اوایل سال 90 اعلام شد رهبر معظم انقلاب در ابلاغی، دستور تشکیل یک شورای عالی در حد و اندازه و اختیارات شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی به نام شورای عالی فضای مجازی را دادهاند.
عنوان این شورا آنقدر گسترده و حساس بود که همه درباره این که چه باید باشد یا چه خواهد شد صحبت میکردند، اما این که واقعا چه چیزی در حال رخدادن است مشخص نبود تا این که با ابلاغ رئیسجمهور یکی از جوانترین مدیران کشور بهعنوان دبیر این شورا برگزیده شد.
سرانجام پس از چند بار پیگیری به ساختمان انتهای خیابان کارگر شمالی دعوت شدیم تا با دبیر کمحرف شورای عالی فضای مجازی گفتوگو کند.
گفتوگوی جام جم با «مهدی اخوان
بهابادی» با عنوان «استاد مخابرات دانشگاه تهران و معاون سابق وزیر
ارتباطات و فناوری اطلاعات» را بخوانید.
برای شروع به نظر شما وزارت ارتباطات ادغام یا منحل خواهدشد؟
انحلال یا ادغام وزارت ارتباطات موضوعی است که در حوزه اختیارات دولت و مجلس است، اینها دو قوهاند که میتوانند با هم تعامل بکنند و تصمیم بگیرند در نهایت این وزارت ادغام شود یا نه. این ربطی به شورای عالی فضای مجازی ندارد ما هم دنبال ورود به این موضوع نیستیم؛ نه مخالفیم و نه موافق.
بهعنوان یک شخص عملکرد وزارت ارتباطات را چطور ارزیابی میکنید؟
وزارت ارتباطات در حوزه فنی که یکی از سه حوزه فضای مجازی یعنی زیرساخت فنی، محتوا و امنیت است، فعال است.
این وزارت از بعد انقلاب هم با عناوین مختلف دچار تغییر و تحول شد و تا پیش از خصوصیسازی، یعنی ابتدای دولت دهم یک وزارت بزرگ با حجم کاری زیاد بود که کار اصلیاش در حوزه مخابرات خلاصه میشد، اما بعد از خصوصیسازی مادر بچهای را به دنیا آورده که شاید 80 تا 90 درصد بدن مادر را این بچه تشکیل میداد، لذا عملا بدنه وزارت کوچک شد. در آن زمان حتی حوزه فضایی هم زیرمجموعه وزارت ارتباطات بود که با آمدن دولت دهم، آن هم از این وزارتخانه جدا شد و در نتیجه عملا آن چیزی که داخل وزارت ارتباطات شرکت ارتباطات ماند، زیرساخت و شرکت پست بود همراه با شرکتهای اقماری. بعلاوه سازمان تنظیم مقررات که بهعنوان نهادی برای نظارت بر بخش خصوصی و دولتی که یک ناظر نیاز داشت مطرح بود، تشکیل شد. در این زمان، وزارت ارتباطات سعی کرد به حوزه فناوری اطلاعات وارد شود و بهصورت یک نهاد متولی درآید که در نهایت این کار با شکلگیری سازمان فناوری اطلاعات و البته با صرف چند سال زمان انجام شد و بتازگی اساسنامه سازمان فناوری اطلاعات ابلاغ شد.
این اتفاقات برای وزارت ارتباطات مشکل ماموریتی پیشآورد که باعث نارضایتی یکسری دستگاهها و مسئولان کشور شد. البته نه بهخاطر کوتاهی مسئولان وقت وزارتخانه، بلکه بهخاطر این که مسئولان در ذهن انتظاراتی دیگر داشتند و میخواستند وزارت ارتباطات، فضای مجازی کشور را جمع و جور کند و این اتفاق نمیتوانست بیفتد. چراکه این امر اصلاً با اختیارات مشخصی که در حیطه قدرت وزارت ارتباطات تعریف شده بود سازگاری نداشت و در نهایت کاربه اینجا رسید که شورای فضای مجازی شکل گرفت.
بهعنوان همان یک تکه کوچک از فضای مجازی شما به وزارت ارتباطات از نظر توانایی و کارایی از یک تا 20 نمره چند میدهید؟
(باخنده) این نمره محرمانه است! چون خودم سابقه کار در وزارت ارتباطات را دارم صحیح نیست نمره بدهم. بهتر است جای دیگری به آن نمره بدهند.
