صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۴۳۹۴۷
تعداد نظرات: ۳۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۱۲ تير ۱۳۹۳ - 03 July 2014
به بهانه سیزدهم تیر ماه

جشن تیرگان ؛ جشن باران خواهی و یاد آرش

علیرضا افشاری

عصر ایران 
 


 
ای نگار تیر بالا 1روز تیر / خیز و جام باده دِه بر لحن زیر...
                                                                                           مسعود سعد سلمان-  شاعر سده ششم 

سیزدهمین روزِ هر ماه، بر پایه‌ گاه‌شمار کهنِ ایرانیان، تیرروز نام دارد که در ماه چهارم سال که تیر خوانده می شود است جشن تیرگان را یاد آور می شود.شود.

 تیرگان یکی از جشن‌های پُرشمار ایران باستان است که به گستردگی تا سده‌های پیش برگزار می‌شده، هر چند هنوز جسته و گریخته در جاهایی از کشورمان زنده است.
 
ستاره‌ی تیشتر (تیر) پرنورترین ستاره‌ آسمان است. بالا آمدن این ستاره با بارندگی همراه بوده و جشن تیرگان که امروز با آب‌بازی در مناطقی ــ به گونه‌های مختلف ــ باز مانده، در واقع، جشن باران خواهی است.

هم‌چنین مردم در این روز یاد آرش، قهرمان اسطوره‌ای را که در بلندترین روز سال (احتمالاً روز نخست تیرماه) برای تعیین مرزهای ایران تیری را پرتاب کرد که جانش را با آن همراه ساخت گرامی می‌دارند؛ تیری که مردمِ پارسی‌زبانِ سین‌کیانگ در غرب چین معتقدند در درخت گردویی در آن دیار فرود آمده است...

پیشینه

از میان سندهای کهن، تیریَشت كهن ترین و نزدیك ترین سند به جشن تیرگان است. جان مایه‌ اصلی این یشت نبرد ستاره‌ی تِشتَر، ستاره‌  تیر، با اپوش- دیو خشكسالی- است.

«در میان همه‌ مردم جهان، پدیده های شگفت انگیزِ طبیعی، برای مردم جهان باستان، اورنگ خدایی یافته اند و در خور و شایسته‌ این اورنگ، آیین هایی را فراهم آورده اند. طبیعی است كه برای مردم ایران باستانی، كه با آسمانی ژرف رویاروی بوده اند، ستارگان نقش تعیین‌كننده ای داشته اند. تِشتَر فرمانروای بارش است و باروری و پدیدآورنده‌  روزی. احترام ایرانیان به آب و نشاط ایرانی از دیدن آب، به فرمانروای بارِش، شخصیتی استثنایی بخشیده است»2

 

 از تِشتَر (در پهلوی: تیشتَر، در فارسی: تیر) به عنوان فرشته‌ باران و سرچشمه‌ همیشگی آب‌ها - که با اَپوش، دیو قحطی و خشکسالی
می ستیزد - نیز یاد شده است.

«تیشتر، ایزد باران که به صورت ستاره‌  «شعرای یمانی» یا «کلب اکبر» تجسم می‌یابد نزد اروپاییان سیریوس (Sirius) خوانده می‌شود و در شرق و به‌ویژه در ماه‌های تیر و امرداد و شهریور پیش از طلوع خورشید دیده می‌شود... در پرتو تلاش این فرشته است که زمین از موهبت باران برخوردار می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردند و شاید به همین دلیل نویسندگان ایرانی و عرب او را فرشته‌ رزق و روزی دانسته‌ و آن را میکاییل نامیده‌اند»3 

نبرد آن دو در سه مرحله انجام می‌شود تا در سیزدهم تیر ــ هنگامی که تشتر به پیكر اسبی سپید و دراز دم در دریا فرو می‌رود و اپوش به پیكر اسبی سیاه و كوتاه‌دم به رویارویی با او برمی‌خیزد ــ به پیروزی قطعی تیشتر می‌انجامد.
 
