ذهنیت جامعه ایرانی میگوید دکترها و مهندسها، جزو اقشار پر درآمد جامعهاند. از این رواست که لقب مخاطب پولداری که نام آن مشخص نیست اغلب یکی از این دو کلمه است. در شرایطی که شاید در گذشته چنین انگارهای صحیح بوده است؛ آیا در شرایط کنونی و با وجود افزایش صاحبان این مشاغل نیز چنین مسالهای صحت دارد؟
به گزارش دانا خبر، همه چیز از ماه پایانی تابستان داغ ۹۱ شروع شده است. روزهای ابتدای شهریور بود که ایرج خسرونیا، رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران با خبرگزاری مهر مصاحبهای کرد و گفت: «تنها ۱۰ درصد پزشکان درآمد خوبی دارند و ۴۰ درصد میتوانند مخارجشان را تامین کنند اما ۵۰ درصد بقیه که اکثر آنها پزشکان عمومیاند دچار مشکل هستند.».
در همان روزها، سایت «شهر» و روزنامه «هفت صبح» گزارشهایی در این خصوص تهیه کردند. رویکرد این دو رسانه هم این بود که اگرچه برخی از پزشکان، درآمدهای بالایی دارند؛ برخی دیگر هستند که «آه هم در بساط ندارند که با ناله سودا کنند.» یکی از آنها «شهابالدین صدر» بود که در دی ماه اسال قبل اعلام کرد: «اغلب پزشکان عمومی تهران ماهانه یک میلیون تومان هم درآمد ندارند.» دکتر محمد حسین منفرد، وزیر وزارت بهداشت هم از «تفاوت ۱۰ برابری حقوق پزشکان پردرآمد و کم درآمد» سخن گفت. در همین احوالات، دو خبر اعلام شده از طریق ایشان که برخی را خوشحال و برخی دیگر را عصبی کرد. طریقت منفرد از «تعدیل» و «واقعی کردن» تعرفههای پزشکی سخن گفته بود و از اینکه پزشکان «باید به درآمد ۱۵ تا ۲۰ میلیونی قانع باشند» و او این درآمد را «تضمین» میکند. سخن اول وی که با تصویب زودهنگام تعرفهها هم همراه شد؛ با استقبال ۱۷ بسیج دانشجویی روبرو شد که در بیانیه خود، ضمن حمایت از تعدیل تعرفههای پزشکی، پیشنهاد دادند که درآمد نجومی برخی پزشکان با مالیات تعدیل شود. سخن دوم وزیر اما انتقاد روزنامه «جوان» را برانگیخت که چرا در این شرایط اقتصادی، او از این حقوق کلان سخن گفته است.
قانون چه میگوید؟
طبق قانون توسعه پنجم، تعرفههای درمانی، پزشکی و بهداشتی با پیشنهاد مشترک وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور و تایید شورایعالی بیمه سلامت کشور تعیین میشود. البته در نهایت، این هیات وزیران است که این تعرفهها را تعیین میکند. آخرین تعرفه تصویب شده مربوط به سال ۹۱ است که طبق آن ویزیت پزشکان عمومی ۹۸ هزار ریال،، پزشکان متخصص ۱۵۵ هزار ریال، پزشکان روانپزشک و فوق تخصص ۱۹۵ هزار ریال، فوق تخصص روانپزشکی ۲۲۰ هزار ریال، پروانه دار ۹۸ هزار ریال، کارشناس ارشد پروانه دار ۸۴ هزار ریال و کارشناس پروانه دار ۷۳ هزار ریال تعیین شده بود.
البته این مربوط به فضای رسمی درآمد پزشکی است. سالهاست از وجود پدیده زیرمیزی در پزشکی صحبت میشود و اخیرا موضوعاتی چون بیماریتراشی و در مواردی عملتراشی، جابه جایی بیمار بین بیمارستانهای خصوصی و دولتی، عقد قرارداد با آمبولانسهای خصوصی برای تحویل انحصاری بیمار به یک مرکز و چندین و چند کنش غیرقانونی دیگر به عنوان درآمدهای غیرقانونی و غیراخلاقی برخی از پزشکان صحبت میشود.
