عصرایران ؛ جعفر محمدی - "رییس منطقه حفاظت شده لشگردره در شهرستان ملایر، شب گذشته در حین انجام
ماموریت و گشت زنی در مواجهه با شکارچیان متخلف به ضرب گلوله به شهادت
رسید."
این خبری بود که دیروز بر روی خروجی سایت ها و خبرگزاری ها قرار گرفت تا بار دیگر داغ دل دوستداران و دل نگرانان محیط زیست ایران تازه شود.
این اولین بار نیست که محیط بانان کشورمان هدف تیر شکارچیان قرار می گیرند و سبز محیط زیست را به خونشان سرخ می کنند.
تازه این تنها یک سوی ماجراست و در دیگر سو ، تا کنون برخی محیط بانان که در دفاع از محیط زیست ، با شکارچیان مهاجم درگیر شده اند ، با پرونده های سنگین کیفری مواجه شده اند و حتی گاه حکم قصاص و اعدام هم برایشان صادر شده است.
واقعیت این است که محیط زیست ایران با سرعتی باور نکردنی در حال تخریب است. بیابان زایی ، جنگل سوزی و درخت بری ، خشک شدن دریاچه ها و تالاب ها ، از بین رفتن مراتع و زیستگاه های طبیعی و ... ، همه و همه خبرهای بدی هستند که دارند عادی می شوند و این در حالی است که جایگزینی آنها یا اساساً غیر ممکن است و یا دهها و صدها سال به طول می انجامد.
در چنین شرایطی ، گروهی از شریف ترین انسان های این سرزمین ، وظیفه محیط بانی را بر عهده گرفته اند و شب و روز ، در نبرد با قاتلان محیط زیست هستند ، قاتلانی که مجهز به سلاح هایی از تبر و اره برقی گرفته تا تفنگ های شکاری اند و به چیزی جز منافع و هوس های خود نمی اندیشند.
دراین میان ، آنچه جای تأمل دارد این است که هنوز در کشور ما ، شکار با مجوز قانونی هم انجام می شود و همه ساله ، تعداد زیادی ، بدون آن که نیازی به شکار داشته باشند ، صرفاً برای تفریح و خوردن گوشت شکار ، مجوز شکار می گیرند و به جان طبیعت و حیوانات می افتند!
زمانی ، شکار یک شغل و محلی برای درآمد برخی افراد بود ولی امروز ، عموماً چنین چیزی وجود ندارد و یا اگر هم باشد ، بسیار نادر است و دیگر شغلی به نام شکارچی وجود رسمی ندارد.
از این رو ، می توان گفت که همه یا دستکم اکثر کسانی که مجوز شکار می گیرند ، به دنبال تفریحی به نام کشتن حیوانات هستند ؛ آن هم در شرایطی که ذخایز زیستی کشور در معرض تهدیدهای جدی اند و بیم آن می رود که بسیاری از گونه های حیوانی در آینده ای نه چندان دور ، به طور کامل منقرض شوند کما این که تا کنون نیز در موارد متعددی مانند شیر ایرانی و ببر مازندرانی چنین شده است و نام این حیوانات را فقط در کتاب ها می توان خواند و حسرت خورد.
هر چند در مجوزهای صادره برای شکار ، محدودیت هایی نیز قید می شود (مانند محدودیت تعداد پرندگانی که شکار می شوند) اما صدور همین مجوزها ، برگ سبز و ورودیه شکارچیان به مناطق زیست حیوانات و زمینه ساز سوء استفاده هایی مانند شکار گونه های ممنوع یا شکار بیش از حد مجاز است. در حالت بدتر نیز گاه درگیری هایی بین شکارچیان مسلح و محیط بانان به وجود می آید که آخرینش همین موردی است که منجر به شهادت یکی از حافظان محیط زیست کشور شده است.