اهمیت نقش آب، باران و ستارگان در ایران باستان، نبرد تِشتَر با اپوش را به صورت یكی از زیباترین اسطوره‌های ایرانیان درآورده است. تِشتَر، ستارهای است كه نطفه‌ی آب، زمین و گیاهان با اوست.
 
در روایت های اساطیری ایران باستان می‌توان پیروزی بر اپوش را به پیروزی ایزد آب و رهایی آبها تعبیر كرد و به قدمت نقش ستارگان و برداشت ایرانیان باستان از آفرینش اندیشید. شكست اپوش برابر است با بارش و باروری و فراوانی غله و رفاه.
 
آرش كمانگیر و تیرگان
 
«یكی از اسطوره های در پیوند با تیرگان، افسانه‌ بسیار زیبا و دل كش آرش كمانگیر یا شیواتیر است. آرش برای ایرانیان همیشه چهره ای محبوب داشته است. به گمان از این روی بوده است كه نویسنده‌های سده‌های گذشته كوشیده اند، تا داستان آرش كمانگیر را با جشن تیرگان بیامیزند6 و به آرش مرزساز همان پیكری را بدهند، كه برای تِشتِرِ آب‌ساز و زندگی‌آفرین می شناسند»2 و این اهمیت مرز را در نزد ایرانیان می‌رساند.

گمان می رود كه تیر یشت، به ویژه با بندهای 6، 37 و 38 خود، نخستین منبع نویسندگان دوره‌  اسلامی درباره آرش باشد.

بیرونی7خود می‌نویسد «چنانكه در ابِستا بیان شده است» و آن گاه به داستان آرش می پردازد. پس از شكست منوچهر از افراسیاب و محاصره‌ طبرستان از سوی تورانیان، ایران تن به صلح دادند و قرار شد برای تعیین مرز از تیر آرش كمان گیر، كه بهترین تیرانداز آریاییان (ایرانیان) بود، برگزیده شود.

آرش نخست برهنه شده و با نشان دادن سلامت تن خود، می گوید كه یقین دارد پس از رها كردن تیر پاره پاره و فدا خواهد شد.

بدن آرش پس از رهاكردن تیر، در روز سیزدهم تیر ماه یا تیرگان كوچك، به سبب نیرویی كه به كار برده بود، متلاشی شد. آرش جان خویش به چله كمان نهاده بود تا مرز تا می تواند فراتر تعیین شود.

 اهورمزدا بر تیر می دمد و امشاسپندان و مهر، دارنده‌ دشت های فراخ راه گذر تیر را فراهم می آورند و ایزدان اشی و پارند سبك گردونه او را همراهی می كنند.

تیر روز چهاردهم تیر ماه، كه تیرگان بزرگ نامیده میشود، در هزار فرسنگی، در حوالی فرغانه فرونشست. 2
 

از آن‌سو، «در فلات پامیر، بام جهانِ تاجیکان، در دامنه‌های جنوبی کوه مشتاق، دشتی سبز و بی‌کران گسترده است و این سبزه‌زار مخملین، شهری کوچک و صمیمی را به نام «تاشقورقان» (تاج‌گوران) در آغوش دارد که در آن و در کوه‌ها و مرغزاران پیرامون آن، عشایر فارسی‌زبان تاجیک زندگی می‌کنند که خود را، نه عشایر، که «سرکوهی» می‌نامند.

تاشقورقان یکی از شهرهای ایالت سین‌کیان (یا شین‌جیان: ایالت خودمختار باختر چین) است و عشایر تاجیکِ این سامان جزو قومیت‌های چین به شمار می‌آیند.

کوه افراسیاب و دره‌ شینگان، کوه استون (ستون)، کوه شونغار (یا شنغار)4 از جمله کوه‌های آن سامان‌اند و رودخانه‌ی پر آب تاشقورقان و رود نامبردار «زرافشان» از میان این سرزمین می‌گذرد...

تاجیکان این سامان به شاخه‌ای از زبان فارسی سخن می‌گویند که فارسی «سرکوهی» (سریقلی) نامیده می‌شود.

