ایسنا - یعقوب حیدری گفت: کتاب غلامرضا تختی در زمره کتابهای بیستویکگانهای است که مجلد اول آن با عنوان «قیصر امینپور در این کتاب قایم شده» راهی بازار شد.
او افزود: غلامرضا تختی در زمره افرادی است که علیرغم تألیف کتابهای متعدد درباره وی، تکلیفش هنوز هم مشخص نیست. برخی او را بت کردهاند؛ البته در کشورهای جهان سوم این مسأله رایج است. اما تختی یک آدم بود مثل همه ما. گریه میکرد، میخندید و... .
حیدری در ادامه اینگونه اظهارنظر کرد: من در این کتاب با پرداختن به زندگی این ورزشکار از دوران کودکیاش که مصادف بود با حکومت رضاشاه پهلوی تا دوران جوانیاش که همزمان بود با حکومت محمدرضا پهلوی، به مقوله خودکشی این ورزشکار ایرانی پرداختهام.
او درباره این مدعای خود گفت: البته خودکشی غلامرضا تختی، خودکشی سقراطی بود؛ خودکشیای که رنگ و بوی دگرخواهانه داشت. بارها و بارها از او خواسته شد تا از سیاست کنار بکشد و او زیر بار نرفت. شاه او را مجبور میکرد تا همانند شعبون بیمخ بر دستهایش بوسه بزند و او چنین نمیکرد. من به شدت معتقدم که خودکشی تختی، خودکشی سقراطوار بود. او با خودکشی خود در واقع شاه را کشت.
یعقوب حیدری همچنین این روزها به نگارش اولین رمان بزرگسالانه خود با محوریت عشق مشغول است. این رمان که «همه زنهای من» نام دارد، به شخصیتی میپردازد که در مواجهه با جنس مخالف خود، بیشتر از آنکه آنها را دوست داشته باشد، شیفته تشابههای آنها با مادرش میشود.
این رمان در حال حاضر نیمی از نگارش خود را پشت سر گذاشته است.
به تازگی نیز کتاب «نامه به کافکا»ی این نویسنده توسط نشر قطره راهی بازار کتاب شده است.
حیدری درباره این کتاب گفت: کتاب «نامه به کافکا» متأثر از کتاب «نامهای به پدر» نوشته فرانتس کافکا تألیف شده است.
او افزود: کافکا کتابی به نام «نامهای به پدر» داشت که بعد از فوت او به چاپ رسید. پدر کافکا مرد عجیب و غریبی بود و او در این نامه احساس واقعی خود را از پدرش نوشته بود. اگرچه در زمان حیات جرأت نکرد این نامه را به پدرش بدهد، اما بالأخره بعد از فوتش این نامه در قالب کتابی به چاپ رسید.
حیدری گفت: «نامه به کافکا» واگویههایی است به این نویسنده که دربرگیرنده این واقعیت است که تنها پدر کافکا، پدر عجیبی نبوده و پدرهای زیادی در جامعه بوده و هستند که به مراتب عجیبتر از پدر کافکا هستند.
کتاب «نامهای به کافکا» در 22 فصل و چهار بخش به این موضوع میپردازد که پدرهای عجیب نماینده جامعههایی هستند که از استبداد رنج میبرند و آنها تنها واگویههای بخشی از این جامعهاند.