صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۹۸۱۶۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۱۱ مهر ۱۳۹۲ - 03 October 2013
هرمیداس باوند در گفتگو با عصر ایران:

عربستان مخالف استراتژیک احیای رابطه ایران و آمریکاست

عربستان سعودی بارها از آمریکا درخواست کرده که استراتژی سخت‌افزاری در قبال ایران اتخاذ شود. عربستان تمام هم و غمّش این است که هلال شیعی در منطقه از بین برود. نابودی ارکان هلال شیعی، که یک ضلعش ایران است، جزو آرزوهای سیاسی عربستان است.
عصر ایران؛ اهورا جهانیان - هرمیداس باوند معتقد است به غیر از اسرائیل، عربستان سعودی مهمترین مخالف احیای روابط ایران و آمریکاست. او تابوشکنی روحانی و اوباما در جریان سفر اخیر روحانی به نیویورک را به سود ایران، آمریکا، اتحادیه اروپا و زیان عربستان و چین و روسیه می‌داند. با این حال وی تاکید می‌کند که این تابوشکنی باید به گام‌های عملی در مذاکرات منجر شود. به نظر باوند، اتحادیه اروپا در بهبود روابط ایران و غرب نقشی کلیدی دارد و می‌تواند هر گونه "تفاهم" ایران و آمریکا را به "توافق" ارتقاء دهد.  

***

*سفر آقای روحانی به نیویورک به یک تابوشکنی قابل توجه در روابط ایران و آمریکا منجر شد. ارزیابی شما از این رویداد تاریخی چیست؟

این تابوشکنی خواست و انتظار اکثریت مردم ایران بود. اگر قرار باشد مشکلات حل شود، باید تابوها هم شکسته شود. پس از اینکه ملاقات روسای جمهور ایران و آمریکا منتفی شد، من فکر نمی‌کردم این تابو شکسته شود ولی به هر حال گفتگوی تلفنی بین روحانی و اوباما صورت گرفت و خلاء ناشی از منتفی شدن ملاقات و حضور نیافتن آقای روحانی در مراسم ضیافت ناهار دبیر کل سازمان ملل، تا حدودی جبران شد.

*برخی از اصولگرایان تندرو در ابتدای این سفر می‌گفتند حتی اگر روحانی و اوباما دیدار هم داشته باشند، چیزی عوض نمی‌شود. الان که فقط یک مکالمه بین آنها رخ داده است، به نظر شما تغییر مهمی در روابط دو کشور حادث می‌شود؟

هر واقعه‌ای سرآغازی دارد. در جنگ جهانی دوم، چرچیل با آن گذشته ضد کمونیستی‌اش، وزیر امور خارجه‌اش را به شوروی فرستاد تا انگلستان با روس‌ها علیه آلمانی‌ها متحد شود. شرایط آن روز انگلستان به گونه‌ای بود که چرچیل گفت من حاضرم برای تامین مصالح انگلستان، حتی با شیطان هم دست همکاری بدهم. اولویت هر سیاستمداری حل مسائل جامعه خودش است.  

*فرمانده سپاه هم گفتگوی روحانی و اوباما را "اشتباه تاکتیکی" قلمداد کرد. اگر بنا بر نرمش قهرمانانه است، این گفتگو در چارچوب استراتژی جمهوری اسلامی چطور می‌تواند اشتباه تاکتیکی باشد؟

هر کس می‌تواند تفسیر و تعبیرش را بیان کند. در آمریکا هم چنین تفاسیر متفاوتی وجود دارد. ولی رسالت آیا روحانی برآمده از رای اکثریت مردم ایران است. خواست اکثریت مردم ایران هم این است که در سیاست خارجی خط مشی‌ای اتخاذ شود که جامعه ایران از تنگناها و بن‌بست‌های موجود، بویژه در عرصه اقتصادی، خارج شود و از آسیب‌های اجتماعی برکنار بماند. این خواست اکثریت مردم ایران بوده است.

