عصر ایران؛ هومان دوراندیش - سید ابوالقاسم موسوی معتقد است محمد مرسی به قدرت بازمیگردد و ارتش مصر نمیتواند یکتنه رئیس جمهور تعیین کند.
دکتر موسوی که عضو هیات علمی نشریه عربی "فصلیة الایرانه و العربیه" است، بازگشت مرسی به قدرت را ناشی از معامله گریزناپذیر ارتش مصر و اخوان المسلمین میداند. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتگو با عصر ایران، درباره چرایی و چند و چون این معامله توضیح میدهد.
***
* ظاهراً شما معتقدید محمد مرسی به قدرت بازمیگردد. لطفاً نظرتان را برای خوانندگان عصر ایران بشکافید.
ما ابتدا باید بپذیریم که انقلابی در مصر شکل گرفت و از دل این انقلاب، انتخاباتی بیرون آمد و از دل این انتخابات نیز، آقای مرسی به عنوان رئیس جمهور بیرون آمد. جابجاشدن مرسی در اثر مداخله ارتش، یک راه غیر معمول و مصداق کودتا بود؛ چیزی شبیه کودتا علیه مرحوم دکتر مصدق در ایران.
در مصر دو جریان قدیمی ریشهدار دارای نفوذ مردمی وجود دارد: ارتش و اخوان المسلمین. ضریب نفوذ اخوان در بین پزشکان، معلمین، مهندسین و سایر اقشار فرهیخته و البته عامه مردم مصر بالاست. بین 25 تا 28 هزار پزشک در مصر و 75 هزار مهندس طرفداران تشکیلاتی اخوان المسلمین در مصرند... .
* پس ظاهراً بنیادگرایی اسلامی یا اسلام سیاسی در بین اقشار فرهیخته مصر، نفوذ زیادی دارد.
نه، به این صورت نیست. 25هزار نفر همه پزشکان مصر را در برنمیگیرد.
* چند درصد پزشکان مصر طرفدار اخوان هستند؟حدود یکسوم پزشکان مصر طرفدار تشکیلاتی اخوانند ولی سمپاتهایی هم دارد که تعداد و درصدشان دقیقاً معلوم نیست. ولی آن قدر هستند که اخوان بتواند در میدان تحریر بیمارستان صحرایی راه بیندازد.
* اگر کار ارتش و اخوان المسلمین به قشونکشی خیابانی بکشد، از حیث وزن نیروهای اجتماعی هوادار، برتری با کدام طرف خواهد بود؟آقای مرسی بعد از اینکه معترضین خواستار کنارهگیری او شدند، گفت ما به عقب برنمیگردیم و شما به آنچه که از صندوق رای بیرون آمده، احترام بگذارید. مخالفان در پاسخ او گفتند حضور خیابانی ما علنیتر و مشروعتر از صندوق رای است. وقتی که معارضان مرسی چنین گفتند، رهبران اخوان هم گفتند اگر لشکرکشی خیابانی ملاک است، پس ما هم با هوادارانمان به خیابانها میآییم.
بعد از لشکرکشی اخوان و کشتار مردم حامی اخوان توسط ارتش مصر، اخوان المسلمین در جامعه مصر چهرهای مظلوم پیدا کرد. اروپاییها هم با کودتا همراهی نکردند. دولت آلمان حرکت ارتش مصر را رسماً کودتا قلمداد کرد. در آمریکا، جمهوریخواهان و دموکراتها، همصدا با هم، اقدام ارتش مصر را اقدامی غیردموکراتیک قلمداد کردند.
این وضع ارتش مصر را ناگزیر از تصمیمگیری میکند. من پیشبینی میکنم ارتش مصر برای اینکه زیر سوال نرود، سیسی(فرمانده کل نیروهای مسلح مصر) را متهم به ارتکاب کودتا میکند و مرسی را به قدرت برمیگرداند و با او هر تفاهمی که بخواهند، میکنند؛ از انتخابات زودرس تا کناررفتن مرسی و تعیین جانشین برای خودش. سران اخوان گفتهاند شما ارتشیها باید به انتخابات مشروعی که در مصر برگزار شده احترام بگذارید و مرسی را آزاد کنید تا پس از آن درباره مسائل موجود گفتگو کنیم.
