خانوادهها باید به محض احساس وجود اعتیاد اینترنتی در بین اعضای خود، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوطه درمیان گذاشته و از عواقب آن به شدت جلوگیری کنند.
به گزارش فردا، در سالهای اخیر استفاده از اینترنت در ایران روندی رو به رشد داشته است و این امر تا بدان جایی پیش رفته که این دنیای مجازی منابع اطلاعات و حتی سرگرمیهای کاربران ایرانی را هم دگرگون کرده است.
اطلاع از آخرین خبرهای روز دنیا ، ارسال ایمیل و چت با دوستان، به دست آوردن اطلاعات جزئی و کلی از مسائل مختلف، همه و همه نشان از فواید آشکار "اینترنت" در دنیای امروز است، اما آیا به راستی همگان از این ابزار به درستی استفاده میکنند؟
لفظ "اعتیاد" در وهله نخست تداعی کننده اعتیادهای سنتی همچون اعتیاد به مواد مخدر، قمار و پرخوری است اما در چند سال اخیر نوعی دیگر از اعتیاد رواج یافته است که شاید به جرأت بتوان گفت تعداد معتادان آن از دیگر موارد هم فزونی یافته است و "اعتیاد به اینترنت" یا همان اعتیاد آنلاین نام دارد؛ حضور در رسانههای مجازی، وبلاگها، خریدهای اینترنتی، حضور در اتاقهای گپ زنی همچون دیگر اعتیادها با جداسازی فرد از خانواده، او را به انزوا کشانده و سلامت جسم و روح او را به مخاطره میاندازد.
روانشناسان اعتیاد اینترنتی را نوعی اختلال روان شناختی- اجتماعی میدانند که شامل نوعی وابستگی رفتاری است و استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت را شامل میشود؛ به بیانی دیگر فرد معتاد به اینترنت نوعی احساس به روز بودن در محیط تکنولوژیک میکند که در تحقیقات انجام شده پیامدهای زیستی و روانی بسیاری هم از مشاهده شده است.
* اختلال در زندگی 53 درصد معتادان به اینترنتبر اساس یک تحقیق به عمل آمده 53 درصد از معتادان به اینترنت در روابط ازدواج، دوستیابی و روابط بین کودکان و والدین دارای اختلال بودهاند؛ این افراد دنیای مجازی را جایگزین دنیای واقعی خود کرده و تمام وقت خود را صرف این دنیای تهی می کنند.
"بیوه مجازی" از جمله عباراتی است که در مورد دنیای مجازی افراد متاهل از آن نام برده میشود؛ حتی در نمونههای شدید اعتیاد به اینترنت، مادر وقت کافی برای رسیدن به فرزندان را ندارد؛ یکی دیگر از مشخصههای رفتاری اعتیاد به اینترنت پرخاشگری در عدم دسترسی به اینترنت است.
از دیگر مشکلات نوعی مسخ شدگی است؛ معتاد اینترنتی قادر به انجام عمل در محیط واقعی نیست و در واقع بیشتر ذهنیات فرد هستند که انرژی معتاد را می گیرند تا اعمال روزانهی او در محیط واقعی.
بر اساس گزارشهای مطالعاتی از "اینترنت" به عنوان یکی از عوامل طلاق نام برده میشود، امری که در خلال آن همسران ضمن توجه بیشتر به دوستان مجازی خود، تمایل دارند که با همسر خود در زندگی مجازی ارتباط داشته باشند تا با آنها به خرید بروند و یا در کارهای اجتماعی شرکت کنند؛ چه بسا کارکنانی که به علت استفاده بیش از حد از اینترنت، بارگذاری های فراوان و عدم توجه و رسیدگی به وظایف اصلی، کار خود را از دست داده اند؛ اینگونه است که اینترنت به عنوان پیشقراول انقلاب صنعتی دیجیتال، تاثیرات منفی بر روند زندگی روزمره مردم گذاشته و خطرات خود را از بالقوه به بالفعل تغییر می دهد.
* جاذبههای اینترنت و اعتیاد کاربرانطیبه فردوسی دارای دکترای روانشناسی سلامت و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، یکی از عوامل وابستگی جوانان به اینترنت را ناشی از روند زندگی آنها در دوران کودکی عنوان میکند و میگوید: اینکه کودکان بنا بر شرایط کاری والدین و عدم رسیدگی به آنها با چه بازی هایی سرگرم بودند، از جمله عواملی است که چندین سال بعد خود را در قالب اعتیاد به اینترنت نشان میدهد.
وی ادامه میدهد: عامل دیگر به گروه همسالان باز میگردد؛ نوع رفتارها، گرایشها و شخصیتگرایی تحت تأثیر عامل مهم گروه همسالان قرار میگیرد؛ این امر تا بدان جا پیش میرود که استفاده از اینترنت به عنوان مد اجتماعی در این گروه به وجود می آید.
این استاد دانشگاه جاذبههای اینترنت را از دیگر عوامل ایجاد اعتیاد بین کاربران میداند و اظهار میدارد: آنلاین بودن، انگیزههای نوع گرایی و تنوع طلبی و ارتباطی را بیشتر فراهم میکند که البته ماحصل آن به ارمغان آوردن مشکلات و عوارض مختلف جسمی و روانشناختی است.
وی در اینباره توضیح میدهد: فرد در بُعد جسمانی به مشکلات بینایی، شنوایی و فیزیولوژیکی و در بُعد روانشناسی به مشکلات تک بعدی دچار میشود؛ انسان موجودی اجتماعی است، بنابراین روابط باید در وهله نخست با انسان ها تعریف شود نه با ماشین ها و کامپوتر که البته در صورت عدم تحقق چنین امری، این موضوع در دراز مدت زیان آور میشود.
فردوسی با طرح این سئوال که آیا ابزارها میتوانند نیازهای عاطفی فردی برای رشد را تأمین کنند؟ میگوید: درست است که اینترنت فضاهای علمی و رسانه ای را برای کابران باز میکند اما متأسفانه افراد به شکل تک بعدی به اینترنت اعتیاد پیدا میکنند و خود را از رشد فرهنگی و اجتماعی محدود میکنند.
وی ابراز تأسف میکند از اینکه هیچ گونه فرهنگ سازی و آموزش پیش از ورود صنعت به مردم داده نمیشود؛ این اشکال یکی از معضلات عمده است که باید از سوی روانشناسان و متصدیان امور فرهنگی مورد کنکاش قرار گیرد؛ نه تنها در بحث اینترنت بلکه در دیگر امور هم قبل از ورود به کشور باید زمینه سازیهای لازمی برای پیشگیری حادثه صورت گیرد.
وی ادامه میدهد: چگونه است که خانوادهها زمان زیادی را برای اموز ورزشی و فرهنگی فرزندان خود صرف می کنند و به مسائل کلان تر بی توجهی می کنند؟ باید از همان سال های کودکی جامعه شناختی فرهنگی و شیوه های زندگی و رفتاری نیز آموزش داده شود.
این استاد دانشگاه ضمن تأکیدی دوباره به امر پیشگیری از مواردی همچون اعتیاد به اینترنت که ضررهایی بیش از آنچه گفته شد در بطن خانواده و جامعه می گذارد، میافزاید: خانوادهها باید به محض احساس وجود چنین موردی در بین اعضای خود، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوطه درمیان گذاشته و از عواقب آن به شدت جلوگیری کنند.