سفیر نوشت:
گروهی از فرهنگیان با شروع سال تحصیلی جدید به دیدار رئیس جمهوری سابق ایران رفته، ضمن طرح سؤالات و دغدغه ها و دیدگاه های خود از دیدگاه های سید محمد خاتمی پیرامون مسائل روز مطلع شدند.
بخشهایی از سخنان خاتمی در ادامه آمده است:
* اگر ما مجموعه کارمندان دولت را در نظر بگیریم، معلمان محرومیت و مشکلاتشان شاید بیشتر باشد، گرچه معلم به خاطر مسائل مادی پا در این عرصه نگذاشته و جنبه معنوی کارش او را اقناع می کند، ولی معلم هم باید بتواند در آرامش زندگی کند.
* از مشکلات ما که نتوانستیم آن را حل کنیم این که در کشور ایران دولت که عوض می شود همه چیز از صفر شروع می شود. و این خود ناشی از پایدار نبودن وضع دموکراتیک در کشور است. یکی از نتایج خوب دموکراسی، تداوم فعالیت ها و تجربه هایی است که در جامعه وجود دارد.چرا جامعه ما این طور است که هر دولتی سر کار میآید باید از صفر شروع کند؟شاید به دولت من هم تا حدودی این اشکال وارد باشد.
*اصلاح طلبی از نگاه من خواستار جمهوری اسلامی است که در آن عقل،تدبیر حاکم است و حاکمیت مردم بر سرنوشت طبق معیارهای اسلامی که از آن معیارهای اسلامی حق شهروندی همه کسانی است که در درون نظام زندگی می کنند باید تأمین شود.
*یکی از مسائلی که امروز در طول این 7-8 سال می بینیم این است که در طول سالهای گذشته هر چه شده است اصلا انکار و نفی می شود و مملکت به این روز و روزگار می افتد.
*بنده سعی کردم انقطاعی میان دولت من و دولت قبلی ایجاد نشود. مشترکاتی که بین دو دولت بودند حفظ شود. 5-6 وزیر من از دولت قبلی بود. البته مورد سرزنش دوستانم بودم که چرا دولت را یکدست انتخاب نکرده ام.
*اگر واقعاً دموکراتیک فکر می کردیم می بایست بروم خدمت دوست عزیزم جناب آقای ناطق نوری که خیلی هم ایشان را دوست دارم و بگویم یک سوم رأی مردم ازآن شما است یک سوم دولت هم شما در تشکیلش نظر بدهید. اگر دموکراتیک عمل می کردم باید این کار می کردم یعنی بنده باید ملامت کنم خودم را که چرا چنین نشد.
*امروز باید سوال کرد چرا برنامه چهارم اجرا نشد؟ آنان که سودای مدیریت جهان را در سر دارند یا باید برنامه تدوین شده را اجرا می کردند یا اگر می توانستند برنامه ای بهتر از آن تهیه می کردند. در برنامه چهارم توسعه همه این مسائل پیش بینی شده بود، تنها یک امر در آن برنامه پیش بینی نشده بود و آن این که در آمد هفت ساله این دولت سه برابر کل درآمد دولت اصلاحات و دولت سازندگی بود. اگر آن چه در برنامه چهارم پیش بینی شده بود اجرا می شد، بدون شک با سرعت به اهداف سند چشم انداز می رسیدیم و مشکلات معیشت مردم، اشتغال و رفاه به این صورت نبود که متأسفانه اینک شاهد آن هستیم.
*امروز تحریم ها دو جا را هدف قرار داده، یکی منابع در آمد ما است که عمدتاً نفت و گاز است و دیگری مسأله تهیه و مبادله کالاها است. این تحریم ها با زیرکی اعمال شده و آقایان متوجه نیستند که بیشترین دود آن به چشم مردم می رود. ما به شدت با این تحریم ها مخالفیم. ولی اگر امروز ما آسیب پذیریم باید دید سیاست ها و مدیریت کشور چقدر در افزایش اثر مخرب این تهدیدها مؤثر بوده است.
*اگر در جامعه احساس شود که ساز و کار انتخابات طوری است که اطمینان نداشته باشند که نماینده مطلوب روی کار می آید، طبعاً اعتماد هم پدید نمی آید در حالی که اگر این اعتماد ایجاد شود خود مردم مسئولیت مشکلات موجود را می پذیرند و با درک متقابل همکاری می کنند.
*انتخابات مهمی پیش روی ماست. اصلاح طلبان می خواهند در انتخابات شرکت کنند، اما نمی گذارند. آیا واقعا شرایط حضور در انتخابات مهیا است؟ وقتی قرار شد یک بینش و منش و روشی که از قضا خیلی هم بسته و تنگ است خود را عین نظام بداند و هر کس را با این دیدگاه مخالف است خارج از نظام معرفی کند و بیاید به جای نگهبانی از ارزش ها و قانون راه همه گروه ها و سلیقه ها را به جز یک سلیقه خاص به سوی حاکمیت سد کند آیا واقعاً می توان در چنین انتخاباتی حضور فعال داشت؟مردم در انتخابات گذشته ریاست جمهوری هزینه های زیادی داده اند. آیا با ادامه این روش بخش قابل توجه جامعه که احساس می کند به آنها جفا شده حاضر می شوند پای صندوق بیایند؟