از رویا تا واقعیت درآمد نجومی پزشکان
اما با بیان این مقدمات، باید به سوال اصلی این گزارش رسید. آیا پزشکان درآمد بالایی دارند؟ سخن صحیح همان است که در گزارش رسانهها و برخی کارشناسان آمده است: درست است که برخی از پزشکان درآمدهای کلان و میلیونی دارند اما با درنظر داشتن جمعیت پزشکان ایرانی، نمیتوان چنین چیزی را به همه تعمیم داد. ایرج خسرونیا، رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران که با مصاحبهاش با مهر، موضوع درآمد پزشکان را برای بار دیگر به فضای رسانه آورد در این باره گفته است که «بیشترین میزان درآمد را جراحان مغز و اعصاب دارند و درآمد این افراد از حدود ۱۰ میلیون تا ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیون ارزیابی میشود.» در عین حال هم از پزشکانی با درآمد ۲ تا ۳ میلیونی سخن گفته که با احتساب پول مطب و تاسیسات و حقوق منشی یک تا یک و نیم میلیون حقوق دارند و برخی از آنان زیر خط فقرند. اما آمار دیگری نشان میدهد که وضع ۷ تا ۸ هزار پرشک آن قدر بد است که به مشاغل دیگری روی آوردهاند. با درنظر داشتن همه صحبتها، سه ملاک محل جغرافیایی خدمت پزشک، نوع تخصص و میزان تجربه او، تاثیر اساسی در درآمد یک فرد دارد.
در عین حال هزینههای پزشک شدن را هم باید در نظر داشت. هزینه مطبهای گزاف به خصوص در شهرهای بزرگ و بالاخص در تهران یکی از این موارد است. در عین حال میزان هزینه لازم برای رسیدن به درجه پزشکی هم شایان توجه است. ۷ سال دوره عمومی پزشکی، ۲ سال طرح، ۴ سال تخصص و ۲ سال طرح و مجموعا ۱۵ سال تحصیل زمان زیادی برای سرمایهگذاری است و عملا نشان میدهد که چهل سالگی، زمان آغاز بازدهی مالی در شغل پزشکی است. زمانی که بعضا ۲۰ سال دیرتر از سایر مشاغل است.
با در نظر داشتن همه اینها شاید بهتر باشد در انگاره دکتر یا مهندس شدن تجدید نظر کرد. تجدید نظری که ظاهرا در جامعه انجام شده و شغل وکالت در نظرسنجی یکی از رسانهها به عنوان شغل دلخواه حایز بیشترین رای شده است. با این وجود، درآمد کلان برخی از پزشکان هنوز هم مورد توجه گروههایی در جامعه است. علاوه بر توجه به این موضوع، پیشنهاداتی هم برای تحدید این ثروت شده است. اصلیترین مساله «مالیات بر درآمد» است و پیشنهاد این است که از پزشکانی با درآمد بیشتر از یک حد مشخص مالیاتی کلان گرفته شود. با این حال، نبود نظام مالیاتی شفاف و اثرات چنین تصمیمی که ممکن است در مهاجرت پزشکان حاذق هم خود را نشان دهد، موانعی جدی بر سر اجرای چنین طرح است.
چند ماه پس از جنبش نود و نه درصدی امریکا – که به گفته مشارکتکنندگانش، قیامی علیه یک درصد جمعیت بود که ۹۹ در ثروت را در اختیار داشتند- روزنامه نیویورک تایمز گزارشی آماری از آن یک درصد ارایه داد. نتیجه این بود که حداکثر ۲۰ درصد افراد نظام سلامت و بهداشت آمریکا، در طبقه ثروتمند جامعه امریکا بودند. با وجود انجام نشدن این پژوهش در ایران میتوان گفت که این نتیجه تقریبا نزدیک به آن چیزی است در جامعه ایران است. با این وجود شاید به جای تلاش برای کم کردن حقوق طبقه ثروتمند، باید برای افزایش حقوق و دستمزد بخش کمدرآمد کاری کرد./پایان پیام