این روزها و با ورود جنس های تقلبی از هر مارک و هر شکل ، شاعران را هم بر آن داشته که به موضوع تقلب در کار خودشان بپردازند این غزل که سروده کاظم رضا زاده است تحت تاثیر همین مقوله است. بینی بگیر بوی گل ما تقلبی است باور کنید هر لغت اینجا تقلبی است اصلا زبان مادریم فرق کرده است مجنون دروغ، قصه لیلا تقلبی است موضوع چند ساله انشا ما چه بود؟ انجیل چهارگانه عیسی تقلبی است؟ این اشک نیست ،آتش در خون شناور است باران و رودخانه و دریا تقلبی است چیزی شبیه نان بیات است قرص ماه ماه شما به طالع شبها تقلبی است زیبا و زشت فرق ندارد برای ما هر چه که زشت هر چه که زیبا تقلبی است من دوست دارمت،منم عاشق ،تویی عزیز در گوش من تمامی اینها تقلبی است این دل پیمبری است که عاشق نمی شود زرتشت را بگو که اوستا تقلبی است