صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۳۰۸۳۷
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۱ - ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - 14 June 2014

انتخابات92؛ از تساهل و سازش تا تبلور خرد و مفاهمه

امین بنائی بابازاده

در بسیاری از جوامع، انتخابات تنها راه اعلام صریح مطالبات و انتقادات مردم و نیز یگانه ابزار مشارکت مدنی در تصمیم گیری های کلان به شمار می رود. از این رو در برخی مواقع میان رای مردم و نظر سیستم سیاسی رابطه معکوس برقرار است و آنچه بدیهی به نظر می رسد، به هر اندازه دامنه ی اختلاف بیشتر باشد، درصد پیروزی چهره های منتقد و افرادی که با ادبیات متفاوت از فهم ساختار سخن می گویند و بعضاً ناشناخته هستند؛ بالاتر می رود.

در مصداقی روشن و تاریخی، اما متفاوت از این بازی برد- باخت می توان به ماجرای فشار روسیه برای برکناری مورگان شوستر و رفتار پیروزمندانه ی مجلس شورای ملی و مردم اشاره کرد.

مجلس ادعای روسیه و توصیۀ هیئت دولت برای عقب نشینی را نادیده گرفت و از این طریق نبردی سخت آغاز شد. روس ها نیروهای خود را از شمال به حرکت در آوردند و با دولت توافق کردند که باید ایران تعهد دهد بدون موافقت روس ها مستشار انگلیسی استخدام نکند.
اما مجلس با اکثریت قاطع اتمام حجت روسیه را رد کرد، و مردم با شعار یا مرگ یا استقلال به خیابان ها ریختند، به این ترتیب راه برای تعامل محترمانه و کنش سیاسی در جهت نگاه سازش گرایانه بسته شد.

روس ها تبریز را تسخیر کردند؛ بسیاری از رهبران برجسته شهر از جمله رهبر شیعیان تبریز را کشتند و از میان طرفداران خود حاکم بی رحمی به نام صمدخان را برای اداره ی امور آذربایجان منصوب کردند. این وقایع در دی ماه
۱۲۹۰ه.ش (دسامبر۱۹۱۱) رخ داد که اغلب تاریخ پایان انقلاب مشروطه تلقی می شود.

در راستای همین روحیۀ ایرانیان اگر تاریخ این کشور را بررسی کنیم شاهد آن خواهیم بود که گروه های مختلف چپ از فرقه های دموکرات آذربایجان و کومله تا خلق مسلمان و سوسیالیست های ایران با رویایی برابر در هر دوره مجال ظهور و بیان دیدگاه های خود را داشتند.

در باب علل جامعه پذیری این گروه ها باید اشاره داشت، از منظر رواشناختی مردم ایران از دیرباز آموخته اند که برای گرفتن حق خود نه در قالب گفتمان بلکه در بستر جریان های مبارزه خواه وارد عمل شوند.

لذا تفکر غیریت ساز و بیگانه ستیز چپ فکری در هر دوره با حصارکشی در برابر جریان لیبرال توانسته مردم را به سمت خود جذب و مطالبات آنها را پاسخ دهد. از اینرو در طرف مقابل تصویر نهادینه شده در خصوص جریان آزادی خواه و روشنفکر بیشتر با مولفه هایی نظیر محافظه کاری و همانا مترادف با خیانت معرفی شده است.

از آنجا که یک ایرانی به شکل معمول چه در فکر و چه در عمل موضع سرسختانه ای دارد، لذا سازش در مقام پذیرش موضع میانه، به معنای تحمل وضعیتی نامطلوب تعبیر و معمولاً تخلف از اصول و به نوعی تسلیم تلقی می شود.

بنابراین هنگام درگیری رو در رو ـ چنان که چندین بار در قرن بیستم رخ دادـ ایرانیان اغلب ترجیح می دهند به جای سازش، خطر شکست کامل را بپذیرند. لذا هنگامی که ایرانیان در را به روی احساساتشان بگشایند، بعید است که به آسانی بتوان رضایتشان را جلب کرد. حتی اگر احتمال آن برود که در نهایت بازنده باشند. در این راستا اعتماد مردم به جامعه روحانیت و باورپذیری مرجعیت فکری و اعتقادی آنها نیز از دیگر عوامل مهم مخالفت مردم در مسیر پذیرش جریان لیبرال به حساب می آید؛ پایگاهی که هرگاه مصلحت ایجاب کرده اندیشه ای را به فرش و گاه تفکری را به عرش رسانده است. در این میان ایجاد بدبینی نسبت به این جریان در ذهن مردم به عنوان عامل اصلی بحران در گذشتۀ ایران، همیشۀ تاریخ ذائقۀ مردم را از یک مفاهمه شیرین و دوسویه به زبان تلخ، گزنده و ستیزه جو تغییر داده است.

از این رو میانه روی و اعتدال از خصایص بارز ایرانیان نیست. اما در خرداد 92 کشور روایتی برخلاف آنچه در تاریخ سپری شده را تجربه کرد. چرا که مردم ایران تصمیمی متفاوت را اتخاذ کردند. در این دوره برای مردم مهم نبود کسی که انتخاب می کنند، عضو جامعه ی روحانیت مبارزه است یا حقوق دان؛ مردم روحانی را در ظرف مطلوب خود قرار دادند و به او نه به مثابه ی آنچه بوده و هست، بلکه به عنوان آنچه باید باشند و می خواستند، اقبال نشان دادند.

