صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۱۸۵۸۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۰ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - 03 February 2014
15 عضو دایم و سه عضو موقت چه کسانی بودند؟- بخش اول

سرنوشت متفاوت اعضای شورای انقلاب/ 8 عضو روحانی

سرنوشت این 15 یا 18 نفر کاملا متفاوت بوده و اشاره به هر یک در سالگرد روزهایی که این شورا مهم ترین دوران خود را می گذرانده خالی از لطف نیست...
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- همه ساله و با فرا رسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران خاطرات آن دوران خصوصا نیمه دوم و پر التهاب و اتفاق سال 1357 تازه می شود و چون اکثریت جمعیت کنونی کشور بعد از پیروزی انقلاب به دنیا آمده یا در آن زمان در طفولیت و نوجوانی به سر می برده اند بازخوانی این بخش از تاریخ معاصر همچنان مناسبت دارد و مکرر نمی شود.

انقلاب 1357 بی گمان بیش از هر نام دیگر یادآور امام خمینی است که رهبری بلامنازع آن را بر عهده داشت. با اوج گیری انقلاب اما شورای انقلاب اسلامی نیز تشکیل شد که اسامی آنان تا پیش از 22 بهمن 1357 اعلام نمی شد و بعد تر نیز به مرور مشخص شد که کدام شخصیت ها عضو شورای انقلاب بوده اند. به گونه ای که تنها پس از ترور آیت الله مرتضی مطهری معلوم شد که او نه تنها عضو که رییس شورای انقلاب بوده با آن که اشتهار فرهنگی او بر شهرت سیاسی و انقلابی اش می چربید.

این شورا در نیمه دوم دی ماه سال 1357 و چند روز قبل از خروج شاه از کشور تشکیل شد تا با خطر خلا قدرت و آشفتگی اوضاع در غیاب رهبری انقلاب مقابله کند و 18 ماه بعد با افتتاح اولین دوره مجلس شورای ملی جمهوری اسلامی ایران که بعدتر مجلس شورای اسلامی نام گرفت، ماموریت آن پایان یافت چرا که قوه مقننه شکل گرفته بود. در سال 1358 شورای انقلاب ابتدا تنها نقش قانون گذاری داشت ولی پس از استعفای دولت موقت در 13 آبان  1358 امور قوه اجرایی نیز به این شورا محول شد و نقش دو قوه را توامان ایفا می کرد.

شورای انقلاب اسلامی به صورت رسمی 15 عضو داشت. البته سه یا چهار نفر دیگر نیز در فواصل کوتاه به آن اضافه یا از آن خارج شدند.


ردیف اول (از راست به چپ) : آیت الله طالقانی، بهشتی، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای
ردیف دوم: عزت الله سحابی، ابوالحسن بنی صدر، صادق قطب زاده، عباس شیبانی، مهدوی کنی
ردیف سوم: مرتضی مطهری، محمد جواد باهنر، علی اکبر معین فر، مهدی بازرگان، حسن ابراهیم حبیبی



این 15 نفر شامل 8 روحانی و 7 غیر روحانی می شد. گروه اول شامل آیت الله طالقانی، آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، بهشتی، باهنر، موسوی اردبیلی ، مهدوی کنی و مرتضی مطهری.

گروه دوم شامل مهندس بازرگان، ابوالحسن بنی صدر، صادق قطب زاده،حسن ابراهیم حبیبی،عباس شیبانی،عزت الله سحابی و علی اکبر معین فر.

سه عضو دیگر که در برخی از جلسات شورای انقلاب حاضر شدند نیز روحانی نبودند و بر اساس خاطرات دیگر اعضا می توان از میر حسین موسوی، حبیب الله پیمان و احمد صدرحاج سید جوادی در این ردیف نام برد.

سرنوشت این 15 نفر کاملا متفاوت است و اشاره به هر یک در سالگرد روزهایی که این شورا مهم ترین دوران خود را می گذرانده خالی از لطف نیست و در ابتدا حکایت 8 عضو روحانی یا معمم شورا:

1- آیت الله سید محمود طالقانی  به اعتقاد بسیاری، پس از امام بالاترین نقش را داشت و حتی برخی رسانه های غربی در تعبیری هدفمند از تعبیر « دو رهبر» استفاده می کردند. حال آن که طالقانی خود به رهبری امام اذعان داشت و در آبان 1357 و با اوج گیری نهضتی که توسط امام برپا شده بود همراه آیت الله حسینعلی منتظری از زندان آزاد شده بود. طالقانی در حالی در 19 شهریور 1358 درگذشت که همچنان عضو شورای انقلاب بود هر چند در بیشتر جلسات آن شرکت نمی کرد.از طالقانی به عنوان دومین رییس شورای انقلاب نیز یاد شده است.

2- آیت الله سید علی خامنه ای از جوان ترین اعضای شورا بودند (در آن زمان 40 ساله). ایشان از مشهد به تهران آمد و در کانون این شورا قرار گرفت. فرماندهی کل سپاه پاسداران، عضویت موسس در حزب جمهوری اسلامی ، معاونت وزارت دفاع، نماینده امام در شورای عالی دفاع، امام جمعه تهران، نماینده تهران در اولین دوره مجلس، دبیر کل حزب جمهوری اسلامی، رییس جمهوری (1360 تا 1368) و نماینده مجلس خبرگان رهبری از مسوولیت های ایشان قبل از تصدی عالی ترین مقام در جمهوری اسلامی (رهبری) در پی ارتحال رهبر فقید انقلاب به حساب می آید. هیچ یک از دیگر اعضای شورای انقلاب تا این اندازه در ساختار سیاسی تا مراتب بالای حکومتی راه نیافت.

3- آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی ابتدا معاون و سپس وزیر کشور شد و بعد از راه یابی به دوره اول مجلس به ریاست مجلس شورای اسلامی رسید. ریاست بسیار پر نفوذ و مقتدرانه به همراه نمایندگی امام در شورای عالی دفاع او را به یکی از نماد های جمهوری اسلامی بدل ساخت. از سال 68 تا 76 رییس جمهور بود و پس ازآن تا کنون رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد از میزان اقتدار او کاسته شد و پس از انتخابات و حوادث 1388 گمان می رفت از صحنه رسمی کنار رود اما به رغم وانهادن ریاست مجلس خبرگان رهبری و عدم صدور مجوز شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 با روی کار امدن حسن روحانی بار دیگر شاهد استمرار نقش آفرینی های او هستیم.

4- آیت الله سید محمد بهشتی نماینده تهران و سپس نایب رییس مجلس بررسی پیش نویس قانون اساسی شد و بالاترین نقش را در تدوین قانون اساسی ایفا کرد. دکتر بهشتی دبیر کل حزب تازه تاسیس حزب جمهوری اسلامی هم بود و پس از مخالفت امام با کاندیداتوری   روحانیون  برای ریاست جمهوری این امکان را از دست داد. بهشتی در پایان سال 58 رییس دیوان عالی کشور شد که در آن زمان عالی ترین مقام قضایی به حساب می آمد. این چهره بسیار موثر و نظریه پرداز در واقعه تروریستی هفتم تیر 1360 به همراه ده ها نفر از همفکران خود به شهادت رسید. از شهید بهشتی به عنوان سومین رییس شورای انقلاب نیز یاد شده است.

5- حجت الاسلام محمد جواد باهنر یک چند معاونت وزارت آموزش و پرورش را بر عهده گرفت و بعدتر در دولت شهید رجایی وزیر همین وزارتخانه شد. او از جانب امام به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد. پیش از آن هم نماینده رهبر انقلاب در نهضت سواد آموزی بود. با شهادت دکتر بهشتی، شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی دکتر باهنر را به عنوان دبیرکل حزب برگزید و کوتاه زمانی پس از آن و با انتخاب  محمد علی رجایی به ریاست جمهوری نخست وزیر شد و با همین عنوان و در کنار رییس جمهور رجایی در واقعه 8 شهریور 1360 در 48 سالگی به شهادت رسید.

6- آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی در مجلس خبرگان قانون اساسی عضویت داشت و همراه شهید بهشتی منصب عالی قضایی گرفت و دادستان کل کشور شد. او پس از هفتم تیر 60 تا رحلت امام و بازنگری در قانون اساسی و ایجاد عنوان تازه رییس قوه قضاییه در ساختار سیاسی، رییس دیوان عالی کشور و عملا عالی ترین مقام قضایی(بدون احتساب دادستانی انقلاب) بود. ایشان اکنون در زمره مراجع تقلید به حساب می آید  و 86 سال دارد.  مواضع سیاسی وی در اردوگاه اصلاح طلبان تعریف می شود و دانشگاه مفید نیز از مجموعه های منتسب به اوست.

7- آیت الله محمدرضا مهدوی کنی (امام جماعت مسجد جلیلی در دهه 50 ) با پیروزی انقلاب مسوولیت کمیته های انقلاب را برعهده گرفت و در سال بعد وزیر کشور شد. در سال 1360 و پس از شهادت دکتر باهنر نخست وزیر شد وبا ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری انتظار حمایت داشت اما حزب جمهوری اسلامی پشتیبانی نکرد چرا که او از ابتدا به عضویت حزب درنیامده بود و  فعالان حزب ترجیح دادند حال که مانع کاندیداتوری روحانیون برداشته شده  خود دبیر کل را به عنوان نامزد معرفی کنند. مهدوی کنی از انتخابات کنار رفت و بعد تر از مناصب اجرایی نیز فاصله گرفت و بیشتر وقت و همت خود را صرف مدیریت جامعه الامام الصادق یا دانشگاه امام صادق کرد. ضمن این که در مقام دبیر کل جامعه روحانیت مبارز در صحنه سیاسی حضور فعال داشت و جریان موسوم به راست سنتی را هدایت می کرد. مهدوی کنی در هیچ انتخاباتی شرکت نمی کرد تا سرانجام در آخرین دوره مجلس خبرگان رهبری کاندیدا و سپس نماینده و رییس مجلس خبرگان رهبری شد.

8- آیت الله مرتضی مطهری با این که رییس شورای انقلاب بود اما زودتر از دیگران از گردونه شورای انقلاب خارج شد چرا که در 11 اردیبهشت 1358 به دست گروه فرقان ترور شد و به شهادت رسید. برای استاد مطهری گویاترین توصیف همان عنوان «ایدئولوگ جمهوری اسلامی» است. به بیان دیگر اگر موتور انقلاب را دکتر علی شریعتی با تهییج جوانان در حسینیه ارشاد روشن و آنان را جذب قرائت تازه ای از دین کرد استاد مطهری نیز دست در کار شد و برای ساختاری که به سرعت شکل گرفته بود نظریه پردازی کرد.

از 8 روحانی عضو شورای انقلاب،سه نفر قربانی ترور شدند و یک نفر پس از سکته قلبی درگذشت. چهار نفر دیگر که در قید حیات هستند، از 73 تا 86 سال، سن دارند. درباره آیت الله منتظری باید توضیح داد به رغم رابطه نزدیک ایشان با همه اعضای شورای انقلاب عضو رسمی آن نبودند هر چند که احتمالا در برخی جلسات شرکت می کردند.

سرنوشت 7 عضو غیر روحانی به همراه سه عضو کوتاه مدت دیگر- که بسیار متنوع تر و متفاوت تر از اعضای معمم شورای انقلاب است- در بخش دوم خواهد آمد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200