نام این شورا کمی مبهم است.این فضای مجازی اصلا به چه چیزی گفته میشود؟
همه موضوع در قالب همان سه گروه موضوعی که قبلا گفتم قرار میگیرند. ولی برای این که ملموستر باشد و مصداق بیاوریم، یک موضوعش اینترنت است، اینترنت با همه جنبههایش؛ یعنی زمانی که ما میگوییم اینترنت یعنی هرگونه محتوایی که داخل اینترنت قرار میگیرد از فیلم و موسیقی و متن گرفته تا هر چیز دیگری که تحت عنوان محتوا در اینترنت قرار میگیرد.
یک موضوع دیگر در رابطه با اینترنت مباحث فنی است، زیرساختهای ارتباطی
شبکهای در این دسته قرار دارد. یک موضوع دیگر در بحث اینترنت، مباحث
امنیتی است. اکنون کسی به لزوم تامین امنیت در اینترنت شک ندارد. پس یک
سرفصل فعالیت شورا میشود اینترنت. یک موضوع دیگر شبکههایی است که به نوعی
درگیر فضای مجازی شدهاند. در این مورد ما بهصورت فیزیکی شاهد چیزی
نیستیم. فقط اطلاعاتی است که در حال تبادل است.
مثلاً در کشور ما تلفن
همراه استفاده میشود. داخل این امکان ارتباطی، روابط مختلفی وجود دارد.
مثلا یکی از سرویسهایی که داخل شبکه تلفن همراه استفاده میشود، همین
پیامک است. اینها را ما زیرمجموعه فضای مجازی میدانیم، یعنی با همان
قالببندی که عرض کردم شامل محتوا، زیرساختهای ارتباطی و بحث امنیت. این
موارد هم محسوس است.
یک موضوع دیگر میتواند بازیهای کامپیوتری باشد. چون بازیها موضوعی است که در آن شاهد وجود سه طبقهبندی یادشده هستیم. این مسائل به علاوه شبکههایی است که ما غیر از فعالیت اینترنتی در دستگاههای مختلف کشور داریم. چون موضوعات دیگری هم وجود دارد. مثل این که میشنوید به فلان سازمان حمله سایبری شده است.لذا از این پس متولی بحث دفاع سایبری کشور مرکز ملی فضای مجازی است که شروع به کار کرده است.
در این حوزه با سازمان پدافند غیرعامل موازیکاری نمیشود؟
خیر. شورای عالی فضای مجازی براساس مصوبهای که وجود دارد، یک نهاد فراقوهای است. ذیل شورای عالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی را داریم که در حقیقت بازوی اصلی شوراست و ما آنجا سه کمیسیون عالی داریم؛ کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور، کمیسیون عالی امنیت فضای مجازی کشور و کمیسیون عالی ارتقای تولید محتوای فضای مجازی کشور. متناسب با آنها طبق مصوبه شورای عالی، سازمان پدافند غیرعامل از این به بعد در چارچوب مصوبات کمیسیون عالی امنیت فضای مجازی کشور فعالیت میکند.
در حقیقت، ادامه فعالیت آن سازمان زیر نظر کمیسیون عالی امنیت فضای مجازی کشور میسر است. خیلی از نهادهای دیگر هم اینطور هستند. البته توجه داشته باشید که قرار نیست فعالیت دستگاههای اجرایی کشور تعطیل شوند، بلکه قرار است اینها فعالیتهای عادی خود را داشته باشند، اما مدیریتشان فرقکرده و یکپارچه و هماهنگ شده است. مثلا صدا و سیما در این شورا کار میکند، وزارت ارشاد کار میکند، وزارت ارتباطات کار میکند، سپاه، وزارت اطلاعات، سازمان تبلیغات اسلامی، ناجا و... اینها همه نهادهایی هستند که هریک در این میان نقشی دارند. ولی آنها تحت فرماندهی واحد با تشکیل شورای عالی امنیت فضای مجازی کشور به فعالیت خود ادامه میدهند.