 علاوه بر این، مطابق قانون اساسی، رئیس جمهور نفر دوم کشور است. بنابراین وظیفه‌اش حل مشکلاتی است که هم‌اکنون گریبانگیر مردم ایران است. ضمناً به آقای روحانی اختیارات لازم هم داده شده است تا قدرت مانور کافی داشته باشد و بر اساس ارزیابی‌اش از شرایط ایران و کشورهای 5+1، خط مشی دولتش را تعیین کند. اگر برخی افراد تفسیر متفاوتی از مصالح کشور دارند، تفسیرشان برآمده از پندارها و نظرات خودشان است و رای آنها برای رئیس جمهور حجت نیست.

*یعنی آقای روحانی از سوی رهبری اجازه گفتگو با اوباما را داشت؟

آقای روحانی قبلاً اعلام کرده بودند که برای حل مشکلات ایران حاضرند در هر کجا و با هر کس که لازم باشد گفتگو کند. از ظواهر امر چنین برمی‌آید که رهبری چنین اجازه‌ای را به آقای روحانی داده بودند. ما در سطوح بالای نظام، نوعی سکوت توام با رضایت و تایید را در قبال گفتگوی روحانی و اوباما می‌بینیم. البته هنوز چیزی یک گفتگوی ساده رخ نداده است. یعنی مذاکره و تفاهم و توافقی در میان نیامده است که رهبری بخواهد درباره محتوای آن موضع‌گیری کند.

*آقای روحانی در سازمان ملل گفت ایران انتظار دارد از آمریکا صدای واحد به گوش برسد. الان که فرمانده سپاه در نقد گفتگوی روحانی و اوباما موضع‌گیری می‌کند، این خودش صدایی دوگانه را به گوش آمریکا نمی‌رساند؟

در آمریکا هم گروههای با نگرش متفاوت وجود دارند. در ایران هم برخی از اصولگرایان و یا مقامات مهم نزدیک به آنها، نظر متفاوتی درباره رابطه ایران و آمریکا دارند. هر کس آزاد است برداشت و تفسیرش را درباره وقایع ملی بیان کند. حالا اینکه آمریکا این دیدگاههای متفاوت را به معنای "صدای دوگانه تهران" قلمداد می‌کند یا نه، بستگی به نظر تحلیلگران کاخ سفید دارد.

*روزنامه کیهان گفتگوی روحانی و اوباما را مصداق امتیاز دادن بدون امتیاز گرفتن قلمداد کرده است. یعنی برند ایران انقلابیِ مذاکره‌ناپذیر از بین رفت اما دستاورد خاصی هم حاصل نشد.

ما استمرار انقلاب نداریم که. انقلاب در یک مقطع زمانی صورت گرفت و تغییرات بنیادی در تمام حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ما بوجود آورد. روندی که پس از این تغییرات ظاهر می‌شود، روندی‌ست در جهت سازندگی.

*امام جمعه اصفهان هم گفته است شعار مرگ بر آمریکا، آیه قرآن نیست. فکر می‌کنید همان طور که شعار مرگ بر شوروی از جایی به بعد حذف شد، الان هم ما در حال حرکت به سمت کنار گذاشتن شعار مرگ بر آمریکاییم؟

ما به این سمت حرکت کرده‌ایم. مقتضیات روز چنین چیزی را ایجاب کرده است. ما اگر بخواهیم مشکلات فعلی‌مان را حل و فصل کنیم، باید چیزهایی را تعدیل کنیم. تضییقات کنونی جامعه ایران، بیش از اینکه ناشی از تحریم‌های شورای امنیت باشد، ناشی از تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا و همراهان این‌هاست.

بیش از شعار، شعور اهمیت دارد. ما نباید منافع ملی خودمان را قربانی پای بندی به این یا آن شعار خاص کنیم. هیچ کشوری عاشق آمریکا نیست. روسیه و چین و سایر کشورها، به دلیل منافعشان با آمریکا رابطه دارند. ما هم باید به منافع ملت ایران فکر کنیم.

