صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۴۲۱۰۳
تعداد نظرات: ۱۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۲۸ آبان ۱۳۹۱ - 18 November 2012

گشتی در رستوران احمدرضا عابدزاده (+عکس)

عقاب آسیا، احمدرضا عابدزاده، بی تردید یکی از محبوب ترین دروازه بانان تاریخ فوتبال ایران است. او بعد از خداحافظی با فوتبال، رستورانی به نام ۲۲ افتتاح کرده است و آن را مکانی برای جمع شدن اهالی فوتبال می داند. وی معتقد است با حضور در این رستوران، یک قدم به هوادارانش نزدیک تر می شود. گفتگوی ما را با او در رستورانش بخوانید.
باشگاه خبرنگاران - عقاب آسیا، احمدرضا عابدزاده، بی تردید یکی از محبوب ترین دروازه بانان تاریخ فوتبال ایران است. او بعد از خداحافظی با فوتبال، رستورانی به نام ۲۲ افتتاح کرده است و آن را مکانی برای جمع شدن اهالی فوتبال می داند. وی معتقد است با حضور در این رستوران، یک قدم به هوادارانش نزدیک تر می شود.
 


صحبت هاي خواندني عابدزاده: به دنبال یک جای کم سروصدا بودم


زمانی تصمیم گرفتم وارد این حرفه شوم که از فوتبال خداحافظی کرده و به دنبال یک جای کم سروصدا و کم حاشیه بودم. می خواستم در یک مکان آرام شروع به کار کنم. در این رابطه با یک سری از دوستانم صحبت کردم و در نهایت با مشورت آنها به این نتیجه رسیدم که یک رستوران افتتاح کنم. حالا بعد از گذشت مدتی، از این تصمیم راضی هستم چون حس می کنم به آن چیزی که می خواستم رسیده ام.

پاتوقی برای همه هواداران

خیلی خوشحالم که رستورانم به پاتوقی برای هوادارانم بدل شده است، چرا که یکی از آرزوهایم این بوده است که بتوانم مکانی را درست کنم تا اهالی فوتبال خارج از دغدغه و حواشی که در این عرصه وجود دارد ساعت ها بنشینند و با یکدیگر پیرامون مسائل مختلف حرف بزنند. صحبت کردن با آنها انرژی مضاعفی به من منتقل می کند که بسیار لذت بخش است و احساس می کنم به محیط کارم برکت می دهد.

حرفه مورد علاقه من

شاید برای برخی عجیب به نظر برسد، اما رستوران داری یکی از حرفه های مورد علاقه من است. از دورانی که به فوتبال می پرداختم دوست داشتم روزی شرایطی به وجود آید تا بتوانم رستوران خودم را داشته و با مردم بی واسطه در ارتباط باشم و در حال حاضر خوشحالم که این اتفاق برای من رخ داده است.



همیشه در رستورانم هستم

برخی افراد سرشناس به موازات فعالیت حرفه ای شان یا بعد از آن به شغل دوم روی می آورند و بعضی از آنها صرفاً به عنوان یک منبع درآمد به آن نگاه می کنند. آنها معمولاً خودشان حضور چندانی در رستوران هایشان ندارند و بیشتر از اسمشان برای کسب درآمد استفاده می کنند، اما من دوست دارم وقتی از اسمم در معرفی رستورانم استفاده می کنم، خودم هم در آن حضور داشته باشم تا مردم فکر نکنند فقط به فکر استفاده تبلیغاتی از اسمم بوده ام.

پر رنگ ترین خاطره من

در طول این مدت خاطرات زیادی از برخورد با هواداران برای من رقم خورده است که پر رنگ ترین آن هدیه ای بود که یک دوره گرد هنرمند به من داد. او یک مجسمه از چوب را که با دستان خود ساخته بود به من هدیه داد و گفت: این را به خاطر زحماتی که برای فوتبال ایران کشیده ای به تو می دهم. هیچ گاه این لطف او را از یاد نمی برم. اشک در چشمانم حلقه زده بود چون می دانستم او چه زحمتی برای تهیه این مجسمه کشیده و چطور آن را با عشق به من هدیه داده است.