دیدگاه شما در خصوص فعالیت اقتصادی در حوزه فضای مجازی چیست؟
ما معتقدیم اگر فعالیتهای فضای مجازی با حوزه اقتصادی گره نخورد فعالیتش در درازمدت ادامه حیات نخواهد داشت. ما دنبال این نیستیم که بودجهای را از دولت بگیریم بعد آن را بهصورت یکطرفه تخصیص دهیم و مثلاً بگوییم با این بودجه محتوایی بسازید و روی شبکهای قرار دهید. خیر، حتما باید این مسأله یک فرآیند اقتصادی داشته باشد. هر چند حمایتهای دولتی و حاکمیتی باید درونش لحاظ شود ولی باید این قابلیت را داشته باشد که چرخه کامل اقتصادی داخل خودِ این فضا کاملاً رعایت شده و به صورت دائمی به دولت و حاکمیت وابسته نباشد.
نمونه یا مدلی در این باره سراغ دارید؟
مثال بارز و خیلی خوبش شبکه مخابرات است. شبکه تلفن همراه ما جزو معدود حوزههایی است که نه تنها دولت هزینهای برای آن نمیپردازد، بلکه درآمد خوبی هم از آن کسب میکند. روز به روز هم این درآمد ارتقاء پیدا میکند و توسعه بیشتری مییابد. تا چند سال پیش دولت در این بخش سرمایهگذاری میکرد، اما الان خودش برای خودش سرمایهگذاری میکند. در سایر محورهای فضای مجازی هم برای این که این فعالیتها در حوزه اقتصادی جذاب شود نیاز به یکسری اقدامات و مقدمات داریم.
مثلا تا زمانی که نتوانیم داخل کشور سرویسهای خدمات چندرسانهای را که اکنون وارد میکنیم تولید کنیم برای سرمایهگذارها و علاقهمندان انگیزه کافی برای ورود به این حوزه وجود نخواهد داشت. برای حمایت از تولیدات این حوزه وقتی با علاقهمندان به مشارکت صحبت میکنید، میبینید یکی از اصلیترین هزینهها در این ماجرا هزینه شبکه توزیع است. فضای مجازی در این حوزه میتواند کمککننده باشد تا سهم هزینه توزیع براحتی بسیار ناچیز شود. این گونه سرمایهگذار علاقهمند میشود چرا که چند میلیون کاربر خواهد داشت.
نظر شما درباره راهاندازی موتور جستجو و سیستم عامل داخلی چیست؟
این سیاستها را داریم و پیگیری هم میکنیم، البته نه به صورت سیاست واحد چون ما خیلی جاها نیاز داریم که حاکمیت سرمایهگذاری کند؛ مثل مواردی چون دفاع از امنیت کشور. البته من اعتقاد ندارم که سرمایهگذاری در این زمینه صددرصد دولتی شود و بههیچوجه نیز اعتقاد ندارم که ما باید موتور جستجوی دولتی داخل کشور داشته باشیم.
در مورد پروژههای اینچنینی دو واژه به کار میرود. یکسری میگویند ملی و یکسری نیز میگویند بومی؛ شما به کدام واژه اعتقاد دارید؟
از نظر شخصی به هیچیک از اینها به شکل ملی اعتقاد ندارم. یعنی معتقدم که این مدل برای کشور بزرگترین آفت است و در خارج از ایران هم کم میبینیم و هیچ جایی رسماً اعلام نمیکند که موتور جستجوی ملی یا ایمیل ملی دارند چون اینها خدماتی است که معمولاً بخش خصوصی ارائه میکند. اینها چیزی نیست که توسط دولت بهصورت دائمی اداره شود. تجربه هم نشان داده اگر این خدمات به دولت وابسته شود بعد از مدتی در ارتقاء و پشتیبانیشان دچار مشکل میشوند. باید بگذاریم بازار و مشتریها حرف اصلی را در این حیطه بزنند و اینطور نباشد که کاربران را مجبور کنیم از فلان امکان استفاده کنند تا داخلیها تقویت شوند. متاسفانه بعضی از دستگاههای دولتی، اشتباهی در این کار سرمایهگذاری کردند که بعدا متوجه شدند سرمایهگذاری اشتباهی است.