* مطابق پارهای از خبرها، سفیر آمریکا قبل از برکناری مرسی در جریان اقدام ارتش برای برکناری مرسی بود ...شبیه این را در ماجرای حمله صدام حسین به کویت داشتهایم. صدام مدعی بود قبل از حمله کویت، مقامات رژیمش با سفیر آمریکا در عراق کاملاً صحبت کرده بودند. الان هم ظاهراً با سفیر آمریکا در مصر چندین بار مذاکره صورت گرفته است.
قبل از ریختن مردم به خیابانها برای برکناری مرسی، شاخصهای بورس در مصر شکست و قیمت بنزین بالا رفت تا نارضایتی و حضور مردم در خیابانها شکل بگیرد. الان برخی از گروههای سکولار مخالف مرسی هم از مواضع قبلی شان عقبنشینی کرده و از این ماجرا کنار کشیدهاند.
* کدام گروهها؟یکی از همین گروههای سکولار که اعتراض هم کرده بود که چرا در رکعت چهارم نماز صبح مردم را کشتهاند! اخوانیها به این گروه میخندیدند که نماز صبح دو رکعت است نه چهار رکعت. الان اسمش را به خاطر ندارم. اخوانیها بعد از برکناری مرسی، برای اولین بار از ایران هم نام بردند و گفتند همان طور که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، در مصر هم پیروز می شود.
* موضعگیری دولت آمریکا تا چه حد میتواند در بازگشت یا عدم بازگشت مرسی به قدرت، موثر باشد؟اهمیت چندانی ندارد. موضعگیری سیاسیای که در مجموعه دولت آمریکا وجود دارد حائز اهمیت است.
* بالاخره موضعگیری آمریکا مهم است یا نه؟! شما گفتید مهم است و مهم نیست!
نه، منظور من این بود در تصمیمگیری اخوان مهم نیست.
* ولی سوال من درباره تاثیر موضع آمریکا بر تصمیم اخوان المسلمین نبود. درباره تاثیر موضعگیری آمریکا در بازگشت مرسی به قدرت پرسیدم. این سوال، سوال دوپهلویی است. یعنی این فرض در دل آن نفهته است که اگر آمریکا موضع مخالف علیه ارتش اتخاذ کند، حتماً مرسی بازمیگردد و گر نه، نه. این طور نیست. اگر آمریکا اقدام ارتش را کودتا اعلام کند، برای بازگشت مرسی بسیار خوب خواهد بود. اما اگر چنین موضعی نگیرد، آمریکا با روسیه مشکل پیدا میکند؛ چون روسها اعلام کردهاند اگر وضع در مصر به همین منوال پیش برود، سرنوشت مثل سوریه در انتظار مصر خواهد بود. در نتیجه، باید تعامل و سازشی بین دیدگاه ارتش و دیدگاه اخوان المسلمین صورت گیرد تا مصر سوریه نشود.
* دولت آمریکا قبل از سرنگونی مرسی، خواستار پاسخگویی مرسی به مطالبات مردم شد. یعنی تلویحا خواستار کنارهگیری مرسی از قدرت شد. شما چرا میگویید آمریکا ممکن است موافق بازگشت مرسی باشد؟ من میگویم ممکن است آمریکا موافق بازگشت و تفاهم با مرسی باشند تا چهرهای دموکراتیک از خودش به نمایش بگذارد. یعنی آمریکا مرسی را به قدرت بازمیگرداند و با او تفاهم میکند که انتخابات زودرس برگزار کند تا شخص دیگری رئیس جمهور مصر شود. در این صورت، صورت دموکراتیک ماجرا حفظ می شود.
آمریکا چارهای جز این ندارد. اگر این کار صورت نگیرد، سال بعد دوباره یک عده ناراضی علیه دولت جدید به خیابانها میآیند و مداخله مجدد ارتش گریزناپذیر می شود. باید شکل دموکراتیک کار حفظ شود. بهار عربی را به عنوان یک جنبش دموکراسیخواه معرفی کردهاند.
