در
چندسال گذشته هر وقت سايتهاي بين المللي اقدام به نظرسنجي يا رايگيري
درباره مسائل ورزشي کردند که در آن يک نماينده از ايران هم حضور داشت،
ورزشدوستان ايراني با هجوم خود به سايت مربوط، ورزشکار ايراني را انتخاب
ميکردند.
به گزارش ايسنا ، شايد نخستين بار اين اقدام در انتخاب
حسين رضازاده به عنوان قويترين وزنهبردار جهان صورت گرفت. در سالهايي که
قهرمان اردبيلي هنوز وزنه ميزد سايت جهاني فدراسيون وزنهبرداري اقدام به
نظرسنجي کرده بود تا قويترين را انتخاب کند. در آن زمان هنوز اينترنت مثل
الان بين ايرانيها جا نيفتاده بود اما همه با اطلاعرساني به يکديگر و
حرکت گروهي کاري کردند که هجوم زيادي به سايت فدراسيون جهاني انجام شود و
در نتيجه انتخابات مخدوش شد.
در سالهاي بعد هم اين اتفاق تکرار شد و
سايت فدراسيون بينالمللي آمار و ارقام فوتبال اقدام به نظرسنجي براي
انتخاب محبوبترين بازيکن جهان کرد. يک بار مهدويکيا و يک بار هم علي کريمي
و فرهاد مجيدي در جمع محبوبترين بازيکنان جهان قرار گرفتند تا حمايت
دستهجمعي ايرانيها اينجا هم بر واقعيتها چيره شود. نظرسنجياي که مثلا
مسي در آن بين 5 بازيکن برتر هم نبود اما با لطف راي ايرانيها نتيجه طور
ديگري رقم خورد.
يادمان نرفته در نخستين سالي که فدراسيون
وزنهبرداري اقدام به نظرسنجي کرده بود به خاطر هجوم بيش از حد کاربران
ايراني، سايت اين فدراسيون دچار مشکل و براي يکي، دو روز کاملا قطع شد. اما
اين اتفاقها براي جامعه ما مثبت بود چراکه نشان دهنده علاقه ايرانيها به
ورزش بود. اينکه در همه نظرسنجيهاي اينترنتي فعال هستيم چيز بدي نيست اما
اقدامي که به تازگي در شبکه اجتماعي فيس بوک ميبينيم و شب گذشته هم بار
ديگر تکرار شده به هيچ وجه قابل قبول نيست و فقط براي اين جامعه "هميشه
حاضر در صحنه" بدنامي به بار ميآورد؛ نامي که حتما نميتواند نماينده
فرهنگ والاي ايراني باشد.
همين چند ماه پيش بود که جمع زيادي از
کاربران ايراني فيسبوک در خلال برگزاري ليگ جهاني واليبال با هجوم به صفحه
شخصي ايوان زايتسف يکي از بازيکنان تيم ملي ايتاليا، اين صفحه را پر از
نظرات و کامنتهاي خود کردند که اکثرا هم حاوي مطالب توهينآميز و زننده
بود. خانواده زايتسف هم از اين توهينها بينصيب نمانده بودند و حجم بالاي
کامنتها به جايي رسيد که اين بازيکن گفت: "متاسفم که بزگترين تفريح
ايرانيان توهين به ديگران است!"
شب گذشته هم اين اتفاق تکرار شد و
تا لحظه ارسال همين مطلب هنوز در حال ادامه يافتن است. صفحه شخصي ليونل مسي
پر شده از نظرات کاربران ايراني که با ميانگين 10 کامنت در هر دقيقه در
حال ارسال صحبتهاي نه چندان مناسب خود هستند. شکي نيست که هر کدام از
کاربران ايراني فيسبوک، نماينده فرهنگ اين مرز و بوم هستند و وجود توهين و
حرفهاي زننده در نظرات هر کدام از آنها تصوري دروغين را از کشورمان
ميسازد.
حالا تصور کنيد از شب گذشته تاکنون بيش از 30 هزار کامنت
روي صفحه شخصي بهترين بازيکن 4 سال گذشته جهان از سوي ايرانيها ارسال شده
که همه آنها با محتوايي مشابه در حال کري و رجزخواني براي اين ستاره فوتبال
دنيا آن هم با بدترين ادبيات يا اشاره به تقابل او با هاشم بيگ زاده
هستند.
نمونهاي از اين کامنتها را بخوانيد:
- مسي تو که مسي، اگه طلا هم بودي هيشکاري نميتونستي جلوي ايران بکني داداش.
-
چهارسال قبل کامران نجفزاده رفت با مسي مصاحبه کنه، مسي گفت ايرانو
نميشناسه و مصاحبه نکرد. الان بايد بيک زاده طوري بزنتش که که قيافش شبيه
دفاع راست فوتبال دستي شه.
- مسي جون يک ماه يارانه خودتو بده بيگزاده تا ولت کنه
- مسي تنها نيست "هاشم اول"
- اگه تيم ملي پشتکار شمارو داشته باشه با اين کامنت گذاشتناتون، آرژانتين سهله برزيل رو هم ميبريم!
- آهن آلات، ضايعات، مسيجات خريداريم!
- مسي، هاشم بيگ زاده را به مناظره دعوت کرد
- بچهها از امروز اينجا پاتوق شد تا شروع جام جهاني. به دوستان خود بگوئيد!
اين
فقط نمونهاي از کامنتهايي بود که در شب گذشته از سوي برخي کاربران
ايراني در صفحه مسي منتشر شده بود. شايد ديگر نيازي به گفتن هيچ جملهاي
نيست و با خواندن اين نظرات بدانيم که چقدر بد فرهنگ ايراني را نشان
دادهايم. اي کاش همه اين دوستان انرژي خود را در جاي ديگري صرف ميکردند
که به نفع ايران و ايراني بود. جالب اينجاست که در کامنتهاي آخر کاربران
از صفحه مسي خسته شدهاند و با يکديگر قرار گذاشتهاند که حرکت خود را در
صفحه ادين ژکو مهاجم تيم ملي بوسني ادامه دهند.
شايد يکي از کامنتهايي که در انتقاد از اين نظرات روي صفحه مسي گذاشته شده بود به خوبي حق مطلب را ادا کند:
- واقعا نميدونم منظورتون از اين کامنتا چيه، فقط ميدونم باعث ميشيد جهان سومي بودن مون رو به رخمون بکشن