صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۳۴۰۸۵
تعداد نظرات: ۴۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - 04 May 2014
به بهانه تجلیل از محمدرضا لطفی و کم توجهی به موسیقی ملی

تار، بد است؛ نوازنده خوب است!

پارادوکس غریبی است. وزیر ارشاد و رییس دفتر رییس جمهور در مراسم تشییع جنازه یک نوازنده تار حاضر می شوند اما در برخی از شهرها اهل موسیقی اجازه برگزاری هیچ برنامه موسیقی را ندارند.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- جامعه ایران عمیقا از مرگ محمد رضا لطفی نوازنده چیره دست تار و از چهره های بنام موسیقی ملی متاثر و متاسف شده است. حتی آنان که چندان سر و کاری با موسیقی ندارند وقتی می شنوند او همان سازنده دو تصنیف ماندگار « ایران ای سرای امید» - سپیده – و «کاروان شهید» بوده همدلی می کنند.

معمولا تصنیف ها و ترانه ها بیشتر با صدای خوانندگان آنها شناخته می شوند تا نوازندگان یا شاعران شان و از این رو طبیعی است که در موسیقی ملی یا دستگاهی ایران نام هایی چون محمد رضا شجریان و شهرام ناظری شناخته شده تر باشند اما از ویژگی های «ایران ای سرای امید» این است که هم شاعر آن « هوشنگ ابتهاج- سایه» و هم سازنده – محمدرضا لطفی – و هم خواننده – محمدرضا شجریان- نزد مردم مشهور و محبوب بودند و هستند.

 
اینها همه در حالی است که تلویزیون رسمی ایران هیچ سازی را  نشان نمی دهد و جز انگشت شمارانی از خوانندگان این موسیقی دیگران را به برج و باروی جام جم راهی نیست. هنوز حضور محمدرضا شجریان در یکی از زمان های تحویل سال دربرنامه تلویزیونی اوایل دهه 70 در خاطره ها مانده چون خرق عادت او بود و سیما.

این گفتار نمی خواهد نکته تازه ای درباره زنده یاد لطفی یا کم لطفی های رسانه ملی به موسیقی ملی و دستگاه های متولی به خوانندگان را یاد آوری کند. غرض یادآوری محبوبیت قشری است که در حافظه سنتی ایرانیان کوشیده شده از آنان با لفظ «مطرب» یاد شود تا تحقیر و طعنه ای هم در آن مستتر باشد.

همین نگاه است که موجب شده همچنان در برخی از شهرها نهادهایی اجازه برگزاری کنسرت – هر نوع کنسرت – را ندهند. به تازگی خبر می رسد که در شهر پر جمعیت کرج که از آن به عنوان « ایران کوچک» نیز یاد می شود به خاطر مخالفت هایی هیچ کنسرت موسیقی برگزار نمی شود و تفاوتی نمی کند اداره ارشاد مجوزی در این باره صادر کرده باشد یا نکرده باشد و راهی جز کوچ برای گروه های موسیقی باقی نمانده است.

در نگاه رسمی و سنتی، موسیقی و خوانندگی همچنان مطربی و لهو و لعب است اما مردمان، موسیقایی ها را عزیز می دارند و هنگامی که در می گذرند در سوگ شان چه بسا اشکی از گوشه چشم می افشانند.

اهل موسیقی و در نگاه سنتی همان مطربان اما در این همه سال از پا ننشستند و نه تنها مایوس نشدند که فرزندان را نیز در این راه پرورش دادند و از آموزش و انتقال هنر و دانش به نسل های بعد نیز غفلت نورزیدند.

همه از سرپنجه های هنرمند محمدرضا لطفی گفتند اما کسی به این نکته اشاره نکرد که او یک معلم – به تمام معنی – هم بود که در روز معلم چشم از جهان فروبست و بیشترین مویه بر پیکر و فراق او نیز از جانب همین شاگردان سر زد.

به بهانه درگذشت این نوازنده خالی از لطف نیست ببینیم اهل موسیقی و به باور برخی «مطرب جماعت»  چه فرزندانی پرورش داده اند و در روزگاری که مدعیان، نیز در مسابقه پول و جاه گرفتار آمده اند اتفاقا این موسیقی ملی ایرانی است که پرچم معنویت را برافراشته است.

احسان خواجه امیری فرزند حسین خواجه امیری (ایرج) است و همایون شجریان فرزند محمدرضا شجریان. شهرام ناظری، حافظ را در عرصه آهنگ سازی و نوازندگی پرورانده و آیین مشکاتیان (نوازنده سازهای کوبه ای) فرزند پرویز مشکاتیان است.

