صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۰۴۹۸۲
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۲ - ۲۹ آبان ۱۳۹۲ - 20 November 2013
گفت‌وگوی عصرایران با مترجم "ریشه‌ها"

کتاب "الکس هیلی" که رهبر انقلاب توصیه کردند

هیلی زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند. او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد.
عصرایران - رهبر انقلاب اسلامی امروز در سخنان خود خواندن کتاب "ریشه‌ها" از الکس هیلی را توصیه کرده و آن را کتابی مغتنم دانستند.

"ریشه‌ها؛ حماسه یک خانواده آمریکایی" کتابی است نوشته آلکس هیلی، نویسنده معاصر آمریکایی. او در این داستان، زندگی خانواده و نیاکانش را به تصویر می‌کشد. پیام محوری این داستان، وضعیت نابه‌سامان آمریکاییان آفریقایی‌تبار و بیان رنج‌ها و کاستی‌های زندگی ایشان در دوران برده‌داری و پس از آن است. در نگاهی دقیق‌تر، نویسنده به شناساندن مفاهیم تبعیض نژادی، بردگی، بیگاری و زیر تملک دیگران بودن می‌پردازد و آن را محکوم می‌کند.



این اثر  که به شکل رمان نوشته شده و بیانی واقع‌گرایانه دارد، با زایش قهرمان اصلی داستان کونتا کینته (نیای هفتم نویسنده کتاب)، در دهکده‌ای مسلمان و در باختر قاره آفریقا آغاز می‌شود. او با فرهنگ سنتی رشد می‌کند و زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند.


هیلی در دوران جوانی

او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد. کونتا کینته در آمریکا متحمل رنج‌های بسیاری می‌شود. او که تا پیش از این آزاد و شرافتمندانه زندگی کرده است، باید صبح تا شام عرق بریزد و کار کند و ناظر تصاحب دست‌رنجش به دست دیگران باشد.


نمونه‌ای از چیدمان برده‌ها در کشتی

او در آغاز زبان انگلیسی نمی‌داند و نسبت به سایر بردگان سیاه، با نظر تحقیر روبرو می‌شود و از این رو همه از او کناره می‌گیرند. او که مسلمانی باورمند و مقید است، عقیده دارد که این بردگان از اصل و ریشه خویش فاصله گرفته و سرسپرده سفیدپوستان شده‌اند، اما به تدریج زبان انگلیسی را می‌آموزد و درمی‌یابد که اینان هرگز در آفریقا نبوده‌اند و برده زاده شده‌اند.

هم‌چنین می‌فهمد که این بردگان هرگز از وضع خود راضی نیستند و گاه‌گاهی هم به فرار یا حتی به شورش فکر می‌کنند، بدین ترتیب با آنان احساس همدردی می‌کند. اما هرگز از اعتقادات خود برنمی‌گردد و پیوسته تلاش می‌کند آفریقایی‌تباران را با میراث خویش آشنا سازد.

او سرانجام ازدواج می‌کند، صاحب فرزندی می‌شود و داستان همین‌گونه ادامه می‌یابد تا به خود نویسنده می‌رسد. این داستان از دیدگاه تاریخی، بیانگر رویداد جنگ‌های استقلال و تأسیس ایالات متحده آمریکا، شورش‌های بردگان، جنگ داخلی و لغو برده‌داری است.


الکس هیلی در میان‌سالی

آلکس هیلی در بخش‌های پایانی کتاب، به شرح حال مختصری از خویشتن می‌پردازد، از چگونگی دستیابی‌اش به شرح حال قهرمانان داستان سخن می‌گوید و از انگیزه‌هایش برای نوشتن زندگی‌نامه خانواده و نیاکانش پرده برمی‌دارد.

استاد علیرضا فرهمند - روزنامه‌نگار صاحب‌نظر - این اثر را که "سند رسوایی آمریکا" خوانده‌اند، در سال 1356 به فارسی ترجمه کرد. ترجمه فرهمند از Roots، به گفته و گواه کارشناسان، هم بهترین ترجمه این اثر به فارسی و هم یکی از بهترین ترجمه‌های فارسی از یک رمان است که 9 بار توسط انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است. فرهمند می‌گوید پیش از انتشار کتاب با الکس هیلی که روزنامه‌نگاری موفق و صاحب یک کتاب‌فروشی بوده، دیدار نیز کرده است.

قدرت تحلیل این رونامه‌نگار ایرانی صاحب‌نظر تا بدانجاست که وارن کریستوفر - معاون وزیر امور خارجه دولت جیمی کارتر - در بحبوحه انقلاب اسلامی در تلکسی از سفارت امریکا می‌خواهد که تحلیل علیرضا فرهمند را از واقعیات انقلاب ایران جویا شود.

او در گفت‌وگو با عصرایران، با تایید روح استکبارستیزی حاکم بر این کتاب می‌گوید: «در دنیای ما 25 کشور جهان خود را "خدایان یونان" و بقیه را "انسان" می‌بینند. خودبرتربینی و حفظ این فاصله متصور، موضوع اصلی جهان غرب است، به همان‌گونه که در داستان‌های اساطیری یونان باستان؛ خدایان الهه‌ای به نام پاندورا را با جعبه‌ای از بلایا و بدختی‌ها و مصیبت‌ها به زمین می‌فرستند تا فاصله خدایگان و انسان‌های فانی حفظ شود.»

فرهمند افزود: «پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روشنفکران غربی بیش از پیش غره شدند و به تئوریزه کردن برتری غرب پرداختند و کتاب‌هایی همچون "برخورد تمدن‌ها"، "دنیاها در جنگ"، چرا غرب حاکم است؟"، "غرب و بقیه؛ خطر تروریسم" و... توسط هانتینگتون، پگدن و دیگران نوشته شد که در آن حتی مدعی برتری بدنی اروپائی‌ها مثلا در آرواره بر دیگر مردم جهان شدند! این در حالی است که تا همین 300 سال پیش، غربی‌ها به توحش شهره بودند و مراکز تمدن در بقیه نقاط دنیا شناخته شده بودند.»

وی با اشاره آمار روزانه 40 تا 50 کشته در برخی کشورهای منطقه گفت: «تکیه ایران بر موضوع امنیت بسیار حائز اهمیت است، از این رو میدان دادن به یک نیروی امنیتی مانند بسیج و تقبل تمام هزینه‌های این مسأله از سوی حاکمیت، برای غرب خوشایند نیست.»

فرهمند افزود: «امروز تردید دولت آمریکا در مورد استفاده از گزینه نظامی علیه ایران نیست، بلکه تردید آن‌ها در مورد توان انجام این کار است.»

وی ادامه داد: «آن‌چه غربی‌ها را برآشفته، هوشمندی ایرانی‌ها در اولویت‌بندی اهداف کلان است، ازجمله اولویت قدرت بر دانش و توسعه بر دموکراسی.»

گفت‌وگوی تفصیلی ما با استاد علیرضا فرهمند را هفته آینده در عصرایران بخوانید.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200