حالا تکلیف این سرمایهگذاریهای انجام شده چیست و چه بر سر آن خواهد آمد؟
این سرمایهگذاریهایی که تا حالا بهعنوان ملی در حوزه فضای مجازی صورت گرفته عدد قابل توجهی نیست و تا این لحظه الحمدلله هنوز خیلی هم گسترش پیدا نکرده است. ما معتقدیم حاکمیت باید برای این فعالیتها پروانه صادر کند و رابطه حاکمیت با فعالان این حوزه باید پروانهای باشد؛ یعنی مجوزی برای ارائه این نوع خدمات به کل کشور اعطا شود. در این صورت، بخش خصوصی میتواند بیاید در این حوزه سرمایهگذاری کند. البته طبیعی است که بخش خصوصی به حمایت نیاز دارد و این وظیفه دولت است که از بخش خصوصی حمایت کند. مهمتر از اینها معتقد هستیم باید رقابت با سرویسهای خارجی ایجاد شود. یعنی اگر بیاییم بگوییم مثلا سرویس گوگل، یاهو یا جیمیل را از فردا صبح فیلتر میکنیم تا ایمیل ملی ما رونق بگیرد، این حرف درستی نیست. حرف اشتباهی است و امیدواریم این اتفاق نیفتد.
صدور پروانهای که صحبتش را کردید به این معنی است که میخواهید آنها را از نظارت رگولاتوری خارج کنید؟ بهعنوان مثال سازمان فناوری اطلاعات اعلام کرده دارد برای ایمیل و ارائه سرویسهای اینچنینی پروانه میدهد. رگولاتوری هم قرار است پروانه خودش را بدهد، شما در این میان چه خواهید کرد؟
نه؛ ببینید شرح وظایف کمیسیون عالی تنظیم مقررات سازمان ملی فضای مجازی کشور مصوبه شورای عالی به استحضار حضرت آقا رسید چون مصوبات ما باید قبل از ابلاغ به استحضار حضرت آقا برسد، که به استحضار رسید و در نهایت هم من هفته گذشته شرح وظایف و ترکیب اعضا را ابلاغ کردم. این کمیسیون عالی، مسئول تنظیم مقررات سازمان ملی فضای مجازی کشور است یعنی تمام سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای اصلی برای صدور پروانههای مورد اشاره در داخل کشور آنجا انجام میشود. این که چه نوع پروانهای اعطا شود و اصول و شرایط حاکمیت بر پروانه چه باشد را این کمیسیون تعیین میکند. البته طبیعتا این کمیسیون درگیر کارهای خرد نمیشود و ما مجموعههایی خواهیم داشت که تحت نظر آن کمیسیون عالی فعالیت دارند. بهعنوان مثال، یکی از آنها کمیسیون تنظیم مقررات وزارت ارتباطات است که آنجا موظف است تصمیمات خرد را در چارچوب مصوبات کمیسیون شورای عالی اتخاذ کند. پیش از این ما چنین چیزی را در کشور نداشتیم. بهعنوان مثال تاکنون کمیسیون تنظیم مقررات وزارت ارتباطات در راس بود و خودش سیاستگذاری میکرد، اما از این به بعد اینگونه ادامه فعالیت نخواهد داد و همه تصمیمگیریهای اصلی در کمیسیون ملی فضای مجازی کشور انجام میشود.
سازمان فناوری اطلاعات چطور؟
سازمان فناوری اطلاعات هم همین حالت را خواهد داشت یعنی آنهم بهعنوان یک نهاد مطرح است. تا الان اختلافات و بحثهای داخلی بین نهادهای وزارت ارتباطات مانند رگولاتوری و سازمان فناوری اطلاعات بود و هر یک از این دوستان مدعی هستند باید تغییر و تحولات اساسی انجام شود. که این نظرات از این پس در کمیسیون تنظیم مقررات فضای مجازی مطرح و در مورد آن تصمیمگیری میشود.
این اتفاق کی خواهد افتاد؟
هفته جاری اولین جلسه کمیسیون عالی تنظیم مقررات برگزار میشود.
و این فرآیند چقدر طول خواهد کشید؟
من این قول را میدهم که تا آخر امسال پروانههای اصلی حوزه فضای مجازی صادر شود.
بر صدور پروانه اپراتورهای تلفن همراه هم شما نظارت خواهید کرد؟
بله، همینطور است.
