صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۰۷۷۶۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۸ - ۱۶ آذر ۱۳۹۲ - 07 December 2013

پرندگان به دریاچه ارومیه می‌روند و می‌میرند

سال‌هاست که حیات ارومیه به خطر افتاده و جلوی چشم فلامینگوها و پرنده‌های مهاجری که روزی این دریاچه را خانه خود می‌دانستند، جان می‌دهد.

به گزارش روزنامه ایران، سال‌ها پیش مدرسه که می‌رفتیم در کتاب جغرافیا می‌خواندیم «دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه داخلی ایران و دومین دریاچه آب‌شور دنیا است»؛ آن وقت‌ها می‌گفتند دریاچه ارومیه آنقدر شور است که کسی در آن غرق نمی‌شود.

همان روزها بود که به داشتن این دریاچه بزرگ افتخار می‌کردیم؛ اما حالا نمی‌دانم در کتاب‌ها راجع به آن چه می‌نویسند؟ آیا خواهند نوشت دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه شور ایران است؟ وقتی می‌بینند قلب تپنده این تالاب به دلشوره افتاده و از آن همه عظمت، چیزی جز تپه‌های نمکی باقی نمانده، چطور می‌توانند با افتخار از آن بنویسند تا کودکان ما بدانند دریاچه ارومیه چقدر با ارزش است؟

سال‌هاست که حیات ارومیه به خطر افتاده و جلوی چشم فلامینگوها و پرنده‌های مهاجری که روزی این دریاچه را خانه خود می‌دانستند، جان می‌دهد. جایی خواندم که عبدالرضا کرباسی معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت از محیط‌زیست گفته خطر مرگ در کمین پرندگان مهاجر دریاچه ارومیه است.

تأخیر در حل مشکلات آبی این منطقه و تعلل مسئولان پیشین وزارت نیرو در توقف فعالیت سدهای حاشیه‌ای، منجر به فاجعه زیست‌محیطی دریاچه شده و پرندگان در حالی کوچ خود به ارومیه را آغاز می‌کنند که استراحتگاه آن‌ها آغشته به نمک دریایی است و این حجم زیاد نمک، سبب مرگ می‌شود.

به عقیده او زمانی‌ که پرندگان به دلیل خستگی از پروازهای ممتد، روی سطح دریاچه می‌نشینند تا استراحت کنند، نمک دریایی روی بال آن‌ها نشسته و آب بدنشان را خشک می‌‌کند و این پرندگان توان پرواز را از دست داده و می‌میرند.

هر چه خداوند آفریده عزیز است و قابل سپاس و چه بی‌رحمند انسان‌هایی که همه چیز را برای زنده ماندن خود قربانی می‌کنند.

مرگ دریاچه ارومیه را فقط همین پرندگان می‌فهمند نه انسان‌هایی که با دست خود تیشه به ریشه دریاچه زدند. آنقدر با سدها و چاه‌های کشاورزی شیره جان دریاچه را مکیدند که حالا خودشان هم در کار نجات دریاچه مانده‌اند. وقتی 90 درصد منابع آبی منطقه صرف بخش کشاورزی می‌شود و برداشت غیرمجاز از آب‌های زیرزمینی در پی حفر چاه‌ها بیداد می‌کند، انتظاری غیر از پایانی تلخ نمی‌توان برای این دریاچه درخشان داشت.

با این حال پیدا کردن مقصر این داستان و برگزاری جلسه‌های اضطراری و غیراضطراری و هزار و یک میزگرد، آنچه به روز این آبگیر بزرگ آمده را جبران نمی‌کند. تیر ماه امسال بیشتر از ۷۵ درصد از آب دریاچه ارومیه خشک شده بود تا این‌که کار به دولت یازدهم واگذار شد.

احیای تالاب‌های اقماری
کم شدن تراز آبی دریاچه ارومیه از سال 74 شروع شد و هر سال سطح ارتفاع آب 30تا50 سانت کاهش داشت که در دهه 80 این روند شتاب گرفت و اکنون در دهه 90 به حداکثر خود رسیده و بیشتر مساحت دریاچه خشک شده است. در مجموع تاکنون سطح دریاچه 8 متر پایین آمده و سطح تراز آبی آن در اول آذر ماه امسال 40/1270 متر بالاتر از آب‌های آزاد بوده که نسبت به تراز آبی در سال گذشته همین موقع، 35 سانتیمتر کاهش سطح ارتفاع داشته است.

