محمدعلی دیانتی زاده - خوشه صنعتي مجموعهاي از شركتها، سازمانها و نهادهاي تخصصي شامل صنايع كوچك، متوسط و بزرگ فعال در يك رشته صنعتي است كه از طريق روابط متراكم شبكهاي قادر به همافزايي قابليتهاي مجموعه هستند.
حدود يك قرن پيش "آلفرد مارشال" در كتاب "اقتصاد خرد" صرفههاي اقتصادی حاص از پیوند بیرونی منافع شركتهاي "منفرد رشد يافته" در يك واحد جغرافيايي را معرفي كرد.
وي در کتاب خود نوشت: مجتمع شدن شركتهاي همكار باعث ميشود تا مجموعهاي از صرفه جويي هاي بيروني در محل تجمیع به وجود آید و در نتيجه هزينه توليدكنندگان محلي كاهش يابد.
در برنامه چهارم توسعه کشور ما نیز (بند يك ماده (۲۹ موضوع "خوشههاي صنعتي" تصريح و دولت موظف به کمک به خوشههاي صنعتي شده بود اما با این وجود تاكنون به موضوع "بحث هاي فكري جريان بين كار" که از موضوعات مهم در بحث خوشه های صنعتی است، پرداخته نشده است.
به همین دلیل همواره طرح ها و كارهاي جديد به كندي پيش ميرود و در بدنه دولت طراحي فرايندي به سختي انجام ميگيرد. از این رو صنعتگراني كه به صورت خوشهاي كار ميكنند از نبود فرهنگ لازم در این زمینه از جمله در بخش روابط صنايع با بانك ها در چارچوب الگوي خوشههاي صنعتي، گله مند هستند.
بانك ها در برخورد با خوشههاي صنعتي، با واحدي سروكار دارند كه خود از چند واحد مستقل تشكيل شده است، از این رو نميدانند با چه روش و سازوكاري با آنها همكاري كنند.
بنابراین جا دارد شوراي عالي بانك ها با بررسی این موضوع، راهکاری را در این مورد به مجلس شوراي اسلامي پيشنهاد بدهد.
در سال های گذشته، دولت به خاطر نگرش سنتي به صنايع كوچك و حمايت مستقيم از آنها بدون اتكا به تجميع و تشويقشان به همافزايي، نتوانست مشکل عقب ماندگی این صنایع را حل کند و با کمک به رفع ضعف های آنها از نابودي اين بنگاه هاي توليدي جلوگیری کند.
این در حالی است که با سازماندهي درست صنايع كوچك و متوسط ميتوان به سطح بالایی از همافزايي دست يافت و موجبات توسعه پایدار آنها را فراهم آورد.
خوشههاي صنعتي به سبب برخورداري از مزاياي متعدد، تاثير قابل توجهي بر شكلگيري راهبردي و رونق كسب و كارهاي كوچك موجود در شبكههاي همكار صنعتي دارد.
نکته پایانی این است که "راهبرد وابستگي متقابل" همچنين موجب تسريع در جريان اطلاعات بهعنوان عامل اصلي مشاركت، نوآوري و شكلگيري تركيب خاصي از رقابت و همكاري می شود.