ایسنا - حدود 10 روز پیش بود که سه کوهنورد ایرانی در هیمالیا مفقود شدند و سرانجام پس از یک هفته، جستوجوها بینتیجه باقی ماند تا خانوادههای این عزیزان در غم از دست دادن فرزندانشان باشند.
پدر "آیدین بزرگی" که آخرین تماس را با گروه جستوجو داشت میگوید که فرزندش کار بزرگی انجام داده و در تاریخ ماندگار شده است.
"مجید بزرگی" در مورد صعود "آیدین" ، "مجتبی" و "پویا" به برودپیک آن هم از مسیری جدید، اظهار کرد: آنها کار بسیار بزرگی انجام دادند و در تاریخ ماندگار شدند. قطعا این کار بزرگ مستلزم تمرینات بسیار سنگین و بزرگی هم بود.
وی در پاسخ به این سوال که "آیدین" برای این صعود چقدر در اردو بود و چند مدت آماده سازی انجام داد؟ افزود: او همیشه در کوه بود و نمیشود گفت که چه مدت برای این صعود در اردو بود. من از دور ناظر کارهایش بود و زیاد وارد کارهایش نمیشدم. همین امروز برای دومین بار طی یک هفته گذشته به اتاقش رفتم تا ببینم که چه مدارکی، عکسها و دست نوشتههایی در مورد صعود به همیالیا میتوانم از او پیدا کنم.
پدر آیدین بزرگی با اشاره به این که "آیدین" از 13 سالگی فعالیتش در کوهنوردی را آغاز کرده است، گفت: آیدین تا قبل از آشنا شدن با کوهنوردی کونگفو و کاراته کار میکرد و حتی شال سبز کونگفو را هم گرفته بود، اما اصلا روحیه تهاجمی نداشت و حتی در این رشته میایستاد تا حریفان به او حمله کنند و او حمله نمیکرد. بعد از مدتی که کونگفو را ادامه داد از این رشته جدا شد و به سراغ کاتا رفت که حمله نداشت و تنها اجرای فرم است. این رشته را بیشتر دوست داشت و حتی مدال قهرمانی هم در آن به دست آورد.
وی ادامه داد: در همان سالها چند بار با هم به کوه رفتیم که البته به صورت حرفهای نبود و تا قرارگاه توچال رفتیم. این کوه رفتنها ،او را عاشق کرد و از آن به بعد خودش پیگیر بود که چطور کوه برویم و چه کار کنیم. این عشق به کوه آنقدر قوی بود که توانست در 15 سالگی به "دماوند" صعود کند که مسئول تیمی که او همراه آنها رفته بود، گفت آیدین جوانترین فردی است که همراه او به دماوند رفته است.
مجید بزرگی با تاکید بر این که آیدین در دو سال اخیر برنامه بسیار فشرده ای برای کوهنوردی داشت، یادآور شد: او در این مدت برنامههایش را فشردهتر کرده بود و کمتر او را می دیدیم. او این برنامههار ا به هیچ عنوان تعطیل نمیکرد. تنها به دلیل شرکت در آزمون کارشناسی ارشد حدود پنج یا شش ماه برنامههایش را تعطیل کرد و جواب آن را هم گرفت. آیدین دانشجوی رشته برق دانشگاه خواجه نصیر بود و لیسانس این رشته را داشت، اما برای کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد شرکت کرد و با هوش بالایی که داشت رتبه یازدهم را کسب کرد. او با این رتبه عالی در دانشگاه تهران انتخاب رشته کرد و منتظر بودیم که از همیالیا برگردد و کارهای ورود به دانشگاهش را پیگیری کند که متاسفانه این حادثه تلخ رخ داد. در واقع او یک موفقیت تراژیک را به دست آورد.
وی در حالی که بغض گلویش را میفشرد، گفت: کوهنوردان انسانهای خودخواهی هستند، چرا که هنگام کوهنوردی تنها به جلو نگاه میکنند واصلا به پشت خود و مسیری که طی کردهاند کاری ندارند. او در این مدت تنها به عشقش که کوهنوردی بود توجه میکرد و به اندازه کوه به خانوادهاش نمیپرداخت. او در مورد کارهای بزرگش به ما چیز زیادی نمیگفت، چون می دانست من و مادرش شاید از او چیزی بپرسیم. آیدین چند روز قبل از رفتنش به کوه میآمد و به ما میگفت که چه برنامهای پیشرو دارد. او به کوه میرفت و 10، 15 روز ما را رها میکرد و نمی دانست که خانوادهاش چه دلخوشی دارند. بعد از این مدت هم با دست و پای شکسته یا زخمی به خانه بر میگشت که وقتی دلایلش را میپرسیدیم میگفت کوه بود و سنگهایش هم تیز بود و مشکلی وجود ندارد.
وی ادامه داد: آیدین بسیار متواضع بود و اصلا نمی توانستی صدای بلند او را بشنوی. او آنقدر منظم بود که وقتی بعد از این حادثه، از باشگاه آرش آمده بودند که از اتاق او فیلم مستندی را تهیه کنند از نظم اتاق "آیدین" تعجب کردند و گفتند کمتر کوهنوردی را دیدهاند که این همه منظم و دقیق باشد. او آنقدر از مطرح شدن نامش فرار میکرد بعد از موفقیتهایش کمتر اجازه میداد از او عکس و فیلم تهیه کنند.
مجید بزرگی گفت: آیدین کوه را خیلی دوست داشت و دیوانه وار عاشق کوه بود.
او برای صعودهایش خیلی هیجان داشت و تمام سختیهایش را با تمام وجود تحمل
می کرد. آیدین وقتی به علم کوه میرفت دمای 30 درجه زیر صفر را به راحتی
پشت سر گذاشت و قله را هم صعود کرد، اما شاید نمیدانست که ما به عنوان
خانوادهاش چه میکشیم.