آیا در میان مسئولان کسی هست که پاسخ دهد، در کشوری که از 77 میلیون جمعیتش، 73 میلیون نفر خود را مستحق دریافت یارانه 45 هزار تومانی دانسته اند، بی ام و X5 یک میلیارد و 400 میلیون تومانی در خیابان هایش چه می کند؟
در ادامه یادداشت روز شنبه علیرضا خانی سر دبیر روزنامه اطلاعات آمده است: ممکن است پاسخ دهند که معلوم است. این ها مربوط به همان ها هستند که یارانه نمی گیرند!
اما این پاسخ درست نیست. سؤال این است که چه ضرورتی دارد و چه الزامی هست که خودروهای به شدت لوکس فوق گران قیمت، در خیابان هایی جولان دهند که سر چهار راه هایش، چشمان پسرکان آدامس فروش و دخترکان اسپند به دست محروم مانده از تحصیل و تغذیه، در برق رنگ شان مبهوت شود.
درست است که اقتصاد بر پایه بازار آزاد، می طلبد که هر کالایی تقاضا داشت، وارد و عرضه شود اما مگر اقتصاد ما یک اقتصاد آزاد بی حد و مرز است؟
مگر کشور در شرایط ویژه و دشوار اقتصادی نیست؟
مگر با تحریم مواجه نیستیم؟ مگر در همین شهر روی بدنه پل های عابر پیاده کسانی شماره موبایل نگذاشته اند برای فروش کلیه شان؟
مگر جولان بنز S500 یک میلیارد و هشتصد میلیونی در این شهر دهن کجی به همه شهروندان شریف و کارمندانی نیست که حقوق یک عمر خدمتشان مساوی با سپر یکی از این هیولاها نمی شود؟
آیا هیچ آدم اهل فرهنگ و اهل دانش و شایسته ای، امکان مالکیت این خودروهای عجیب الخلقه را دارد؟
آیا وجود این موجودات، معیار شایستگی و «کار» صاحبانشان است؟
جوان بیست ساله ای که با چنان تفاخر و غروری پشت فرمان یک مازراتی یک میلیارد و چهارصد میلیونی می نشیند که انگار خودش اختراع کرده است، در چه دوره زمانی کار کرده و اصلاً چه کار کرده که حاصلش چنین ثروتی شده است؟
یکی پاسخ دهد گاز دادن این هیولاهای 12 سیلندر زوزه کش با چهار اگزوز در خیابان های شهر، جز ایجاد عقده و کینه و نفرت در میان شهروندان چه کار کرد و خاصیتی دارد؟
آیا در سال فرهنگ و اقتصاد، باید شاهد شیوع بیشتر چنین فرهنگ و اقتصادی در شهر باشیم؟
آیا این جولان ها و این چهره های عریان وجود شکاف طبقاتی، به تدبیر و به ویژه «امید» اکثریت شهروندان ضربه و لطمه نمی زند؟
اگر مسئولان اقتصادی کشور داعیه ضرورت وجود بازار آزاد بی حد و حصر و فارغ از همه موازین اخلاقی و فرهنگی را در این سرزمین دارند که البته بحثی نداریم، اما اگر مدعی گرداندن اقتصاد بر پایه اصول و موازینی هستند که به فرهنگ و باور و امید مردم آسیب نزند و شکاف طبقاتی کم شود یا لااقل جلوه های آن کم شود و عقده ها و کینه ها میان اقشار مختلف جامعه رواج نیابد و پول های بادآورده کلان، برای هوس عده ای خاص به جیب کمپانی های لوکس فروش دنیا نرود و نتیجه اش در داخل، نفرت و نفاق نباشد، قطعاً باید چاره ای در برابر رواج این گونه هوس بازی ها بیابند. چاره یابی این کار اصلاً دشوار نیست.
خودرو لوکس، هروئین نیست که با جاسازی قاچاق وارد کشور شود. همه مراحل قانونی را طی می کند. ورود یا ممنوعیت ورودش در ید اختیار دولت است.
شگفت است که بعضی اوقات اخباری می رسد که بعضی خودروهای وارداتی به دلیل اینکه ورودشان غیرقانونی است در پشت گمرک مانده اند و باید به کشور مبداء مرجوع شوند، اما در کمال ناباوری ناگهان اعلام می شود که وارد شدند و معمولاً این خودروها از همان هایی است که موضوع این نوشتار است و جالب است که واردات برخی از این خودروها، طبق ضوابط، ممنوع است.
در یک کلام، وجود و جولان این خودروهای اشرافی دست کم در ایران امروز، هیچ توجیهی ندارد.
حتی نمی توان توجیه کرد که برخی افراد به امکانات رفاهی خودروهایی نیاز دارند که ناچارند آن را وارد کنند، کدام نیاز؟
امروزه همه امکانات رفاهی و ایمنی خودروهای لوکس در خودروهای کلاس متوسط وارداتی و حتی تولید داخل وجود دارد.
برای واردات این هیولاها، فقط یک دلیل وجود دارد: میل به تفاخر و خودنمایی همراه با سستی قوانین و قابلیت دست بردن در مقررات!
آیا دولت های ما، در برابر امیال ناموجه یک گروه قلیل ـ به بهای تفاخر و دهن کجی به بقیه ملت و حتی ایجاد نفاق و یأس و سست کردن اعتماد بین مردم و حکومت ـ تا این پایه ناتوان از مقاومت هستند؟
آیا کسی هست که جواب دهد که اساساً نبودن این وصله های ناجور و مظاهر ثروت های افسانه ای که برای گروه کوچکی باعث افاده و افتخار و برای اکثریت مردم مایه یأس و دلسردی می شود، چه کمبودی در جامعه ایجاد می کند که دولت های ما به چنین کاری تن داده اند؟