صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۴۹۶۴۳
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۵ - ۱۳ دی ۱۳۹۱ - 02 January 2013

نکات عرفانی از زبان مرحوم سید علی نجفی

سید محمدعلی نجفی در سال 1326 هـ.ش در نجف به دنیا آمد،خلوص این سید بزرگوار آیتی شگفت بود. در تشکیل جلسات خود ابداً به تعداد جمعیت توجه نداشت، بارها دیده بودند که حتی با حضور دو نفر جلسه را شروع می کرد
با فرا رسیدن محرم و ماه عزای سالار و سرور شهیدان، «موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس»، کوشیده تا کتاب جدید را با عنوان شبنم به چاپ برساند.

به گزارش خبرگزاری شبستان، کتاب حاضر گزیده‌ای از معارف الهی، بیانات ارزشمند و والای مرحوم «سید محمدعلی نجفی» است که مذاق جان را از طعم شکرین شراب کوثری خویش شیرین می کند.

هر شبنمی در این ره صد بحرآتشین است

دردا که این معما شرح و بیان ندارد

سید محمدعلی نجفی در سال 1326 هـ.ش در نجف به دنیا آمد،خلوص این سید بزرگوار آیتی شگفت بود. در تشکیل جلسات خود ابداً به تعداد جمعیت توجه نداشت، بارها دیده بودند که حتی با حضور دو نفر جلسه را شروع می کرد و همان گونه ای سخن می گفت که در مقابل جمعیت دو هزار نفری می ایستاد. می فرمود: «اگر جلسة ما جلسة علم باشد، الان ملائکه در آن هستند و خود خدا جایش را پر می کند. وقتی دارم صحبت می کنم تازه مطالبی برای خودم منکشف می شود.» آن بزرگوار که خود به تصریح استاد گرانقدرش آیت‌الله سید اسماعیل شفیعی(ره) «در توحید به اجتهاد رسیده بود»، غالبا سخنانش را با بحث توحیدی سنگینی شروع می‌کرد. می‌فرمود: «بدون توحید نمی‌توانم شروع کنم. تا دلم آباد نشود، نمی‌توانم چیزی به شما بدهم. شما هم فکر نکنید حرف‌های توحیدی را متوجه نمی‌شوید. حرفِ توحید لفظ نیست، با فطرت و قلب سر وکار دارد، مثل بذری در دل می‌نشیند و بعدا خودش شکوفا می‌شود.»


او آمیختگی ولایت و توحید را به جان و دل دریافته بود. مباحث سنگین عرفان نظری را طوری به‌سادگی مطرح می‌کرد که مشخص بود با تمام وجود آن‌ها را لمس و تجربه کرده است. عشق به امیرالمومنین(ع) و حضرت اباعبدالله(ع) وجودش را لبریز کرده بود. کمتر پیش می‌آمد صحبتی کند و به کربلا متصل نشود، نسوزد و نسوزاند و هنگام روضه خواندن، چهره برافروخته‌اش اشک‌ مستمعین را سرازیر می‌کرد. به گونه‌ای که انگار خود در صحنه عاشورا حضور داشته، دوشادوش اصحاب امام(ع) شمشیر زده و از یزیدیان زخم خورده بود. بحث‌های اعتقادی ایشان نیز اغلب به روضه حضرت سیدالشهدا(ع) ختم می‌شد و خود چنان گریه می‌کرد که گویا در چشمانش چشمه می‌جوشید. سال 1371 هـ.ش بیش از 46 بهار از زندگی این بزرگوار نگذشته بود که دار فانی را وداع گفت.

این کتاب بر آن است تا شبنمی از دریای عمیق معارف ایراد شده توسط این سالک الی¬الله را در این مختصر به یادگار از او ثبت کند و برای اکثر بیانات ایشان توضیحاتی از اشعار مثنوی معنوی مولوی و شعرای دیگر بیاورد.مطالب به صورت کوتاه می‌باشند وعنوان‌بندی به گونه‌ای است که تا برای مخاطب جلب توجه کند.


