صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۹۰۷۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۲ - 14 August 2013
گفتاری در ستایش پخش مستقیم تلویزیونی جلسات رای اعتماد

شنیدن، کی بود مانند دیدن؟!

مقایسه لحن و رفتار مجلس نشینان در این 4 روز نشان می دهد هر روز به نسبت روز قبل بهبود یافته و این اصلاح را می توان به میزان معتنابهی ناشی از پخش مستقیم تلویزیونی دانست.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر-  پخش مستقیم مذاکرات مجلس شورای اسلامی درباره رای اعتماد به وزیران پیشنهادی از شبکه خبر تلویزیون و رادیو فرهنگ با استقبال گسترده مردم رو به رو شده و در خانه ها و جمع خانواده ها و در ادارات و فروشگاه ها یا از طریق رادیوی خودروها این گفت و گو ها دنبال می شود.

مطابق اصل 69 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران « مذاکرات مجلس شورای اسلامی باید علنی باشد و گزارش کامل آن از طریق رادیو و روزنامه رسمی برای اطلاع عموم منتشر شود.»

 این اصل در تمام 33 سالی که از عمر مجلس شورای اسلامی می گذرد اجرا شده و در سال های اخیر گاه تلویزیون نیز مبادرت به پخش مذاکرات کرده است. اما پخش مستقیم مذاکرات به شکل سه روز اخیر شاید بی سابقه باشد و اولا به این دلیل و ثانیا به دلیلی که خواهد آمد باید از رییس سازمان صدا و سیما تشکر کرد.

مهم ترین علت استقبال مردم از مذاکرات مجلس این است که بر خلاف آنچه از تریبون های مختلف القا می شود مردم اتفاقا به مقوله سیاست و مناسبات قدرت علاقه مندند و به رغم نظر شاعر می دانند « قطار سیاست خالی نمی رود». خاصه این که دریافته اند سیاست، امری انتزاعی و جدا از واقعیت های ملموس زندگی نیست و بر اقتصاد و معیشت آنان تاثیر می گذارد و دیده اند به کار گیری تعابیری چون« کاغذ پاره بودن قطعنامه ها» چه تاثیری بر کار و کسب و زندگی مردم بر جای گذاشته است.

وجه دوم علاقه و اقبال عمومی این است که تا بوده از این رسانه یک صدا شنیده شده اما هر گاه در برنامه ای امکان گفت و گو و انعکاس چند صدا فراهم آمده مردم استقبال کرده اند. راز تماشای مناظره های انتخاباتی یا  پی گیری دفاعیات وزیر ارشاد دولت اصلاحات در روزهای رای اعتماد و استیضاح یا تا شبانگاهان پای جلسات محاکمه شهردار وقت تهران نشستن، همین بود که دو طرف گفت و گو می کردند. یکی می گفت و دیگری می شنید. آنگاه طرف دوم می گفت و اولی می شنید و درباره هر دو مردم داوری می کردند.

 آن قدر مردم از رسانه رسمی (مصطلح به رسانه ملی) تک صدایی و «خود گویی و خود پسندی و احساس هنرمندی» دیده و شنیده اند که هر گاه با ترک عادت رو به رو می شوند و احساس می کنند به شعور آنان احترام گذاشته می شود استقبال می کنند.

مهم تر این که می خواهند بدانند مجلس اصول گرایان در قبال رییس جمهوری که با  قریب 19 میلیون رای برگزیده شده چه رفتاری پیشه می کند. می خواهند بدانند نمایندگان برسر فهرست پیشنهادی رییس جمهوری که به کانون امید و محور وحدت ملی بدل شده چه می آورند و «بار خاطر»  دولت می شوند یا «یار شاطر» آن.

دلیل دوم و اصلی سپاس از سازمان صدا و سیما اما این است که مردم با مجلس اصولگرا بیشتر آشنا شدند. شماری از این نمایندگان برای اولین بار به مجلس راه یافته اند و کمتر شناخته شده اند. رفتار برخی به گونه ای بود که صدای بازیگر سرشناس سینما (پرویز پرستویی) را هم درآورد و گفت:«آبروی مجلس را بردند.»

البته اظهار نظر حق هر نماینده است و شاید توهین کنندگان را نیز نتوان تحت تعقیب قرار داد اما پخش مستقیم و پوشش تلویزیونی مردم را با گفتار و رفتار برخی نمایندگان و اولویت دغدغه های آنان  و خاستگاه و تعلقات فکری و سیاسی شان بیشتر آشنا کرد.

اکنون بهتر می توان دریافت که مجلس تا چه حد به چهره های شاخص سیاسی نیاز دارد و اعمال نظارت استصوابی، حزبی نبودن انتخابات پارلمانی و کاهش مشارکت مردم تا چه اندازه بنیه فکری و تحلیلی مجلس را ضعیف کرده تا حدی که گاه خود نمی دانند چه می خواهند بگویند.

زنان ایران نیز دیدند و در واقع ندیدند که نمایندگان زن چه نقشی در مذاکرات و مجلس دارند. بودند اما انگار نبودند. همچنین مردم دیدند   برخی نمایندگان که با ادعای حل مشکلات مردم به مجلس راه یافته اند چه دغدغه هایی دارند. آن قدر که علاقه دارند افکار دیگران را بکاوند و آدمی در حد یک وزیر پیشنهادی ولو با سابقه وزارت را به اقرار علیه خود وادارند مشتاق شنیدن برنامه ها و راهکارهای او نبودند.

این که رییس جمهور منتخب اکثریت ناگزیر از اخذ رای اعتماد از نمایندگان حامی رقیبان خود باشند البته مسبوق به سابقه است هر چند به نظر نمی رسد آقای روحانی در این مورد خاص مشکل حادی داشته باشد و به جز اقلیت افراطی دیگران همراهی نشان خواهند داد اما باز این پرسش در اذهان پدید آمده است که چرا برآیند آنچه از زبان شماری از نمایندگان شنیده می شود با میانگین افکار عمومی هم سو نیست؟

 با این همه باید اذعان کرد که لحن و رفتار مجلس نشینان در این 4 روز  نشان می دهد هر روز به نسبت روز قبل بهبود یافته و از ادبیات پرخاش و تکرار صدها باره یک واژه به بیان منطقی تر سوق داده شده و این اصلاح را به میزان معتنابهی  می توان ناشی از پخش مستقیم تلویزیونی و واکنش های منفی جامعه درقبال به کارگیری پاره ای الفاظ موهن و حتی رکیک یا بعضا استهزاآمیز دانست.

عطار نیشابوری می گوید: زلیخا دیدن و یوسف شنیدن / شنیدن کی بود مانند دیدن؟

اگر چه حکایت رای اعتماد، نسبتی با داستان یوسف و زلیخا نداشت و ندارد اما همچنان می توان گفت شنیدن ،کی بود مانند دیدن؟ چرا که به صرف شنیدن مذاکرات از رادیو توفیق آشنایی با بزرگانی چون آقای بزرگواری و نادر قاضی پور  به دست نمی آمد. آقای حمید رسایی البته حکایت جدایی دارد...
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200