امید یوسفی مدیر پارک ملی دریاچه ارومیه می‌گوید: بارش‌های چند روز اخیر موجب شده سطح آب کمی بالا بیاید اما با این حال باید گفت 85درصد دریاچه خشک شده است. ارومیه را دیگر نمی‌توان دریاچه نامید و باید از آن به عنوان یک بستر خشک شده نام ببریم که فقط بعضی مناطق آن آب دارد.
وی می‌افزاید: در دولت قبل تصمیم‌هایی برای احیای ارومیه گرفته شد و طرح‌هایی هم مانند انتقال آب از ارس و دریای خزر مطرح کردند که بی‌نتیجه ماند و فقط طرح انتقال آب از رود زاب به مرحله اجرایی رسید. این رود از سردشت به عراق می‌رسد که به دلیل مسیر کوهستانی، هیچ مصرف کشاورزی و صنعتی ندارد و پرآب بودن و نزدیکی آن به حوضه آبریز باعث شد تا تصمیم بگیرند 100میلیون مترمکعب از رود زاب را به ارومیه انتقال دهند. اما اجرای این طرح با وجود 30درصد پیشرفت فیزیکی، به علت کمبود بودجه، امکانات و نداشتن ماشین‌آلات مجهز برای حفر کانال متوقف شد.

یوسفی با اشاره به تشکیل کارگروه نجات دریاچه ارومیه در اولین جلسه هیأت دولت عنوان می‌کند: با این‌که مدت کمی از آغاز فعالیت دولت یازدهم گذشته، طرح‌های مهمی برای احیای ارومیه مصوب شده که در حال پیگیری و تأمین منابع مالی هستند و این خود نقطه امیدی است تا شاهد تغییر روند منفی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه باشیم.

وی در پاسخ به این‌که آیا ورود فلامینگوهای مهاجر که اکنون ساکن دریاچه هستند، می‌تواند نویدبخش حیات دوباره ارومیه باشد، می‌گوید: براساس یک باور قدیمی، در سال 1300 یا قبل از آن، اتفاقی مشابه اکنون برای دریاچه می‌افتد و سطح آن پایین می‌آید اما همزمان با آغاز روند احیای مجدد دریاچه، پرندگان مهاجر مهمان این منطقه می‌شوند و این تفکر به وجود می‌آید که فرود پرندگان مهاجر نشانه حیات مجدد دریاچه است؛ در حالی که از نظر علمی صحت ندارد. دریاچه ارومیه برخلاف آنچه مردم تصور می‌کنند فقط نمک طعام ندارد، بلکه انواع املاح و فلزات مانند مس و روی هم در آن یافت می‌شود. اکنون میزان نمک شور آب دریاچه به اندازه کافی ته‌نشین و موجب شده سایر املاح آب افزایش یابد، به‌طوری که آب به شکل روغنی سنگین درآمده است.

یوسفی توضیح‌ می‌دهد: پیش از این وقتی پرندگان مهاجر به ارومیه می‌آمدند، بال و پرشان با نمک پوشیده می‌شد و این موجودات خشک و تلف می‌شدند؛ همین امر باعث شد تا دیگر به دریاچه نیایند اما حالا تغییراتی که در ترکیبات آب به وجود آمده موجب شده تا دوباره به دریاچه بیایند. اما این اتفاق نشان‌دهنده بهبود وضعیت دریاچه نیست و فقط شرایط املاح آب تغییر کرده است.

وی یکی از عوامل مهمی را که باعث شده پرندگان مهاجر همچنان مهمان این منطقه باشند شرایط مناسب تالاب‌های اقماری و اطراف دریاچه می‌داند و می‌افزاید: احیای این تالاب‌ها یکی از اقدامات مهمی است که اکنون سازمان حفاظت محیط زیست در دست اجرا دارد و سعی کرده با افزایش میزان آب و مساحت تالاب‌ها باعث شود تا اگر پرندگان مهاجر دریاچه ارومیه را ترک کرده‌اند، دست کم منطقه را ترک نکنند.

یوسفی یکی دیگر از اقدامات اساسی را که در دولت جدید انجام شده، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به مردم منطقه می‌داند. کشاورزان در خصوص جایگزینی محصولات کم‌آب‌بر و تغییر نحوه آبیاری آموزش‌ می‌بینند تا با استفاده از مازاد آب در مصارف صنعتی و کشاورزی بتوان یکی از مشکلات منطقه یعنی کمبود آب را حل کرد؛ اما مشکل اصلی این منطقه نبود مدیریت صحیح آب است.

اجرای 19طرح ضربتی
محسن سلیمانی‌روزبهانی مدیر ملی طرح حفاظت از تالاب‌های ایران معتقد است عمده مشکلات دریاچه ارومیه از توسعه ناپایدار منطقه نشأت می‌گیرد که خشکسالی هم به آن کمک کرده است. توسعه کشاورزی، رشد صنعت، افزایش جمعیت، ناهماهنگی‌های بین دستگاه‌های اجرایی و نبود برنامه‌ریزی موجب شده تا دریاچه ارومیه به این روز بیفتد. از سال 84 تلاشی برای نجات دریاچه آغاز شد تا یک برنامه مدیریت مشارکتی برای حوضه آبریز دریاچه تدوین شود، چون مدیریت دریاچه بدون مدیریت حوضه آبریز غیرممکن است. به همین منظور برنامه مدیریت جامع حوضه آبریز دریاچه ارومیه با مشارکت همه دستگاه‌های اجرایی، سازمان‌های غیردولتی و نمایندگان مردم تدوین شد تا نقطه‌نظر ذی‌نفعان را هم تأمین کند.