اکثریت مردم ما با رای دادن به حسن روحانی، در واقع به حل و فصل مشکلات اقتصادی ناشی از سیاست خارجی رای داده اند. این نکته را باید لحاظ کرد.

*منهای اسرائیل، کدام کشورها از بهبود روابط ایران و آمریکا استقبال نمی‌کنند.

بیش از همه، عربستان و سایر کشورهای عربی منطقه. این‌ها به هیچ وجه مایل نیستند که مشکلات ایران و آمریکا حل شود.

*دقیقاً چرا؟

عربستان سعودی بارها از آمریکا درخواست کرده که استراتژی سخت‌افزاری در قبال ایران اتخاذ شود. عربستان تمام هم و غمّش این است که هلال شیعی در منطقه از بین برود. نابودی ارکان هلال شیعی، که یک ضلعش ایران است، جزو آرزوهای سیاسی عربستان است. تیرگی روابط ایران و آمریکا، برای کشورهای عربی منطقه، بویژه عربستان سعودی، اهمیت استراتژیک دارد.

*روسیه و چین چه؟

روسیه و چین هم که می‌گفتند ما به تحریم‌های یکجانبه نمی‌پیوندیم، به شدت از این وضعیت ما استفاده کردند و در تصمیم‌گیری‌های نهایی هم در شورای امنیت و شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، علیه ما رای دادند. روسیه و چین می‌دانند که اگر مشکلات ما با آمریکا و اروپا حل شود، دیگر مجبور نیستیم به آنها باج بدهیم یا در برابرشان سکوت کنیم.  حجم مبادلات تجاری چین و آمریکا، شگفت‌انگیز است. معلوم است که روسیه و چین از قطع رابطه ایران و آمریکا و سیاست "نگاه به شرق" تهران، که محصول تنگناهای ناشی از قطع و کاهش رابطه با غرب است، استقبال می‌کنند. روسیه و چین به منافع خودشان فکر می‌کنند و دوست ندارند روابط ایران و آمریکا احیا شود. ما هم باید به منافع خودمان فکر کنیم.

*اتحادیه اروپا؟

اتحادیه اروپا از این امر استقبال می‌کند. اگر تفاهمی بین ایران و آمریکا حاصل شود، اتحادیه اروپا آن را بدل به توافق می‌کند. گشایش فضای ایران، منجر به حضور و سرمایه‌گذاری اروپایی‌ها در ایران و کاهش مشکلات اقتصادی آنها می‌شود. الان در مساله انرژی، 30 شرکت اروپایی که قبلا با ما قرارداد داشتند، عقب‌نشینی کرده و یا قراردادشان را به حال تعلیق درآورده‌اند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا از بهبود روابط ایران و آمریکا استقبال می‌کنند. با برداشته شدن نخستین گام عملی برای بهبود روابط ایران و آمریکا، دست آنها باز می‌شود برای سرمایه‌گذاری در ایران و گسترش تعاملات تجاری‌شان با ایران.

*و هندوستان؟

اگر چه تیرگی روابط ایران و آمریکا برای هندوستان اهمیت استراتژیک ندارد، ولی هندوستان از وضع کنونی روابط ایران و آمریکا منتفع است و عمیقاً مایل است که وضعیت تیره و تار کنونی ادامه داشته باشد. هندوستان می‌خواهد با استفاده از تنگناهای کنونی ایران،  انتقال گاز از ایران برایش هر چه ارزانتر تمام شود.   

*شما فکر می‌کنید تا پایان این چهار سال، اوباما و روحانی گفتگو و یا مذاکره رو در رو داشته باشند؟

من عاشق گفتگو نیستم! مهم این است که مشکلات ایران حل شود. من امیدوارم هر گامی که در جهت حل مسائل و مشکلات جامعه ایران لازم است که برداشته شود، برداشته شود. این
گفتگوهای دوجانبه اگر بتوانند کمکی به منافع ملی ما بکنند، باید صورت گیرند.

 

 


ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200