این کتاب در چند فصل کلی توحید ، ولایت ،وحی و معنوی بر حسب تناسب موضوعات مرتب شده است. این جملات از مجموعه نوارهای سخنرانی پیاده سازی ایشان گلچین شده است.

 
فرج فردی
یک فرج عمومی داریم و یک فرج فردی که دعا میکنیم خدا فرج عمومی آقا را برساند. شیعیان منتظر فرج عمومی هستند ولی به آن اکتفا نمیکنند بلکه خودشان حرکت میکنند چون امکان فرج فردی برای تکتک افراد وجود دارد. مگر امام زمان کجاست؟ همین جاست! اما هر کس به اندازة درکش، نزدیکی آقا را درک میکند.

چون شدی زیبا بدان زیبا رسی که رهاند روح را از بیکسی


ترک منزل نفس
غیبت حضرت مهدی(عج) با اولیای خدا کاری کرد که منزلشان را ترک کردند. شما نیز از منزلتان بیرون بیایید، منتظر نمانید امام بیاید. اگر عجله دارید، که باید عجله داشته باشید، حرکت کنید و به سوی محبوبتان بروید. محبوب به علتی غیبت کرده و در صحنة ملک خودش را نشان نمیدهد، میل دارید او را ببینید؟ میخواهید او را درک کنید؟ پس منزلتان را عوض کنید، از این خانة نفس و نفسانیت در بیایید، از این تعلقات جسمانیت در بیایید، آن وقت اگر او را ندیدید گله کنید!
از سفر بیدق شود فرزین راد وز سفر یابید یوسف صد مراد


خانواده خدا:
«فرمود: «الخَلقُ‏ عِیالِی» مردم خانوادة خدا هستند. بعضی وقت‌ها چیزهای خیلی کوچک، چیزهایی که اصلاً فکرش را نمی‌کنید، ممکن است تبعات خیلی زیادی در روحیه و احوالاتتان داشته باشد. اینکه آدم به خاطر کس دیگری خودش را فراموش کند، به خاطر خانوادة خدااز خودش بگذرد، هم رضایت خدا را به دنبال دارد و هم اثرات خیلی زیادی می‌تواند در زندگی داشته باشد.
گفت‌ الخلق‌ عیال‌ اللّه‌ نبی ‌با عیالش‌ کی‌ کند بد جز غبی

هیکل توحید:
خداوند توحید را در ائمه:مجسم کرده است. ائمه:مصداق توحیدند، آینة تمام‌نمای حق‌اند. برای همین هم در صدر اسلام وقتی کسی مسلمان می‌شد، پیغمبراکرم9به او می‌فرمود: «خودترا به علی عرضه کن، اگر علی را دوست داری بدان‌که ایمانت درست است.
هرچه در وى مى‏نماید عکس اوست
همچو عکس ماه اندر آب جوست‏


یا غفران:
غفران نهایت عفو است که گناه عبد را در همة عوالم غیب و شهود می‌پوشاند، حتی از ملائکة الهی که به ثبت و ضبط آنچه از ما صادر می‌شود موکل هستند‍! گناهان تبعاتی دارند، اگر غفران تمام‌عیارباشد، تبعات گناه هم برداشته می‌شود.
لاابالى‏وار آزادش کنیم
و آن خطاها را همه خط برزنیم...
آتشى خوش برفروزیم از کرم
تا نماند جرم و زلت بیش و کم‏
آتشى کز شعله‏اش کمتر شرار
مى‏بسوزد جرم و جبر و اختیار‏‏‏‏‏‏‏‏»

این کتاب در قطع رقعی در 137 صفحه منتشر شده است و قیمت آن 55000 ریال می‌باشد که برای تهیه آن می‌توانید بامدیر انتشارات شمس‌الشموس آقای علی فیض با شماره‌های88454748–88430426 -09125356917 تماس بگیرید

 

گفتنی است که این موسسه در کتابی به نام «سری از عشق » شرح عرفانی دعاهای ماه مبارک رمضان از این عارف وارسته را ارائه کرده است که خواندن این کتاب نیز به سالکان راه حضرت دوست توصیه می شود.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200