عصرایران / رضا میرمحرابی
وقتی یک فیلم گرم، پرشور و بی ادعا حال ما را خوش می کند !!!شاید خیلی ها روز پنجم جشنواره را روز "حوض نقاشی" بدانند ولی کمتر کسی شاید توجه کرده باشد که در همهمه و استقبال کم نظیر مخاطبان برج میلاد از حوض نقاشی، عصر همان روز فیلمی گمنام با استقبال و تحسین های بیشتری روبرو می شود.
باید خیلی خوشحال باشیم وقتی یک جوان بوشهری با ساخت فیلمی بی ادعا حالت را بعد از مدت ها خوب می کند و چنان انرژی منتقل می کند که خواب از سرت می پرد و باید خوشحال تر باشی که تا 10 دقیقه قبل از شروع فیلم عزم دیدنش را نداشتی ولی ناگهان حسی تو را به سمت سالن می کشاند و همان حس 100 دقیقه تورا همراهی کند و در پایان با شعفی فراوان سالن را ترک کنی. این حکایت جلسه نمایش فیلم سینمایی "تنهای تنهای تنها" در سالن جشنواره است که تقریبا اکثریت مخاطبان قبل از نمایش فیلم آن را دست کم گرفته بودند طوری که در شروع فیلم ظرفیت خالی سالن خودنمایی می کرد و به تدریج جمعیت سالن بیشتر شد و حتی عده ای فیلم را از لیست علاقه هایشان خارج کرده بودند که قطعا این افراد فرصت مهمی را برای دیدن یک فیلم درخشان از دست داده اند. فیلم "تنهای تنهای تنها" فیلمی است درباره یک نونهال بوشهری که با فرزند مهندس روسی که در نیروگاه بوشهر کار می کند دوست می شود و این دوستی سرآغاز رخدادهای جالب و شیرینی است که مخاطب را به شدت جذب می کند. فیلمی به کارگردانی احسان عبدی پور جوان بوشهری که تا پیش از این فیلم های کوتاه و مستند خوبی را تولید کرده بود. نکته جالب تولید این فیلم در صداوسیمای مرکز بوشهر است که حسن سلیقه ی مدیران بوشهری را در اعتماد به جوانان بومی ثابت می کند و قطعا درسی است برای دیگر مدیران که فکر می کنند فیلم خوب ساختن به معنای قرارداد چندمیلیونی با استارهای سینماست و چقدر خوب یک نونهال بوشهری با بازی ماندگارش در این فیلم شخصیتی باورپذیر برای مخاطب خلق می کند. میثم فرهومند نونهال بوشهری برای بازی دراین فیلم در مدت زمان 2 ماه ونیم 15 کیلو وزن کم می کند تا فرصت بازی دراین فیلم را از دست ندهد. فیلمی که تهیه کننده اش با صداقت هزینه تولید آن را با احتساب مالیاتش 220 میلیون تومان اعلام می کند تا همه بدانند که سینما فقط پروداکشن یک میلیاردی نیست. حتی در جشنواره فیلمی حضوردارد که با هزینه چند میلیاردی اش با بودجه دولتی رضایت نسبی مخاطبانش را نیز به دست نیاورد. حال این فیلم با این هزینه اندک و با تولید بومی توانسته مخاطبان سخت گیر سالن جشنواره را راضی نگه دارد طوری که پس از پایان فیلم نیز از تشویق های خود دست نمی کشیدند. فیلمی به کارگردانی یک فیلم اولی که قطعا در آینده از او بیشتر خواهیم شنید.
اختتامیه بخش بین الملل جشنوارهاختتامیه بخش بین الملل جشنواره سی ویکم 16 بهمن در تالار وحدت برگزار و برگزیدگان بخش های مختلف معرفی شدند.
- سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی و هنری اهدا شد به "پیمان شادمانفر" برای فیلمبرداری "آسمان زرد کمعمق"
- سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اهدا شد به "جنیو لیو" از چین برای فیلم "بازگشت به سال 1942"
- سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن اهدا شد به "امیلی واتسون" برای فیلم پرتغالها و آفتاب محصول مشترک انگلیس و استرالیا
- سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد اهدا شد به " الیویر لینترنو" برای فیلم "سالی" محصول مشترک امریکا و کلمبیا
- سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی اهدا شد به "بهنام بهزادی" برای فیلم "قاعده تصادف"
- سیمرغ بلورین بهترین فیلم آسیایی اهدا شد به "بهرام توکلی" برای فیلم "آسمان زرد کم عمق"
- سیمرغ بلورین بهترین فیلم اهدا شد به "بهنام بهزادی" برای فیلم قاعده تصادف
- سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران اهدا شد به "اوا نیمان" برای فیلم "خانه و برجک" از اوکراین
دوربین مان در کابل جاماندهدر یادداشت روز چهارم اشاره شد که تاکنون دوفیلم در مورد افغانستان در جشنواره به نمایش درآمده و در کمال شگفتی روز پنجم سینمای جشنواره در برج میلاد شاهد نمایش فیلم سینمایی "خاک و مرجان" ساخته مسعود اطیابی بودیم. فیلمی به زبان فارسی با زیرنویس فارسی که بیش از پیش مخاطبان را با افغانستان آشنا می کرد. بی شک این اثر بهتر از دو اثر قبلی بود که در مور این کشور ساخته شده است ، لوکیشن محلی شهرکابل تاثیر بسزایی در باورپذیری و بهبود کیفیت فیلم داشته است ولی در دو اثر قبلی لوکیشنی بجای افغانستان واقعی طراحی شده بود که از میزان اعتماد مخاطب می کاهد. هرچند این فیلم هم مانند دیگرفیلم های این روزهای جشنواره ضعف داستان و روایت دارد و نتوانسته مخاطب را پایان با خود همراه کند. باید منتظر ماند و دید که آیا در روزهای آینده فیلم دیگری در مورد همسایه شرقی مان به نمایش درخواهد آمد یا خیر؟
تمرین اعتراض آرام و مدنیاین روزها نکته ای که در هنگام نمایش فیلم ها در سالن نمایش جشنواره در برج میلاد بیش از پیش نمایان است شیوه های متنوع اعتراض نسبت به ضعف کیفی یک فیلم است. معمولا مخاطبان ناراضی پس از آنکه از اثر دلسرد می شوند به آرامی سالن را ترک می کنند و مشکلی برای دیگران که تمایل به دیدن ادامه فیلم دارند ایجاد نمی کنند. عده ای هم به آرامی روی صندلی هایشان به خواب می روند و با روشن شدن چراغ های سالن از خواب زمستانی برمی خیزند. و گروه سوم کسانی هستند که معمولا تا نیمه های فیلم از سالن خارج نشده اند و همین روند ضعیف فیلم ممکن است عصبانیت آنها را تشدید کند طوری که در بخش های مختلفی از فیلم با سوت و کف و هورا اعتراض خود را به فیلم علنی می کنند. در آخرین سانس روز پنجم فیلم سینمایی "از تهران تا بهشت" ساخته ابوالفضل صفاری با بازی مهنازافشار و مهران احمدی به نمایش درآمد. این فیلم که در بخش خارج از مسابقه اصلی جشنواره به نمایش درآمده بود نتوانست رضایت اهالی رسانه را به دست بیاورد. عده ای سالن را ترک کردند و گروهی هم ترجیح دادند با سوت و کف اعتراض خود را اعلام کنند. فیلم روایتی به شدت سردرگم و بی هدف داشت و نتوانست ارتباطی با مخاطبان خود برقرارکند. پس از دیدن این فیلم های ضعیف در طی روزهای گذشته به هیئت انتخاب جشنواره بیشتر حق می دهیم که اجازه حضور بعضی فیلم ها را در بخش مسابقه اصلی ندادند.