عصرایران ؛ دکتر رضا غنیلو* - دو نظریه اصلی درباره آگاهسازی رسانهای از روشهای بزهکاری وجود دارد.
مخالفان بر این عقیدهاند که هرگونه اطلاعرسانی و آگاهسازی درباره روشهای بزهکاری اشتباه است چرا که خود وجهی آموزشی و تشویقی دارد و به نوعی میتواند افراد در معرض آسیب را با شناخت روشهای جدیدتر به حوزه بزهکاری حرفهای بکشاند و این نوع آگاهسازی همچنین باعث ایجاد جوی تنشزا در جامعه میشود.
در مقابل گروه دوم میگویند آگاهسازی، مشارکت دادن مردم در مقابله با انواع بزهکاری است و در واقع بهمثابه واکسن اجتماعی از مردم در مقابل خطرات احتمالی بزهکاران در سطح جامعه صیانت میکند. گواه اینکه بسیار اتفاق میافتد که شاکیان پروندههای مختلف کلاهبرداری با حضور در اداره آگاهی وقتی در جریان کلاهبرداری قرار میگیرند، گلایهمندند که چرا پیش از وقوع این جرائم، درباره آنها آگاهسازی نشده است.
این مقدمه اما بهانهای است برای پرداختن به یکی از انواع کلاهبرداریهایی که در سالهای اخیر رواج زیادی داشته است؛ کلاهبرداریهایی که با فروختن سکههای تقلبی صورت میگیرد. گرچه تاکنون بارها و بارها درباره این نوع کلاهبرداری اطلاعرسانی شده اما باز هم افرادی هستند که همچنان در دام این کلاهبرداران گرفتار میشوند.
در این نوع کلاهبرداری، مجرمان از طریق تلفن همراهی که هویت صاحب آن مشخص نیست بهطور تقریبی در یک دوره کلاهبرداری برای قریب به 100شماره تصادفی پیامک میفرستند و در این پیامک خود را چوپان و یک روستایی دامدار از خطه جنوب و جنوب غربی ایران معرفی میکنند که به تازگی حین صحراگردی به گنجی که بیشتر شامل سکههای طلای قدیمی است برخورد کرده است.
این اشخاص با ساده لوح نشاندادن خود و تأکید بر اینکه یافته آنها، گنجی حلال است و آنها بهخاطر روستایی و بیسواد بودن قادر به فروش آن نیستند، اعتماد طعمهشان را جلب میکنند.
بعد مدعی میشوند که شماره آنها را تصادفی و با کمک گرفتن از ترتیب شمارههای سورههای قرآن گرفتهاند و میخواهند برای فروش گنج از آنها کمک بگیرند. این کلاهبرداران در فاز دوم با تطمیع قربانی به اینکه اولا این راز را از دیگران باید مخفی نگاه دارد و دوم اینکه او امانتدار آنها (بخوانید کلاهبرداران) در فروش این سکههاست، فرد را دعوت به بازدید از این گنج برای شراکت در فروش آن میکنند. فاز سوم این طرح اما معمولا با دو سناریو همراه است:
اگر قربانی سادهلوحانه برای خرید سکهها با پول برسر قرار بیاید، امکان بهیغما رفتن پول و حتی خودرو و دیگر لوازم با ارزش شخص توسط این دسته از کلاهبرداران وجود دارد و اگر نه، این گروه با دادن چند سکه تاریخی طلا یا نقره اصل، طمع قربانی را بر میانگیزانند.
قربانیها نیز معمولا با نشان دادن این سکهها به خبرگان، متوجه ارزش بالای آن میشوند و برای بهدستآوردن سود بیشتر سعی میکنند همه این سکهها را با قیمتی غیرواقعی از کلاهبرداران بخرند و به خیال خود سر آن چوپان کلاه بگذارند. غافل از آنکه صیادی که اکنون قصد صید کرده خود پیشتر صید شده است.
به این ترتیب در فاز نهایی کلاهبرداران وقتی قربانی را با پول نقد به محل قرار میکشانند با بدلاندازی و ارائه سکههایی که در بسیاری از مواقع حتی ارزش فلزی هم ندارند، پول را از قربانی گرفته و به این ترتیب اموال او را به یغما میبرند. در مواجهه با این دست از کلاهبرداریها هشدارهایی جدی برای مردم وجود دارد.
نخستین توصیه در این زمینه عدمپاسخگویی به هرگونه تماس و یا پیامک افراد ناشناسی است که پیامکهایی حاوی موارد فوقالذکر را برای شما فرستادهاند. دوم اینکه اشخاص اگر قصد پیگیری موضوع را نیز دارند بهتر است هرگونه قرار ملاقاتی را با هماهنگی پلیس منطقه انجام دهند و همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که خرید و فروش میراث فرهنگی تحت عنوان گنج و دفینه، خارج از نظارت سازمان میراث فرهنگی برای خریدار و فروشنده جرم تلقی میشود.
* مدیرعامل باشگاه خبرنگاران پلیس و کارشناس رسمی دادگستری
الان هم فقط خودش مونده و قرض هاش!
نظر من اصلی ترین دلیلی که منجر به شکل گیری چنین ب کلاهبرداری هایی میشه ممنوعیت فوق هست.
pas khareh
behtareh saresh kolah bereh
ta yad begireh
همه اينها دروغ است .
آدمای طامع کلاهشان را بالاتر بگذارند...
سامان