کامکارها نیاز به معرفی ندارند و همه «هوشنگ، اردوان، ارسلان، اردشیر، بیژن، پشنگ و قشنگ » و نیز دیگر اعضای نسل دوم و سوم را کمابیش می شناسیم. اگر حسن کامکار را نسل اول بدانیم اینان نسل دوم به حساب می آیند و حالا چهره هایی چون هانا کامکار از نسل سوم نیز شناخته شده اند. مرحوم لطفی نسبتی سببی هم با همین خانواده کامکارها داشت. حسین علیزاده نیز از صبا و نیمای خود غافل نبوده و آنان اکنون نوازندگان رباب و کمانچه اند.



مردم، زندگی و کارنامه این دسته از«مطرب» ها را می بینند و به آنها دل می بندند و بی توجهی سیمای ملی و رسانه رسمی به خوانندگان و نوازندگان این نوع موسیقی نه تنها از محبوبیت آنها نکاسته که روز به روزبر آن افزوده است و بهترین شاهد ادامه این حرفه در نسل بعدی است.

کدام ایرانی پاک نهاد است که از شنیدن «ایران، ای سرای امید» به وجد نیاید؟ جمعیت حاضر در تشییع پیکر استاد محمد رضا لطفی هم یکصدا «ایران، ای سرای امید» را زمزمه می کردند. جمعیتی که اغلب آنان را جوانان تشکیل می دادند و از این جوانان، دختران چه سهم قابل توجهی پیدا کرده اند.

پارادوکس غریبی است. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس دفتر رییس جمهور در مراسم تشییع جنازه یک نوازنده تار حاضر می شوند اما در برخی از شهرها نوازندگان تار امکان و اجازه برگزاری هیچ برنامه ای را ندارند! اگر نوازندگی تار، فعل ممدوحی است چرا تصویر آن را نشان نمی دهند و اگر فعل قبیح و مذمومی است چرا فاعل و مرتکب آن را تکریم می کنند؟




کسانی همچنان به اهل موسیقی به دیده اتهام و تحقیر می نگرند اما آنان روز به روز در چشم مردم عزیز تر می شوند.به یک دلیل ساده: در روزگاری که همه مادی شده اند از زخمه های آنان صدای معنویت برمی خیزد.

موسیقی ملی در روزگار ما حامل معنویت است. گرچه شاید با طرب میانه ای نداشته باشد و شماری از روشنفکران هم آن را متهم کنند که سوگ و ناله را به جان ما می چکاند اما بخشی از هویت ملی ایرانیان است.

گرامی داشت محمد رضا لطفی و احترام به محمد رضا شجریان تنها از سر علاقه به تار و آواز نیست. از سر علاقه  به هویت ملی ماست و افسوس که صدا و سیما با همه داعیه های فرهنگی از درک این موضوع که اقوام ایرانی را به هم پیوند می زند عاجز است و گرنه در این چند روز مدام باید « ایران، ای سرای امید» را پخش می کردند. از تلویزیون البته به تازگی برنامه « دستان» پخش می شود که به منزله آشتی با موسیقی ملی است اما شبکه آموزش کفایت نمی کند.

مطبوعات و سایت های خبری و تحلیلی البته کوتاهی نکردند و نوشتند « تار ایران، دیگر لطفی ندارد» اما حکایت محدود به تار و سه تار نیست. حتی بحث آواز هم نیست. هویت فرهنگی یک ملت است که مردانی چون لطفی و شجریان و ناظری پرچم آن را در دست گرفته و پیش رفته اند و به گواه فرزندان و شاگردانی که پرورانده اند از اخلاق حرفه ای و تعهد اجتماعی نیز غافل نبوده اند.

مردم به اهل موسیقی ملی و دستگاهی ایرانی نه به چشم اهل طرب که به دیده حاملان معنویت می نگرند. اگر دیگران نیز نوع نگاه خود را تغییر دهند بخش قابل توجهی از سوء تفاهم ها فرو می نشیند.