اینجا تداخل وظایف یا دخالتهای خیلی جزئی در نظم کارها پیش نخواهد آمد؟ چون حجم کار شما بیش از حد بزرگ و متمرکز میشود.
ببینید، اصلا فلسفه شکلگیری کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور این بود که ما نهادهای بسیار متعددی در داخل کشور داریم که اینها کار صدور مجوز را انجام میدهند. وزارت ارتباطات را داریم، مرکز رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد را داریم، بنیاد ملی بازیهای رایانهای را داریم و از آن طرف شورای ملی انفورماتیک را هم داریم. اینها هرکدام در یک حوزهای ورود کرده و کار میکنند، در این تعدد، وجود یک تصمیمگیر واحد نیاز بود. به خاطر این که مردم سردرگم نباشند که بالاخره حرف کدامیک از این مراجع را باید گوش کنند. لذا قرار شد تمام این نهادها از نظر سیاستگذاری و تصمیمگیری کلان زیر نظر کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی کشور باشند. این نظم جدید را آقایان پذیرفتند، رایگیری شد، مصوب شد و به آنها ابلاغ شد. فکر نمیکنیم با این اقدام مشکل خیلی طولانی در کشور به وجود بیاید. البته اِعمال سلیقه که بالاخره معمولا وجود دارد. در سطح بالا تصمیماتی گرفته میشود و تا برسد به اجرا در سطوح پایین ده بار چرخ میخورد. منکر این مسائل نمیشویم که باز هم ممکن است اعمال سلیقه شخصی در مرحله اجرا اتفاق بیفتد، ولی باید سعی کنیم با نظارت این مسائل کاهش یابد.
پس الان قرار نیست مثلا این هولوگرامهای الصاقی وزارت ارشاد روی نرمافزارها تغییری بکند؟
بله، فعلا تصمیم بر این است که در بدنه عاملهای اجرا، یعنی مراکز صدور مجوز، تغییر اصولی و شگرفی اتفاق نیفتد. بالاخره باید کارها هماهنگ شود، اما بعضی از جاها حوزههای کاریشان با هم تداخل دارد که باید تکلیفشان مشخص شود.
پس قاعده ورودتان به موضوعات مختلف این است که آنها بخواهند وارد کار مجازی و شبکهای بشوند؟
در فضای مجازی بله.
یعنی حتی اگر سیدی بخواهد در شبکهای منتشر بشود شما دخالت میکنید؟
بله، ما ورود پیدا میکنیم.
در حوزه تعرفهگذاریها چطور؟
یکی از وظایف همان شورای عالی تنظیم مقررات سازمان ملی فضای مجازی همین بحث قیمتگذاری است؛ آنجا پیشبینی شده سیاستگذاری برای تعرفهگذاری داخل کشور در کمیسیون عالی تنظیم مقررات فضای مجازی انجام میشود.
پس مخابراتیها را شما تعرفهگذاری خواهید کرد؟
همه اینها را شامل میشود. مخابرات هم در سه حوزهای که عرض کردم خدماتی که شامل زیرساختهاست در حیطه کار ماست.
پس کاری که الان شورای رقابت میگوید ما باید انجام بدهیم، دیگر وجود ندارد؟
نه، اتفاقا در این مورد صحبت هم شده است. شورای رقابت یا کمیسیون تنظیم مقررات وزارت ارتباطات هر دوی اینها در چارچوب سیاستگذاری که در اینجا انجام میشود، اقدام میکنند.
خب جایی مثل شورای رقابت هم همین نقش را دارد.
نه، این قبل از تشکیل شورای عالی فضای مجازی بود. بنا بر دستور آقای رئیسجمهور، آقای دکتر پژویان اینجا تشریف آوردند و در جلسهای در خدمتشان بودیم و قرار شد سیاستگذاری کلان اینجا انجام شود. به عنوان مثال، ما میخواهیم کاری کنیم که استفاده از خدمات اینترانت در داخل کشور تشویق شود حالا برای دستیابی به این هدف یک سیاست اجرایی دونرخهکردن خدمات بین کسی که ترافیک بینالمللی استفاده میکند با کسی که ترافیک داخلی استفاده میکند، است. اگر این سیاستها تدوین نشده بود ما اینجا مصوب میکنیم ولی جزئیاتش قطعا در شورای رقابت یا در کمیسیون تنظیم مقررات وزارت ارتباطات انجام میشود.
