متهم سابقه داري که با جعل امضاي مسوولان عالي رتبه قضايي ، اقدام به متوقف کردن اجراي پرونده هاي قضايي مي کرد، دستگير شد.
چندي پيش يکي از مسوولان حفاظت اطلاعات قوه قضاييه به شعبه 15 دادسراي عمومي و انقلاب ناحيه 5تهران مراجعه و از مردي به نام مهدي به اتهام جعل امضاي مسوولان و صدور احکام قضايي جعلي شکايت کرد. وي در تشريح ماجرا گفت : چند هفته پيش ، مردي با مراجعه به ديوان عالي کشور ضمن ارائه نامه اي ، خواستار رسيدگي به مشکل قضايي اش شد، پس از بررسي نامه معلوم شد مهر و امضاي مسوول قضايي که روي آن ثبت شده ، جعلي است.
با اطلاعاتي که اين مرد در اختيار بازپرس پرونده قرار داد، دستور قضايي در اين ارتباط صادر و ماموران حفاظت اطلاعات قوه قضاييه ، جستجوي ويژه اي را براي يافتن مرد جاعل آغاز کردند تا اين که مرد ديگري به شعبه 15 بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران مراجعه و شکايت مشابهي را مطرح کرد و گفت: 7 سال پيش ، برادرانم ملکي را در شمال تهران براي ساخت يک مجتمع مسکوني خريداري کردند، اما پس از ساخت و ساز و تفکيک واحدهاي آپارتماني ، متوجه شديم ملک مجوز ساخت و ساز نداشته و فاقد کاربري شهري بوده است بنابراين خريداران واحدهاي مسکوني از ما شکايت کردند و پرونده اي در يکي از شعبات دادگستري تهران تشکيل شد. وقتي براي انجام کارهاي قضايي به دادگستري مراجعه کرده بودم ، با مردي آشنا شدم که مي گفت مي تواند مشکل قضايي ام را حل کند. به اين ترتيب وي 10 سکه بهار آزادي و مبلغ 20ميليون تومان از من دريافت کرد.
شاکي ادامه داد: وي چند روز بعد هم نامه اي را که مربوط به يکي از مسوولان هيات تشخيص ديوان عالي کشور بود، در اختيارم قرار داد و خواست با مراجعه به دفتر وي ، دستور توقف حکم قضايي مربوط به پرونده ام را دريافت کنم و چند هفته بعد، بقيه پولي را که وي به حساب دادگستري واريز کرده است ، تحويل او دهم ؛اما يک باره آن مرد ناپديد شد.
با اطلاعاتي که که ماموران از 2شاکي به دست آوردند؛ به چهره نگاري رايانه اي از مرد جاعل پرداختند که معلوم شد تصوير وي شباهت بسياري به مرد جاعلي دارد که اواخر سال گذشته به اتهام کلاهبرداري و جعل کارتهاي آرم طرح ترافيک براي مدير و کارمندان مدرسه پسرش بازداشت و با سپردن وثيقه قانوني تا روز دادگاه از زندان آزاد شده است.
با کشف اين سرنخ ، ماموران پاتوق هاي احتمالي او را تحت نظر گرفتند تا اين که چند هفته پيش در يکي از محله هاي تهران شناسايي و دستگير شد و در بازجويي هاي پليسي اعتراف کرد که با همدستي مردي به نام سهراب در يک شرکت دروغين ، نامه هاي جعلي را تهيه کرده و در اختيار افراد قرار داده است.
به اين ترتيب همدست وي هم دستگير شد و به جرم خود اعتراف کرد.