جامعه ای که با موسیقی و هنر و زیبایی پیوند داشته باشد - چه در آنچه می بیند (نقاشی)، چه در آنچه می شنود (موسیقی) و چه در آنچه می خواند  (شعر) - معنوی تر است.
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۴۱
در انتظار بررسی: ۸۰
غیر قابل انتشار: ۳
خودم
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
یکی از این شهرها هم قوچان شهر استاد بزرگ حاج قربان سلیمانی است
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
و طی دو سال گذشته دو اسطوره تار نوازی موسیقی اصیل ایران زمین چشم از جهان فروبستند جلیل شهناز و محمدرضا لطفی روان هردوی انها شاد و یادشان گرامی باد
نادر
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
چند سالی است که درمشهد مقدس،اجرای هرگونه موسیقی سنتی وپاپ ممنوع شده،وچند سال بود که این اجراها درشهرنیشابورازاستان خراسان رضوی اجرامیشد که آن هم درتابستان92 همه ی اجراها توسط گروهی خاص درنیشابورلغوشد آخرین اجرا مربوط به خواننده پاپ آقای بهنام صفوی بود که بعلت استقبال زیاد شب چهارم کنسرت این خواننده لغو شد
ناشناس
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
تشكر ميكنم از نويسنده محترم كه هر انچه در ذهن ما بود ايشان به زيبايي به رشته تحرير دراوردندخداوند حافظ همه هنرمندان متعهد و اصيل و همه هنر دوستان قدر شناس باشد امين
ایوب
۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
سپاس خدیر خوب مثل همیشه زیبا و شیرین . امید که در امید جوان شماره بعد هم چاپ کنید که خوانندگان بیشتری استفاده کنند.
ناشناس
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
روحش شاد باد
ناشناس
۰۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
ای وای بر اسیری که از یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد...
ناشناس
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
افسوس و حسرت از جامعه ای که قدر سرمایه های هنری و معنوی خود را ندارد
ناشناس
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
ممنون از مقاله عالی تان. متاسفانه این نظر عده قلیلی است که موسیقی ملی را مخالف نظر و سلیقه خود می دانند و همواره با جنجال و آشوب نظر خود را عملی می کنند.
ناشناس
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
عمده کسانی که به آقای روحانی رای دادند انتظار داشتند ایشان مقابل نتدروی ها و زیاده خواهی های اقلیت تندرو که به تنها چیزی که فکر نمیکنند منافع ملی است ، بایستد که متاسفانه ایشان همان رویه آقای خاتمی را در پیش گرفته و فرصت ها از دست میرود. این اقلیت تندرو مخالف آکاهی و شادی مردم هستند چون با آگاه شدن و شاد بودن مردم دیگر حنای آنها رنگی ندارد. بنده البته از عصر ایران نیز انتظار نمیرود نظرات را سانسور کند. بنده تا کنون چندین بار نظر داده ام ولی هیچکدام در نظرات خوانندگان درج نشده است
خسرو
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
با تشکر از نویسنده ی متن؛
یقینا همانطور که نویسنده به زیبایی جایگاه موسیقی و هنر را در فرهنگ ما بیان کرد، این ها از مهمترین بخش های هویت و فرهنگ ما هستند که هنوز نشانگر نقطه قوت و افتخار مردمان این مرز و بوم از دیرباز هستند
خداوند هرکه در جهت کمال انسان تلاش میکند را محفوظ و رفتگان را قرین رحمت کند
ناشناس
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
زنده و سلامت باشی آقای خدیر عزیز
لذت بردم از متن و کلام شما.
آنقدر بی مهری و سردی دیده ایم که همین که کسی درد ما را می فهمد به وجد می آییم.
بامداد بیداری
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم
که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم

ره مگردان و نگه دار همین پرده ی راست
تا من از راز سپهرت گرهی باز کنم

صبر کن ای دل غمدیده که چون پیر حزین
عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم

چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم

همه مرغان هم آواز پراکنده شدند
آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم

شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت
کی بود باز که شوری به جهان در فکنم

نی جدا زان لب و دندان جه نوایی دارد؟
من ز بی همنفسی ناله به دل می شکنم

بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»
باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
ممنون که حرف دل ما رو زدی
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
ممنون از مقاله عالی تان. متاسفانه این نظر عده قلیلی است که موسیقی ملی را مخالف نظر و سلیقه خود می دانند و همواره با جنجال و آشوب نظر خود را عملی می کنند.
گرامی
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
تاربدون لطفی ، لطفی ندارد!!!
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
درود به روان پاک همه بزرگان این سرزمین که زندگی خود را دستمایه فخر ایرانی بودنمان کردند، ما هویت یافتیم خود فروتنانه در سختی و گمنامی جان سپردند. بر ماست که به پاس حرمت شان تمام قد برخیزیم و به زندگانشان سپاس و به رفتگانشان احترامی درخور هدیه دهیم. روحش شاد.
ناشناس
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
آنچه در رسانه ملي!! جالبتره اين كه نشان دادن ساز در شبكه هاي برون مرزي اشكالي ندارد ولي در شبكه هاي داخلي حرام است!!!
بهنام
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
مطلب جالبی بود...
اما اینکه کل موسیقی رو به لطفی و شجریان و ناظری و علیزاده و مشکاتیان و کامکار‌ها خلاصه کردین جای تعجب داره...
منظورم به هیچ وجه این نیست که تمام سازنده‌های تار و سه تار و ... ردیف کنید... منظورم اینه که خیلی‌ها دیگه هستن که مظلوم واغع شدن... میتونین هر چند وقت یک‌بار یکی از کار‌های این بزرگان رو با اجازه‌شون و توضیحی کم در مورد زمینه کاریشون تو سایت بذارین... یا هر چند وقت یک‌بار بیایید نوازنده های تار رو معرفی کنید... یا تحلیل بنویسید در مورد آلبوم‌های منتشر شده...
نه اینکه با رویکرد شما مخالف باشم فقط دارم اینو می‌گم که تو وضعیت فعلی سایت عصر ایران خیلی میتونه تو این زمینه تاثیر گذار باشه... نباید فقط به مناسبت‌ها و فوت این عزیزان بسنده کنیم...
ناشناس
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
بعد چند هفته صبر مردم برای برگزاری کنسرت استاد ایرج رحمانپور در شهرستان رومشکان در حالی که تمام بلیط های کنستر یک هفته قبل از اجرا به فروش رفته بود در ساعت برگزاری کنسرت با مخلفت عده ای افراد خود جوش و با همراهی امام جمعه این شهر شهرستان کنسرت لغو شد.
ناشناس
۱۴:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
عصر ایران دوباره توپ رو به تیر دروازه میکوبه و مورد تشویق حضار قرار می گیره. هورااا