بنابراین باید دموکراسی برآمده از بهار عربی را با حفظ اعتبار نهاد انتخابات حفظ کنند. جناح سکولار در جهان اسلام میخواهد بگوید حکومت اسلامی نه در ایران، نه در مصر و نه در ترکیه جواب نمیدهد.
* معارضین اخوان المسلمین معتقدند این جنبش سیاسی میخواهد با استفاده از نهاد دموکراتیک انتخابات قدرت را در دست بگیرند و سپس سیاستهایی را اعمال کنند که عین عدول از دموکراسی است؛ بنابراین کودتا علیه مرسی، کودتایی دموکراسیخواهانه بود. نظر شما درباره این دیدگاه چیست؟
یکی از توجیهات جناح سکولار مصر، این است که مرسی با رایی حداقلی، یعنی با اکثریت نسبی، قدرت را به دست گرفته است و حداکثر رای موجود در جامعه مصر، چیز دیگری بوده است و مطالبات مردم نیز از سوی دولت مرسی محقق نشده است. درباره برکناری مرسی، تحلیل و توجیه الی ماشاءالله وجود دارد! ولی چیزی که در عمل رخ داد، برکناری مرسی توسط ارتش بود.
مرسی در آخرین سخنرانیاش به مخالفان خود گفت شما با استفاده از صندوق رای مخالفت تان را نشان دهید؛ یعنی با شیوهای دموکراتیک. کاترین اشتون هم از شیوه غیر دموکراتیک برکناری مرسی انتقاد کرد و گفت مشکلات مصر باید با روشهای دموکراتیک حل و فصل شود.
به نظر من، لشکرکشی اخوان در خیابانها به جایی خواهد رسید که نهایتاً ارتش با مرسی تفاهم میکند. مرسی بازمیگردد و خواستههای ارتش و مخالفان را میپذیرد. البته مرسی را برای باقی ماندن در مسند ریاست جمهوری بازنمیگردانند. او به قدرت بازمیگردد تا شرایط سیاسی جدیدی به دست او و با امضای او، محقق شود.
* یعنی برمیگردد تا انتخابات زودرس برگزار کند؟
بله؛ و به سایر خواستههای مردم هم تن دهد. ارتش و اخوان المسلمین بر سر این امر به تفاهم میرسند.
* اگر ارتش در اثر قشونکشی خیابانی اخوان المسلمین عقبنشینی کند، اعتبارش در جامعه مصر مخدوش نمیشود؟ارتش باید قربانی بدهد تا اعتبارش مخدوش نشود. قربانیاش هم "سیسی" – فرمانده ارتش و وزیر دفاع مصر – است که عقبهای هم ندارد.
* اگر ارتش میخواست مرسی را با برکناری فرمانده خودش به قدرت بازگرداند، اصلاً چه دلیلی داشت به مرسی اولتیماتوم بدهد و بعد او را با کودتا برکنار کند؟ یعنی ارتش مصر این قدر فکر نشده وارد این ماجرا شده است؟به نظر من، شخص سیسی کودتا کرده است نه کل تشکیلات قدیمی ارتش. پس ارتش برای بقا و حفظ اعتبار خودش بدش نمیآید که سیسی را قربانی کند و بگوید او زود و راسا تصمیم گرفته است.
* ولی خیلی از تحلیلگران جامعه مصر معتقدند ارتش این کشور منافعی اساسی دارد و تملک قدرت سیاسی از سوی اخوان المسلمین، این منافع را به خطر میاندازد. یعنی بحث منافع کلان ارتش در میان است نه انداختن توپ در زمین سیسی!همان طور که گفتم در جامعه مصر، دو نیروی عمده وجود دارد: اخوان المسلمین و ارتش. در دوران زمامداری ناموفق مرسی، محبوبیت اخوانیها تا حدی ترک برداشت. حضور مردم در خیابانها علیه مرسی و حمایت ارتش از خواسته آنها، موجب افزایش محبوبیت ارتش شد ولی پس از برکناری مرسی، کشتار مردم از سوی ارتشیها، اعتبار ارتش را مخدوش کرده است؛ چون ارتش مصر تا قبل از این ماجرا، به سوی مردم تیراندازی نکرده بود؛ حتی در جریان برکناری حسنی مبارک. در جریان انقلاب مصر علیه رژیم مبارک، پلیس با مردم درگیر بود نه ارتش.