به نظر می رسد وقت آن رسیده باشد که صدور پروانه شکار به طور کلی برچیده شود و مجوز تفنگ شکاری نیز فقط به کسانی داده شود که نیاز واقعی به آن دارند ، مانند کشاورزانی که خود یا زمین هایشان در معرض حمله حیوانات جنگلی هستند ، آن هم نه برای شکار که برای دفاع.
واقعاً چه لزومی دارد که فلان شهروند که مثلاً کارمند یا بازاری است ، تفنگ شکاری داشته باشد و هر سال هم مجوز شکار بگیرد و راهی جنگل های شمال شود و سکوت جنگل و آرامش حیوانات آن را با شلیک های مرگبارش بشکند و موجودات زنده را بکشد تا به قول خودش تفریحی کرده و کبابی خورده باشد و با قربانیانش عکس یادگار بگیرد؟!
هر چند حتی در صورت برچیده شدن بساط غیرانسانی صدور مجوز شکار ، نبرد متعرضان به طبیعت و محیط بانان ، پایان نمی یابد و همچنان عده ای فرصت طلب وجود خواهند داشت که متکبرانه به جان طبیعت بیفتند ، اما لغو کامل قانونی بودن شکار و عدم صدور مجوز شکار ، می تواند گامی در جهت کاستن از درگیری ها و حفاظت از محیط زیست باشد و زمینه بسیاری از سوء استفاده ها را از بین ببرد.
...و پایان این یادداشت ، تقدیم احترامی عمیق است به روح همه شهدایی که جان خود را بر سر حفاظت از محیط زیست ایران گذاشتند.
اكر هم كسي تخلف كرد با اشد مجازات بايد برخورد كرد
اكر نويسند مقله كمي اطلاعات محيط زيستي داشت ميفهميد كه شكار به برقراري توازن محيط زيست كمك ميكنه
1- شکارچی مجاز و دارای پروانه هیچ وقت اقدام به کشتار و نسل کشی نمیزند
2- صدور پروانه شکار فقط در فصل خاص و در صورت بالا بودن تعداد حیوانات قابل شکار ارائه میشود
3- حیوانات چهارپا نظیر بز و کل در سن بالا با ایجاد حرم سرا از جفت گیری نرهای کم سن جلوگیری کرده و با توجه به سن بالا و عدم توانایی باروری تمام ماده های حرم سرا باعث کم شدن زادو ولد میشوند . مجوز شکار چهار پایان نیز فقط برای نرهای مسن و با حظور یک نفر شکاربان و در طی مدت کم (حدود 2 الی 3 روز )صادر میشود و هدف آن ایجاد فرصت برای جفت گیری توسط نر های جوان میباشد
4- قانون مجازات دارندگان اسلحه غیر مجاز در شهریور 91 توسط مجلس و خیل بیشماری از دارندگان اسلحه شکاری غیر مجاز برای گرفتن جواز اقدام نموده اند
5- تیر اندازی ، اسبدوانی و شنا جز ورزشهایی است که در اسلام به آنها توصیه شده است در طی سفرهای استانی دولت محترم در هر شهر وعده ایجاد یک ورزشگاه برای آقایان و یک ورزشگاه برای خانم ها داده شده (حتما هم تا کنون ساخته شده !!!) اگر در هر شهر هزار متر زمین بدون سر پناه برای محل تیر اندازی در نظر گرفته شود میتوان پتانسیل و انرژی افرادی که به تازگی جواز اسلحه خود را دریافت نموده اند ( قبل از آن به شکار غیر مجاز میپرداختند)و به جمع شکارچیان مجاز پیوسته اند را به سمت ورزش تیر اندازی سوق داد و از شکار غیر مجاز جلوگیری کرد
آقايني كه با كشتن حيوانات مخافيد چرا در مواقعي كه گوسفندان را براي خوراك روزانه خود، نزديكانتان قرباني ميكنند سخني نمي گوييد نكنه اينها حيوان نيستند؟ گاوها و مرغ ها و... حيوان نيستند ؟؟؟ حيوان فقط اونهايي شمرده ميشوند كه نو بيابان و حيات وحش بوده و شكارچي شكار ميكنه؟
چرا وقتي جلوي پاي شما و همسر گراميتان در موقع عروسي، بازگشت از سفر حج و ..... قرباني ميكنند صدايتان در نمي آيد ؟؟ حالا همه مدعي محيط زيست شده اند و ....؟
چرا هميشه بدنبال پاك كردن صورت مسئله هستيد؟
شما اگر طرفدار حقوق حيوانات هستيد بخود و خانواده تان ياد بدهيد گوشت نخورند نه اينكه كنار گو بشينين و آبگوشتتونو ميل كنيد و بگيد لنگش كن.!!!
