عصرایران - آرمیتا و علیرضا ، این روزها می توانستند به همراه پدران خود ، اجلاس سران را از تلویزیون تماشا کنند یا در تعطیلات اجلاس با همدیگر به یک سفر خانوادگی بروند و کلی عکس یادگاری بگیرند.
اینک اما ، آن دو ، در فراق پدرانشان که در پروسه ترور دانشمندان هسته ای شهید شدند ، به عنوان "سفیران صلح" در محل اجلاس حاضر شده اند و به میهمانان ایران شاخه گل هدیه می کنند.
فرزندان خردسال شهدای هسته ای
انتخاب این دو کودک ستمدیده که پدرانشان را در حملات تروریستی از دست داده اند ، ابتکار قابل توجهی است که بیش از هر خبر ، مقاله ، تصویر و گزارشی ، می تواند توجه جهانیان را به این موضوع جلب کند که ایران ، در طول بیش از سه دهه گذشته ، خود ، قربانی تروریسم بوده است و در این میان ، تلاش رسانه های ضدایرانی این بوده است که قلب واقعیت نموده و ایران را کشوری تروریستی معرفی کنند.
شهید احمدی روشن ، دقایقی بعد ازترور واقعاً چه کسی می تواند از کنار ماجرای غم انگیز دخترکی خردسال با بی اعتنایی بگذرد که پدرش در آخرین ساعت عمرش ، او را از مهد کودک گرفت و هنگامی که مقابل خانه رسیدند ، جلوی چشمان وحشت زده اش ، پدر را به گلوله بستند و گریختند؟!
در حاشیه محل اجلاس ، همچنین خودروهای شهدای هسته ای که هدف بمبگذاری تروریست ها قرار گرفته و دانشمندان ایرانی در داخل آنها شهید شده اند را به نمایش گذاشته اند تا تروریسم ضدایرانی ، برای جهانیان "ملموس" تر شود.
نمایش خودروهایی که هدف حمله تروریست ها قرار گرفته اند - تهران ؛ مجلس اجلاس وزرای خارجه عدم تعهد وقتی رون آراد ، خلبان اسرائیلی در جنگ لبنان مفقود شد ، صهیونیست ها از تمام پتانسیل های موجود برای تبدیل گم شدن یک "خلبان متجاوز" به یک موضوع عاطفی و انسانی استفاده کردند و حتی مادر او را به سازمان ملل بردند تا بلکه افکار نمایندگان کشورها را معطوف ماجرا کنند.
در آن زمان ، این اقدام ، یک "اقدام تبلیغی مؤثر و حساب شده" قلمداد گردید و بعدها ، رسانه های ایرانی بر مسوولان دستگاه دیپلماسی و تبلیغی ایرانی انتقاد کردند که چرا وقتی اسرائیل برای خلبانش ، حتی مادر او را تا سازمان ملل هم می برد و کار رسانه ای و تبلیغی می کند ، برای 4 دیپلمات ایرانی ریوده شده در لبنان ، عملیات روانی - رسانه های نمی کنند؟ و البته حق هم با منتقدان بود.
واقعیت این است که در دنیای امروز ، کشورها از هر امکانی برای تأثیر گذاری بر افکار عمومی استفاده می کنند و این گونه نیست که همه رویدادهای سیاسی صرفاً در مذاکرات و لابی ها شکل بگیرد. مثلاً در ماجرای بازداشت چند آمریکایی در ایران ، مقامات آمریکایی حتی از پتانسیلی به نام "محمد علی کلی" هم استفاده کردند و او ، به عنوان یک "ورزشکار مسلمان" به مسوولان ایرانی نامه نوشت و خواست که بازداشت شدگان مشمول عطوفت اسلامی قرار گیرند.
مقامات آمریکایی در راستای دیپلماسی عمومی ، حتی از محمدعلی کلی هم استفاده کردند
تا بلکه آزادی شهروندانشان را تسهیل کنند
به نظر می رسد ، اندک اندک مسؤولان ایرانی هم دیپلماسی عمومی ، تبلیغی و رسانه ای را یاد می گیرند و تمرین می کنند و حضور آرمیتا و علیرضا در اجلاس ، نشانه این یادگیری و ابتکاری جالب توجه به شمار می رود.