پس در این صورت شما وارد حوزه عملکردی سازمانهای دیگر نیز خواهید شد؟
اگر خدا قبول کند بله. طبیعیاست که هیچ سازمانی از کار شورای ما مستثنا نیست. مثلا اگر صدا و سیما بخواهد شبکه «IPTV» یا «IPmedia» که هماکنون دو معاونت مختلف روی آن کار میکنند را راهاندازی کند زیر نظر ما خواهد بود. هر دو پروژه جزو پروژههایی است که در پیوست حکمی که حضرت آقا ابلاغ کردند، وجود دارد.
برای برودکستینگ (شبکه سنتی) چطور اقدام میکنید؟
ما با آنها کاری نداریم. درست است که داخل کشور به آن شبکه میگویند ولی واقعیت این است که ماهیت آن شبکه نیست؛ ما در حوزه برودکست ورود نمیکنیم، ولی جایی که به فضای مجازی وصل بشود وارد میشویم.
شما به تولید محتوای فعلی در فضای مجازی نمره چند میدهید؟
بهتر است هیچ نمرهای ندهم.
الان خیلی از سازمانهای بزرگ قراردادهای سنگینی برای تولید محتوا در فضای مجازی منعقد کردهاند و این قراردادها ادامهدار است، اما عملا تولید محتوایی دیده نمیشود. در این باره چه خواهید کرد؟
تولید محتوا با بودجه دولتی و حاکمیتی را نمیپسندم.
ممنوع میکنید یا نمیپسندید؟
نه، نمیپسندم. ببینید تولید محتوا تا وقتی که قرار باشد ما مستقیما به فردی پول بدهیم و بگوییم بر اساس اساسنامه برو محتوا تولید کن را من شخصا نمیپسندم. ولی فعلا بنایی بر ممنوعیتش نیست. معتقدم یکی از بزرگترین آفتها در این حوزه همین موضوع است.
برای اشتغال این حوزه چه برنامهای دارید؟
مصمم هستیم اعطای پروانهها را امسال داشته باشیم بویژه برای ارائه خدمات مولتیمدیا و خدمات چندرسانهای در کل کشور و معتقدیم با اعطای این پروانهها فضای مجازی کشور دگرگون میشود و یک چرخه اقتصادی بزرگ در کشور شکل میگیرد. روی اشتغالزایی این موضوع بشدت حساب کردهایم چون مردم خودشان تولیدکننده محتوا، توزیعکننده محتوا و مصرفکننده محتوا میشوند.
خود شما از اینترنت استفاده میکنید؟
طبیعتا خیلی زیاد.
از گوگل استفاده میکنید؟
بله، طبیعتا.
به عنوان مرجع قانونگذار برای اینترنت چه استفادهای از اینترنت میکنید؟
من به چند دلیل مجبورم از اینترنت استفاده کنم؛ یکی فعالیت آکادمیک و دانشگاهی برای دسترسی به منابع علمی، تعامل، تماس با اصحاب علمی در دنیا یا داخل کشور را لازم دارد. موضوع دیگری که از اینترنت استفاده میکنیم امور روزمره است. بالاخره قبلا مردم نامه مینوشتند، اما حالا ایمیل میزنند. در مکاتبات هم استفاده میکنیم، برای خواندن اخبار هم معمولا از اینترنت استفاده میکنم به خاطر این که محدودیت زمانی وجود ندارد و هر وقت بخواهم میتوانم به هر خبری دسترسی پیدا کنم.
سرگرمی اینترنتی شما چیست؟
خب، من هم مثل همه مردم بازی اینترنتی میکنم البته نه به این شکل که وقت زیادی بگذارم. کلا با دوهدف درگیر سرگرمیهای اینترنتی میشوم. یکی این که سعی میکنم همیشه خودم را به روز نگه دارم و مسئولی را که معمولا پشت در بسته اتاقش نشسته و فکر میکند و شخصا یک تصمیمی میگیرد را نمیپسندم. آخرین اخبار را دارم و معمولا خودم شخصا مستقیم میگیرم و صبر نمیکنم گزارشی برایم تهیه شود و بنشینم آن را بخوانم. یکی هم خب تفریح با خانواده است. خانم در محیط خانه و خانواده من را همراهی میکند و با بقیه بچهها و فامیل هم وقت میگذارم و پای اینترنت بازی میکنیم.