عشقی که از آن کم نمی شود

عشق من به مردم و فوتبال نه تنها با گذشت این سال ها کم نشده است بلکه لحظه به لحظه هم به آن اضافه می شود. من هیچ گاه از همنشینی با مردم و تنفس کردن در هوای فوتبال خسته نمی شوم.

حواسم به کیفیت غذا هست

همه حواس من به کیفیت غذا هست و سعی می کنم همواره از بهترین مواد اولیه برای تهیه مواد غذایی استفاده کنم، چرا که خودم را در مقابل غذایی که به مردم ارائه می دهم، مسئول می دانم و معتقدم کیفیت غذا به مراتب نسبت به سودی که من کسب می کنم در اولویت قرار دارد.

خودم از مشتریانم پذیرایی می کنم

بعضی ها به من ایراد می گیرند و می گویند چرا خودت از مشتریانت پذیرایی می کنی؛ این کار در شأن تو نیست. اما واقعیت این است که من عاشق این کار هستم و فکر نمی کنم که به شأن من لطمه ای وارد کند. اتفاقاً هر وقت مشتریانم این صحنه را می بینند حسابی خوشحال و ذوق زده می شوند و می فهمند چه اندازه برای من عزیز هستند.

برخورد من با هواداران

این یکی از بزرگترین الطاف خداوند بود که مسیر زندگی من را به گونه ای رقم زد تا همواره مورد توجه مردم واقع شوم. وقتی که محبت آنها را نسبت به خود می بینم، واقعاً از خداوند متشکر می شوم، چرا که می دانم این سعادت نصیب هر کس نمی شود. از وقتی این رستوران را افتتاح کردم ارتباطم نیز با مردم تنگاتنگ شده است و آنها مدام من را مورد لطف خود قرار می دهند. اکثر مشتریان طرفداران فوتبال هستند؛ استقلالی و پرسپولیسی ندارد، آنها عاشق فوتبال هستند. وقتی به اینجا می آیند دوست دارند راجع به اتفاقات فوتبال حرف بزنند. معمولاً نسل گذشته و حال این رشته را با هم مقایسه می کنند و دوست دارند من هم در بحث های آنها شرکت کنم. آنها معمولاً بعد از حرف زدن با من احساس سبکی می کنند چون حسابی درد و دل کرده اند.

شعبه دیگر و دردسر ساز این رستوران

چند سال قبل در اصفهان با یکی از آشنایان رستورانی تاسیس کردم، اما متاسفانه آن فرد از اعتماد من سوء استفاده کرد و به نوعی سرم کلاه گذاشت. از این که دیدم آن فرد مرام و رفاقت را زیر پا گذاشته است واقعاً ناراحت شدم.

از کنار بی نظمی به سادگی عبور نمی کنم

در این رستوران پول خوبی به عنوان حقوق به کارمندها می دهم، اما در کنارش به بقیه مسائل هم توجه می کنم. اگر کسی کارش را خوب انجام ندهد، برای مثال از دستکش استفاده نکند، پیشبند نبندد و یا رفتار مناسبی با مشتریان نداشته باشد، مبلغی از حقوقش کم می کنم.

مزایا و معایب غذای بیرون

خوردن غذا در رستوران فرصتی فراهم می کند تا افراد خانواده در محیطی خارج از خانه به دور هم جمع شوند و در یک محیط دل انگیز با یکدیگر به بحث و گفتگو بنشینند، می توانند از خوردن غذای بیرون لذت ببرند و خانم خانه هم برای یک وعده غذایی استراحت می کند، اما افراط در این زمینه باعث بروز یک سری بیماری ها می شود. به نظر من هیچ چیز نمی تواند جای غذای خانگی را بگیرد.

مرد باید در خانه به همسرش کمک کند


معتقدم مرد تا جایی که می تواند و وقت دارد، باید به همسرش کمک کند. من کارهایی که برای همسرم سخت است، مانند پاک و حتی خرد کردن ماهی، میگو و مرغ را انجام می دهم و دوست دارم همیشه کمک حال خانواده و مفید در محیط کارم باشم، چون در قبال همسرم و کارهای خانه معتقد هستم. نباید کار خانه را برای مرد عار دانست، چون زن و شوهر در هر کاری با یکدیگر شراکت داشته باشند و نمی توان کار خانه را یک وظیفه صرفاً زنانه دانست.

