عصر ایران- « رکود تورمی ، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، 8.5 میلیون جویای کار (شامل 3.5 میلیون بیکار مطابق آمار های رسمی و 5 میلیون دانش آموخته که آماده ورود به بازار کار هستند)، تورم نقطه ای 45 درصد و نرخ سود واقعی منفی» واقعیت های اقتصاد ایران است که تا پیش از این تنها در گفته ها و نوشته های کارشناسان اقتصادی می شنیدیم و می خواندیم و از جانب مقامات اقتصادی و شخص رییس وقت دولت انکار می شد.
این بار اما کسی که این موارد را در شامگاه شنبه دوم شهریور و در سیمای جمهوری اسلامی مطرح کرد خود در جایگاه مرد اول اقتصاد ایران نشسته است.
دکتر طیب نیا پیش از این نیز چنین آماری ارایه می داد و اول بار نیست که از وضعیت رکود تورمی و آوار نقدینگی تورم زا می گوید اما تا دیروز در مقام یک اقتصاددان می گفت و می نوشت وحال از موضع وزیر امور اقتصادی و دارایی سخن می گوید و آمار می دهد و اهمیت ماجرا در همین است.
پیشتر رییس جمهور روحانی نیز در آیین معارفه وزیرکشور گفته بود به زودی گزارشی منتشر خواهد شد که با آنچه گوش ها به آن عادت کرده متفاوت خواهد بود. این گزارش البته هنوز به صورت رسمی منتشر نشده اما سخنان وزیر جدید اقتصاد را می توان پیش درآمد آن دانست که با احساس عمومی و دیدگاه های کارشناسی نیز انطباق دارد.
با این حال این یادداشت بر آن نیست که 6 نکته پیش گفته در سخنان دکتر طیب نیا را با آنچه در سال های گذشته و از زبان سلف او و دیگر مقامات اقتصادی دولت دهم می شنیدیم مقایسه کند که آن را که عیان است چه حاجت به بیان است.
نکته مورد نظر این است که آرزو کنیم همین صداقت و واقع نگری در گزارش هایی که مسوولیت آن متوجه گوینده است نیز استمرار یابد. فارغ از این که تا چه میزان از اهداف ترسیم شده تحقق می یابد.
چرا که روشن است که در حال حاضر از واقع گویی و گزارش صادقانه گردی بر دامان دولت کنونی نمی نشیند و تنها واقعیت های مربوط به اقتصاد ایران را که مسوولیت آنها نیز به تمامی متوجه دولت قبلی است بازمی تاباند.
امیدواریم مردی که شجاعت قبول مسوولیت در وضعیت بغرنج کنونی را داشته از شجاعت ارایه گزارش صادقانه در بیان چالش ها و موانع احتمالی یا تاخیر در نیل به اهداف تعیین شده نیزبرخوردار باشد.