* حالا بفرمایید مصر چگونه ممکن است سوریه شود که ارتش مصر از ترس وقوع این وضع، عقبنشینی کند؟مصر خیلی کشور بزرگی است ولی در اصل اطراف نیل است. خارج از این محدوده، اوضاع قابل کنترل نیست. اگر این وضع ادامه یابد، درگیری به سمت درگیری مسلحانه میرود و چنین خطری، کل مصر را تهدید میکند.
* پس به نظر شما، فراخوان اخوان المسلمین برای مقاومت مسالمتآمیز، فاز اول برنامه تقابل اخوان با ارتش است؟من حس میکنم که مجموعه این تحولات در مصر، طولانی نخواهد بود. انقلاب مصر ظرف 18 روز به پایان رسید و از نظر سرعت وقوع، از انقلاب اسلامی ایران هم – که چند ماه طول کشید – پیشی گرفت. این غائله کنونی هم باید ظرف 8 یا 9 روز تکلیفش روشن شود. الان حیات و ممات مصریها به صنعت توریسم گره خورده است. توریسم در اقتصاد مصر نقش خیلی مهمی دارد. درگیریهای اخیر، بساط توریسم را در مصر جمع کرده است. این وضع نمیتواند ادامه داشته باشد.
* البته شما جواب سوال مرا ندادید! این طور میپرسم: اگر اخوان المسلمین وارد فاز درگیری مسلحانه شود، مشروعیت و اعتبارش مخدوش نمی شود؟چرا، میشود. اخوان تن به درگیری نمیدهد. ممکن است افرادی بین اخوان و ارتش، از این فضا سوءاستفاده کنند و بکوشند تا اخوان را وارد فاز درگیری مسلحانه با ارتش بکنند. کشورهایی که منافعشان در بیثباتی مصر است، احتمالاً می کوشند تا مصر را به سمت بی ثباتی سوق دهند.
* بیثباتی یعنی درگیری مسلحانه؟
مسلحانه و غیر مسلحانه. هر دو. اگر کار به درگیری مسلحانه برسد، چون در اعماق جغرافیای مصر قبایل خاصی وجود دارند، درگیری قابل کنترل نخواهد بود.
* اگر اخوان نمیخواهد تحت هیچ شرایطی به درگیری مسلحانه تن بدهد، کدام نیرو و تشکیلات قرار است به صورت مسلحانه در برابر ارتش مصر ایستادگی کند تا مصر عین سوریه شود؟
در شرایط فعلی اخوان به سمت درگیری مسلحانه نخواهد رفت. اگر وضع کنونی کش پیدا کند و طولانی شود، گروههای که در دو طرف نفوذ دارند، با ایجاد درگیریهای کاذب، کار اخوان و ارتش را به درگیریهای واقعی خواهند کشاند. یعنی عواملی نفوذی در دو جناح قرار میگیرند و رو به هم آتش میکنند تا اخوان و ارتش، عملاً کارشان به درگیری مسلحانه کشیده شود.
* این گروهها را مصداقاً معرفی میکنید؟گروهها و کشورهایی مثل تکفیریها و صهیونیستها، منافعشان در بیثباتی مصر است.
* ولی ظاهراً ثبات مصر تامینکننده ثبات اسرائیل است.
اسرائیل یک مصر باثبات ضعیف و یا بی ثبات بیخطر را دوست دارد.
* حالا فرض کنیم نیروهایی موفق شدند اخوان المسلمین را به درگیری مسلحانه با ارتش بکشند. قبول دارید نفس این درگیری موجب ریزش نیروهای اجتماعی اخوان می شود؟چون خون ریختهشدهی اول متعلق به اخوانی هاست، نه. در این صورت اخوانیها مظلومتر می شوند.
* فرض کنیم این اتفاق رخ داد و اخوان هم با ریزش نیرو مواجه نشد. باز هم برای اینکه مصر عین سوریه شود، باید کشورهایی حاضر باشند به اخوان المسلمین کمک تسلیحاتی کنند. فکر میکنید چنین کمکی در کار باشد؟شاید هم برعکس! الان کشورهایی مثل عربستان هزینه وحشتناکی برای ارتش مصر میکنند ...