جدا از آثار تاریخی آن دیار که یادگار اسطوره‌های کهن مشترک‌مان هستند و هر کدام داستانی دارند ــ هم‌چون قلعه‌های سنگی «افراسیاب» و «بانو»، «برج آتش‌پرستان» بر روی تپه‌ی «شاه اولیاء»، نهر فرهادکند یا «اوستانگ فرهاد»، سنگ‌چینی بزرگ در یکی از کوه‌پایه‌های پیرامون آن‌جا که «مزار رستم» می‌نامندش و دشتی سبز که در دامن این گورگاه جای دارد، آوردگاه «رستم و سهراب»، و در نزدیکی آن چشمه‌ای که آن نیز به نام «چشمه‌ی رستم» است ــ درختی گردوی پیری در آن دیار است که بر پایه‌ی داستان‌های تاجیک، می‌گویند همان است که تیر آرش بر آن نشست و مرز ایران و توران از یک‌دیگر باز شناخته شد. به این درخت نیز «درخت آرش» می‌گویند و به همین دلیل کوه افراسیاب و دره‌ی شینگان را که در کنار آن است «مرز ایران و توران» می‌خوانند...4

آبریزان یا آبپاشان
 
جشن تیرگان، آبریزان یا آبپاشان نیز نامیده می شود. ایرانیان همیشه آب را ارجمند داشته اند. هنوز هم «بیابان» و «آبادان» در پیوند با آب است و حیثیت ایرانی «آبِ» روی اوست.

 هرودت می نویسد: ایرانیان در هیچ رودی ادرار نمی كنند، آب دهان نمی اندازند و حتی دست هایشان را در آن نمی شویند و دست شستن دیگران را هم در آب نمی پذیرند و به رودخانه احترام می گذارند.

 استرابون، با تفاوتی اندك، می گوید: ایرانیان در آب روان شست‌وشو نمی كنند و در آب روان، لاشه و مردار و روی هم رفته چیزهای ناپاك نمی اندازند؛ چون برای نیایش و ادای نذر به كنار دریاچه یا چشمه و نهر آبی می روند، در كنارش گودالی می كنند و بسیار می كوشند، تا آب به خون آلوده نشود...

شست‌وشوی بیرون از برنامه‌ی روزانه و پاشیدن آب و گلاب بر سر و روی یكدیگر در تیرماه، که هنوز در میان ارمنیان رایج است، یكی از آیین ها و جشن های نشاط‌ انگیز در پیوند با آب است که بیرونی می‌گوید با اسطوره‌  كیخسرو و ناپدید شدن او بر لب آب پیوند دارد. گردیزی نیز این جشن را در پیوند با كیخسرو می داند. هر دو نویسنده، جشن تیرگان را جشنی دو روزه می دانند: تیرگان كوچك، روزی كه تیر آرش رها شد و تیرگان بزرگ، روز چهاردهم (گوش روز) از تیر ماه كه تیر آرش فرود آمد. بیرونی می گوید: كه بیژن بر چهره‌ی كیخسروِ خفته ــ پس از آن‌که رویایی فراخوانده شدنش توسط پروردگار و دست شستن از پادشاهی را دید ــ آب پاشید و از این روی است كه ایرانیان، با مِهری كه به كیخسرو دارند، بر سر و روی یكدیگر آب می پاشند.
 
تقریباً همزمان با فردوسی، حدود 378 ه ق، قمی در تاریخ قم می نویسد. آن روز تیرروز از تیرماه بود و از آن روز باز رسم است كه در آب چشمه ها غسل كنند.

انصاری، كه در سال 727 هجری در گذشته است، آیین آبریزان را با خشكسالی اصفهان، در زمان فیروز پسر یزدگرد، در ارتباط می داند.

بیرونی این جشن را جشن نیلوفری نیز می خواند و گردیزی جشن سرشویی.

