صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۰۰۸۹۸
تاریخ انتشار: ۲۱:۳۲ - ۳۰ مهر ۱۳۹۲ - 22 October 2013

واکنش امام خمینی به ساختمان‌سازی در لانه جاسوسی

یکی از برادران قدیمی اطلاعات سپاه هم که مادرشان در بیمارستان بستری بود را ملاقات کردم. به مناسبتی خاطره‌ای را نقل کرد که شاید ذکرش بی‌مناسبت نباشد. فرمود: در آن زمان که در بخش شمالی لانه جاسوسی مستقر بودیم با محدودیت فضای اداری روبه‌رو بودیم که اقدام به تهیه آهن‌آلات و مصالح برای احداث ساختمانی در محوطه کردیم. در این زمان به فکر اخذ نظر حضرت امام (س) خدمت رسیدیم، پاسخ استعلام را این‌گونه از امام نقل کردند که «مگر ما می‌خواهیم تا آخر با آمریکا قهر باشیم؟»
 سیدعلی صنیع‌خانی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه بهار، با یک واسطه‌، خاطره‌ای را درباره واکنش امام خمینی (ره) به ساختمان‌سازی در لانه جاسوسی نقل کرده است.

به گزارش ایسنا، متن این یادداشت به این شرح است: «در بیست و چهارمین سال رحلت آن امام وارسته به حق پیوسته رسانه ملی و روزنامه تولیت انحصاری انقلاب جناب آقای شریعتمداری در علمداری از میراث امام به پا خاسته و با سرلوحه قرار دادن الحاقیه پایانی وصیتنامه الهی - سیاسی آن راحل عظیم‌الشأن «اکنون که من حاضرم، نسبت‌هایی بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود، لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود مورد تصدیق نیست، مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان، یا در سیمای جمهوری‌اسلامی چیزی گفته باشم.» هجمه به آقای هاشمی را تشدید و چراغ سبزی برای عناصر بی‌منطق تندرو! نشان‌ داده‌اند، ابهاماتی است که باید متولیان مذکور به تبیین آن بپردازند. چگونه می‌شود که آن جمله در این بیست و چهار سال اولین نقل‌ قول و خاطره از امام است که مستند به خط و صوت نیست؟! و آیا این اقدام در شرایط کنونی با مشکلات فراروی نظام و مردم در حمایت از دولت و منویات رهبری است؟! آیا تخریب و در نهایت حذف آقای هاشمی و خواستار مرگ او شدن مشکل‌گشاست؟! در سنوات گذشته خاطرات و نقل‌ قول‌های فراوانی از افراد و مخصوصا بزرگانی از علما و مسئولان و مرتبطین و از آن جمله مقام معظم رهبری شنیده‌ایم که برای من بعضی از آنها توشه راهی گرانبها بوده و خواهد بود که نه خطی در کار و نه صدایی مضبوط. حال چه اتفاقی رخ داده فردی از فرزندان معنوی و یاری از یاوران دیرین و از نزدیک‌ترین‌ها به امام و انقلاب که برای پیروزی آن مرارت‌ها به جان خریده و در شکل‌گیری و اداره جمهوری‌ اسلامی از هر کوششی دریغ ننموده و برای حفظ آن آبرویش را نیز در طبق اخلاص قرار داده را با مستمسک قرار دادن خاطره‌ای از سال 62 که سال 89 آن را رسانه‌ای کرده، این‌گونه باید مورد بی‌احترامی واقع گردد؟!

با شناختی که از این دوستان قدیمی دارم، ظاهرا توجیه‌کننده اقدامشان توسل به کلامی از امام (ره) در واپسین‌ترین کلمات الحاقیه به وصیتنامه است که «میزان در هرکس حال فعلی او است» و آیه‌ای از قرآن آمده است که: اذا جاءکم فاسق بنباء فتبینوا (حجرات،6)؛ هرگاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید. وگرنه از این مخبر خاطرات فراوانی از امام داریم و دارند که بدون تحقیق پذیرفته‌ایم و به کار بسته‌ایم که مبارک‌ترینش بیان خبری است که در مجلس خبرگان رهبری بیان نمود و نگرانی‌ها را مرتفع ساخت، آن هم ساعاتی پس از قرائت وصیتنامه و فراز آخرین در مجلس شورای اسلامی و در جمع کارگزاران نظام.

