۰:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
همه ي اينها نتيجه فقر و بي عدالتي است ..... آقابان مسئول به خودتان بياييد؟؟؟؟!!!!!!
ناشناس
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
درود بر شما گل گفتی
البرز
۰۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
ادمیت مرده بود گرچه ادم زنده بود.
الوند
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
به انسان بودنم شک می کنم.
الوند
۰۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
وامصیبتا.
ناشناس
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
من متوجه نمی شم که چرا جامعه ما علی رغم شعارهای انسان دوستانه و خداپسندانه اش روز به روز بیشتر در دام توحش داره غرق میشه، فقط کافیه زمین بخوری و یه نگاهی به دورو اطرافت بندازی ، میبینی همه یا خوشحالند یا بی تفاوت ولی دریغ از دستی که دراز بشه و بخواد کمکت کنی تا بلند بشی! و جالبتر اینجاست که بقدری آدم های دوروبرمون دو رو شدند که وقتی هم دستی به سمتت دراز میشه نمی تونی اطمینان کنی، بگیریش و بلند شی!!!!!
ناشناس
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
گشت های موتور سوار فراموش نشود
زاگرس
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
باید خون گریه کرد.
فرزانه
۰۰:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
همه این مطالب ناشی از فقر فرهنگ واجتماعی است وناامید شدن از زندگی وشیرین پنداشتن مرگ است
ناشناس
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
مسئولان محترم ما کلاً در فضای تامین منافع خود سیر می کنند واقعاً مدعیان دین مردم به فکر درمان افزایش میزان بی رویه اعتیاد,سرقت,طلاق,بیکاری,جرائم خانوادگی,کاهش امنیت و جرائم خیابانی و اختلاس ها و رانت ها و غیره نمی باشند چرا همه اینها را با اینکه کاملاً با چشمان غیرمسلح قابل روئت و لمس کردن هستند دغدغه کسی نیست و به حال خود رها شده اند...
دردورنج
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۳
خدایاازاین همه رنج قلبمان بدردمیادخدایا...
ناشناس
۲۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
بعد از هنر نمایی کاسبان فتنه و کاسبان تحریم، حالا کاسبان غزه به میدان آمده و نمی گذارند اخبار مهم داخلی به گوش مردم برسد.
هخا
۲۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
دمت گرم عصری جووون...
گل گفتی...
مادر تهرانی
۲۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
سیاه نمایی شما برای چیه؟؟؟؟؟
آمارتون جوریه که انگار اینجا ته جهنمه والله امریکایی ها با اینهمه قتل و جنایت اینجوری آمار نمی دنا
به عنوان یه مادر نگران میگم این اخبار بچه ها رو از وطنشون بیزار می کنه
ناشناس
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
من دلواپسم...!!
محمد
۲۱:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
ای مسولان خسته شدیم اینقدرمصلحت ما را در نظرگرفتید
مانخوایم شما مصلحت ما را در نظربگیرید باید کی ببینیم
ی جامعه شناس
۲۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۲
فقر و مشکلات مالی باعث و بانی وقایع این چنینی است...
تعداد کاراکترهای مجاز:1200