عصر ایران؛ احسان محمدی - در فاصله سال های 1450 تا 1700 میلادی موجی فراگیر برای شکار جادوگران در اروپا و آمریکای تازه پا گرفته به راه افتاد. مردم با این باور که جادوگران ،هم دست شیطان هستند و به جادوی سیاه متوسل میشوند کسانی را که به جادوگری متهم میشدند، ابتدا با شکنجه وادار به اعتراف میکردند، سپس به دار آویخته یا زنده زنده در آتش سوزانده میشدند!
خداداد عزیزی دیگر آن قند «فریمان» گذشته نیست، تند و تلخ و گزنده حرف می زند، به نظر میرسد جز خودش و مهدی هاشمی نسب رفیق گرمابه و گلستانش کمتر کسی را از عیب بری میداند.
او که در آخرین قهرمانی پاس نقش به سزایی داشت و البته درگیری او و مجید جلالی سرمربی وقت تیم از دید رسانهها پنهان نماند در گفت وگویی جنجالی علیه جلالی که به «آقا معلم» شهرت دارد به شدت موضع گرفته و گفته است:
«همين آقامعلم زماني که مربي من بود، قراردادش تمام شده بود و براي قرارداد سال جديد با من صحبت کرد که با باشگاه مشکل دارم. به او گفتم چه مشکلي؟ گفت: يک نفر هست که ميخواهد هر طوري شده امسال روي نيمکت بنشيند. با تعجب از او پرسيدم خوب اين بنده خدا چه کاري بلد است؟ گفت: اين نيروي خاصي دارد و ميتواند اهريمن را از ما دور کند و لشگر خوبي به سمت ما بياورد و از اين حرفها که دقيقاً يادم نيست. همين آقا از پاداش بازيکنان ميگرفت و به اسم کار خير ميداد به آقاي جادوگر!حتي يک بار از خود من هم بابت کمک به همين کارهاي خير بخشي از پاداشم را گرفت. حالا شما به من بگو اين چه فرهنگي است که معلم و تئوريسينش دنبال جادوگري و دلالي است؟!»
چند سالی است اما راز از پرده بیرون افتاده است. گفته میشود به غیر از تکنیک فردی بازیکنان و هوش مربیان، کسانی قبل یا حین بازی، بازیکنان تیم حریف را جادو میکنند تا با کله بخورند زمین، توپ شان از توی شش قدم برود اوت یا دست و پای دروازهبان شان شُل شود و در نهایت شکست بخورند!
خیلیها با مثال آوردن از پرسوناژ جادوگران لاغراندام آفریقایی که جمجمه بختبرگشتهای را به گردن میآویزند و با عصا به زمین میکوبند این موضوع را به سخره گرفتند و آن را زاده ذهن توطئه اندیش ایرانی دانستند. ذهنی که همیشه میکوشد دلیل ناکامی خود را نه در «ضعف» خویش بلکه در «قدرت» غیرطبیعی و غافل گیرکننده حریف ببیند. اما آهسته آهسته صدای مربیان در آمد که آدمهای «این کاره» را میشناسند و توصیه و تهدید شدهاند اگر فلان مقدار پول به فلان حساب نریزند فاتحه تیم شان خوانده است!
در یک مورد ادعا شد مربی یک تیم (نام مربی و تیم محفوظ) نسخه پیچیده تا برای شکستن طلسم جادوگر تیم حریف، گالن 20 لیتری از مایعات انسانی! را دست به نقد نگه دارند تا اگر لازم شد دور و بر زمین چمن بریزند! اینکه آیا ریختهاند و بازیکنان دو تیم در چنان حال و هوایی، فوتبال بازی کردهاند یا نه، البته فاش نشده است.
زمانی «صمد مرفاوی» -سرمربی مس - بعد از شکست تیمش در کرمان، دوباره فتیله را آتش زد و استقلالیها را به استفاده از نیروهای غیرطبیعی متهم کرد و حالا خداداد عزیزی به صراحت مردی را متهم میکند که در چند سال اخیر حتی امیر قلعه نویی را با گفتن « جلالی،خیلی مرده!» وادار به ستایش کرده بود.
شاید رو شدن موضوعاتی از این دست به روشن شدن پشت پرده های فوتبال کمک کند. بازیکنان فوتبال و مربیان، بیش از هر کس دیگری در مورد جادوگرهای وطنی اطلاعات دست اول دارند که شاید در خلال جدال های لفظی کمی هم ما را در لذت دانستن شریک کنند.
چند سال پیش دولت «رومانی» برای اخذ مالیات، شغل جادوگری را به رسمیت شناخت. به نظر میرسد با توجه به تعدد حضور و ادعای تأثیر غیرقابلانکار رمالان و جادوگران در فوتبال ایرانی بد نباشد از این صنف هم مالیات اخذ شود یا این که یارانه نقدی شان قطع شود!
واقعا" دلواپسی یا دلواپس سیاسی ؟