در این میان مردمانی که عرصه ی سیاست ایران را برای دگرگونی احتمالی در مسیر نیل به جامعه مدنی تنگ دیده بودند. کنج عافیت ننشستند و برای خود در فضای مجازی و اجتماعی عرصه آرایی عمومی ایجاد کردند. در این محیط با مباحث خود وی را در مواقعی به چالش و انتقاد کشیدند، اما در نهایت با رایی متبلور از خرد، تصمیم گرفتند و عمل کردند. این چنین بود که در عرصه ی عمومی آنها با رفتاری محاسبه گر به اعلام اجماع در کمترین زمان ممکن جواب آری دادند و پس از آن موجی گسترده جایگاه روحانی را در نظرسنجی های انتخابات به شکل حیرت آوری بالا برد.

در این مسیر بزرگانی چون علی اکبر هاشمی و سید محمد خاتمی در مقام پرچم داران اجماع معرفی و با خردمندی آگاهانه عارف فضا برای تثبیت جایگاه روحانی مهیا شد؛ و این گونه، شخصی که به گواه تاریخ سالیان سال یک روحانی میانه رو و به تعبیر عده ای تکنوکرات مآب تلقی می شد، در مدت زمانی محدود به چهره ای قابل اتکا تبدیل شد، فردی که مردم دوست داشتند به توانایی وی برای تغییر اعتماد کنند.

گره معنا دار انتخابات92 با ظهور نحله فکری لیبرال از آن جهت حائز اهمیت است که در هر جامعه ای انتخابات به عنوان آغازی برای تغییر و امیدی به آینده تلقی می شود و همین امر کنشگران حقیقی را با ندای تحول خواهی به عرصه مشارکت مدنی فرا می خواند؛ که با گشایش نسبی فضای سیاسی به عنوان مظاهر دموکراسی خواهی از آن یاد می شود. لذا این رویداد از منظر جامعه شناختی به مثابه شمشیر دولبه عمل کرد و به طور کلی نتایج فراوانی داشت؛ که از جمله آنها می توان به ارتقاء نقش زنان در عرصه معادلات اجتماعی و انتخاباتی و نیز سیاسی شدن همه ارکان و نقش های اجتماعی اشاره کرد. امری که بیشتر می توان آن را از دریچه تنش 88 ملاحظه کرد. رخدادی که از اندیشه تا قلم و از نگاه تا بیان همه سیاسی شد و تاثیرات خود را در جامعه به شکل ملموسی نمایان ساخت، در این دوره از خواص تا عوام به منظور مصون ماندن از پسوند و پیشوندهای سیاسی فعالیت خود را در عرصه های مختلف محدود کرده و از سوی دیگر رادیکالی شدن فضا برای خواص و آزادی برای عموم مردم موجب شد تا عرصه برای حضور بازیگران سیاسی تنگ تر از پیش شود و به همان میزان فضا برای اظهارنظرهای آمرانه آزاد گردد.

هرچند که در مقاطعی توده ای کردن عرصه سیاست به ضرر جامعه ایران تمام شد و بی اخلاقی سیاسی به نام صراحت بیان ترویج یافت. اما تجربه 88 به واسطه
شکسته شدن سلطه قدرت های فراسازمانی در اندیشه ملت، باورپذیری مردم به منظور جداسازی دین از چنگال سیاست را تقویت کرد؛ اصلی پایدار که به عنوان یکی از مولفه های محوری این جریان شناخته شده است.

فقدان غلبه ی گفتمانی خاص و شکاف عمیق بین آراء مدنی و از سوی دیگر شناخت منبع اصلی مشکلات، مردم را در یک مسیر نسبی گرا و محاسبه گر سوق داد؛ به گونه ای که اکثر مردم بر ذهن خودمختار تاکید داشتند. همین امر رجعت اندیشه از رویکردی برد-باخت به نگرشی برد- برد را موجب و خردورزی مردم و همراهی نخبگان را در پی داشت. حرکتی که توامان با سازش و میانه روی و شاید هم اصلاحات معطوف به درون همراه بود.

لذا در این مجال به برکت 88 مردم ما آموختند که چگونه مجموع مطالبات خود را با رویکردی سیاسی در سبد افکار بازیگران سیستمی جستجو کنند و با تاکید بر رویکرد تساهل و تسامح از قِبل حرکت در سایه خواسته های خود را در بستر موقعیت های نسبی نهادمند سازند. حرکتی که بلوغ فکری مردم و عمق واقع گرایی آنها را به نمایش گذاشت و به شکل مشهود واقعیت های جامعه را از شعارهای قبل از انتخابات تا رای گیری پای صندوق نمایان کرد.

فضایی که موجب شد تا مردم به رغم پنجره های گسترده به روزنه های کوچک اکتفاء کنند. اندیشه ای که با استمراری هدفمند می تواند گره کور عدم توفیق نحله فکری لیبرال را در ایران پایان بخشد و زمینه ظهور تفکرات گوناگون را از پس تاریخ تمامیت خواه و روحیه سازش ناپذیر مردم فراهم آورد؛ باوری که همانا می تواند سرآغاز فصلی جدید از حضور موفق این جریان را در ایران نوید دهد

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200