* ولی این جواب سوال من نیست. من پرسیدم آیا کشورهای منطقه به اخوان کمک تسلیحاتی میکنند؟شما اخوان را نیروی معارضی می بینید که در برابر ارتشِ دولتِ قانونی ایستاده است. ولی دولت قانونی برای اخوان است و ارتش نیروی معارض دولت است. در قیاس با سوریه، میتوان گفت که بشار اسدِ مصر اخوان المسلمین است و ارتش معارض است و پول ارتش را هم عربستان سعودی و امارات و ... میدهند.
* ولی سوال من این بود که اگر کار به جنگ داخلی بکشد، اخوان المسلمین از کجا تغذیه تسلیحاتی می شود تا با ارتش مصر بجنگد. اخوان در لیبی و تونس و برخی کشورهای دیگر شاخه دارد و کمکهایی مردمی دریافت میکند. اخوانیها حتی درون خود ارتش مصر هم حضور دارند. یعنی اگر کار اخوان و ارتش به جنگ بکشد، معادله بسیار پیچیده میشود.
هر دو رقیب، یعنی ارتش و اخوان، به شدت از این درگیری پرهیز میکنند. هفتاد سال است که پرهیز کردهاند و بعد از این هم چنین خواهند کرد. خیلیها دوست دارند که در مصر چنین درگیریای رخ دهد. شما دنبال کشورهای ایدئولوژیک نگردید تا کمککنندههای احتمالی به اخوان را پیدا کنید. اتفاقاً کشورهای لائیکی به اخوان کمک میکنند که از بی ثباتی مصر سود میبرند.
* چه کشورهایی مثلاً؟مثلاً اسرائیل، سوریه، تونس، لیبی.
* اگر کار به چنین جنگ داخلی تمامعیاری بکشد، مرسی دیگر چگونه میتواند به قدرت بازگردد؟
مرسی قبل از این مراحل میتواند به قدرت بازگردد. اگر کار به جنگ داخلی بکشد، "محمد مرسی" که هیچ، هیچ کس رئیس جمهور نخواهد شد!
* پس ریاست جمهوری مرسی منوط به عدم وقوع درگیری تمامعیار بین اخوان و ارتش است؟
بله.
* در شرایطی که کار به درگیری مسلحانه نکشد، ارتش مصر به صرف حضور نیروهای اجتماعی اخوان در خیابانها، در برابر اخوان کوتاه میآید و مرسی را به قدرت بازمیگرداند؟
هر دو باید تن به معامله بدهند. راهی به غیر از این ندارند. ارتش و اخوان در راهی قدم گذاشتهاند که ناچارند برای حفظ حرمت خودشان، در قبال پارهای از امور کوتاه بیایند. برای این کوتاهآمدن قربانی هم میدهند. چارهای به جز تفاهم ندارند.
* گفتید که قربانی ارتش را فرمانده ارتش میدانید ...
بله، ژنرال سیسی.
* قربانی اخوان المسلمین چه کسی خواهد بود؟
محمد مرسی دیگر. مرسی تمام شده است. مرسی فقط به عنوان رئیس جمهوری به قدرت بازمیگردد که تفاهم بین ارتش و معارضین را امضا بکند و برود. به نظر من، مرسی به قدرت بازمیگردد و تصفیهای در قوه قضاییه و تفاهمی با ارتش خواهد داشت؛ و پس از آن، کنار میرود و انتخابات زودرس، تکلیف رئیس جمهور بعدی مصر را روشن خواهد کرد.
* بازگشت مرسی به قدرت، چه زمانی رخ خواهد داد؟فکر نمیکنم بیش از هفت روز دیگر طول بکشد.
* یعنی شما می فرمایید مرسی تا هفت روز آینده به قدرت برمیگردد ولی برای تحویلدادن صندلی ریاست جمهوری به نفر دیگری که از صندوق رای بیرون میآید.بله. حداکثر تا هفت روز دیگر، اخوان و ارتش از خواستههای حداکثریشان در فضای کنونی، عدول خواهند کرد تا مرسی به قدرت بازگردد و سپس کنار برود و انتخابات دیگری برگزار شود و رئیس جمهور جدیدی بر سر کار بیاید.