ابعاد تازهای از ماجرای مک فارلین در نشریه داخلی اداره سیاسی سپاه منتشر شد. به گزارش "الف"، بهدنبال عدم استقبال و پذیرش غیر رسمی هیات آمریکایی و استقرار آنها پس از چند ساعت معطلی در یکی از هتل های تهران در 4 خرداد 1365، مک فارلین و همراهان او طی چهار روز اقامت خود در تهران پس از انجام هفت دور مذاکره با طرفهای ایرانی، سرانجام بدون دستیابی به نتیجه، مجبور به ترک ایران گردیدند. سابقه خبر - ورود ناگهانی "مک فارلین" رییس شورای امنیت ملی ریگان رییس جمهور وقت ایالات متحده به تهران به همراه 5 نفر از همراهان او به نام های "الیور نورث"، "جورج کیو"، "هوارد تیچر" ،"امیرمن نیر" و رابط سازمان سیا در 4 خرداد 1365 هـ .ش (25 مه 1986 م) که 5 ماه بعد از انجام آن، ابتدا در تاریخ 11 آبان ماه 1365 (2 نوامبر 1986 م) از سوی نشریه لبنانی الشرع و پس از آن با اعلام رسمی آقای رفسنجانی ریاست وقت مجلس شورای اسلامی در جمع دانشجویان گردآمده و در مقابل مجلس در 13 آبان همان سال فاش شد، به "ماجرای مک فارلین" شهرت یافته است.این واقعه در ایران به ماجرای "مک فارلین" و در آمریکا به عنوان "ایران گیت"، "واتر گیت دوم" و "ایران کنترا" معروف شده است.در آن هنگام، ریگان برای کاستن از فشارها 3 تن را برای تحقیق درباره عملکرد شورای امنیت ملی آمریکا در ارتباط پنهانی با ایران، برگزید که عبارت بودند از؛ جان تاور سناتور محافظه کار و رئیس گروه تحقیق در این زمینه، اوموند ماسکی وزیر اسبق خارجه و برنت اسکوکرافت مشاور اصلی سیاست خارجی رئیس جمهور سابق جمهوریخواه. این گزارش را هیات بررسی کننده به نام ماجرای «ایران کنترا» منتشر کرد که ظاهرا قصد بر آن بود تا با اصلی کردن یکی از موضوعات فرعی ماجرا (تخصیص مقداری از لودفروش اسلحه به ایران برای ضد انقلابیون نیکاراگوا یعنی کنتراها) موضوع اصلی حتیالامکان به شکلی فرعیتر جلوه کند هرچند این مسئله برای آمریکاییها محقق نشد.براساس ادعای تاور، حاصل این ارتباط پنهانی در آن مقطع برای ایران تنها دریافت 8 مورد سلاح و لوازم یدکی در تاریخهای جداگانه شامل چندین قبضه موشک ضد تانک تاو، ۱۸قبضه موشک ضدهوایی هاوک و قطعات یدکی پرتاب کننده این موشکها بود. بر اساس گزارش نشریه داخلی اداره سیاسی سپاه، در اولین دوره مذاکرات که به مدت 2 ساعت برگزار شد، مک فارلین حضور خود در ایران را به منظور ایجاد پل ارتباطی بین دو کشور اعلام و آمادگی دولت متبوعش برای تامین برخی اقلام مورد نیاز ایران را بیان کرد. بنابراین گزارش، در دور دوم مذاکرات که به مدت نیم ساعت برگزار شد، مک فارلین اعلام کرد که من در سطح وزیر هستم و انتظار دارم با مقامات تصمیم گیرنده ملاقات نمایم در غیر این صورت می توانید با کارمندان من صحبت کنید. سومین دور مذاکرات که بدون حضور مک فارلین با دیپلمات های دون پایه ایرانی انجام شد و به 6 ساعت به طول انجامید نیز پس از بحث های سنگین و فراوان از سوی طرفین و بدون حصول توافق به پایان رسید. در پایان این دور مذاکرات "هوارد تیچر" برای جلب نظر طرف ایرانی، بخشی از تهدیدات شوروی سابق علیه ایران نظیر استقرار 26 لشکر در همجواری مرزهای ایران را یادآور شد و به نقل از مک فارلین اعلام کرد: « با رییس مجلس آقای رفسنجانی، آقای موسوی نخست وزیر و رئیس جمهور ملاقات خواهد کرد. آیا می توانیم ترتیب یک ملاقات سری میان مک فارلین و رهبران شما را بدهیم.» سرانجام در خواست آمریکایی ها به امام و مسوولین بلند پایه جمهوری اسلامی منتقل و ادامه مذاکرات تحت تاثیر نظر امام (ره) قرار گرفت که پس از شنیدن گزارش فرموده بودند: «هیچ یک از مسوولان با آنها مذاکره نکنند». به عقیده کارشناسان، به نظر می رسد این حرکت آمریکایی ها در چارچوب ترسیم تصویری دوگانه از سیاست جمهوری اسلامی صورت می گرفت و امام (ره) با علم به این نکته مقامات جمهوری اسلامی را از مذاکره با هیات آمریکایی منع کردند. نشریه داخلی اداره سیاسی سپاه در ادامه مطلب خود آورده است: طی چهارمین و پنجمین دور گفتگوها پیرامون موضوعاتی همانند راهکارها و موانع آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان، فروش سلاح به ایران، تهدیدات احتمالی شوروی سابق علیه ایران و پشتیبانی آن از عراق در جنگ و نحوه خاتمه جنگ و ... تبادل نظر شد. در دور ششم مذاکرات به علت عدم دستیابی به نتیجه دلخواه برای هیات آمریکایی و ابراز تمایل آنها برای بازگشت، در حالی که هیات آمریکایی پیش نویس پیشنهاد خود برای تکامل تدریجی روابط را تسلیم کرده بودند، گذرنامه خود را دریافت نمودند. در آخرین دور گفتگو که در روز هفتم خرداد 1365 برگزار شد، مک فارلین با اظهار تاسف به اینکه فرصت مهمی را از دست داده است، بر شکست تاکتیک فشار و دیپلماسی و حربه چماق و شیرینی واشنگتن در قبال ایران در این واقعه، مهر تایید زد.