و اما مستمسک: پیشنهاد حذف پخش شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی از صداوسیمای جمهوری‌اسلامی در سال 62 به حضرت امام (س)، شعاری که پس از زمانی نه‌چندان دور ضمن حذف بخش دوم آن‌ که مرگ بر شوروی بود، هم از صداوسیما و هم از شعارهای مردمی در محکومیت ظالمین که البته اقدام بجایی بود و اقدام دیگری که درباره پرچم آمریکا صورت پذیرفت و آن ابلاغیه ستاد کل نیروهای مسلح از پاک کردن نقاشی پرچم آمریکا در میادین صبحگاه‌های نیروهای مسلح در زیر پای رژه‌روندگان.

ستم دیرینه آمریکا و انگلیس موردی نیست که از خاطره ملت ایران زدوده شود و از بین برود و البته این عقده همیشه ایام تا تغییر رویه و اقدام عملی برای جبران باید در دل ملت ما و هر ایرانی که دل در گرو این وطن دارد پابرجا باشد ولی سوال اینجاست که استدلالمان برای حذف شعار مرگ بر شوروی چه بود؟ پشتیبانی تجهیزاتی از عراق می‌کرد. ملت ما و رزمندگانمان، بمباران‌های میادین نبرد و شهرهای ایران توسط توپولف‌ها و میگ‌های روسی را فراموش نمی‌کنند و از همه دردناک‌تر بمباران‌های شیمیایی با بمب‌های تحویلی شوروی به عراق و در ادامه تحویل میگ‌های 25 و دیگر پشتیبانی‌ها که بیان مفصل آن مجال دیگری می‌طلبد. و پس از آن در کجا شوروی و روسیه را در کنار خود داشته‌ایم و در این اواخر کدام قطعنامه ظالمانه‌ای علیه کشور و مردم مظلوم ما به تصویب رسیده که امضای چین و شوروی موید آن نباشد؟ از تحریم‌های اخیر بیشترین بهره را چین و شوروی برده‌اند با کمترین هزینه نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکا.

ظالم، ظالم است و ظلم بد است؛ از هر که سر بزند. ظالم باید محکوم شود و گاهی منافع نظام ایجاب می‌کند که روش‌های برخورد تغییر یابد. به نظر می‌رسد پخش نشدن و شدن مرگ بر آمریکا و شوروی دلیل این هجمه نیست که واقعیت را باید در انتخابات 24 خرداد 92 جست‌وجو کرد و بس. خوب است من هم خاطره‌ای از خاطره‌های بی‌خط و صدا را بیان کنم: در سال گذشته که برای پیگیری درمان ابازوجه مرحوم حضرت آیت‌الله سیدمجتبی موسوی‌ لاری (ره) خدمت آقای دکتر کاظمی ریاست بیمارستان خاتم‌الانبیاء بودم، یکی از برادران قدیمی اطلاعات سپاه هم که مادرشان در بیمارستان بستری بود را ملاقات کردم. به مناسبتی خاطره‌ای را نقل کرد که شاید ذکرش بی‌مناسبت نباشد. فرمود: در آن زمان که در بخش شمالی لانه جاسوسی مستقر بودیم با محدودیت فضای اداری روبه‌رو بودیم که اقدام به تهیه آهن‌آلات و مصالح برای احداث ساختمانی در محوطه کردیم. در این زمان به فکر اخذ نظر حضرت امام (س) خدمت رسیدیم، پاسخ استعلام را این‌گونه از امام نقل کردند که «مگر ما می‌خواهیم تا آخر با آمریکا قهر باشیم؟»

کلام آخرین: برادران بدانید این اقدامات مذبوحانه، آقای هاشمی را از دور خارج نخواهد ساخت و البته او عاقل‌تر از این است که قاعده بازی را به نفع بدخواهان به هم بزند و قطعا این برخوردها روز به روز او را در میان توده مردم عزیزتر خواهد کرد و نمونه آن را با رای آری به هاشمی در انتخابات اخیر مشاهده کردید.

بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است، چون نهضت زنده است. (امام‌خمینی (ره)»
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200