گردیزی می نویسد كه آبریزگان اصفهان آن است كه مردم آب بر یكدیگر می ریزند و اگر در این روز باران بیاید شادی می كنند و عید می گیرند و این آیین در زمان او برگزار می شود. قزوینی نیز از این جشن با نام نیلوفر یاد می كند. گردیزی هم‌چنین نوشته، «آن تیر اندر كوهی افتاد، میان فرغانه و طخارستان ... و مغان دیگر روز جشن كنند... و اندر تیرگان پارسیان غسل كنند و سفالین ها و آتش دان ها بشكنند... و مردم آمل در این روز به دریا روند و تمام روز را در آن آب تنی كنند و تن بشویند».

ظاهراً در اصفهان، به خاطر حكومت آل زیار (316-434 هجری) كه خود از مازندران بودند و آشنایی بیشتری با آبریزگان داشتند و علاوه بر این دل بسته‌ی زنده نگهداشتن آیینهای ایرانی بودند، جشن آب پاشان جلوه  ویژه ای داشته است. شاه عباس، كه در این شهر با این جشن آشنا شده بود، علاقه‌  زیادی به آن داشت و گاهی در اصفهان و زمانی در مازندران و گیلان در این جشن شركت می كرد و برگزاری آن را خوش‌شگون می دانست.

اسكندربیك می نویسد، در سال 1019 (یا 1020 هجری) شاه عباس در چهار باغ در جشن آب پاشان كه زیاده از 100 هزار نفر در آن شركت داشتند حضور داشت. همو می نویسد، پس از بهار جشن آب پاشان است؛ بزرگ و كوچك و زن و مرد در كنار دریا به مدت پنج روز به سرور و شادی میپردازند و آب بازی می كنند.

پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی و دن گارسیا دوسیلوا فیگوئروا، سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس، همزمان با هم، با پایان گرفتن بنای مسجد شیخ لطف الله در اصفهان، شاهد این جشن بوده اند.

 همانندی گزارش این دو جالب توجه است: مراسم جشن در ماه ژوئیه، طرف عصر در انتهای چهارباغ، برابر پل الله وردی خان و در حضور شاه عباس و میهمانان خارجی و داخلی و اهالی پایتخت برگزار میشود. زن ها برای تماشا بالای پل می نشینند و بزرگان در درون غرفه های پل. مردان با لباس های غیر معمول (شلوار تنگ و شب كلاه) به درون آب می روند و روی یكدیگر آب می پاشند...2

فرجام سخن

امروزه جشن کهن تیرگان تنها در نقاطی از شمال ایران و سمنان و دامغان برگزار می‌شود.

 تیرماه ‌سیزّه‌شو (شب سیزدهم ماه تیر) لفظ مازندرانی این جشن است که در میان کوه‌پایه‌های مازندران در سیزهم آبان‌ماه (برابر با سیزدهم تیرماهِ گاه‌شماری طبری، که به نوروز طبری معرف است) جشن گرفته می‌شود.

البته در چند سال گذشته شماری از سازمان‌های مردم‌نهاد به برپایی این جشن کهن، در روزگاری که یافتن بهانه‌ای به این ارجمندی برای شادی غنیمت است، همت گماشته‌اند.

از آن جمله انجمن افراز که در بیانیه‌  پایانی جشن تیرگان خود در سال 1387 پیشنهاد داد: «... از سازمان‌هاي دولتي خواستار آن است كه از اين شادروزهای باستانی به نحوي شایسته‌ پاسداری کنند چرا كه چنين سنت‌هايي ريشه‌دار، اتحاد ملي تيره‌هاي ايراني را بیش از پيش محكم مي‌نمايند. با نگاهي به رخدادهاي فرهنگی چندساله‌  اخیر در حوزه‌ي فرهنگ ایرانی، شايسته است در گام نخست سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نسبت به ثبت ملی جشن تیرگان به عنوان میراثي فرهنگی و معنوی اقدام نمايد. هم‌چنین، همايش، از شوراي فرهنگ عمومي خواستار درج این جشن در تقویم رسمی كشور به عنوان مناسبتي هم‌چون «روز ملی پاسداری از يك‌پارچگي سرزميني» است».

