بررسی جایگاه زن در تمدن های مختلف از جمله در یونان، هند، ایران و دوران جاهلیت عرب نشان می دهد که در هیچ کدام از این تمدن ها زن جایگاه شایسته ای نداشته و منزلت زن در اسلام از همه اینها برتر و والاتر است.
به گزارش مهر، در زمانهای قدیم، مردم یونان از نظر تمدن و مدنیت پشرفته ترین ملتها بودند. آتن شهر حکمت و فلسفه و طب و دانش بود، اما با وجود این زن یونانی مانند کالای تجاری بین آتنیهای قدیم خرید و فروش میشد. او را پلید و مظهر شیطان میشمردند و جز انجام کارهای خانه و تربیت فرزندان به او اجازه کاری دیگر نمیدادند.
مرد ٱتنی میتوانست بدون قید و شرط، زنان را به هر تعداد که میخواست به ازدواج خود درآورد، ولی مرد در اسپارت (از یونان قدیم) جز در موارد ضروری نمیتوانست با بیش از یک زن ازدواج کند و بیشتر زنان اسپارتی به تعدد ازدواج عادت داشتند. شکی نیست که این عادت از زشتترین عادات بود. این وضع زنان متمدن یونان در زمانهای قدیم بود.
زن یهودی
بعضی از یهودیان زن را به عنوان خادم منزل به حساب میآورند و پدر اجازه داشت دخترش را با وجودی که طفلی بیش نبود بفروشد و بهای آن را دریافت دارد. دختر یهودی از پدرش جز در یک حالت، مالی به ارث نمیبرد و آن موقعی بود که بعد از مرگ پدر، پسر باقی نمانده باشد و چنانچه پسرانی میداشت دختر از ارث محروم میماند. همچنین هر یک از مردان بنی اسرائیل به هیچ قید و بندی با هر تعداد از زنان که میخواستند ازدواج میکرد.
زن در ایران
زن در ایران قبل از اسلام به طول کامل تحقیر و حقش نادیده گرفته میشد. در معامله ارزشی برای او قایل نبودند. این وضع ادامه داشت تا اینکه اسلام او را نجات داد و حقوقش را به او بازگرداند. حضرت محمد(ص) در قرآن کریم فرمان خدای عزوجل را آورد که میفرماید: زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی و برتری خواهد بود و خداوند عزیز و حکیم است.
زن در هند
زن در هندوستان بعد از مرگ شوهرش حق حیات نداشت؛ زیرا هنگامی که شوهر میمرد، زن نیز میبایست با جسد شوهر خود سوزانده میشد.
زن در دوران جاهلیت عرب
بعضی از عربها در دوران جاهلیت زن را قسمتی از ثروت پدر یا شوهر به حساب میآوردند و فرزند پسر بعد از وفات پدرش همسر او را به ارث میبرد. عربها قبل از اسلام زنان را به اجبار به ارث میبردند. وارث (پسر) میآمد و لباسش را بر روی زن پدرش میانداخت و میگفت "به ارث بردم او را، همچنان که مال پدرم را به ارث بردم". اگر مایل بود با او ازدواج کند بدون مهریه بود و اگر او را به شوهر میداد مهریهاش را دریافت میکرد، یا این که ازدواج بر او حرام بود تا بعد از مرگش که پسر شوهر بتواند از او ارث ببرد.
شریعت اسلام این ظلم و این میراث را مانع شد. خداوند میفرماید "ای کسانی که ایمان آوردهاید روا نیست شما را که زنان را به اکراه و جبر به میراث بگیرید". در این آیه از عادات عهد جاهلیت مبنی بر ارث بردن زن به وسیله اقربای مرد نهی شده است. اعراب جاهلی زنان را از ازدواج منع می کردند و پسر میراث بر، زن پدرش را از ازدواج مانع می شد مگر اینکه تمام ارث پدرش را به او بدهد و پدر دخترش را از ازدواج نهی میکرد جز اینکه مایملک خود را به او واگذار کند.
مردی که زنش را طلاق می داد زن مطلقه حق ازدواج مجدد نداشت جز در یک صورت، که تمام داراییاش در اختیار شوهر اول قرار میگرفت.
شوهری که از زنش متنفر بود با او معاشرتی ناجوانمردانه داشت، ولی او را طلاق نمی داد تا اینکه مهریهاش را به او ببخشد. اعراب قبل از اسلام به زن ظلم میکردند و بر او تحکم می نمودند؛ ولی اسلام تمام این کارها را حرام دانست به طوری که خداوند جل جلاله میفرماید " بر زنان سختگیری و بهانه جویی میکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کردهاید بگیرید". اعراب در عهد جاهلیت هنگام تولد دختران، ناراحت و غضبناک میشدند و در روزهای شروع زندگیاش از ترس ننگ و یا فقر و بدبختی آنها را زنده به گور میکردند.
زن در دنیای غرب
در غرب قدیم حقوق زن را نادیده می گرفتند، تا جائی که حقوق، آزادی و استقلال زنان عرب جاهلیت بیشتر از زنان یونان بود، به طوری که " برن" می گوید: زنان عهد جاهلیت بدبخت نبودند. جنگجویان را در میدان های جنگ همراهی می کردند تا مردانگی وشجاعت و دلاوری را در آنها برانگیزند. اسب سواران در میدان های جنگ وارد می شدند و به یاد خواهران و همسران و معشوقه های خود رجزخوانی می کردند و تحسین معشوقه هایشان، بهترین پاداشی بود که مورد توجه آنان بود.
در سال 586 میلادی در فرانسه اجتماعی برای بحث درباره این موضوع که آیا زن انسان به حساب می آید یا غیر انسان ؟! ترتیب یافت بعد از مناقشه طولانی و جدال، قرار گذاشتند که زن انسان است و لیکن تنها برای یک هدف آفریده شده و آن خدمت کردن به مرد است و بس، بنابراین با توجه به این قانون او را در ردیف یک خدمتکار قرار دادند، در حالیکه دین مبین اسلام حقوقی کامل به زن بخشیده، وظایفش را نیز مشخص کرده و او را مکلف به انجام آن نموده است. از نظر موازین اجتماعی و انسانی و در انجام معاملات مالی و همچنین در طلب علم و دانش، اعتلای مقام او را در ردیف مرد قرار داده و از او دفاع کرده و خواسته است که با او به انصاف رفتار شود. برای محبت به زن و قدرشناسی از مقام او مرد را مکلف کرده که در راه او خرج کند، احتیاجاتش را مرتفع سازد و او را مورد محافظت قرار دهد و هنگامی که با او ازدواج کرد مهریه اش را بپردازد.