مردم داری، راهی برای اسطوره شدن

همواره سعی کرده ام مردم دار باشم، فقط در برهه های مختلف شکل و شمایل آن تغییر کرده است و مردم نیز این را متوجه شده اند. آنها می دانند و می فهمند کسی که زمان بازی با تمام وجودش تلاش می کند، از جان مایه می گذارد و برای آنها بازی می کند، به آنها ارادت دارد. بعد از آن هم به فراخور سعی کرده ام با مردم و در کنار آنها باشم. در حال حاضر فرصت بیشتری برای هم صحبتی با آنها پیدا می کنم. زمانی که بازی می کردم، برای اینکه آنها را خوشحال کنم، تلاش می کردم. وقتی هم که بیمار می شدم، آنها با همه وجود برای من دعا کردند و خدا هم به خاطر همین اخلاص و صمیمیت و از ته دل خواستن، جواب دعای آنها را داد. زمانی که مردم به رستوران من می آیند نیز، همچنان با مهربانی برخورد می کنند.

دستپختم خوشمزه است

اگر به پای تعریف از خودم نگذارید باید بگویم دستپختم خوب است و هرکس آن را خورده از آن تعریف کرده است. وقتی تصمیم به افتتاح این رستوران گرفتم در طبخ غذا دقت کردم و فکر می کنم از آن روز به بعد به نوعی با آشپزی حرفه ای آشنا شدم که برای من بسیار لذت بخش بود.
ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۱۱۰
غیر قابل انتشار: ۰
imerji
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
کجا ست ما هم یه سر بزنیم؟
حامد
۰۸:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
ایشالا خدا عابدزاده عزیز و همه ورزشکارانی که برای اعتلای ایران و شادی دلمردم زحمت کشیدن رو حفظ کنه و همیشه پیش مردم عزیز بمونن
ناشناس
۰۷:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
زنده باد عقاب آسيا
احمدرضاعابدزاده
بچه آبادان
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
سلام به احمد عزيز
دوست و همكلاسي دوران بچه گي
ما تو مدرسه سعدي،در ايستگاه 3 محله فرح آباد (قدس) آبادان با هم درس مي خونديم...
محمد
۰۳:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
درود بر عابدزاده عزيزو گل
ناشناس
۰۰:۴۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۹
تو همه جای دنیا، بازیکن ملی و افتخار آفرین، بعد از خداحافظی از فوتبال، اگه نشه مربی، میشه مفسر و کارشناس ورزشی اما در ایران.......
امیر علی
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
کاش ادرس رستوران را درج میکردید
ناشناس
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
زنده باشی قهرمان
محمد
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
دوست داریم عقاب
ناشناس
۱۹:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
من موقع سربازی جلو مغازش وا میستادم ، چند بارم خواستم لندکروز مشکیشو جریمه کنم که نکردم ، ولی یه بارم منو دعوت الکیم نکرد که بفرمایید نو یه پیتزا بزن هرچند اگه می گفتم قبول نمی کردم ولی نگفت
یک استقلالی
۱۹:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
سلامت و پرروزی باشید
ناشناس
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
دوست داریم
ناشناس
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
مگه ایشون امریکا تشریف نداشتند؟
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
احمد رضای عزیز من که خیلی دوست دارم آدرس ندادی خدمت برسیم من منتظرم اگه جنبه تبلیغاتی پیدا میکنه لطفا برام میل کنید.
امین
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
روزی که بیمارستان بستری بودی کل ایران برا سلامتیت دعا میکردند! این یعنی اسطوره دلهای مردم بودن.. قابل توجه بعضی ورزشکارا، سیاستمدارایی ک خودشون رو تافته جدا بافته میدونند
حسین
۱۷:۳۸ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
خیلی جالب بود. رستورانش کجاست؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200