هم‌چنین باید یاد کرد از ثبت ملی چکاد دماوند در دهم تیرماه و جشن تیرگانی که نزدیک به یک دهه است که توسط سمن‌هایی از مازندران و کوه‌نوردانی از سراسر ایران در نزدیکی آن نمادِ پایداری ایران‌زمین برگزار می‌شود، هر چند بخش آب‌بازی آن با اخطار هایی مواجه و امسال در روستای رینه از برنامه حذف شد.

1. لغت‌نامه دهخدا: تیربالا. (ص مرکب ) تیرقامت . از اسماء محبوب است . (آنندراج ). تیرقد. راست بالا. سهی بالا. قد و بالائی چون تیر راست و بلند. تیروار قامت: من آن تیربالا نگارم که هرگز / چو ابروی من کس نبیند کمانی ـ فرخی
2. پرویز رجبی، «تیرگان»، نوشتار ارائه‌شده در جشن تیرگان انجمن افراز (1387)، تالار شهریاران جوان
3. نسرین مقامی، «تیشتر ایزد باران، پیک خدایان»، کتاب ماه هنر، خرداد و تیر 1382
4. نادره بدیعی، «سین‌کیان و تاج‌گوران؛ مرز ایران و توران»، فصل‌نامه فروزش شماره سوم (زمستان 1388)
5. ابوالقاسم اسماعیل‌پور، «تیرماه ‌سیزّه‌شو و اسطوره‌ی تیشتر»، نامه‌ی انسان‌شناسی، شماره‌ی اول، بهار و تابستان 1381

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۶
در انتظار بررسی: ۹۳
غیر قابل انتشار: ۴
رضا
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
درود برشما كه جشن تيرگان را پاسداشتيد
تيرگان برشما و همه ايرانيان راستين پيروز و خجسته باد
جمشید
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
سحر گاه امروز سیزدهم تیر ماه 1393 خورشیدی باران زیبایی در تهران بارید و سپس این مطلب را در سایت عصر ایران خواندم.چه همزمانی دل نشینی! لذت بردم تشکر از دست اندر کاران عصر ایران
ناشناس
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
"هرودت می نویسد: ایرانیان در هیچ رودی ادرار نمی كنند، آب دهان نمی اندازند و حتی دست هایشان را در آن نمی شویند و دست شستن دیگران را هم در آب نمی پذیرند و به رودخانه احترام می گذارند.