زمان قابل توجهی را هم در شبکههای اجتماعی میچرخیم و دور میزنیم و رصد میکنیم که ببینیم چه میکنند و چه خبر است.
در کدام شبکه اجتماعی؟
شبکههای اجتماعی داخلی و خارجی.
به فیسبوک هم سر میزنید؟
بله.
شما فیسبوک را تهدید میبینید یا فرصت؟
بستگی دارد از چه جنبهای بخواهید در نظر بگیرید. فیسبوک در اصل یک شبکه اجتماعی است، من این شبکه را میپسندم. اگر کار اشتباهی بود که الان این همه طرفدار نداشت.
اصل موضوع قطعا به یک نیاز بشر پاسخ میدهد لذا ما نمیتوانیم مانع استفاده از این شبکهها بشویم و بگوییم نه ما چنین چیزهایی را نمیخواهیم؛ چراکه اصل موضوع جنبه اجتماعی است. حتی اگر در داخل کشور کسی بتواند این شبکهها را توسعه بدهد حمایت میشود. با توجه به این نکته که گردانندگان این شبکه اجتماعی چه کسانی هستند و این برای ما مهم است. البته روشن است ما انتقاداتی به برخی شبکههای اجتماعی خارجی داریم، بدون این که عضویت در این شبکهها را جرم بدانیم.
مردم مجازند از این شبکهها استفاده کنند. درست است که الان مسیر دسترسی مسدود است، اما از نظر قانونی منعی برای استفاده از این شبکهها نمیبینم. انتقادی که داریم یکی گردانندگان این شبکهها هستند که بعضا از شبکه علیه منافع کشور ما سوءاستفاده میکنند و مورد دیگر آفتی است که در درون هر شبکه اجتماعی وجود دارد حال چه داخل کشور باشیم و چه خارج کشور و آن سوءاستفاده شخصی است. ما هر روز شاهد شکایتهایی از این دست هستیم. البته این امر به این که شبکه اجتماعی فیسبوک باشد یا یک شبکه داخلی خیلی ارتباطی ندارد چون باید مردم مراقب باشند و باید اطلاعرسانی شود تا سطح آگاهی مردم در حوزه فضای مجازی ارتقاء پیدا کند، سوءاستفاده مالی نشود یا اطلاعات شخصی سرقت نگردد. گلایه اصلی ما به بعضی از شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و امثال آن، این است که گردانندگان آن را با هدف دیگری راهاندازی کردهاند که آن هدف، ارائه خدمت نیست.
وقتی جیمیل فیلتر میشود چطور میشود روی تحقق این نگاه شما حساب کرد؟
هیچ برنامه و تصمیم کلانی درباره این موضوع وجود نداشت. موضوع این بود که دادستانی تصمیم گرفت از انتشار فیلم موهن علیه رسول خدا(ص) بر بستر یوتیوب جلوگیری کند و این را به وزارت ارتباطات اعلام کرد، اما وزارت ارتباطات به دلیل ناتوانی فنی اعلام کرد قدرت تفکیک جیمیل و یوتیوب را ندارد، برای همین هر دوی آنها را بست. به شخصه از این موضوع ناراحت بودم چون مردم از یک سرویس عمومی محروم شده بودند و خیلیها کارشان وابسته به این ابزار بود. همان موقع با دادستان کل و وزیر ارتباطات تماس گرفتم برای حل موضوع.
اگه این مدیره پس بقیه چین؟
اگه این باسواد هست پس بقیه چین؟
اگه حرف این حرف حساب هست , پس حرف بقیه چیه؟
وای خداااااااااااااااا
بالاخره یه آدم خوب پیدا شددددد
یکی "می پسندد" و یکی "نمی پسندد"!
"یعنی اگر بیاییم بگوییم مثلا سرویس گوگل، یاهو یا جیمیل را از فردا صبح فیلتر میکنیم تا ایمیل ملی ما رونق بگیرد، این حرف درستی نیست. حرف اشتباهی است و امیدواریم این اتفاق نیفتد."