پی نوشت: قوانین نا نوشته دیگری وجود دارند که بر طبق اون رسانه ها اجازه گل زدن ندارند.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
کشور ما خیلی کار داره تا به یک کشور معمولی مثل ترکیه و تاجیکستان تبدیل بشه.
جاوید
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
زنده باد جوانهای با ذوقی که میان این همه محدودیتها باز هم دنبال زیبایی و هنر هستند.
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز محتاج توام فردا چرا؟
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
آقای دوربینی هم که هست! طبق معمول!
ناشناس
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
ممنون از نوشتار شما
بنده فقط همین را می توانم بگویم که در طی این سال ها دیده ام
ضربه ای که صداوسیمای ملی (بخوانید میلی.!) با نادیده گرفتن موسیقی ملی و اساتید آن و عدم معرفی آنها بر نسل جوان امرور بر پیکره موسیقی ملی و هویتی ما وارد کرد با هیچ عملی حتی حمله مغول ها قابل قیاس نیست و در عوض با رواج موسیقی های دست چندم و سطحی در فاصله انداختن هر چه بیشتر بخشی از نوجوانان امروز با فرهنگ این سرزمین ضربه هایی را وارد نمود که بی شک آنرا نمیتوان خدمت به فرهنگ نامید.!!!!!
سارا
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
بغض سنگینی راه گلوم رو بسته که شاید تا مدتها نتونه فروکش کنه ..
حامد
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
متشکریم عصر ایران حرف دل همه ایران رو زدی .
saeed
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
عالي بود
به اميد آنكه گره از اين كار گشوده شود.
ناشناس
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
موسیقی حرامه، حالا تو خودتو بکش
فریاد
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
اقای روحانی خیلی زود دیر میشود . مطمئن باشیدعادت و کار های خوب خیلی زود نهادینه میشود ایضا کارهای بد. اقای روحانی از دولت قبل یاد بگیر ولی در جهت مثبت . تورو خدا چاپ کن
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
امان از افراط و تفریط در کشور ما ...
افراط و تفریط در هر کاری بد است و در کارهای خوب ، بدتر !!!
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
سلام. عالی بود عصرایران.

بس حکیمان گفته اند این لحن ها / از دوار چرخ بگرفتیم ما /

بانگ گردش های چرخ است این که خلق/ می نوازندش به نتبور و به حلق /

خشک سیمی خشک چوبی خشک پوست/ از کجا می آید این آوای دوست /

ما همه ابنای آدم بوده ایم / در بهشت این نغمه ها بشنوده ایم /

(مولانا جلال الدین محمد )
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
اينجا پر از پاردوكسه!
زندگي در بين اينهمه پاردوكس هم عالمي داره؟!
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
يكي از اون شهر ها كه اجازه كنسرت نميدن دزفول ماست!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
وقتی برخی کنسرت رو با رقاص خونه اشتباه می‌گیرند این بد بینی هم ایجاد میشه
عیب از بی فرهنگی خود اهل موسیقیه
سلیمی
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
روزگار غریبیست نازنین!
دلشدگان
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
"درآمد كن عاشق كه فرود عشق اوج است"
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
درآمد کن عاشق جان که نغمه‌ی عشق فرودش اوج است.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۴
نویسنده
دمت گرم
پاسخ ها
محمد
| |
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
از صدا و سیما همین بس که تو رادیو آوا حتی یک بار هم صدای استاد شجریان پخش نمیشه
ناشناس
| |
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
متاسفانه عده ای بی فرهنگ بجای بهره گیری صحیح از موسیقی آن را جهت ترویج اوباش گری و فساد استفاده می‌کنند و همین امر بد بینی را نسبت به موسیقی به طور کلی ایجاد کرده است.
کاش جلوی آن بی فرهنگ ها گرفته شود تا مردم مسلمان ایران طعم خوش استفاده از موسیقی اصیل را بچشند
تعداد کاراکترهای مجاز:1200