دوستان گرامی آنها عده ای متخلف هستند که بایستی مجازات شوند
ما در فصل شکار و نوع شکار مجاز و تعداد مجاز که از طرف کارشناسان محترم محیط زیست اعلام میگردد اقدام به شکار میکنیم
لطفا همه را در یک تراز ارزیابی نکنید دوستان محترم
كاملا درست است .
بايد مجوز شكار متوقف شود.
سازمان حفاظت از محيط زيست بر عكس بام و هدف تشكيلش با گرفتن پول مجوز كشتار حيوانات و تخريب محيط زيست را ميدهد .
مثل اغلب سازمان هاي ديگر ايراني هدفش را گم كرده است.
اول از هر چیز تسلیت میگم به خانواده آن مرحوم
در میان هم شکارچیان انسان های متخلف وجود داره ،و هم در میان محیط بانان که مقوله بحث این موضوع در اینجا نیست.
کدوم یکی از این دوستان که اینقدر با قاطعیت در نفی شکار صحبت کردند واقعا از اکوسیستم و چرخه حیات طبیعت شناخت داره.
هیچ کدوم از دوستان به اندازه یک شکارچی و طبیعت مرد عاشق و دلداده طبیعت و حیات وحش آن نیست.
خلاصه می کنم
شکار بهانه ای بیش برای رفتن به طبیعت بکری که مطمئنا هیچ یک از شما حتی احساسی از اون هم ندارین ،نیست
خب که چی که احساساتی هستی؟ عاشق بودن استدلالته؟
هرچند از نوع تیتر و شروع متن کاملا به هدف شوم شما پی بردم ، ولی لازم دونستم تذکزاتی رو جهت روشن شدن بدم:
۱نسل شکار را شکارچی ها مثل من که ۱۰۰ میلیون ماشین ، ۲۰ تفنگ ، و.... دارن ، یه آخره هفته میرن بیابون از بین نبردن
۲شکار ، شکار کردن غیر قانونی ، ذباله ، تصمیم های غلط مدیران نابود کرده
۳فکر میکنید یا ندادن پروانه این کشتار متوقف یشه ؟مگه حجاب اجباری فحشارو کم کرده؟
فرهنگ رو افزایش بدین . ماموران رو تامین مالی ، تجهیزاتی کنین،نه اینکه صورت مسأله رو پاک کنین
بیزحمت اندازه دهن همه را وجب کن و بگو تا کسی چیزی نگه که به اخلاق کثیف حضرتعالی بر بخوره
خواهش میکنم قبل از هرگونه اظهار نظری قدری مطالعه و فکر کنید
دوست عزيز اينطور كه از مقاله شما مشخص است ، شما جزء افراد تند رو و غير منطقي هستيد و براي منافع خودت سعي مكني ترو خشك رو باهم بسوزوني . لطفا شكار قانوني را با شكار غير قانوني مقايسه نكن . شكارچي با شكاركش فرق داره - شكار حقي هست كه طبيعت به همه داده . يكم منطقي باش ، اينجور مطلب نوشتن ذهنيت خوبي درذهن خواننده ايجاد نمي كنه .
شکار کردن در فصل هایی که زاد و ولد حیوانات نمی باشد اشکال ندارد. ادای این بچه تی تیش مامانی ها رو هم در نیارید و از حیوانات حمایت کنید.
