وی همچنین با اشاره به هجمههای وارده به "موتلفه" تصریح دارد «متاسفانه اینکه برخی به بداخلاقیهای سیاسی دامن میزنند، حقیقتی است که هیچ کس نمیتواند آن را انکار یا تکذیب کند. گمان میکنم همه، چه موافق و چه مخالف معتقد هستند که موتلفهایها چارچوب منطق و اخلاق را رعایت میکنند.
بادامچیان متولد۱۳۲۰ در تهران عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و از پایه گذاران این حزب به شمار می رود.
گفتگوی اسدالله بادامچیان با «عصر ایران» پیرامون شرایط موتلفه و همچنین وضعیت اخلاقی حاکم بر فضای سیاسی آن در پی می آید:
* «موتلفه تشکلی سنتی است» نظرتان درباره این ذهنیتی که به هر حال مطرح میشود، چیست؟من واقعا نمیدانم چرا به ما انگ سنتی بودن میزنند و ما را منتسب به راستها میدانند، این در حالی است که در ادبیات سیاسی «راست»ها به آنهایی اطلاق میشود که گرایش به غرب دارند. حالا سؤال من این است که موتلفهایها کجای اظهارات و رفتارهایشان نشانگر این است که به غرب تمایل دارند؟ این مسایل نشان میدهد که نگاههای منصفانهای به موتلفه نمیشود.
*پس شما موتلفه را مهمترین تشکل و گروه سیاسی میدانید؟
نیست؟
*این پرسش من از شماست.
موتلفه در بین همه احزاب فعال از همه قدیمیتر است و برنامه ریزی دقیقتری دارد و جلسات مجمع عمومیاش به طور منظم برگزار میشود. در بیش از ۲۰۰ شهر کشور هم فعال است. همچنین ناگفته پیداست که چنین تشکلی که بر اساس افکار بزرگانی چون شهید بهشتی و مطهری و لاجوردی گردانده میشود، باید به راحتی زیر سؤال برود. همانطور که ما رقیب را به عنوان مثال جبهه مشارکت را لیبرال یا غرب زده نمیخوانیم، انتظار داریم که به ما احترام بگذارند.
*البته برخیها به راحتی رقیبای خود را فریب خورده یا غرب زده میدانند و میخوانند.
متاسفانه اینکه برخی به بد اخلاقیهای سیاسی دامن میزنند، حقیقتی است که هیچ کس نمیتواند آن را انکار یا تکذیب کند. گمان میکنم همه، چه موافق و چه مخالف معتقد هستند که موتلفهایها چارچوب منطق و اخلاق را رعایت میکنند، چون معتقدیم که اختلاف نظر طبیعی است و نباید ابزاری برای اهانت باشد.
به عنوان مثال اگر بنده روزنامه شرق را
روزنامه وابسته به روشنفکران بدانم، نظرم را گفتهام، اما اگر ادعا کنم که این
روزنامه وابسته به غرب است حتما خودم را در اذهان عمومی زیر سؤال خواهم برد.
به خوبی به یاد دارم که در زمان مصدق فردی به نام «چلنگر» که وابسته به حزب توده بود، کاریکاتور توهین آمیز از مصدق که یکی از رهبران اصلی ملی شدن نفت بود، میکشید یا روزنامه نبرد ملت به شکل دیگری آن خطا را تکرار میکرد و یا به عنوان مثال در نشریهای به نام شورش به آیت الله کاشانی را مورد خطاب قرار میداد که همین بیاخلاقیها باعث انشقاق شد و در نتیجهاش کودتای ۲۸ مرداد رخ داد و چلنگرها و کرباسچیها خانه نشین شدند.
آیا عقلانی است که با وجود این سندهای تاریخی اشتباهات را تکرار کنیم. سؤال من از توهین کنندگان به هاشمی رفسنجانی این است که چرا در حالی که که ایشان در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده بودند، چنین کارهایی را میکنند، آن هم در حالی که ایشان با حکم مقام معظم رهبری رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند یا رفتاری که در شب ۲۳ ماه مبارک با آقای ناطق نوری کردند و حرفهای ناپسندی زدند. همینطور میتوانم به روزنامه ایران اشاره کنم که در ستونی به نام «َشیپورچی» به همه فحش میدهد، بنده به شخص احمدینژاد هم این مورد را انتقال دادم. برای بستن این بحث معتقدم که همه باید بدانند که نیاز است اظهارات همدیگر را بشنوند تا بتوانیم ضعفهای موجود را برطرف کرده و از هزینههای احتمالی جلوگیری شود.
*به بحث موتلفه برگردیم. کم رنگ شدهاید؟
اصلا. مسالهای که مطرح میشود، این است که چرا موتلفه به طور مستقل در انتخابات شرکت نمیکند. واقعیت این است که همواره معتقد به فردگرایی نبودیم و جمع گرایی و تعامل با گروههای مختلف را مطلوب میدانیم. البته طبیعی است که به دلیل اختلاف نظر نتوانیم به عنوان مثال با جبهه مشارکتیها اشتراک نظر داشته باشیم. چون ما معتقد به جامعه اسلامی هستیم و آنها جامعهای را مطالبه میکنند که با اسم مدنی به بایدها و نبایدهای دین توجه چندانی ندارند. اما آنهایی که اصل ولایت فقیه و نظام اسلامی را قبول دارند همکاری میکنیم و حتی در جهت کلان نظام بارها همکاری نزدیکی با اصلاح طلبان داشتیم.
*پرسش بیپاسخ ماند. به عنوان مثال چرا در انتخابات لیست مستقل نمیدهید؟
ما
این توان و پتانسیل را داریم که به عنوان مثال در انتخابات مجلس ۳۰ چهره مورد تایید
عموم و شاخص را در قابل لیست موتلفه وارد کارزار انتخاباتی بکنیم اما وقتی در جمع
اصولگرایان قرار شد که ۱۰ نفر را معرفی کنیم، اطاعت کردیم که دو نمایندهمان به
مجلس رفتند و من و آقای حبیبی هم با اختلاف کمی در دور دوم از رسیدن به مجلس
بازماندیم تا همه از ناکامی محض موتلفه حرف بزنند.
واقعا چرا همه ما را میگویند و
کسی از ناکامی محض جمعیت ایثارگران حرف نمیزنند و کسی نمیگوید که فدایی و سروری
هم نتوانستند رای لازم را به دست آورند. تاکید من این است که موتلفه حزبی است که
مورد توجه مراجع تقلید و مردم است و این نشان میدهد که تشکل ما ریشهای است و با
ناهنجاریهای موجود نمیتوانند خدشهای به آن وارد کنند. در پایان این گفتگو باید با
ناراحتی بگویم که جامعه به بداخلاقی عادت کرده است و این اتفاقی تاسف آور است.