استرابون، با تفاوتی اندك، می گوید: ایرانیان در آب روان شست‌وشو نمی كنند و در آب روان، لاشه و مردار و روی هم رفته چیزهای ناپاك نمی اندازند؛ چون برای نیایش و ادای نذر به كنار دریاچه یا چشمه و نهر آبی می روند، در كنارش گودالی می كنند و بسیار می كوشند، تا آب به خون آلوده نشود..."
اما در این روزگار ما اگر رودخانه ای باشد( که اکثرا شبیه جویبارند) در آن به وفور شاهد زباله و بطری های یکبار مصرف و کیسه های نایلونی ( که در صورت بلع آبزیان و چهارپایان باعث مرگ آنها می شود) هستیم.
کاش مردم ما کمی از رسوم خوب قدیم را داشتند.
علی
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
همه اینها افسانه ای بیش نیست .اعتقادی به این افسانه ها ندارم
مهدی
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
چه جالب!!! دیشب کرج بارون اومد!!! کنجکاو شدم.
علیرضا
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
بسیار زیبا ست .ممنون
ناشناس
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
عصر ایران عزیزم ممنون که این مطلب زیبا را چاپ کردی
ناشناس
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
امثال اینا رو تو سینما هم داریم که فیلم فلان ابن فلان رو میسازه ، اما از قهرمانان و اسطوره های ملی خودمون خبری نیست
ناشناس
۲۰:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
ایرانی مرده ، خودش خبر نداره
ماریکا
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
اگه دقت کنید در اکثر نقاط ایران روز 13 تیرماه یه نم کوچولو از آسمان بارش داریم!!!!!
امیر
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
من این رسم را خرافاتی مدانم و امید وارم جلوی این رسم ها گرفته شود با اب بازی واب پاشی نه ما شاد میشویم نه مشکل مان حل میشود ضمن ان که نویسنده جوری مینویسد که انگار در زمانهای قدیم زندگی میکرده
ناشناس
۱۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
چه دل خوشی داری بریم اب باشی و اب بازی بعد بیاد پلیس بگیرمون
کم صواد
۱۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
امسال که تمام شد دوستان برای سال آینده : در برخی نقاط ایران از جمله در رینه مازندران که ضمنا همزمان با روز ملی دماوند هم هست جشنی برپا می شود یادشان نرود
ناشناس
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
زنده باد ايران و عصر ايران!
ناشناس
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
عالی بود
مجید
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
عصر ایران چند اشتباه در این نوشتا داشتید که امیدوارم به پاس احترام به خوانندگان آنها را چاپ کنید.
اشاره داشتید :
تیرماه ‌سیزّه‌شو (شب سیزدهم ماه تیر) لفظ مازندرانی این جشن در سیزهم آبان‌ماه (برابر با سیزدهم تیرماهِ گاه‌شماری طبری، که به نوروز طبری معرف است) جشن گرفته می‌شود.
سیزدهم آبان خورشیدی برابر با سیزدهم تیرماه طبری است. اما نوروز طبری یا نرز ماه در تیر ماه خورشیدی می باشد و این با تیرماه ‌سیزّه‌شو (شب سیزدهم ماه تیر) که معادل سیزده آبان می باشد مغایر است. در تیر خورشیدی معادل نرزماه طبری جشنهای مهم دیگری از جمله بیست وشش نرز ماه و ... موجود است. این موردی که اشاره فرمودید مربوط به آبان ماه خورشیدی می باشد، نه تیرماه خورشیدی.
خشایار پارسا
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
سپاس بسیار. پاینده ایران.
اريايي
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
عصرايران با تشكر ازاينكه بااين مطالب اسطوره هاي ملي مارا زنده ميكنيد
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
آقا من تا حالا چند بار دستم رو تو رودخانه شستم. یعنی دیگه ایرانی محسوب نمی شم؟!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
یخ کنی تو
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
بر طبق تقویم جدید این جشن روز دهم تیرماه می باشد.
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
آرش جان این کمون رو بیشتر میکشیدی تیرت تا سیبری میرفت قطب شمال هم الان مال ایران بود ، حیف
پاسخ ها
خشایار پارسا
| |
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
البته همونایی که جزو ایران بوده را برگردونیم هنر کردیم :)
mona
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
آخه كجاي كارات شبيه آرش وكوروشه كه حالادم ازباستان ميزني عصرايران.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۳
یعنی چی ؟ من که منظورت را نفهمیدم
صياد
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
آرى آرى جان خود در تير كرد آرش
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
زنده باد ایران
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
کسانی که منفی دادند با "زنده باد ایران" چه مشکلی دارند؟ شرم آوره
ماریکا
| |
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
واقعا از اینکه به جمله های زیبا و حس وطن دوستی رای منفی میدید چه قصدی دارید؟
ناشناس
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
لذت بردم مرسی
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
وای چقدر حیف که این سنت ها از بین رفتند
و به فراموشی سپرده شده اند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
ما باید جشن مهرگان تیرگان و سده رو هر چی زودتر باز زنده سازی کنیم
ali
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
اوه
چقدر دلنشین بود
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
ای کاش این سنت ها بیشتر معرفی شود.زنده باد ایران آریایی
عماد
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
این جشنها و آیینها شناسنامه ما هستند و اگر نابود شوند ما میشویم مانند فردی بی شناسنامه... امیدواریم این آیینها در کشور با شکوه برگزار بشه
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۲
من با ٤٠سال سن هنوز نميدونستم جشن تيرگان چيه؟ يكبار هم توي تلويزيون نشنيدم و فكر مي كنم همين الان هم ما بدون شناسنامه شديم و خودمون خبر نداريم...
تعداد کاراکترهای مجاز:1200