جنابعالی نمیخوای شکار کنی بشین تو خونت ساکرت رو بازی کن کوچولو
عصر ايران، ضمن قدردانی خواهش میکنم خبرهایی از اين دست را بيش از پيش پوشش دهيد.
تا وقتی که قوانین این مملکت این جوریه نمی شه کاریش کرد
حالا مثلا فکر کردی اگر کسی یه شکار غیر مجاز بکنه جریمش چیه؟
مثلا می بینی صد هزار تومن
پول گوشت اون حیوون رو حساب کنی بیشتر می شه چه برسه به جرمیه
از ته دل و صمیم قلب با این نوشتار و پیشنهادتان موافقم و خوشحالم که عصر ایران جزء معدود رسانه هایی است که علیرغم مشی سیاسی از سایر امور غیر سیاسی نیز غافل نیست و مدافع سرسخت محیط زیست کشور عزیزمان می باشد. پیشنهاد میکنم برای یکبار هم که شده با راه اندازی موج خبری و اعتراض در سایر سایتهای خبری و راه اندازی کمپین اینترنتی در سایتها و وبلاگها برای یکبار هم که شده به مسئولین کشور و مجلس شورای اسلامی اعتراض خودمان را اعلام کنیم. باور کنید طرفداران محیط زیست کشور از طرفداران طیفهای سیاسی کشور اگر بیشتر نباشند قطعا کمتر نیستند!
خدا را شكر كه امثال شما هستند تا در اين باب اطلاع رساني كنند.به راستي آيا شكار حيوان دست وزبان بسته در برابر شكارچي مسلح به انواع سلاحها و تجهيزات اينقدر لذت بخش و شيرين است كه براي چشيدن آن دست خود به خون هموطني كه سرپرست خانواده اي است را بيالايي.جواب خون هموطن خود را چگونه خواهي داد جز التماس و استدعا از فرزندان وي براي بخشش ؟شكارچيان كرمان در يك اقدام انسان پسندانه هر آنچه براي شكار حيوانات هزينه ميكردند آمروز براي تامين آب و غذاي همان حيواناتيكه مورد شكار بودند هزينه ميكنند تجهيزات آبرساني پخش علوفه و.....كه منجر به افزايش تعدادشان شده.سلاح خود را كنار گذاشته به جاي آن دوربين هاي عكسبرداري تهيه كرده اند .به جاي تير اندازي به حيوانات زبان بسته از آنها عكسهاي بسيار زيبا تهيه ميكنند . يادگاريهايي كه هميشه ميمانند . و ميتوانند با افتخار از عملكرد گذشته شان نزد فرزندانشان ياد كنند و مباهات ورزند.دست راست شكارچيان كرماني بر روي سر زاگرس نشيناني كه چنين نكبت بار به مردان عاشق ايران حمله ميكنند و خونشان را ميريزند .ننگ بر چنين انسان نماهايي باد.نويسنده گرامي از شما ميخواهم با نوشتن مقالات بيشتر كه بتواند منجر به يك راي عمومي براي انهدام سلاحهاي شكاري كه هيچ ارزشي ندارند جز اينكه دارنده آن احساس قدرت دروغين دارد بتوانيم نظر مسيولان و مردم و حتي خود شكارچيان غافل را براي انهدام اين سلاحها جلب كنيم.تا ديگر روزي بيايد نيازي به محيطبان و شكاربان نباشد تا هموطن بيگناهي كشته نشود.براي شادي روح تمام شهيدان اين راه صلوات
واقعا شاید از وقتش هم گذشته باشه. شاید ایجاد محیطهایی حفاظت شده صرفا جهت شکار و تحت کنترل خیلی ایده بدی نباشه.
از مثله كردن قبيحانه توله خرس ها و امثالهم تا شهادت عزيزان محيط بان!
خدا خودش به فرياد اين زيست بوم بكر و مظلوم برسد!
و اگر روی این مسئول نماها تاثیر بگذارد جای تعجب خواهد داشت ...
ممنون میشم منعکس کنی