وی می‌گوید: نقش تک‌تک دستگاه‌های اجرایی مانند وزارت نیرو، جهادکشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست، استانداری و مردم در این برنامه مشخص و تلاش شد تا محور کار قرار گیرد؛ اما با توجه به این‌که معمولاً کارها با برنامه‌ریزی پیش نمی‌رود، عمل کردن طبق برنامه طولانی شد. در دولت یازدهم با مبنا قرار گرفتن این برنامه، 19 اقدام ضربتی مشخص شد تا در چارچوب آن، اجرایی شود.

به گفته سلیمانی، بازگشایی مسیر آبراهه‌های ورودی به دریاچه و تالاب‌های جنوبی و تسهیل در انتقال آب به ارومیه، ساماندهی چاه‌های حوضه آبریز دریاچه و نصب کنتور هوشمند، تعیین تکلیف چاه‌های فاقد پروانه، جلوگیری از برداشت غیرمجاز از آب‌های سطحی، حذف دیواره‌های کنترل‌کننده ایجاد شده برای مهار پیشروی دریاچه در ورودی‌های مسیل، انتقال پساب تصفیه‌خانه‌های حوضه آبریز به دریاچه، جلوگیری از توسعه سطح اراضی کشاورزی در حوزه با استفاده از سازوکارهای تشویقی و تنبیهی مناسب، مدیریت نهاده‌های کشاورزی در حوزه با توجه به محدودیت منابع آب و عدم واگذاری این نهاده‌ها به بهره‌برداران غیر مجاز و آیش‌بندی کشت‌های یکساله با اعمال محدودیت عرضه آب و تدوین و
اجرایی کردن الگوی کشت مناسب برای هر منطقه از راهکارهای نوزده‌گانه است.

وی اضافه می‌کند: عملیات آبخیزداری با تأکید بر آبخوان‌داری جهت تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی حاشیه دریاچه به شرط حفظ حقابه زیست‌محیطی رودخانه‌ها تا ورودی به دریاچه، توقف تمام طرح‌های سدسازی در دست مطالعه و طرح‌های شبکه‌های آبیاری و آبرسانی پایین‌دست در حوضه آبریز دریاچه، اجرای برنامه‌های آگاه‌سازی و اطلاع‌رسانی عمومی در خصوص وضعیت ارومیه و نقش مردم و جوامع محلی در احیای دریاچه، استقرار سیستم تصمیم‌یار حوضه آبریز دریاچه ارومیه بر اساس برنامه مدیریت ریسک خشکسالی، انتقال آب به جزایر و تالاب‌های حاشیه دریاچه از سد حسنلو، مطالعه و بررسی احداث جاده میانگذر شهید کلانتری بر کاهش تراز آب دریاچه، تهیه سیستم نقشه‌های کاداستر زراعی و باغی در حوضه آبریز، تأمین اعتبار مورد نیاز و تسریع در طرح انتقال آب از رودخانه زاب به حوضه آبریز، مطالعه طرح انتقال آب دریای خزر به دریاچه و مطالعه برای استخراج و بهره‌برداری نمک و اجرای طرح‌های صنعتی در راستای نجات دریاچه ارومیه هم از دیگر طرح‌هایی است که باید هر چه سریعتر اجرا شود.

سلیمانی با بیان این‌که 100 تا 120 مورد فعالیت در قالب برنامه مدیریت جامع حوضه آبخیز دریاچه ارومیه تدوین شده، اظهار می‌کند: تا زمانی که مردم نخواهند که به صورت جدی به نجات دریاچه ارومیه کمک کنند کاری از پیش نمی‌برند. ساکنان منطقه باید در اجرای طرح‌های تصویب شده مشارکت داشته باشند تا دستگاه‌های اجرایی بتوانند به نتیجه مطلوب برسند.

درست است که اکنون وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه، این آبگیر را در صدر فعالیت‌ها قرار داده است اما نباید سایر تالاب‌ها را هم فراموش کرد. با این حال هر اقدام مؤثری که اکنون برای ارومیه انجام شود می‌تواند الگویی برای نجات سایر تالاب‌های کشور باشد؛ چون بسیاری از تالاب‌ها نیز با مشکلاتی مشابه مواجه هستند. پس باید به یک الگوی پایدار رسید تا با همکاری مردم بتوان تالاب‌های کشور را از خطر نابودی نجات داد.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200